جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

پرستش الله و دین اسلام یا بت پرستی نوین و برده داری محمّدی؟ – جهانسوز مهربخش

محمد انسانی بسیار هوشمند و با سیاست بود. از همان ابتدای دعوتش به یکتاپرستی و در تمامی دوران مهاجرتش نه تنها هرگز گامی در جهت از رونق انداختن موقعیت اقتصادی مکه انجام نداد

مقدمه
در تاریخ عرب ثبت شده است که خانه کعبه قبل از رواج اسلام محمدى، بتخانۀ بزرگ جزیره العرب در مکّه بود. بت پرستان سرتاسر عربستان هر کدام در بتخانه کعبه بت هایى داشتند. همچنین در تاریخ عرب ثبت و در قرآن نیز آمده است که «لات» و«منات» و«عزّی» بت هایی بوده اند در بتخانۀ «طائف» عربستان و مورد پرستش طوایف مختلف عرب. «لات» ایزد بانویی بود و دو بت دیگر یعنی «منات» و «عزی» دختران او به شمار می رفتند. «لات» را ما در نگارش فارسی با حرف «ت» می نویسیم اما در نگارش عربی با حرف «ه» و به صورت «لاه» نوشته می شود. و از آنجایی که در زبان و نگارش عربی هر اسمی بلااستثناء با حرف تعریف «ال» همراه و نوشته می شود، «لات» هم که یک اسم است طبق دستورزبان عربی به صورت «ال لاه» یا همان «الله» نوشته و گفته می شود.

خلاصۀ کلام آن که پیش از آن که محمد بن «عبدالله»، خدای یکتا و نادیدۀ خود را «الله» بنامد، بت بزرگ بت پرستان شبه جزیرۀ عربستان و بین النهرین عراق و شامات با آن نام، یعنی «الله» نامیده می شد. گفته می شود که پدر محمد نیز از خادمان و پرستندگان همان بت بزرگ، یعنی «لات» یا «الله» بود و از این رو با نام «عبدالله» یا بنده و عبادت کنندۀ «لات» نامیده می شد.

و اما «حجرالاسود» چیست؟ تاریخ نشان می دهد که حجرالاسود یا سنگ سیاه را محمد و مسلمانان به کعبه نیاورده اند. این سنگ قبل از اسلام هم در خانۀ کعبه و مورد پرستش تمامی بت پرستان زائر کعبه بوده است. در بسیاری از بتخانه های عربستان پیش از اسلام سنگ هایی به مانند حجرالاسود وجود داشتند که مورد پرستش بت پرستان بودند و آن را رابط بین زمین و آسمان می دانستند. حجرالاسود پیش از اسلام سنگ مورد پرستش بتخانۀ بزرگ کعبه در شهر مکه بود. علاوه بر بتگدۀ کعبه در مکه و سنگ سیاهش، پرستشگاهی در شهر «غَیمان» در یمن قرار داشت که سنگی به نام «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ، سنگ مقدّس آن و نیز در بت خانۀ کعبهٔ شهر «العَبلات» در جنوب مکه نیز «حجر الأبیض» یا سنگ سفیدی بود که سنگ مقدّس آن بتکده بود.

***
و اینک پس از مقدمه بالا و روشن شدن زمینه ها و آماده سازی ذهنی لازم، بهتر است به نکاتی پرداخته شود دربارۀ علل مخالفت بسیار شدید سران عرب و قریش و حتی عموهای محمد با تبلیغ اسلام محمدی، در ابتدای دعوت او به اسلام و اما در نهایت امر، بازگشت محمد و پیروانش، بدون مقاومت مخالفان سرسخت آغاز کار و بدون جنگ و خونریزی به مکه و حتی اسلام آوردن ابوسفیان اصلی ترین دشمن و مخالف محمد و دین یکتا پرستی او:

علل مخالفت اولیۀ قریش و حاکمان مکه با محمد و دعوت او به اسلام

مکه مهمترین مرکز اقتصادی و تجاری آن روز عربستان بود. وجود بتخانۀ بزرگ کعبه در آن شهر نیز، که تمامی طوایف بت پرست را از سرتاسر عربستان و عراق و شامات، برای زیارت به مکه می کشاند، عاملی بسیار با اهمیت برای قریش، یعنی حاکمان مکه بود که موجب رونق اقتصادی هرچه بیشتر آن شهر می شد. اما عربستان آن روز از نظر اقتصادی جامعه ای در حال گذار از شکل عشیره ای و قبیله ای متبنی بر دامداری و اقتصاد شبانی به اقتصادی مبتنی بر کشاورزی و زمین داری بود. چنین گذاری از جامعه ای شبانی به اقتصاد مبتنی بر زمین، نیازی مبرم و اساسی به قوانین و مقررات پاس دارنده و حفاظت کنندۀ مالکیت بر زمین و تنظیم کنندۀ مناسبات و شکل بهره برداری از زمین را داشت. و… چنین نیازی زمینه ساز اصلی پیدایش اسلام بود. با نگاهی بسیار کوتاه به قوانین اسلامی که هنوز پس از گذشت هزار و چهارصدسال استخوانبندی اصلی قانون مدنی ایران بعد از مشروطه را نیز تشکیل می دهد، مؤید این نظر است. بدون تردید اسلام در میان تمامی ادیان بزرگ الهی بیش از همه دربردارندۀ قوانین مربوط به زمین داری و مالکیت و حقوق و مقررات و قضاوت مربوط به اقتصاد کشاورزی. زمینداری است. از همین رو بود که دعوت محمد به اسلام برای قبیله گرایان برده دار و دامدار و حکومتگران آن روزعربستان و مکه در همان ابتدای دعوت که هنوز پیامدهای مترتب بر آن نمی توانست برای سران قریش و حاکمان مکه قابل پیش بینی باشد، بسیار مهلک می نمود و زنگ خطری برای فروپاشی اقتصادی و از بین رفتن زعامت حکومتگران وقت مکه و عربستان به حساب می آمد.

عواملی که باعث تسلیم مخالفان محمد و اسلام و بازگشت بدون جنگ او به مکه شد

محمد انسانی بسیار هوشمند و با سیاست بود. از همان ابتدای دعوتش به یکتاپرستی و در تمامی دوران مهاجرتش نه تنها هرگز گامی در جهت از رونق انداختن موقعیت اقتصادی مکه انجام نداد، بلکه برعکس با انتقال قبلۀ مسلمین به محض پاگرفتن دینش، از بیت المقدس به کعبه، در دومین سال مهاجرتش، حتی بر رونق اقتصادی آن شهر هم افزود. با اتحاذ چنین سیاست هوشمندانه و تغییر دادن قبلۀ مسلمین، نه تنها از زائران بت پرست کعبه چیزی کاسته نشد، بلکه زائران مسلمان نیز به آنان افزوده شدند. چنین اقدامی از سوی محمد بی تردید از نظر حاکمان جامعۀ در حال گذار عربستان از اقتصاد شبانی و برده داری به اقتصاد فئودالی نادیده نمی ماند. مهاجرت محمد از مکه هشت سال به طول انجامید. در این مدت او با ارائۀ برنامه های اقتصادی و سیاسیش در قالب آیات قرآنی به حاکمان عربستان در عمل نشان داد که آنچه که او می خواهد پیاده کند در تضاد با منافع آنان نیست و می تواند حتی موجب استحکام و قابل اطمینان تر شدن پایه های قدرت شان نیز باشد.

محمد حتی به عنوان پاداش برای سران قریش و پرده داران بت خانۀ کعبه، «حجرالاسود» مورد پرستش بت پرستان را هم سنگی فرود آمده از بهشت الهی نامید و در دیوار کعبه باقی گذاشت تا بت پرستان نیز همچنان مانند پیش از اسلام، به زیارت کعبه بیایند.

هم از این رو بود که نه تنها کسی از حکام قریش به مقابله و جنگ با او برنخاست، بلکه حتی ابوسفیان صادر کنندۀ حکم قتل او نیز اسلام را پذیرفت. واقعاً چه چیزی بهتر از این می توانست برای ابوسفیان ها باشد؟

محمد حتی برده داری را هم ملغی نکرد. به تصریح تاریخ خود محمد و تمامی اهل بیت نبوت و امامت همگی برده داشتند. این در تاریخ اسلام و سیرۀ انباء و اولیاء و احادیث و روایات معتبر اسلامی ثبت است. اگر اسلام محمدی برده داری را لغو کرده بود در آن صورت کَفّاره‌ بسیاری‌ از گناهان‌ را آزادی‌ بردگان‌ قرار نمی داد و یا آنها را با شرط فدیه‌ که‌ شامل‌ پرداخت‌ پول‌ یا آموزش‌ حرفه‌ و سواد به‌ مسلمانان‌ بود آزاد نمی‌کرد. حتی در قرآن کتاب آسمانی دین محمد هم برده داری تأیید شده است. اگر قرآن مخالف برده داری بود آن وقت آیا برده ای می توانست وجود داشته باشد تا مسلمین به عنوان کفارۀ گناهان خود آنان را آزاد کنند؟ در سوره های قرآن به سه بهانه توصیه شده است که برده ای به عنوان کفاره آزاد شود. قتل غیر عمدی (سوره نساء آیه ۹۲)، شکستن سوگند (سوره مائده آیه ۸۹) و همچنین کفاره ظهار (سوره مجادله آیه ۳) .

جهان – ۲۱ مرداد 

https://akhbar-rooz.com/?p=43085 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Mehdi
Mehdi
3 سال قبل

درود بی کران، آیا تازیان به غیر از حجرالاسود (سنگ سیاه) و حجر الابیض (سنگ سفید) و حجر الاحمر (سنگ سرخ)، حجر الاخضر (سنگ سبز) هم داشتند و آیا محمد تندیس بت الله را در کعبه و نیز زادگاه آن طائف که در آنجا دارای معبد و کعبه ای ویژه بود از بین برد ولی آن را به تقلید از اهورامزدای ایرانیان به شکل خدایی نادیده و برتر در آورد تا به این شیوه خدای مورد نظر خود یعنی الله (الله/اللات) را که خدای پدر و دیگر نیاکانش بود، برتر از دیگر خدایان عربستان قرار دهد؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x