قلب شکسته
ترجمان اندوه های بر آمده از روزها و هفته هاست
دیشب به مادرم می گفتم: صبور باش
بزودی هاتفی از غیب می آید
و ترا به دشت های پر باران می برد
بزودی قلب شکسته تو
جوان خواهد شد
و تا سحابی دور پرواز خواهد کرد
سندروم قلب شکسته
یا کاردیومیوپاتی تکوتوبو، سندرمی که بدنبال حادثه ای عاطفی قلب ناگهان از کار می ایستد ،قدرت انقباضی خو درا از دست می دهد و این حالت می تواند منجر به مرگ بیمار یا آسیبی جدی شود.
تکوتوبو کوزه ای است که برای صید هشت پا توسط ماهیگیران ژاپنی استفاده می شود.هشت پا وقتی در این کوزه اسیر می شود قدرت حرکت از او گرفته می شود.
درد فراق
قلب شکسته استعاره ای است که از دیر بازبدنبال دردفراق بکار برده می شد.ادبیات و داستان های ما پر است از این استعاره.
بکار بردن این استعاره به خاطر آسیبی ناگهانی بود که بعضی اوقات منجر به مرگ می شد . برای این اتفاق توضیحی فیزیکی نبود اما انسان ها به تجربه دریافته بودند که درد فراق دردی واقعی است .
تا این که در سال ۲۰۰۵ پژوهشگران دریافتند درد فراق چون دردی جسمی ریشه در مغز دارد.
در سال ۱۹۹۰ نیز پژوهشگران پی بردند که بدنبال هیجانت شدید عاطفی قلب می تواند با حمله ای قلبی روبرو گردد. قطع دردناک ارتباطی انسان با دیگری و متعاقب آن حمله ای قلبی و مرگ.
پژوهشگران در بررسی های بعدی متوجه شدند قلب می تواند تحت تاثیر هیجانات و عواطف شدید بدون این که رگ هایش انسدادی داشته باشد قدرت انقباضی خود را از دست بدهد. این عارضه موقت می تواند مثل سکته قلبی کشنده ای عمل کند.
سکته قلبی بدنبال شوکی عاطفی ذهن پژوهشگران را در همان سال های متوجه ترشح زیاد کاته کولامین ها، که هورمون استرس هستند کرد و سعی کردند قلب شکسته را باترشح ناگهانی وطوفانی هورمون های کاته کولامین توجیه کنند که تا حدود زیادی قابل اندازه گیری بودو علت اصلی عارضه را در سطح فیزیک بدن توجیه می کرد.
اما نکته اساسی این بود که چگونه یک شوک عصبی باعث تغییراتی در میزان هورمون استرس در بدن می شود.در بررسی های بعد عصب شناسان متوجه شدند که در شوک های عصبی رابطه مدار های تنظیم کننده هیجان و عاطفه با اعصاب سمپاتیک و پارا سمپاتیک که روی قلب و دیگر ارگان ها اثر می گذارند مختل می شود.
بدین گونه قلب شکسته از عرصه ادبیات به حیطه علم پزشکی کشیده شد و علم پزشکی در جلو ادبیات کلاه از سر بر گرفت و معلوم شد دوآلیسم دکارتی و جدا کردن روح از جسم پایه ای جدی ندارد و وقتی شاعر از قلب شکسته حرف می زند بواقع قلبی شکسته شده است.
