پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

آقای تاج زاده؛ بجای انتخاب میدان ولی محور، راه باغ آزاد و سبز مردمی را انتخاب کنید! – مجید عبدالرحیم پور

رسالت امروز شما نه ورود به میدان ولی محور و همکاری با رهبر برای اجرائی کردن همه آن موارد خوب مورد نظر شما، بلکه تلاش در راستای عبور از این راه و سیاست و میدان ولی محور و پیوستن تمام قد به راه و سیاست...

رسالت امروز شما نه ورود به میدان ولی محور و همکاری با رهبر برای اجرائی کردن همه آن موارد خوب مورد نظر شما، بلکه تلاش در راستای عبور از این راه و  سیاست و میدان ولی محور و پیوستن تمام قد به راه و سیاست جامعه محورو مردم، تقویت نیروها و نهادهای مدافع گفت و گوی آزاد برای تفاهم، آزادی انتخاب و انتخات آزاد و سالم، جمهوریت، دمکراسی رفع تبعیض‌ها، تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا و گسترش مناسبات با همه‌ی کشورها، توزیع عادلانه ثروت، دفاع از حقوق مردم بویژه کارگران و معلمان وبرقراری دمکراسی  به عنوان نیازمبرم  جامعه است

تحولات سیاسی در ایران شتاب گرفته و سپهر سیاسی، آبستن صف‌آرایی‌های نوین است. به ویژه “اصلاح طلبان” که در معرض انتخاب جای پای سیاسی تازه‌ قرار دارند و ناشی از همین، اوضاع در جهت شکل گیری آرایش قوای سیاسی جدید سیر می‌کند. بر چنین بستری، گروه‌بندی‌های درون آن نیز ناگزیرند خود را مشخص تر از هر وقت دیگر بازتعریف سیاسی کنند. معرفی با چیزی که می‌گویند و در آنچه که عمل‌ می‌کنند. این صف‌آرایی‌ها در لحظه حاضر در موضوع «انتخابات» کانونی شده است.

شما آقای تاجزاده نیز به عنوان یک اصلاح طلب سرشناس و هزینه پرداز در راه آن، از چندی پیش با اتخاذ مواضع مثبت خود وارد میدان انتحاباتی شده‌ و بیانیه‌ صادر کرده‌اید. بیانیه‌ای حاوی عناصر عمدتا مثبت درعین حال با برخی تناقضات مانده از گذشته و همراه با اقدام سئوال برانگیز اعلام کاندیداتوری برای شرکت در این “انتخابات”! با شما که از خود جسارت برای فاصله گیری از مواضع خطا نشان داده اید، سخن باید گفت. 

جناب تاج زاده!

شما در بیانیه کاندیداتوری خود نوشته‌اید: «ایران و ایرانیان از ناکارآمدی  حکومت و مسئولیت‌گریزی حاکمان، گرانی و تورم مزمن، تبعیض و رانت و فساد فراگیر، ناهنجاری‌های اجتماعی، ستیزهای پرهزینه و غیرضروری با آمریکا، تحریم‌های کمرشکن و افزون بر همه کرونای مرگبار رنج می‌برند»، بعد هم افزوده‌اید: «ناتوانی حکومت در تطبیق خود با تحولات ملی و جهانی، انباشت مشکلات و نارضایتی و ناامیدی عمومی نتیجه سانسور اندیشه‌ها، حذف شایستگان و ترجیح فضای امنیتی و نظامی‌گری بر فضای آزاد و رقابتی‌ است».

ممنون از شما که به درستی روی این انگشت گذاشته‌اید: «ایران و ایرانیان از ناکارآمدی حکومت و مسئولیت گریزی و…. رنج می برند»، اما متاسفم که «ناتوانی حکومت» را بگونه نادرست چنین تبیین کرده‌اید که: این «نتیجه سانسور اندیشه‌ها، حذف شایستگان …است»!

 آیا این نگاه، وارونه دیدن واقعیت، و در بدترین حالت وارونه کردن آن نیست؟ یعنی نمی‌دانید واقعیت محک خورده در جریان زندگی  و گذشته از کوره تجربه، این است که ناتوانی حکومت، ناشی از دینی بودن و تبعیض گرا بودن‌اش، در عقب ماندگی تاریخی، سرکوبگری در داخل و تشنج آفرینی در خارج کشور و در رانت خواری و حامی پروری آن است؟

شما  که سال ها حکومت ولایی  را همراهی و تجربه کرده و در جریان زندگی و عمل به لحاظ فکری و سیاسی دچار تغییر و تحولات فکری شده، از گذشته خود فاصله گرفته اید،  نباید بخوبی مطلع باشید که «سانسور اندیشه ها و… مخالفت با فضای آزاد و رقابتی» ناشی از مطلق گرائی دینی فقاهتی، ناتوانی، ناکارآمدی و رانت خواری حکومت و حکمرانان است؟ پس چرا جای علت و معلول عوض می‌شود؟


در جای دیگری هم نوشته‌اید: «این‌ وضعیت اسفبار سرنوشت محتوم ملت ایران با فرهنگ غنی، تمدن کهن، موقعیت ژئوپلیتیک، منابع سرشار مادی و تحصیل‌کردگان فراوان نیست و بهبود آن در گروی بازگشت حکومت به مردم، اولویت‌دادن به دانش و توانایی، به‌جای سرسپردگی، گفت‌وگوی آزاد و آشتی با خود و با جهان است».

این ارزیابی از ظرفیت‌های ایران و مردم آن نیز یک ارزیابی درست و حتی درست‌تر است، اما متاسفانه اینجا هم باز به یک نتیجه‌گیری اشتباه و اسفبار: «بهبود وضعیت اسفبار در گرو بازگشت حکومت به مردم، الویت بخشیدن به  و …است »! رسیده اید.  

بازگشت حکومت به مردم؟! آخر با چنین نقض واقعیت و اینهمه دور افتادن از واقع بینی چه باید کرد؟ چرا این قدر خیال پردازی و عملاً برخورد غیرمسولانه؟!

حکومتی که عامل این وضعیت اسفبار بوده و هست، نه می خواهد و نه می تواند با مواضع «گفت وگوی آزاد برای تفاهم، آزادی انتخاب، جمهوریت و رفع تبیعض ها و…» به سوی مردم  برگردد.

این چه دلسوزی در حق مردم است و چه حساب کردن بی حساب روی حکومتی است که بخش اعظم شهروندان  بنا به تجربه ۴۰ ساله خود، ازآن برگشته و به مخالفینش تبدیل شده اند؟   

آقای تاجزاده!

 واقعیت این است که این وضعیت اسفبار، توسط حکومت بوجود آمده و واقف هم هستید که برخورد حکومت با مردم در ۴٢ سال گذشته برخورد ابزاری بوده است (تازه اگر نگوییم از دید حکومتی‌ها مبتنی بر مناسبات شبان – رمگی بوده)!

این حکومت سال‌های درازی است درست همانگونه که در بیانیه شما هم آمده با «گفت وگوی آزاد برای تفاهم، آزادی انتخابات، جمهوریت، رفع تبعیض‌ها، توزیع عادلانه ثروت، دفاع از حقوق مردم بویژه کارگران و معلمان، با دمکراسی، تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا و گسترش مناسبات با همه‌ی کشورها» مخالفت کرده و در عمل مانع از تحقق آن‌ها شده است. ارزش‌ها و خواست‌هایی که بسیار قبل از شما و چند دهه است مطرح شده‌اند ولی حکومت مدافعین آنها را سرکوب کرده است.  حکومت با چنین مضمون و سمت گیری، به سوی مردم برنمی گردد.

زیرا این حکومت ولائی – رانتی،  تدبیر و روش اداره جامعه و کشورداری با چنین مضمون وروشی را به ضرر خود می داند و آن را نپذیرفته و  بر نمی تابد.

نوشته‌اید: «می‌آیم تا اصلاح قانون‌اساسی ممکن شود؛ رهبری دوره‌ای و انتخابی شود؛ صدا و سیما چندصدایی و تاسیس شبکه‌های خصوصی ممکن شود؛ استقلال و بی‌طرفی دستگاه قضایی نهادینه گردد؛ نهادهای موازی در نهادهای قانونی ادغام شوند و آزادی انتخابات تضمین شود تا هر شهروند وفادار به استقلال و یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران و ملتزم به قانون، بتواند نامزد شود و در اداره میهن سهیم گردد.»

شما که بیشتر از بسیارانی به زیر و بالای این حکومت و نظرات، رفتار و سیاست‌های آن به رهبری آقای خامنه ای آگاهی دارید، باید خوب بدانید که حکومت تاکنون نخواسته و نمی خواهد یک رابطه مبتنی بر گفت وگوی آزاد و شرایط آزاد و دمکراتیک با نیروهای کوشنده جامعه مدنی، احزاب و نیروهای سیاسی و مردم  کشور برقرار کند. هرگز هم نخواسته  به شیوه دمکراتیک با اتکاء به نیروی ملی – مردمی، به تشنج زدائی در منطقه  و تعامل با جهان بپردازد. برای این حکومت ولائی – رانتی، مردم، نیروهای سیاسی غیر حکومتی و اصلاح طلبان درون و بیرون حکومت، جملگی نقش ابزار برای تداوم حاکمیت‌ آن را دارند.

با این وجود اما معلوم نیست، شما با تکیه بر کدام توانائی و کارآئی و صلاحیت‌های تاکنون کشف نشده در این حکومت و طبقه حاکم ولائی- رانتی آن و بر اساس چه داده‌های واقعی و تحلیل واقع بینانه و کدام توازن قوا در جامعه میان حکومت و مردم – البته نه تحلیل‌های خیالی خاص اصلاح طلبان – «بازگشت حکومت به مردم» را وارد سناریو خود کرده و می خواهید «با جلب همکاری رهبر» مفاد خوب بیانیه خود را عملی کنید؟

آقای تاج زاده!

منطقاً باید بدانید که مشکل جامعه ما، صرفا حکومت مذهبی مبتنی بر ولایت فقیه همان ۳۰ سال قبل نیست. حکومت مذهبی مبتنی بر ولایت فقیه در طول چند دهه گذشته، بدتر حتی به یک حکومت ولائی- رانتی طبقه حاکم و حامی پرور تبدیل شده است. حالا آیا بعد از این همه تجربه، واقعا نمی دانید این حکومت تن به اجرای مفاد بیانیه شما نمی دهد؟ اگر نمی دانید که لازم است تجدید نظرکنید و  به خود بیایید، ولی اگر می دانید پس چرا و چگونه به خود اجازه امیدوار کردن  چند باره مردم به عملی بودن آن در چنین حکومتی را می‌دهید که  این وضعیت اسفبار را بوجود آورده است؟

مردم به چه دلیلی به چنین حکومت ناتوان و ناکارآمد و ناصالح  امیدوار باشند که مفاد بیانیه شما را اجرائی خواهد کرد؟ امیدوار کردن خود و امید دادن مجدد به مردم به احتمال معجزه در این حکومت، رویکرد عقلانی، مدبرانه و مسئولانه است؟

 آقای تاجزاده! اگر ترازوی رفتار خود را هنوز می‌خواهید بر حسب احتمال “تغییر رفتار” خامنه‌ای ولی فقیه و سیاست تغییر در حکومت ولائی رانتی تراز کنید،  دستکم در آخرین تحکم‌هایی که همین یکشنبه گذشته از رهبر میدان داران  شنیدید مکث کنید! مگر نشنیدید و ندیدید که چگونه از اعمال گذشته و حال شورای نگهبان دفاع کرد تا شدیدتر از هر وقت دیگری عمل کنند؟ آیا تحکمات  او درباره  سیاست خارجی و داخلی، این که  از آن “مقام‌های بالا دستی” است و منظورش از آن نیز در واقع خود خودش بود؟! مگر تلویحاً نگفت اجازه نخواهد داد تا دیگربار سال ٨٨ (همان جنبش سبز که شما برایش چند سال زندان کشیدید) تکرار شود؟!

با این وجود آیا هنوز براین تحلیل و امید هستید که، می شود و می توانید با همکاری رهبر، مفاد بیانیه خودرا اجرائی کنید؟!

آقای تاج زاده! شما در شرایط بحرانی رو به گسترش و دگرگون شونده جامعه ما در جهانِ  جهانی شده،  بجای تلاش برای  امیدوار کردن مردم به میدان داران ولائی – رانتی لشکری و کشوری فلاکت آفرین و « جلب همکاری مردم» با چنین حکومتی، لازم است به مردم و نیروهای مدافع  مفاد بیانیه خودتان  یعنی  «گفت وگوی آزاد برای تفاهم، آزادی انتخابات، جمهوریت، رفع تبعیض‌ها، توزیع عادلانه ثروت، دفاع از حقوق مردم بویژه کارگران و معلمان، با دمکراسی، تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا و گسترش مناسبات با همه‌ی کشورها» روی بیاورید.

 نیروهای اصلاح و تغیر و تحول جامعه با مضامین فوق، در این پائین و در میان مردم است، نه در آن بالا و در حکومت و نزد “رهبر معظم”! با همین  مفاد بیانه برای همدلی و همراهی با مردم و نیروهای مدافع ارزش‌ها و خواسته‌ها و اهداف فوق و برای همبستگی ملی دمکراتیک میان اینها تلاش کنید.

مردم را به توانائی و شایستگی خود و نیروهای آزادیخواه، دمکرات، عدالت جوی مستقل از حکومت و دولت‌های خارجی در راه برون رفت از وضعیت اسفبار در راستای آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی و صلح  و تشنیج زدائی و توسعه پایدار امیدوار کنید.

آقای تاجزاده! از تجربه ناکام اصلاح طلبان در این دو دهه برای پرکردن ناممکن شکاف جامعه و حکومت، توسط  حکومت درس درخور بگیرید.

رسالت امروز شما نه ورود به میدان ولی محور و همکاری با رهبر برای اجرائی کردن همه آن موارد خوب مورد نظر شما، بلکه تلاش در راستای عبور از این راه و  سیاست و میدان ولی محور و پیوستن تمام قد به راه و سیاست جامعه محورو مردم، تقویت نیروها و نهادهای مدافع گفت و گوی آزاد برای تفاهم، آزادی انتخاب و انتخات آزاد و سالم، جمهوریت، دمکراسی رفع تبعیض‌ها، تنش‌زدایی و عادی‌سازی روابط با آمریکا و گسترش مناسبات با همه‌ی کشورها، توزیع عادلانه ثروت، دفاع از حقوق مردم بویژه کارگران و معلمان وبرقراری دمکراسی  به عنوان نیازمبرم  جامعه است.

https://akhbar-rooz.com/?p=112310 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید
حمید
2 سال قبل

وقتی نیمه اول مطلبتان رامیخواندم ازمشابهت آن باآخرین گفته های آقای خامنه ای که شما هم به آن اشاره کرده اید حیرت کردم . با خودم گفتم آقای خامنه ای هم به عدم آشنایی بعضی ها به سازوکار قانون در جمهوری اسلامی بشکلی توام بااستهزا اشاره کرد،ایشان دست کم طی پنج سال گذشته مطمئن شده با چنین تسلطی برهمه ارکان حکومت دیگران را ازهرنوع شانسی برای فشار برای تغییر محروم کرده است وگویا خیالش و اعتماد بنفس اش همچون همه دیکتاتور ها دائم درحال زیاد شدن میباشد.اماوباز باخود گفتم هردویشان یک موضوع را گویا فراموش کرده اند و آنهم بهم خوردن این نامساوی با حضور مردمی که اگر با رای شان مهر تایید برتغیر بگذارند خواهد بود .باری یکی ازاین بعضی ها آقای تاجزاده است که مستحضر به اصلاح طلبی است ودر این حوزه با عمل وگفتارش این امر را ثابت کرده است .و لابد ما و شما هم که توصیه های اصلاح طلبانه داریم باور کرده ایم که قصدشان از اصلاح گری اصلاح نظام جمهوری اسلامی است وواضحست که میبایست سوالاتی را که شما از آقای تاجزاده میپرسید بعضا پاسخ داده باشید.خواستم ازشما بپرسم چنانکه راهکار آقای تاجزاده مورد قبول شما نیست در مطلبی دیگر به شیوه ای روشن توضیح دهید که در روش پیشنهادی چگونه آقای خامنه ای را کنار می گذارید و دور میزنید ،آیا اصولا سعی میکنید با تکیه به نیروی مردمی که از ایده های شما وتیم یا حزب شما حمایت میکنند ایشان را متقاعد ویا وادار به پذیرش تغیر درمنش وروش حکومتی شان بکنید ؟ وبد نیست از حد تحمل شمای اصلاح طلب که یک انقلاب را نیز دست کم تجربه کرده اید – اگر نگوییم اسباب یا عاملی درحصول آن بوده اید – بپرسم اگر با مقاومت شدید وسخت وگرانجای ایشان واصولگرایان دربرابر تغییر اصلاح طلبانه روبرو شدید چه راه کاری دارید ؟ فراموش نکنید سوال من از کسی است که درعین حال داعیه های راهبردی نیز دارد. آیا شما نیز همانند آنچه از مهندس بازرگان دردادگاه دوران پهلوی نقل شده وتاجزاده، نیز توجه حاکمان را باین تجربه تاریخ جلب کرده است هشدار میدهید که زمان تن دادن به اصلاح ابدی نیست وبه مبارزه مسالمت امیز جهت تغیرات واصلاحات درهمین رژیم با انتخاب اصلوب ها وابزارهای جدیدتر ادامه میدهید یا اینکه ازهمین حالا مطمئن شده اید که شانسی برای تغییر نیست و باید راهی دیگر جستجو کرد ؟ و کدام راه ؟

امیر ایرانی
امیر ایرانی
2 سال قبل

تاجزاده و امثال تاجزاده دو راه دارند:
-یا باید مثل خیلی ها که آمدن خارج کشور با چمدانی مشکوک از چیزهای به نام سند بیاید بیرون از کشور
و چند وقتی شو من شبکه های اپوزیسیونی شوند
و بعد بروند به حاشیه
-یا باید بمانند
با نوکسیگانی که حاکم بر همه چیز شدند بجنگد و به آنها بگویند شما نگذاشتید روند تحولخواهی ادامه پیدا کند شما انقلاب را به انحراف بردید.
تاجزاده ها باید خودشان را وارث های اصلی انقلاب بدانند و تلاش کنند مزدوران و چپاولگران باند بیت را به چالش بگیرند و…
پس نباید در پی این بود اینها را از بازیگری
درو‌ن حکومتی جدا کرد چون جدا شدنشان از حکومت، میدان را برای دیگران باز کردن است و سودی برای جامعه نخواهد داشت

یحیی انوری
یحیی انوری
2 سال قبل

نوشته مستدل و مفیدی بود اما یک سوال از خود شما:آیا شما هم بعد از این همه سال هنوز به “تغییر رفتار “اصلاحطلبان امیدوارید!؟

کیا
کیا
2 سال قبل

این نوشتار شاید بهترین نوشتار در این شرایط باشد ، واقعیت ها را توضیح دادن و ریشه مشکلات را حلاجی کردن بخصوص برای مبارزان مسلمانیکه هنوز به تئوری ولایت فقیه و یا جمهوری اسلامی پایبندند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x