سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

ارزیابی نقش گروه های مرجع در تغییرات اجتماعی- حسین عرب

در جوامع انسانی با وجود کمیت عموم مردم در تشکیل جمعیت کشورها، منشاء تغییرات از گروه های مرجع اجتماعی و رهبران آن نشات می گیرد. و لذا شناخت گروه های مرجع در هر جامعه، کمک بزرگی به تجزیه و تحلیل تغییرات آتی در جامعه موصوف خواهد کرد.

در ایران تا تاسیس سلسله صفویه گروه های مرجع، ایلات و عشایر ساکن در نقاط مختلف فلات ایران بودند، که بر حسب موقعیت می توانستند قدرت حکومت در بخشی از محدوده سرزمینی ایران را بدست بگیرند و با فترت گروه حاکم، ایل و عشیره دیگری ، حاکمان وقت را ساقط و خود بر اریکه قدرت مستقر شود. در این میان تنها استتثاء  حمله اقوام خارج از محدوده فلات ایران ، از جمله یونانیان، اعراب، و مغولان بودند.

بایستی توجه داشت ایران هیچگاه دارای گروه مرجع اشرافیت نبوده، چرا که با تغییر ایل و عشیره حاکم، زمین و اموال رهبران گروه قبلی مصادره و به تملک افراد ایل حاکم جدید در می آمده است.

استقرار سلسله صفویه در ایران هم زمان با قدرت گیری امپراتوری عثمانی در بخش بزرگی از آسیا، آفریقا، و اروپا بود و تقریبا کلیه سرزمین های مسلمان نشین بجز ایران و شرق دور، به تصرف امپراتوری عثمانی در آمده و این امپراتوری با ادعای خلافت مسلمانان، سلطه بر کلیه سرزمین های اسلامی را حق خود می دانست.

بنیان گزاران حکومت صفویه در یک حرکت سیاسی و بمنظور مرز بندی با امپراتوری عثمانی، ضمن رسمیت بخشیدن به مذهب شیعه در ایران، گروه مرجع اجتماعی جدیدی بنام روحانیت را بنا نهادند، و حتی بعلت کمبود روحانی عالم به مذهب شیعه در ایران، تعدادی روحانی از لبنان به ایران وارد کردند.

۲۰۰ سال حکومت صفویه فرصت خوبی برای گروه روحانیت شیعه فراهم آورد تا با حمایت دولت های وقت، نفوذ مناسبی در میان اقشار مختلف جامعه پیدا کند. عمده موقعیت مربوط به واسطه گری روحانیت میان دولت با مردم، دولت با بازرگانان، و بازرگانان با مردم بود. مردم عادی و بازرگانان در مواجه با زورگوئی نیروهای دولتی در لباس جمع کنندگان مالیات یا گزمه های دولتی به روحانی مرجع تقلید خود مراجعه و از او خواستار وساطت و حل و فصل مشکل می شدند و او با استفاده از نفوذ خود نزد کارگزاران دولتی به دادخواهی آنها رسیدگی می کرد.

یاری روحانیت از مردم در دادخواهی از آنها در برابر دولتیان و قدرتمندان، موقعیت جدیدی را بوجود آورد تا مردم، رسیدگی به شکایات میان خود را هم به روحانیت ارجاع کرده و از مراجع مذهبی درخواست قضاوت  کنند.

تثبیت موقعیت روحانیت در مقام واسطه، قاضی، و مفتی در جامعه، توانست گروه مرجع جدیدی به جامعه ایران افزوده و بجز، روسای ایلات و عشایر، و کارگزاران حکومتی نیروی سومی که صاحب نفوذ در تغییرات اجتماعی در کشور بود شکل بگیرد.

نادر شاه در دوره حکومت خود کوشش زیادی به عمل آورد تا از نفوذ روحانیت شیعه در جامعه بکاهد، اما بعلت قلدری های بی حد و حصر او در اداره کشور، مشغولیت تمام وقت به جنگ های بی پایان، و طمع دیوانه وار در جمع آوری ثروت موفق به پیاده سازی اراده خود نشد.

سلطنت سلسله قاجاریه، زمانی شروع شد که گروه روحانیت توانسته بود موقعیت خود را بعنوان واسطه و قاضی میان مردم عادی، روسای قبایل و ایلات، و بازرگانان با حکومت و همچنین در رسیدگی به اختلافات میان گروه های مستقل از حکومت محکم و جایگاه خود را بعنوان یک جریان موثر در تغییرات اجتماعی معرفی کند.

حمله روسیه به گرجستان، شرایط جدیدی فراهم آورد تا با درخواست فتحعلیشاه، روحانیت نقش اجتماعی خود را به سیاسی ارتقاء دهد و لذا با صدور حکم جهاد علیه کفاری که به سرزمین اسلام تعرض کرده اند، مردم را تشویق و ترغیب به مشارکت در جنگ علیه روسیه بکنند. جنگ های ایران و روسیه با شکست مفتضحانه دولت ایران و عقد قراردادهای گلستان و ترکمنچای به پایان رسید، و این درس عبرت بزرگی برای روحانیت شد تا بیاموزد که با طناب حکومت از قدرت و نفوذ خود در مردم برای حمایت از خواسته های کارگزاران دولتی  استفاده نکند.

افزایش ارتباط میان مردم سرزمین های مختلف از جمله ایران و اروپا ، کسب تجربه های تلخ از جنگ های ایران و روسیه، و اعزام جوانان ایرانی برای کسب دانش های نوین به کشورهای غربی، گروه جدیدی از ایرانیان را شکل داد که وجه تمایز آنها با سایرین، دانستن زبان خارجی، تحصیل در کشورهای غربی، مشاهده گونه دیگری از زندگی اجتماعی، آشنائی با نظراتی که تا آن زمان در جامعه ایران ناشناخته بود، و بخصوص تاثیر چشمگیر تغییرات تکنولوژیکی در زندگی مردم بود.

ایجاد مدرسه دارالفنون در تهران و گسترش آن به شهرهای دیگر ایران به تعداد افراد گروه جدید افزود و گروه منور الفکری را در جامعه شکل داد که دارای ایده های جدید در اداره کشور بودند، و از مفاهیمی سخن می گفتند که برای عموم مردم ناشناخته بود از جمله، قانون، آزادی، و صنعت مدرن.

گروه روحانیت و به تبع آنها مردم عادی با نگاه مشکوکی با این گروه تازه وارد رو برو می شدند، و این افراد را عوامل نفوذی فرهنگ مدرن می دانستند که به قصد تخریب ، بعنوان ستون پنجم و اسب تروای غرب در کشور فعالیت می کنند. بخصوص نوع لباس پوشیدن، سخن گفتن با لغات ناشناخته، شایعه دریافت رشوه این افراد از کشورهای بیگانه، کمک به واردات کالا و خدماتی که می توانست زندگی اجتماعی مردم را با خطر انحراف و فساد در بیامیزد.

مردم عادی در مواجه با گروه مرجع جدید که خود را در کنار، کارگزاران حکومتی، روسای ایلات و عشایر، بازرگانان، و روحانیت مطرح می کردند و کوشش داشتند تا جایگاه خود را ارتقاء دهند به شوخی می گفتند” اینها تجزیه شان خوب است، اما مرده شور ترکیب شان را ببرد”.

سخنان گروه منورالفکر برای عموم مردم بخصوص بخش مفاهیم مرتبط با استقرار عدالت آن مورد توجه بود، اما رفتار، کردار، و اعمال اکثر افراد این گروه خوشایند عامه مردم نبود، بخصوص ارتباط آنها با بیگانگان و نزدیکی با دربار و کمک به خارجیان تا بتوانند با زد و بند با کارگزاران حکومتی به قراردادهای نان و آبداری برسند، و لذا ترجیح می دادند تا با همان مراجع سنتی که روحانیت بود، همراهی و همفکری داشته باشند.

گروه منورالفکر، در عمل هیچگونه کمکی به مردم در کاهش مصائب آنها نمی کرد، و عملکرد آنها در گفتار و حداکثر در نوشتار خود را نشان می داد در حالیکه روحانیت در عمل در موضع مدافع حقوق مردم قرار می گرفت.

واقعه فلک کردن تعدادی از تجار شکر توسط حاکم تهران بعلت گرانفروشی و اعتراض آقایان بهبهانی و طباطبائی و رفتن به حرم حضرت عبدالعظیم با همراهی تعدادی از مردم و بست نشستن ، بعنوان اعتراض یک حرکت عملی علیه حکومت بود در حالیکه گروه منورالفکر تنها نظاره گر واقعه بودند.

بست نشینی در صحن حضرت عبدالعظیم به مدت یک ماه حکومت را  وادار به عقب نشینی در برابر معترضین کرد و این شروع حرکات اعتراضی مردم به استبداد دربار قاجار  و شروع نهضت مشروطه بود.

در واقعه بست نشینی در باغ سفارت انگلیس در قلهک هم، این بهبهانی بود که با ارسال نامه به سفیر انگلیس موافقت او بابت بست نشینی مردم در باغ سفارت را دریافت کرد، و در واقع مردم در جریان انقلاب مشروطه در رکاب روحانیت به اقدامات اعتراضی علیه حکومت دست می زدند و نقش منورالفکرها، وساطت میان روحانیت و دربار بود.

پس از امضاء فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه، بخش تحصیل کرده با توجه به آشنائی به زبان های اروپائی و قوانین اساسی آنها وظیفه تهیه و تدوین قانون اساسی را عهده دار شد، و چون قدرت کنترل مردم در دست روحانیت بود، قانون اساسی تدوین شد که ضمن لحاظ کردن خواست روحانیت در تاکید بر مبانی مذهبی در قوانین، بخشی از اصول مندرج در قوانین اساسی کشورهای اروپائی را هم در آن گنجانیدند، که ماحصل آن، نظامی شتر، گاو، پلنگ بود که سر و ته آن بهم نمی رسید، و این سنگ بنای کجی بود که از ابتدا در ساخت دیوار مشروطه نهاده شد.

کودتای ۱۲۹۹ و به قدرت رسیدن رضا شاه و حمایت گروه منورالفکر از اقدامات تجدد آمرانه او، و به گویش رساتر، استقرار کاریکاتور مدرنیسم در قالب دولت سازی، و بی اعتنائی به ملت سازی که بخش اصلی تاسیس ملت- دولت مدرن است، ساختار دولت رشد بیمارگونه ای کرد بطوریکه، عمده قدرت اقتصادی کشور از دست مردم خارج و در اختیار دولت مستبد قرار گرفت.

رضا شاه، و پس از او محمد رضا شاه، عمده افراد گروه تحصیل کردگان مدرن را بعنوان کارشناسان پیشبرد مقاصد خود با عناوین پست های دولتی یا سرمایه گذاران صنایع مدرن به کمک بانک های دولتی به خدمت خود در آورد. ساختمانی که با خشت کج اول رشد و توسعه یافت و علیرغم یافتن ظاهری پرهیبت از درون خالی بود، و با گذر زمان هرچه بیشتر با مردم فاصله پیدا می کرد.

انقلاب ۵۷ اعتراض مردم به نظامی بود که به ارزش هائی بها می داد که نزد عامه مردم ضد ارزش و مخالف عقاید و باورهای آنها بود، و متاسفانه در پیمودن مسیر دور شدن از خواست مردم، تحصیل کردگان مدرن را همکاران و یاری دهندگان رژیم منحرف شاه می شناختند و به همین دلیل بود که به هیچیک از گروه های مدرن اعم از چپ، راست، و ملی اعتنائی نشان نداده و مستقیما تحت فرمان و دستورات یک روحانی ارشد حرکت های اعتراضی خود را جلو بردند.

واکنش تحصیل کردگان مدرن در به دست گرفتن زمام قدرت حکومت توسط روحانیون پس از انقلاب ۵۷ چوب لای چرخ آنها گذاشتن بود، چرا که روحانیت حاکم فاقد دانش و تجربه اداره یک کشور با ساختار دولت مدرن بود، و لذا در عمل اقدامات نابهنجاری انجام می شد که پیامدهای آن، آشفتگی و پیچیدگی بیشتر در اداره جاریه امور کشور بود.

https://akhbar-rooz.com/?p=104821 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x