قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و ابومهدی المهندس، از رهبران حشدالشعبی به همراه جمعی دیگر از فرماندهان سپاه و حشدالشعبی در اولین ساعات روز جمعه ۳ ژانویه د ر راه فرودگاه بغداد مورد حمله هوائی یک پهپاد ارتش امریکا قرار گرفته و ترور شدند. این اقدام ارتش امریکا، که گفته میشود در پاسخ به حمله به سفارت امریکا در بغداد صورت گرفته است، بر تنش موجود در روابط ایران امریکا افزوده و خطر تشدید تنش و خشونت در منطقه و به ویژه عراق را به دنبال دارد.
به دنبال خروج امریکا از «برجام» و همراه با آن تشدید تحریمهای امریکا بر علیه ایران، بحران اقتصادی– اجتماعی در ایران ابعاد بیسابقه ای یافت که پیامد آن بحران سیاسی رژیم و گسترش نارضایتی عمومی بود. حکومت اسلامی برای خروج از این بحران ابتدا سعی کرد تا با مظلوم نمائی و جلب حمایت جامعه جهانی، امریکا را وادار به برداشتن تحریمها کند، اما این تلاشها به جائی نرسید. در ادامه رژیم تلاش کرد تا با تهدید خروج از «برجام» و همزمان دامن زدن به تشنج در منطقه از طریق نیروهای تحت حمایت ایران که طی بیش از بیست سال توسط سپاه قدس تعلیم دیده و مسلح شده بودند، جامعه جهانی را از بروز تشنج در خاورمیانه بترساند. در تداوم این سیاست عملیات نظامی علیه پایگاههای نظامی آمریکا و کشته شدن یک غیرنظامی امریکایی، با پاسخ شدید دولت امریکا در بمباران پایگاههای گردان‌های (کتائب) حزب الله روبرو شد . پاسخ این اقدام تلافی جویانه امریکا از سوی نیروهای تحت حمایت ایران حمله به سفارت امریکا در بغداد بود. امریکا نیز در ادامه همان سیاست قبلی کاروان فرمانده سپاه قدس و همراهانش را بمباران کرد.
اگر چه امریکا از یک سال پیش نسبت به تحریکات حکومت اسلامی سیاست حفظ آرامش و کوتاه آمدن را برگزیده بود و واکنشی نشان نمیداد، ولی با تشدید تحریکات و حمله به پایگاههای امریکا و سفارتش دربغداد، تغییر سیاست داده وبا ترور قاسم سلیمانی به رژیم ایران پیام داد که از این پس هر اقدام تحریک آمیز نیروهای تحت حمایت ایران را پاسخی سنگینتر خواهد داد.
واکنش امریکا نگرانی جدی را برانگیخته است. اگر چه امکان یک درگیری نظامی تمام عیار بین ایران و امریکا دور از انتظار میباشد، اما امکان درگیریهای محدود در منطقه بین این دو ممکن است، بویژه آن که حکومت ایران، برای حفظ نفوذ خود در منطقه و تداوم سیاستهای توسعه طلبانه، ناگزیر از دست زدن به اقدامی تلافی جویانه است. دامنه اقدامات تلافی جویانه این دو در حال حاضر قابل پیشبینی نیست، اما میتواند در شرائط بحرانی منطقه، اتفاقات کنترل ناپذیری را به دنبال داشته و دامنه این درگیریها را تنها به خاک عراق محدود نکند.
قاسم سلیمانی، یکی از فرماندهان سپاه بود که از سوی خامنه ای مامور شد تا سیاست های توسعه طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه را پیش برد و در دو دهه گذشته در راس لشکر قدس نقش موثری در حضور جمهوری اسلامی در سوریه و عراق و یمن داشته است. جنایتکاری است که دستش تا آرنج به خون هزاران نفر در سوریه وعراق آلوده است و یکی از ستون های اصلی رژیم و بازوی إجرائی ولی فقیه آدم کش در پیشبرد سیاستهای تجاوز گرانه در منطقه بود. نفس مرگ سلیمانی در بغداد همراه با فرماندهان حشدالشعبی بیانگر دخالت آشکار سپاه درعراق است. مرگ سلیمانی، که نقش قابل توجهی در سرکوب مردم عراق در اعتراضات اخیر داشته، باعث رضایت کسانی که از مداخلات ایران ناراضی هستند ، شده است . در چنین شرایطی حکومت اسلامی ایران می کوشد یکی از خواستهای اصلی معترضان در عراق را که همانا عدم مداخله و نفوذ رژیم ایران در امور داخلی عراق می باشد را با تحریک آمریکا به حاشیه براند.
این واقعه در زمانی رخ میدهد که یک ماه از جنبش اعتراضی آبانماه در ایران میگذرد. حکومت اسلامی یقینا از این شرائط برای دامن زدن به جو ضد امریکائی در ایران و منطقه بهره برده و با دمیدن در تنور جنگ طلبی، سرکوب و بگیر و ببند مخالفین سیاستهای حکومت و فعالین صنفی و سیاسی را در داخل ایران تشدید خواهد کرد.
بحران ناشی از ماجراجوئیهای جمهوری اسلامی در منطقه، که عمدتا برای تضمین بقای حکومت مستبد جنایتکار اسلامی است، ایران را با عمیق ترین بحرانهای اقتصادی-اجتماعی و سیاسی روبرو کرده است. بدترین خروجی این بحران برای مردم ایران تداوم تشنج و درگیری در یک جنگ با امریکا ولو محدود میباشد.
ما با جنگ مخالفیم و معتقدیم که برای خروج از بحران بایستی همگام و هم صدا با مردم وبا تشدید مبارزه برای سرنگونی رژیم جنایتکار اسلامی حاکم بر ایران ، حکومت را وادارکرد که به سیاست مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه، سازماندهی گروههای مزدور و تروریستی و حمایت از آنان خاتمه داده و مزدوران سپاه قدس از عراق و سایر کشورهای منطقه را بلافاصله خارج کند. مردم ایران خواستار آنند که پیشبرد مذاکره با دولت آمریکا واتحادیه اروپا و دولت‌های دیگر به صورت علنی و شفاف، انتشار بموقع نتایج گفتگوها برای اطلاع و اظهارنظر آزاد مردم ، منع هرگونه قرارداد مغایر با حاکمیت مردم و منافع ملی ایران و هرگونه مصالحه برسر نقض آشکار و مستمر حقوق بشر به وسیله جمهوری اسلامی در معاملات سیاسی و اقتصادی آن با طرفهای خارجی صورت گیرند.
ما بر این باوریم که در شرائط حساس کنونی نیروهائی که برای آزادی، جدائی دین و دولت، استقرار دموکراسی، حفظ استقلال و صلح و همزیستی مبارزه می‌کنند، باید تلاش‌های خود را برای سامان دادن به یک ائتلاف وسیع جهت تحقق این اهداف دو چندان کنند. ما همچون سالهای اخیر برای تشکیل و گسترش ائتلاف هرچه وسیعتر همه نیروهای دموکرات، لائیک و ترقیخواه، تلاش های بی وقفه خود را ادامه خواهیم داد.
کمیته مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
دوشنبه ۱۶ دی ۱۳۹۸ – ۶ ژانویه ۲۰۲۰
