شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سرمایه داری آموزش، بحران کرونا و آموزش مجازی- امیرحسین سعادت

نظام کار و اشتغال به حدی از بحران رسیده که اشکال پیشین استثمار را نیز دگرگون می کند. نظام آموزشی به تعطیلی همگانی کشیده شده و نهادهای دولت ساخته دچار بیماری مدیریتی دچار شده اند
دانشگاه‌ های ایرانی به دنبال تدریس از راه دور - فرصت امروز

نظام کار و اشتغال به حدی از بحران رسیده است/ خواهد رسید که اشکال پیشین استثمار را نیز دگرگون می کند. نظام اقتصادی سرمایه به شدتی از تضاد ساختاری و درونی رسیده است که هنوز در ابتدای بحران و با وجود رجوع به ذخایر و انبارها، مقروض خود شده است. نظام آموزشی نیز به تعطیلی همگانی کشیده شده است و نهادهای دولت ساخته متولی آن به شدتی از گیجی و بیماری مدیریتی دچار شده اند…

شیوع گسترده ویروس کرونا و ناتوانی دولت های سرمایه دار در مدیریت بحران و کاهش پیامدهای آن قطعا یکی از بزرگترین چالش های حیات اجتماعی مدرن است. منطق سودمحور و کالایی شده نظام بهداشت و درمان حالا به قیمت جان انسان ها بیش از هر زمان دیگری خود را به رخ می کشد. نظام کار و اشتغال به حدی از بحران رسیده است/خواهد رسید که اشکال پیشین استثمار را نیز دگرگون می کند. نظام اقتصادی سرمایه به شدتی از تضاد ساختاری و درونی رسیده است که هنوز در ابتدای بحران و با وجود رجوع به ذخایر و انبارها، مقروض خود شده است. نظام آموزشی نیز به تعطیلی همگانی کشیده شده است و نهادهای دولت ساخته متولی آن به شدتی از گیجی و بیماری مدیریتی دچار شده اند که هر روز بخشنامه ای تازه امضا می زنند و تصمیم های پیشین را غلط می گیرند.
در این میان برای آنکه از شدت بحران در سیستم آموزشی دولت کاسته شود، بار دیگر اصطلاح آموزش مجازی بر سر زبان های تصمیم گیران سیاست افتاده است و کار تا جایی بالا گرفته که بعضی از روشنفکرنما های طبقه حاکم، آموزش مجازی را نه تنها راه نجاتشان از بحران کنونی بلکه فرصتی برای دستیابی به آموزش همگانی و برابر معرفی می کنند!

در بخشنامه ی کرونایی که اخیرا توسط وزارت علوم ابلاغ شده است ۲ نکته مهم در مقدمه چشم را می زند، در همان بند ۱ بخشنامه صراحتا اعلام شده است: “{…} در هر صورت نیمسال دوم تحصیلی ۹۸-۹۹ جزو دوره فعال تحصیلی دانشگا ها و موسسات آموزش عالی کشور محسوب می شود” و بند ۴ آن : “{…}تهدید کووید ۱۹ می تواند تبدیل به فرصتی بی نظیر برای تحول در آموزش کشور و تقویت زیرساخت ها برای ارائه آموزش های متنوع غیر حضوری و {…} شود”.

اما لازم است قبل ار آنکه به این اصطلاح و این ادعا بپردازیم، پرسشی ساده را پاسخ دهیم: آیا واقعا مسئله بر سر این است که تعطیلی طولانی مدت تر نهادهای آموزشی به این دلیل که افت تحصیلی و کاهش کیفیت آموزشی را به دنبال دارد، یک پیامد ناگوار است؟ آیا واقعا سیاست سازان و تحمیلگران سیاست های پولی آموزش، سوگوار یک خیر عمومی هستند که تا این حد نگران و گیچ شده اند؟
سری به اعداد بزنیم، بر اساس آمارهای رسمی موجود، بودجه آموزش پرورش با بیش از ۱۴میلیون و ۶۰۰ هزار دانش آموز مشغول به تحصیل و ۱ میلیون ۱۳هزار معلم مشغول به تدریس (بدون در نظر گرفتن معلمان حق و التدریس و خصوصی) در سال ۹۸پس از افزایش ۲۶درصدی به حدود ۴۶ هزار میلیارد تومان( بدون در نظر گرفتن کسری) رسید. از این میزان حدود ۹۴ درصد صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنلی می شود و به طور مثال بودجه کیفیت بخشی و توسعه عدالت آموزشی تنها ۲۹۳ میلیارد تومان یا بودجه مختص به خرید خدمات آموزشی در مناطق کمتر برخوردار فقط ۳۶۳میلیارد تومان بوده است! در همین سال گردش مالی موسسات آموزشی کنکور، چیزی معادل کل بودجه آموزش عمومی، حداقل ۴۰هزار میلیارد تومان(بدون در نظر گرفتن هزینه تبلیغات) بوده است!

کل بودجه وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیز در سال ۹۸، ۱۳هزار “میلیارد” تومان بوده است که به طور مثال سهم خدمات رفاهی دانشجویان در این عدد فقط ۱۸۰هزار “میلیون” تومان( کمتر از ۰.۱۵ درصد) است!! مابقی اعتبارات(بخوانیم درآمدها) از طریق درآمدهای اختصاصی دانشگاه ها( عموما به واسطه سهامداری و بزرگ مالکی بر اراضی عمومی و بنگاه داری) و فروش صندلی های آموزش عالی ذیل عناوین شبانه و غیرحضوری و …( بیش از ۶۰ درصد صندلی های دانشگاه های به اصطلاح دولتی) به دست می آید! به این اعداد وجود ۵۳۰ دانشگاه آزاد و ۳۰۹ دانشگاه غیرانتفاعی را به عنوان مراکز اساسا خودگردان(مالی) تماما پولی و بیش از ۱۵۰۰ واحد پیام نور و فنی حرفه ای و کار و دانش( اگر بتوان نام آن را نیمه پولی گذاشت) اضافه کنید تا گستره این بزرگ بازار مکاره دستتان بیاید.
واضح است که برای سیستم آموزشی سرمایه، صحبت از میلیون ها شغل، هزاران میلیارد تومان سرمایه در گردش، مبالغ نجومی سود سرمایه داران مافیایی آموزش، و میلیون ها دانش آموز و دانشجوی خانه نشین شده هزینه بردار است.

در مورد آموزش مجازی اما نیازی نیست سر خودمان را با اعداد و ارقام درد بیاوریم و با یک جستجوی ساده سطح دسترسی جامعه به رایانه و اینترنت( بدون در نظر گرفتن فیلترینگ و محدودیت های سرعت) در برابرتان قرار می گیرد و واضح است که بازندگان بار دیگر طبقه ستمکش جامعه و به ویژه جامعه روستایی است. پرسش بعدی اما این می شود که زیرساخت ها و امکانات دانشگاه ها و مدارس چقدر آمادگی ارائه آموزش مجازی را دارد؟ دانشگاه هایی که درگاه های اینترنتی شان برای یک انتخاب واحد ساده بارها هنگ می کند و از دسترس خارج می شود یا در موارد متعدد از پس حساب کتاب های اخذ شهریه و رزرو غذا و خوابگاه هم برنمی آیند حالا چطور می خواهند آموزش مجازی ارائه دهند؟!

همه ی ما دانشجوییم و از دنیای خودمان اطلاع داریم، به راستی چند نفر از شما خوانندگان این متن در این تعطیلی های زودهنگام آموزش مجازی دریافت کرده اید؟ اصلا چقدر این تز از جانب خود دانشگاهها جدی گرفته شده است؟ همه ی ما می دانیم که جز معدود دانشگاه های سطح ۱ که آن ها هم چنین امکاناتی را به صورت محدود و ناقص دارند برای عمومیت مراکز آموزشی چیزی شبیه طنز است. بگذارید پرسش بعدی را پیش بکشیم. گیریم که معجزه شد و این ظرفیت ها یک شبه ایجاد شد؛ آیا ما باید علاوه بر پرداخت شهریه های “غیرمعمول همیشگی” حالا هزینه استفاده از دیتای اینترنت را هم از جیب بپردازیم؟! به نظر که علاوه بر محتمل دانستن این احتمال در برنامه ریزی هاشان، حتی به کرات ثابت کرده اند هیچ شرمی از تبدیل کردن این تز نیز به عنوان یک دکان جدید برای اخذ پول بیشتر ندارند!

بنابراین با فهم شرایط مادی میدان عمل سیاست گذاری آموزش و علم به اینکه بستر و امکان شکل گیری آموزش مجازی برابر وجود ندارد و از اساس در حد یک شعار است، شیفت به آموزش مجازی به معنای شیفت سرمایه از آموزش حضوری و محیطی به دنیای دیتا به منظور خروج از بحران است. همان دلیلی که باعث شد دولت با تاخیر و با اکراه و با فشار دانشجویان و فراخوان شوراهای صنفی دانشجویان مبنی بر تعطیلی خودجوش دانشگاه‌ها[اینجا (https://t.me/senfi_uni_iran/2565)] به سمت توقف موقتی نظام دانشگاهی و مدارس برود و به قیمت جان دانشجویان و دانش آموزان بقای نظام سودمحور آموزش را در اولویت بگذارد؛ به همان دلیل نیز امروز در تلاش است با تز آموزش مجازی از زیر بار تعطیلی یک ترم تحصیلی کامل (بدون احتساب سنوات) شانه خالی کند. همینجا باید اضافه کرد که در صورتی که نظام سیاسی، زیر بار فشار عمومی و احتمال تلفات گسترده بیماری، مجبور به حذف کامل ترم یا ادامه ترم در تابستان و یا یه صورت غیرحضوری شد باید تمام شهریه های اخذ شده از دانشجویان ائم از آموزشی و اسکان و تغذیه را بازگرداند. قرار نیست دانشجویان برای آموزشی که قرار بود رایگان باشد و حالا حتی امکانات و محیط آن هم ارائه نشده است ریالی بپردازند. همچنین قرار نیست دانش آموزان و دانشجویان با جان و سلامتی خود بهای بقای یک “سیستم آموزشی بنگاهی بحران زده” را بپردازند!

دانشگاه یک محیط واقعی برای آموختن و مبارزه است نه یک دنیای مجازی برای بنگاه داری!

امیرحسین سعادت ، دبیر اسبق شورای صنفی دانشگاه علامه

منبع: شوراهای صنفی دانشجویان کشور

https://akhbar-rooz.com/?p=24854 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x