جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

مُرداب ارتجاع و درختان ریشه در خاک های هرزگی – مارال سعید

دوستان قدیم ایراد می کنند که؛ چرا گاه و بیگاه می گوئی؛ “خط امام” مولود حزب توده ایران است؟

آنها که سری در کتاب دارند یا که انقلاب بهمن سال ١٣۵٧ را زیسته اند، نیک میدانند؛ قطاری که توسط حزب توده ایران ریل گذاری و نامگذاری شد، هیچ سبقه-ی تاریخی نداشت، و صرف عقب نماندن از دیدگاه چپ اردوگاهی ایران بود که عده ای را به صرافت مواضع سوپر رادیکال ضدامپریالیستی و میدان داری این عرصه کشانید، و  کباده کش و سلسله جنبان آن همین آیت الله؟! موسوی خوئینی هاست که امروز با نامه-ی سرگشاده به آیت الله!؟ خامنه ای سعی در به روی صحته ظاهر شدن مجدد را دارد.

بله! دیدگاه چپ اردوگاهی، هر آن کس را که سنگی به سوی اردوگاه غرب می پراند در جرگه اردوی انقلاب می دید و سعی در پروبال دادن به آن می نمود. و پیرو سیاست “دشمن دشمن من دوست من است”. چندان برایش تفاوت هم نمی کرد؛ تو دیکتاتور در قدرت باشی، یا چهره ای نفرت انگیز چون آیت الله!؟ موسوی خوئینی ها دادستان کل کشور و یکی از عوامل اصلی نکبت کنونی حاکم بر کشور!  

اما مضحکه-ی روزگار چنان است که همه-ی آنها که روزی روزگاری سلسله جنبان بی عدالتی و استراتژهای سیاست منجر به فلاکت ملک و ملت بوده اند، می شوند اپوزسیونر سیستم.

به قول رندی: جمهوری اسلامی بزرگترین ماشین ضدانقلاب ساز تمام دوران هاست و هر آنکه را که فکر کنی از اکبر هاشمی رفسنجانی تا فلان حزب اللهی فلک زده را این ماشین،  ضدانقلاب ساخته است. با این نشانه ها نباید چندان متعجب بود موجوداتی چون آیت الله؟!  موسوی خوئینی ها پشت تریبون اپوزسیون نظام ظاهر شوند. آیت اللهی که اندیشه هایش زمینه ساز رشد و نمو اسلام سیاسی در ایران و سراسر منطقه بوده و هست.

این مضحکه درآمیخته و همراه با درامی دلخراش و جانکاه نیز هست! بخش دراماتیک ماجرا بازمی گردد به افرادی که آگاه و ناآگاه همچنان در جایگاه انقلاب بهمن سال ١٣۵٧ ایستاده اند. تو گوئی این ها از گذر ایام هیچ نیاموخته اند. آتهم آموخته ای که دیگر اینروزها ابتدائی و جزئی از الفبای سیاست گشته است: “هر مخالف و هر مخالفتی لزوماً همسو با منافع ملی یک ملت نیست”.

این نکته-ی گرهی همانست که در استراتژی سیاسی حزب توده ایران دیده نشد و فاجعه  از همینجا نشأت گرفت. حزب توده می انگاشت چون آیت الله خمینی مخالفت خوانی با شاه می کند پس باید حمایت شود. در حالیکه مخالفت خوانی های آیت الله خمینی کاملاً از موضع ارتجاعی بود، و عاقبت کار، اینست که امروز مردم با پوست و گوشت و اعصابشان درگیر افریت ارتجاع گشته اند و رهائی از آن در چشم انداز نیست!

امروز و باز همچنان دوستانی که خود را ادامه دهنده-ی راه حزب توده می دانند و بعضی از نیروهای معروف به ملی- مذهبی و بالاخره طیفی از نیروهای موسوم به اصلاح طلب، پیدا و پنهان و در نشست های خصوصی، ابراز می دارند؛ باید که از این فرصت ها سود جست تا بتوان رخنه ای در سد استبداد ایجاد کرد. این دوستان فراموش می کنند تأثیر مخرّب این سیاست را؛ که کمترین نمودش ایجاد توهم در بخشی و پاشیدن خاک در چشم بخش دیگری از مردم به جان آمده-ی ایران است.

در پایان بر جمهوری خواهان ضرور است تا به مصاحبه ی دکتر زیبا کلام (یکی از مجرمین اوضاع کنونی / به گفته خودش) با رادیو فردا گوش فرا دهند و هشیار باشند، و  وارد بازی های ملّایی نشوند و بپرهیزند از درغلطیدن مجدد در مرداب ارتجاع.

مارال سعید

https://akhbar-rooz.com/?p=38459 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
3 سال قبل

خط امام جریانی بود که با اشغال سفارت امریکا در ایران بوجود آمد و تا آنجایی که حافظه اجازه می دهد ، حزب توده ایران ،آنرا گرفت و بزرگ کرد!
اینکه در آنزمان تشخیص حزب از اوج مبارزه با امپریالیسم این نماد بود ،گرچه کمی قبل در قیام ۴۲ علیه انقلاب سفید موضع ارتجایی خمینی را هم تایید کرده بود را میتوان یک خطا موضعی بحساب آورد!
حال اگر اینکار را هم نمیکرد که مسلما بسیاری از جریانهای دیگر هم نکردند ،در حرکت این انقلاب به قهقرا را مانع نمیشد را عقل میتواند دنبال کند.
شکست احزاب و سازمان ها را در انقلاب ۵۷ را می بایست دقیقتر و بدون پیش داوری بررسی و تحلیل گرد.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x