دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳

دوشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۳

بحران ها ومشکلات روحی در دوران پسا کرونا

هنوز پیامدهای کرونا در عرصه های اقنصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن روحی ـ روانی مشخص نیست اما بدون شک پیامدهای آن در این عرصه گسترده خواهد بود. مشکلات روحی ناشی از آن در دوره پساکرونا، نه به عنوان مسئله ای فردی که بعنوان یک بحران همگانی باید دیده شود
بحران ها ومشکلات روحی در دوران پسا کرونا

همت قلاوند: در مورد مشکلات و پیامدهای روحی در دوران کرونا مطالب فراوانی ارائه شده و راهکارهایی برای کاهش این گونه ناملایمات نیز بیان شده است. در این نوشتار نگاهی کوتاه به جامعه پساکرونا و پیامدهای روحی ـ روانی آن افکنده می شود.

کرونا در شرایطی جهان را غافلگیر کرده که جامعه جهانی پیشرفت ها و اکتشافات خیره کننده ای را درعرصه علم و تکنولوژی در دهه های گذشته پشت سر گذاشته است. علیرغم این پیشرفت ها، کرونا درطول چهار ماه دنیا را با چالش بزرگ و عمیقی روبرو و میلیاردها انسان را خانه نشین کرده است، ده ها هزار نفر را به کام مرگ فرستاده، نظام کارکرد کشورها، تولید، مبادله کالا و روابط انسانها را بشدت مختل کرده و هنوز هم پایان آن روشن نیست. این بحران در کنار بسیاری پیامدهای سنگین آن، بشر را با این واقعیت عریان روبرو کرد که زندگی و امنیت بشربطور ناباورانه ای میتواند در روی کره زمین در خطر جدی قرار بگیرد. ویروس کرونا نشان داد که هزاران میلیارد دلار که سالانه به بهانه تامین امنیت کشورها صرف تولید جنگ افزارها، تسلیحات و ارتش ها میشود، در این شرایط که امنیت انسان ها در دنیا به خطر افتاده، کوچکترین نقشی و ارزشی در تامین سلامتی و امنیت روانی بشر دارا نیستند و انسان ها خود را بی دفاع و درمانده در مقابل این بیماری احساس می کنند. در این شرایط شایعه های فراوانی مبنی بر دخالت عمدی انسان در تولید این ویروس به سرعت پخش می شود، جدا ازانگیزه های این نوع شایعات، دامنه آنها نشان دهنده آن است که انسان های بیشماری از نیت و برنامه های دولت ها و رقابت های آنها با یکدیگر هراس دارند، خصوصا وقتی که سال ها است که توسعه سلاح های میکربی توسط برخی دولت ها مطرح است. در کنار آن، در شرایطی که مدیریت کشورها نتوانسته اند پیش بینی های لازم را برای اینگونه خطرات داشته باشند و در تامین امکانات ضروری ناتوان بوده اند، چه بسا بی اعتمادی عمومی تبدیل به یک چالش بزرگ برای دولت ها بشود. 

هنوز پیامدهای کرونا در عرصه های اقنصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن روحی ـ روانی آن به وضوح مشخص نیست اما بدون شک پیامدهای آن در این عرصه گسترده خواهد بود. مشکلات روحی ناشی از آن در دوره پساکرونا، مسئله ای فردی نیست بلکه به عنوان یک بحران همگانی باید دیده شود و چه بسا زلزله بزرگی که در دنیا اتفاق افتاده، سونامی مشکلات روحی ـ روانی آن، در دوران پساکرونا خود را نشان دهد که  در زیر به مهمترین آنها پرداخته می شود.

از آنجایی که در تمام کشورها و شهرهای دنیا این ویروس گسترش یافته، بنابراین پیامدهای روحی آن نیز به عنوان یک موضوع جهانی باید مورد بررسی قرار گیرد و با برنامه ریزی جامع، بحران های ناشی از آن کاهش داده شوند. 

شرایط بعد از یافتن راههای درمان و کنترل کرونا:
۱ ـ آسیب های روحی کادر درمانی در دوره کرونا۱

شیوع کرونا در شرایطی اتفاق افتاده که نظام بهداشت جهانی و سیستم های درمانی در اغلب کشورها هیچگونه آمادگی برای رویارویی با آن نداشته اند. پزشکان و پرستاران (خصوصا در کشورهای توسعه نیافته از جمله ایران)، نیرویی با کمترین وسایل و امکانات درمانی برای کمک به بیماران و همچنین برای دفاع از خود بوده اند. در این شرایط پزشکان، پرستاران و سایر نیروهایی که بطور مستقیم با درمان و پرستاری بیماران ارتباط داشته اند، در طول این دوره علاوه بر خستگی مفرط، خود همواره در معرض ابتلا بوده اند، یا مبتلا شده اند و یا همکارانشان را ازدست داده اند و با استرس شبانه روزی روبرو بوده اند. علاوه بر آن شاهد مرگ انسان های متعددی بوده اند که از امکان کمک و نجات آن ها خود را عاجز دیده اند. این کار طاقت فرسا و طولانی پیامدهای روحی ـ روانی شدیدی را بر آن ها بر جای می گذارد و بسیاری ممکن است به افسردگی دچار شده و یا آسیب روانی* دیده باشند. این انسان هایی که از جان و دل در راه وظیفه خطیر انسانی مایه گذاشته اند، بعد از کرونا احتیاج به دوره استراحت و مرخصی درمانی، جهت  بازیابی توان از دست رفته و در بسیاری از موارد نیاز به روان درمانی خواهند داشت.

۲ـ رویارویی با جای خالی قربانیان

کسانی که عزیزانی را بر اثر ویروس کرونا از دست داده اند، با وجود این بیماری و خطرات و مراقبت ها و محدودیت های پیش آمده، نتوانسته اند آخرین دیدار و عیادت ها را از آن ها داشته باشند، اغلب در تدفین آنها حضور نداشته اند، بعد از فوت آن ها امکان سوگواری نداشته اند، خود را در مقابل بیماری، درد، رنج و مرگ آن ها مستاصل یافته اند. در دوره سلطه کرونا، آن ها درمرحله انکار و شوک قرار دارند و بطور ناخوداگاه  نمی خواهند که خود را با حقیقت روبرو کنند و قبول کنند که عزیزی را از دست داده اند و از آن بطور ناخوداگاه  فرار می کنند. این دوره می تواند شرایط قبل از طوفان درونی برای فرد باشد.

 وقتی که زندگی کارکرد عادی خود را بازیابد، تازه جای خالی آنها خود را به مانند چاهی عمیق نشان می دهد. بازماندگان از دوره بهت و ناباوری وارد دوره خشم می شوند. فرد ممکن است در مرگ جانباخته خود را و یا دیگری را مقصر بداند. خشمی که می تواند متوجه خود شخص، اطرافیان و یا در بعد اجتماعی اتفاق بیفتد. چنانچه جانباختگان کرونا در جامعه ای زیاد باشند، ممکن است که خشم بازماندگان در برخی از موارد  بهم بپیوندد و موج اعتراضات و نا آرامی ها را، در قالب اعتراضات اجتماعی به همراه داشته باشد. 

بعد از دوران خشم، دوران اندوه است و آن زمانی است که بازماندگان خود را ناتوان در مقابل مرگ عزیزشان می بینند و مایوس در غم خود فرو می روند و در واقع به عزاداری درونی می پردازند. در این دوره افسردگی فرا میرسد و با توجه به توانایی ها و موقعیت فردی، طول این دوره و عمق افسردگی در افراد متفاوت خواهد بود. از آنجایی که این واکنش در بین بازماندگان نسبتا همزمان است، موج عزاداری و افسردگی میتواند گروه های زیادی را درجوامع در برگیرد و به افزایش چشمگیر بیماران افسرده  بی انجامد.   

آخرین مرحله، دوره پذیرش است که معمولا بعد از طی شدن دوره های قبل فرا می رسد و فرد و یا افراد بازمانده با مرگ فرد از دست رفته کنار می آیند و به زندگی روزمره خود می پردازد اما آسیب روحی ناشی از آن اگر درمان نشود، می تواند همه عمر در فرد باقی بماند.

۳ـ نجات یافته گان

تجربه نشان داده است که سیر بیماری درافراد مختلف متفاوت است. در برخی که دوران سختی را طی کرده اند و خود را با مرگ روبرو دیده اند و بعد بهبود یافته اند، ممکن است که دچار ضربه روحی شدید شده باشند. اینگونه افراد ممکن است از کابوس بیماری رهایی پیدا نکنند و به تنهایی نتوانند با ترس ها و بی قراری های خود کنار بیایند و در اغلب موارد نیاز به روان درمانی خواهند داشت تا از طریق روش های بخصوص*.* درمان یابند.

۴ـ بحران های خانوادگی، افسردگی و خودکشی به دلیل شکست های اقتصادی و بیکاری

 بنابر اظهارنظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی در سطح جهان، کرونا آسیب های بسیار شدیدی را به بنیان ها و ساختارهای اقتصادی دنیا وارد خواهد کرد و پیامد آن ها فروپاشی بسیاری از بنگاه های اقتصادی و بحران فراگیری خواهد بود که بیکاری و ناامنی شغلی را بدنبال خواهد آورد. در چنین شرایطی بسیاری از ورشکستگان اقتصادی، تهیدستان، بیکار شدگان و خانواده های آن ها به خیل افراد با درجه ریسک پذیری بالا برای افسردگی و در مواردی خودکشی افزوده خواهند شد. (همانگونه که بعد از بحران مالی سال ۱۹۲۹ امریکا، بحران اقتصادی ۲۰۰۸ و بحران های مالی در ایران بدلیل نوسانات نرخ ارز در طی چند دوره، برخی از ورشکستگان دست به خودکشی زدند) همچنین این عامل می تواند سبب افزایش بحران های خانوادگی و افزایش گسست های ناخواسته شود.  

۵ـ افزایش جرم و پرخاشگری

دوران قرنطینه چنانچه طولانی بشود و انسان ها از برنامه های روزانه و معمول خودشان فاصله بگیرند، امکان حضور در مجامع، رفتن به مسافرت، مکان های تفریحی و دیدار دوستان را نداشته باشند و یا کار خود را از دست داده باشند، علاوه برافسردگی، با خطر پرخاشگری و روی آوردن به جرم و اعتیاد روبرو می شوند.  

۶ـ برگشت بیماری های قبلی

در افراد مستعد که پیشینه ترس های مختلف دارند و یا سابقه اختلالاتی از قبیل وسواس و یا خودبیمار پنداری داشته اند،*** در دوران کرونا و بعد از آن، ممکن است که بیماری آن ها تشدید شود.  

 7- افراد تنها  

افرادی که دوران قرنطینه را به تنهایی سپری می کنند، بویژه افراد مسن و کسانی که با بیماری های جسمی روبرو هستند، هم در این دوره و هم دوره بعد از آن با شرایط روحی دشواری روبرو می شوند. این گونه افراد به دلیل ترس از مرگ در تنهایی و نبود همدم و هم صحبت خود را منزوی و تنها احساس می کنند. اختلالات مربوط به افسردگی همراه با کابوس های شبانه آرامش را از آن ها می گیرد. این گونه افراد در صورت مبتلا شدن به افسردگی حاد با امکان اقدام به خودکشی روبرو خواهند بود. افراد تنها بعد از پایان خطر کرونا نیز از آثار روحی برجای مانده از آن دوره در رنج خواهند بود.  

بنابراین بعد از یافتن راه های درمان و کنترل بیماری کرونا، پایان ماجرا نیست و جوامع باید هزینه های سرسام آوری را برای بازپروری روحی انسان های آسیب دیده تقبل کنند. بهترآن است که ازهم اکنون سیستم های درمانی و ارگان های دولتی و اجتماعی به تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش این آلام بپردازند تا جامعه در آن شرایط با خلاء برنامه و منابع لازم روبرو نشود.

در کنار مشکلات روحی ـ روانی و پیامدهای حاصل از کرونا، شاید این چالش بزرگ، انسان امروزی را وادار به تجدیدنظر در شیوه پیشبرد معادلات جهانی و نحوه اداره آن کند بطوری که  تامین سلامت جسمی و روحی ـ روانی ساکنین کره زمین به عنوان یک مقوله مشترک جهانی مدنظر قرار گیرد.

Trauma*

 Traumatherapie**

Hypochondrie***

* همت قلاوند- روانشناس بالینی

https://akhbar-rooz.com/?p=24504 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x