پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

آواز و رازِ باغ – خسرو باقرپور


 سپیده دمیده ست،
شادی می شکوفد بر شاخِ بیدبُن
آزادی می رقصد با سنجاب های شاد
عشق نغمه می شود در گلویِ فاخته
چه باغِ حامله ای!

نیمروز است،
ابرِ عبوس می کوبد صاعقه هایِ درخشان را بر شانه ی افق
باد و ابرِ تیره و باران
از فرازِ تاک ها می گذرند
انگورهای اندوه گریه می کنند
چه باغِ مستی!

آفتاب خواب است،
مارمولکی به کودک خود گفت: هیس! هیس!
جیرجیرکی جوان، کوک می کند ساز خویش را
جادویِ شب، چشمانِ جغد را خیره کرده است
چه باغِ ساکتی!

فروردین ۱٣۹٣

https://akhbar-rooz.com/?p=33788 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x