چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

آوازِ عاشقانه ی چشمانت – خسرو باقرپور


 اندوه عمیق است و کبود در تیره ی چشمانت؛
به اعماق می کشاندم،
به گاهی که سینه ات دیگر؛
توانِ این همه آه ندارد.

اندوه دریاست گاهی!
به گاهی که ملوانی خسته؛
در طوفانِ چشمانت می میرد.

اندوه صحراست گاهی!
و راهِ نفس را می بندد در آوازِ دشتی ی من
و نگاهِ مُضطربِ آهو می شود در چشمِ بی قرارِ تو:
به گاهی که در انفجارِ گُریختن از لحظه ی شِلّیک؛
و درکِ آتش و باروت؛
آیینه ی نمناک و ماتِ آسمان می شود.

توانِ خشکاندنِ دریا را ندارم؛
خندیدن را به من بیاموز.
اندوهِ صحرا را تاب نمی توانم آورد؛
آواز را به من بیاموز.

شهریور ۱٣۹٣

تصویرِ متن: Dreamer Christan Schloe

https://akhbar-rooz.com/?p=33721 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x