هر چند مردم کوبا تا همین چند سال پیش از داشتن اینترنت محروم بودند، اما در سالهای اخیر به ویژه اینترنت موبایل توانست ارتباطات خوبی میان آنان و جهان بیرون به وجود آورد. اکنون کوباییان پرشماری در شبکههای اجتماعی فعال هستند و گاهی موجب نگرانی شدید حکومت میشوند. همگان شاهد بودند که در طی اعتراضات سراسری ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱ ، در حالی که معترضان شعار آزادی، آزادی میدادند و به کمبود غذا و واکسن و قطعی برق اعتراض میکردند، دولت اینترنت موبایل را قطع و دستکم صد تن را در سراسر کوبا بازداشت کرد
روز ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱ اعتراضات خودجوشی در هاوانا و چندین شهر دیگر کوبا به وقوع پیوستند. این اعتراضات در چندین سال گذشته بیسابقه بودند. نخستین تظاهرات ضدحکومتی پس از انقلاب ۱۹۵۹، روز ۵ اوت ۱۹۹۴ فقط در پایتخت برپا شد، در حالی که این بار اعتراضات سراسری بودند و همزمان در چندین شهر شکل گرفتند. هر چند رسانههای جریان اصلی سرمایهداری، فارسی و غیرفارسی، بیش از حد معمول این اعتراضات را بازتاب دادند و گاهی بزرگنمایی کردند، اما از سوی دیگر بخشی از چپ که میتوان آن را چپ اردوگاهی و منجمدشده در جدلهای به سرآمده جنگ سرد شوروی سابق و آمریکا نامید، تلاش کرد تا همچون حکومت کوبا اعتراضات را بیاهمیت جلوه دهد و آنها را کوچکسازی کند و گفت و نوشت که معترضان «جمعهای کوچک چند ده نفره» و حتا «مزدوران سیا» و متأثر از «تبلیغات امپریالیسم آمریکا» بودند. اما نه آن همه آب و تاب رسانههای جریان اصلی به جا بود و نه این همه کوچکسازی چپ اردوگاهی یا محور مقاومتی. برای این که کمی از زاویهای دیگر به مسئله کوبا نگاه کنیم، نامهای را که یک آنارشیست کوبایی پس از اعتراضات نوشته بخوانیم و سپس چند نکتهی دیگر را از نظر بگذرانیم. و اینک متن نامه:
در جامعه تحرکات زیادی وجود دارد که نمیتوان آنها را در یک تصویر کلی چپ و راست نشان داد. مردم اندک اندک به ظرفیتهای خود آگاه میشوند و درمییابند که دیگر نباید مانند یک توده ساده از یک الیگارشی واپسگرا و وقیح پشتیبانی کنند که از واژههای «انقلاب» و «ضدامپریالیسم» سوءاستفاده میکند تا خودکامگی روزمره خود را که با هر حکومت مستبد دیگری تفاوت ندارد، مشروع نشان دهد. مردم از نابرابریها و امتیازات «انقلابیان» حاکم که خود را «سوسیالیست» میدانند به تنگ آمدهاند. کوبا فقط موزه چپ جهانی نیست، کوبا کشوریست که یک دولت، یک پلیس و سرکوبگران خود را دارد. کوبا کشوریست که در آن افراد کمشماری امتیازات فراوان دارد و تعداد زیادی در حاشیه هستند. در کوبا یک الیگارشی نظامی بوروکراتیک حکومت میکند. این که ما یک مستبد روشنبین و اومانیست داشتیم، نه او را و نه وارثانش را از خودکامگیاشان تطهیر نمیکند. بخش بزرگی از مردم امروز میگویند: دیگر بس است. همان گونه که ایالات متحده آمریکا باید تحریمها را بردارد، انحصار قدرت در دستان الیگارشی کاستریست هم باید پایان یابد. تمام اینها پیچیده و حتماً «ناممکن» است، اما این یگانه چشماندازیست که به نظر درست است. رفیق ما لئوناردو رومرو (۱) اکنون ناپدید شده است. او دشمن دولت کوباست چرا که در تظاهرات ۳۰ آوریل گذشته در حالی دستگیر شد که روی تکه کاغذی نوشته بود: سوسیالیسم آری، سرکوب نه. اگر میخواهید چهرهای از حکومت کنونی کوبا داشته باشید، به ناپدیدی لئوناردو و دستنوشتهاش بیاندیشید.
مسلم است معضلات و تضادهای موجود در جامعه کوبا را نمیتوان در نامهای کوتاه توضیح داد و تشریح کرد. بنابراین چند نکته برای تکمیل نامه بالا ضروری به نظر میرسد.
برای نخستین بار اصلاحاتی در سال ۱۹۸۶ در کوبا صورت گرفت تا اقتصاد کشور برای تلفیقی از سرمایهداری دولتی موجود و سرمایهداری خصوصی کنترلشده آماده شود. سقوط شوروی و ادامهی تحریمهای آمریکا موجب شد اقتصاد کوبا وارد بحران بیسابقهای گردد. (۲)
از آن پس در هر کنگره حزب کمونیست کوبا، یگانه حزب سیاسی مجاز کشور، گامهای بلندی برای گسترش سرمایهداری برداشته شد، البته هر بار با لفاظیهایی که مختص حکومتگران است. رائول کاسترو که سال ۲۰۰۸ جای برادرش را گرفت به یک رشته «آزادسازی» اقتصادی دست زد و برای مثال کار آزاد، کشاورزی خصوصی و معاملات ملکی (۳) را تسهیل کرد. وی در کنگره پنجم حزب که سال ۲۰۱۱ برگزار شد تحت عنوان «به روزسازی سوسیالیسم» از گسترش بخش خصوصی دفاع کرد. سه سال بعد ژانت ابل، استاد دانشگاه و عضو انستیتوی مطالعات عالی آمریکای لاتین در پاریس در مقالهای در ماهنامه لوموند دیپلوماتیک شماره اوت ۲۰۱۴ نوشت: «امروز بیش از یک میلیون نفر که ۲۰٪ نیروی کار کوبا را تشکیل میدهند دیگر مستخدم دولت نیستند. این در حالیست که سال ۱۹۸۸ فقط ۶٪ بودند. اکنون این اشخاص برای حقوق جدید مطالبهگری میکنند. چنین رویکرد سیاسی میتواند برنامههای دولت را مختل کند.» (۴) البته در کوبا مطالبهگری برای کارگران آسان نیست، زیرا فقط کانون زحمتکشان کوبا (Central de trabajadores de Cuba) مجاز است به عنوان سندیکا فعالیت کند که آن هم روابط تنگاتنگی با دولت دارد و بخشی از وظایف آن را در میان طبقه کارگر انجام میدهد. برای مثال رائول کاسترو وظیفهی اعلام بیکارسازی نزدیک به نیم میلیون نفر را به این سندیکا واگذار کرد! (۵)
درست در روزی که کنگرهی اخیر حزب کمونیست کوبا (کنگره هشتم از ۱۶ تا ۱۹ آوریل ۲۰۲۱) برگزار میشد، روزنامه گرانما، ارگان مرکزی حزب نوشت: میگل دیاز کانل برمودز، رئیسجمهور و دبیراول حزب، با زحمتکشان مستقل، اعضای تعاونیهای غیرکشاورزی و مدیران شرکتهای دولتی دیدار کرد و به آنان اطمینان داد که مسیر «مدیریت غیردولتی» اقتصادی بازگشت ناپذیر است. او افزود که کنگره هشتم از مصوبات کنگرههای ششم و هفتم در این زمینه عقبنشینی نخواهد کرد و تسهیلات دیگری را تصویت خواهد کرد. (۶)
هر چند کوبا توانست با توجه به بحران کووید ۱۹ بیش از دیگر کشورهای منطقه با اتکاء به سیستم بهداشتیاش بهتر مقابله کند، اما همین بحران ضربات سختی به اقتصاد بسیار نحیفش وارد کرد. سه منبع اول درآمد دولت کوبا به ترتیب عبارتند از: ارسال تیمهای پزشکان به کشورهای درخواست کننده که دولت ۸۰% درآمدش را به جیب میزند؛ ارسال کمکهای مالی کوبائیان خارج کشور به اعضای خانواده و سوم گردشگری و توریسم. کوبا شدیداً به ارزهای خارجی نیاز دارد زیرا ۷۰ % اقلام غذایی را وارد میکند.
بیماری کرونا کوبا را برای کسب درآمد در زمینه توریسم به شدت در مضیقه قرار دارد. دستورهای سختگیرانه دونالد ترامپ موجب شد که بسیاری از کوباییان نتوانند دلارهای اعضای خانواده خود را در خارج کشور، به ویژه از میامی در آمریکا، دریافت کنند، این در حالیست که سرمایهداران بیشماری در آمریکا به ویژه در صنایع غذایی و اعضای قدرتمند اتاق بازرگانی ایالات متحده آمریکا برای ورود به بازار کوبا، با توجه به مهیا شدن شرایط از سوی دولت کوبا، بیتابی میکنند. (۷) انتخاب یک راست افراطی به نام ژائیر بولسونارو در برزیل و کودتا در بولیوی و به قدرت رسیدن راست افراطی در این کشور نیز با اخراج پزشکان کوبایی و قطع درآمد دولت کوبا همراه شد. حتا ونزوئلا با فرورفتن در بحرانی عمیق دیگر نتوانست در یک مبادله پایاپای، یعنی نفت در برابر تیمهای پزشکان کوبایی، به دولت کوبا کمک کند.
این بحرانهای ارزی با اجرای یک تصمیم دیگر دولتی وضعیت تودههای مردم کوبا را وخیمتر کرد که همانا ادغام دو پول ملی بود. هر چند گرانما به نقل از میگل دیاز کانل روز ۱۳ اکتبر ۲۰۲۰ نوشت:«سوسیالیسم ما هر گونه شوک درمانی را مردود میداند»، اما این ادغام یک شوک بزرگ به معیشت مردم وارد کرد. دولت کوبا سال ۱۹۹۴ به جز پزو، «کوک» را راهاندازی کرد و تنها کشوری در جهان شد که دارای دو واحد پول بود. یک کوک در واقع یک دلار بود و دولت ابتداء آن را برای گردشگران خارجی راه انداخت و مردم کوبا حق نداشتند از آن استفاده کنند اما از اوایل سده جدید میلادی، دولت بخشی از دستمزدها را به کوک میپرداخت. معمار ادغامسازی دو واحد پول کوبا هم کسی به جز رائول کاسترو نبود که در دسامبر۲۰۲۰ گفته بود که از ۱ ژانویه ۲۰۲۱ دیگر کوک و پزو وجود نخواهد داشت و کوبا دارای یک واحد پول خواهد شد. هدف دولت کوبا از ادغام دو واحد پول همسانسازی بخش دولتی و بخش خصوصی بود تا این دومی آسانتر بتواند به گسترش خود بپردازد.
به جز مسائل اقتصادی که مختصراً بدان اشاره شد، یکی از معضلات بزرگ کوبا همانا مسئله آزادی و آزادیهای سیاسیست. بسیاری از این محدودیتها البته جنبه قانونی هم دارد. برای مثال در قانون اساسی کوبا آزادی بیان به رسمیت شناخته شده است «مگر» آن که بر خلاف اهداف «دولت سوسیالیست» باشد. آخرین نسخه قانون اساسی کوبا در ۲۳ ژوئیه ۲۰۱۸ تصویب شد و فقط ۳۳ نماینده آن هم به ریاست رائول کاسترو، دبیر اول وقت حزب کمونیست، آن را تدوین کردند و سپس به تصویب «مجلس قدرت مردم» رساندند. در همین قانون تغییراتی صورت گرفت و ارجاع به کمونیسم با واژه سوسیالیسم جایگزین شد. بعید نیست در اصلاح بعدی قانون اساسی همین نیز به «سوسیالیسم بازار» تغییر پیدا کند! به هر حال در قانون اساسی جدید «مالکیت خصوصی» به رسمیت شناخته شد.(۸)
یکی از نکات مثبت قانون اساسی جدید اشاره به حقوق همجنسگرایان است که تاکنون در کوبا با دشواریهای فراوانی روبهرو بودند. با این حال گفتنیست که این امر بدون فشار یکی از اعضای مهم خانواده رائول کاسترو، همانا دخترش، امکانپذیر نبود. ماریلا کاسترو اسپین به عنوان رئیس مرکز آموزشهای جنسی توانست پدرش را برای این امر تا حدود زیادی مجاب کند. با این حال همو هنگامی که با پرسشی در رابطه با گسترش روسپیگری در کوبا روبهرو میشود علت را افزایش شمار توریستها و گردشگران خارجی میداند و نه علل اقتصادی. البته از آنجایی که مصاحبهکننده یکی از طرفداران جدی حکومت کوبا و جزو روزنامهنگاران تبلیغاتچی آن است هرگز نمیپرسد: چگونه است که همه جای جهان علت اصلی فحشای زنان فقر و نداری و بیکاری عنوان میشود، اما در کوبا گردشگران؟ (۹)
هر چند مردم کوبا تا همین چند سال پیش از داشتن اینترنت محروم بودند، اما در سالهای اخیر به ویژه اینترنت موبایل توانست ارتباطات خوبی میان آنان و جهان بیرون به وجود آورد. اکنون کوباییان پرشماری در شبکههای اجتماعی فعال هستند و گاهی موجب نگرانی شدید حکومت میشوند. همگان شاهد بودند که در طی اعتراضات سراسری ۱۱ ژوئیه ۲۰۲۱ ، در حالی که معترضان شعار آزادی، آزادی میدادند و به کمبود غذا و واکسن و قطعی برق اعتراض میکردند، دولت اینترنت موبایل را قطع و دستکم صد تن را در سراسر کوبا بازداشت کرد. گفته میشود که یک تن نیز جان باخته است.
یکی دیگر از مزایای ارتباط با جهان خارج شکلگیری جنبشهای مدنی در اعتراض به سانسور و ممیزی در عرصه فرهنگیست که به جنبش سانایسیدرو معروف شد. (۱۰)
گاستون لووال فرزند یک کمونارد و یک آنارکوسندیکالیست بود که ۱۸۹۵ زاده شد و ۱۹۷۸ درگذشت. او کارگر ساختمان و سپس کارگر فلزکار شد. لووال در شماره ۶۶ نشریه دفترهای سوسیالیسم لیبرتر که تاریخ مارس ۱۹۶۱، دو سال پس از به قدرت رسیدن فیدل کاسترو را در کوبا دارد، نوشت: «در کوبا رژیم خودکامه با همکاری روسیه و چین در حال شکلگیریست که هر روز آزادیها را محدودتر میکند… وضعیت مانند روسیه در سالهای ۱۹۲۱ ـ ۱۹۲۰ است، تتمه آزادیهایی که وجود داشت به زودی رخت برمیبندند… ما از انقلاب کوبا که رژیم باتیستا را سرنگون کرد، حمایت کردیم، اما این انقلاب که زحمتکشان شهر و روستا در آن شرکت کردند دارد از ماهیت انسانیاش تهی میشود… فیدل کاسترو در حال ساختن رژیمیست که شاید با دیگر دیکتاتوریهای آمریکای مرکزی و جنوبی همنام نباشد، اما در عمل فرقی با آنها نخواهد داشت. او مست قدرت و دیوانهوار مغرور است و قولهایی را که داده بود، فراموش میکند… ما باکی نداریم که بگوییم علیرغم عملی شدن برخی تحولات اقتصادی، مردم در نبود آزادی به مشتی انسانهای ستمکشیده تبدیل میشوند…» آیا دید گاستون لووال اشتباه بود؟ آیا حق با معاونفرمانده زاپاتیست مارکوس نیست که بگوید: «ما با کسانی که در پایین هستند فعالیت میکنیم و نه دولتها، نه چاوز، نه تبره، نه مورالس و نه کاسترو…ما به روندهایی که در میان مردم آمریکای لاتین جریان دارند، توجه میکنیم»؟ آیا فرج سرکوهی نباید بدون لکنت زبان بنویسد: «ویروسِ کرونا نه فقط از ناتوانی برخی نظامها در برابرِ بحرانِ سلامتِ عمومی پرده برمیدارد که برخی بیماریهای ساختاری این گونه نظامها را نیز آشکار میکند. برخی از نظامِ درمانی کوبا تمجید میکنند، دههها تحریمِ آمریکا علیه کوبا تاثیرِ مخربِ بسیار داشته است اما وقتی رئیسِ حمهور ِ کوبا اعتراضِ به حقِ بخشی از مردم به کمبودِ واکسن، مواد غذائی، فقر، استبداد و… را به تاثیر تبلیغاتِ آمریکا نسبت میدهد، این بیماری استبداد است که چهره مینماید. نارضایتیهای به حقِ مردم نشانهی بیماری نظامِ مسلط و حکومت است نه تاثیر این و آن دولتِ خارجی.»؟ (۱۱)
نادر تیف
دوشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۰ ـ ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۱
زیرنویسها:
۱-Leonardo Romero Negrin جوانیست که روز ۳۰ آوریل گذشته در طی تظاهراتی در محلهی «هاوانای قدیمی» دستگیر شد. او سپس با پرداخت وثیقه آزاد شد، اما به او گفتند که محاکمه خواهد شد و میتواند به تحمل ۵ سال زندان محکوم شود. پدر لئوناردو رفتگر شهرداری و مادرش آموزگار است. کارگاه آنارشیستی آلفردو لوپز و شبکه کمونیستها (که از حزب کمونیست حاکم مستقل است) دو تشکلی هستند که علیرغم ممنوعیت در کوبا فعالیت و از لئوناردو حمایت میکنند.
۲- آلترناتیو جنوب (دفترهای مرکز سهقاره منتشرشده در Louvain – La – Neuve – بلژیک) – سال هشتم – شماره یکم – سال ۲۰۰۱ – مقاله: سوسیالیسم و بازار: چین، ویتنام، کوبا
۵- کاستروها از سوسیالیسم دور میشوند، نه از قدرت – منتشرشده در لوموند لیبرتر، شماره ۱۶۰۹ – ۲۱ تا ۲۷ اکتبر ۲۰۱۰
۱۱- https://twitter.com/FSarkohi/status/1414639128327688192?s=20
کدام یک از دوستان که سنگ رژیم کوبا را به سینه میزنند در کوبا زنگی میکنند؟
پرسش جناب Parsi آدم را به یاد داستان کسی میاندازد که شنید حسن آقا را شیر خورد و گفت آفرین به حسن آقا. گفتند چرا آفرین به حسن آقا؟ گفت بگم آفرین به شیر که بیاد منم بخوره؟
قربانت گردم, “دوستان” از ترس هیولا سنگ مردمی را به سینه میزنند که بعد از ۶۲ سال اعمال شدیدترین تحریمات که ترامپ ۲۴۳ مورد دیگر به آنها اضافه نمود و اکنون جو بایدن رئیس جمهور “سه مکرات” آمریکا پس از افزودن به تحریمات فرموده اند که این تازه شروع کار است!!!
قربان, “دوستان” میترسند که هیولا بعد از خوردن کوبا اقدامات شدیدتری علیه مردم فلک زده و اسلامی زده و کورونا زده ایران انجام دهد. “یزد دور است گز که نزدیک است”. اگر “دوستان” کوبا راندیده اند ایران را که دیده اند و سنگ هردو را به سینه میزنند.
استقلال طلبان کوبا فرصت داشتند تا بجای حزب کمونیست سازی، جامعه را بصورت شورائی و غیر هرمی سازماندهی کنند تا یواش یواش ارباب درست نکنند. استقلال کوبا باید حفظ شود، روابط درونی کوبا باید دموکراتیک کارگری بشود که هست روابط شورائی و غیر هرمی و شفاف نه بر اساس تصمم گیری برادر رهبر و فک فامیل ها، جامعه متعلق به همه است.
نقل است که دوازده امامی ها به آقا خان محلاتی ایراد گرفتند که چرا پیروان خود را بجای دوازده امامی, شش امامی کرده است. پاسخ داد من تا اینجا آوردم بقیه را شما زحمت بکشید.
اقلا یکی پیدا شد و به مترجم انتقاد کرد، آقای آرمان شیرازی، ممنون.
تعجب نکنید، در واقع این مقالات و بحثها در مورد فقط کوبا نیست. در مورد ایران هم هست. در ذهن بعضی از مارکسیستها و آنارشیستهای ایرانی این حک شده که شورش علیه یک رژیم دیکتاتوری برای درست کردن دولت دموکراتیک بخودی خود انقلابی است چون ما را به کمونیسم و یا آنارشیسم نزدیک میکند. حال این ایده ناجوراز هالیوود آمده یا ار تئوری ماتریالیسم تاریخی مارکس و یا هر دو، مورد به مورد قابل بررسی است. اما این ایده بسیار کم عمق و بنجل است.
این آقایون و خانمهای آنارشیست و مارکسیست در غرب زندگی میکنند و به امپریالیست بودن کشور خود کاری ندارند و نمی خواهند بفهمند که دلیل آزادی بیان و سازمان وحزبی که دارند فقط بخاطر امپریالیست بودن کشوری است که در آن هستند. امپریالیستهای شرق و غرب می چاپند، ارتش دارند، بخشی از پولها را خرج توده ها میکنند تا توده ها خنثی شوند و آگاهان آن بی سر و صدا و بی اثربمانند. این باعث شده که مقاله نویسها و مترجمهایی ایرانی و غیر ایرانی خود بخود در جهت شورش توده ای رژیم چینج (مثل لهستان و سایر کشورهای بلوک شرق سابق و همه امروز عضو ناتو) حرکت کنند. کمی دقت کنید از گفته ها و ترجمه های آنها متوجه می شوید. همینها برای ایران هم انقلاب لخ والسائی تجویز میکنند و اسمش را میگذارند انقلاب دموکراتیک و توده ای حتی مثلا آنارشیستی. آنارشیسم مثلا یعنی شورش. حالا هر شورشی که شد، بدون اینکه به ایده حاکم بر آن کار داشته باشند، آنرا آنارشیستی و یا مارکسی می فهمند. خیلی مردم فریبی است. آنها در ایران و یا کوبا نیستند که با عقل خود قضاوت کنند. انگار فیلم سینمائی نگاه میکنند و قضاوتش در همین حد ابژه است. از لحاظ اخلاقی این خودشیرینی برای اربابان کشورهائی است که آنها در آن زندگی میکنند. مشمئز کننده است نه انقلابی.
دولت کوبا یک دولت سرمایه داری دولتی مارکسیستی دیکتاتوری است که خود را از مافیای وابسته به غرب و امریکا آزاد کرده و بطور مستقل خودش را اداره میکند. کوبا یک عشرتکده بود. کاسترو و هوادارانش انقلاب ملی کردند و مستقل شدند. قسمت سوسیالیستی آن در واقع سرمایه داری دولتی است. حتی مارکسیستها هم نمی فهمیدند سرمایه داری دولتی سوسیالیسم نیست.
فرق بین کوبا با مثلا کشور اردن در این است که دولت کوبا مستقل است ولی دولت اردن نه. وقتی در اردن شورش میشود، نمی آیند مقاله بنویسند و یا ترجمه کنند و بی بی سی و دویچه وله و همه خاموش می مانند. اما وقتی در کوبا چنین می شود، می آیند مقاله می نویسند و یا ترجمه میکنند. این بسیارناعادلانه و ریاکارانه است. فکر میکنند که اگر در جهت “دموکراسی” یا بهتر بگوئیم صدور دموکراسی مافیائی حرکت کنند ، در خدمت تاریخ هستند. این چه جور آنارشیسم و یا مارکسیسم است من نمی فهم. فکر آنها اینجور کار میکند که اگر مثلا دولت کوبا را سرنگون کنند، دولت دموکراتیک گانکسترها را برگردد و چند حزبی بنجل درست کنند، این در خدمت بیشرفت تاریخ است. حرف اینها در انتها همینهاست. سیاستشان در ایران هم همین است. دفاع از شورش دموکراسی خواهانه، حالا مهم نیست که چه بشود. رژیم برود، یک قدم بجلو!!!! دلیل ضد بشری بودن چنین ایده ای این است که به قربانیان این رژیم چینج ها فکر نمیکنند، توده ها برای آنها مجرد هستند، تغییر دهنده تاریخ، آنها فقط یک فاکتور در معادلات سیاسی هستند. به فردیت و گول خوردگی آنها کاری ندارند. این ارتجاع است نه آنارشیسم و مارکسیسم. اینها هیچ کاری به آگاهی توده ها ندارند و در جهت ارتقای آن حرکت نمیکنند. منتظرند تاریخ دنیا را مثلا عوض کند.
از آنارشیستها و مارکسیستهای ایرانی این انتظار وجود دارد که رعایت عدالت را بکنند و در مسیر سیاست بازی های غرب وشرق حرکت نکنند تا ایرانی ها خودشان بتوانند تکلیف خود را با اربابان خود روشن کنند. متاسفاه، می ریزند و صحنه را را تیره و تار میکنند و با اینکار در سمت و سو امپریالیستها قرار میگیرند. کودکان گول خورده ای هستند که گول هم میزنند.
استقلال ملیتها از امپریالیستهای شرق و غرب، توده های محکوم آن جوامع را آزاد نمیکند اما این باعث نمی شود که ما در مقابل توطئه های امپریالیستی و جنگ و توسعه و رقابت خاموش بشینیم تا یک دیکتاتور سرنگون شود و یک یک دیکتاتور دیگر بیاید چون ما نمی خواهیم آدمها را مهره کنند، به جنگ بفرسند و با جان و زندگی آنها بازی کنند.
خلاصه اینکه، آنارشیسم و مارکسیسمی که امپریالیسم را محکوم نمیکند ضد بشری و کم ارزش است. هر شورشی قابل دفاع نیست. محتوای واقعا انقلابی هر شورشی باید محک قضاوت باشد. محک قضاوت انقلابی در مورد شورشها ساده است: باید علیه انواع استثمار باشد از جمله سرمایه داری، باید فقط خواستار شکل شورائی اداره زندگی اقتصادی و اجتماعی باشد. غیر از این جنس بنجل و مشکوک است. اگر ایرانی ها و کوبائی ها شورش کنند و خواستار الغای بردگی مزدی و سازمانهای اجتماعی سلسله مراتبی باشند، من از آنها دفاع میکنم. در غیر اینصورت، به آنها به چشم شک و تردید نگاه میکنم و آنها را تائید نمیکنم تا آدم کمتری برای هیچ صدمه ببیند.
هموطن گرامی «خواننده»
خواستم یک نکته ی کوچک و مهم در نوشتن را برایت در میان بگذارم.
یکم ـ وقتی می نویسی :« در ذهن بعضی از مارکسیستها و آنارشیستهای ایرانی این حک شده که شورش علیه یک رژیم دیکتاتوری برای درست کردن دولت دموکراتیک بخودی خود انقلابی است چون ما را به کمونیسم و یا آنارشیسم نزدیک میکند.»
کسی نمی تواند به این نظر جنابعالی چه درست چه نادرست ایراد بگیرد.
زیرا در مورد « بعضی از مارکسیستها و آنارشیستهای ایرانی…..» حرف زدی .ممکن ست چنین کسانی در زندگی واقعی وجود داشته باشد.
دوم ـ وقتی در مورد کوبا می نویسی :« دولت کوبا یک دولت سرمایه داری دولتی مارکسیستی دیکتاتوری …..قسمت سوسیالیستی آن در واقع سرمایه داری دولتی است. حتی مارکسیستها هم نمی فهمیدند سرمایه داری دولتی سوسیالیسم نیست…»
اینجا دیگه خیلی خراب کردی !
با این حکم کلی «حتی مارکسیستها هم نمی فهمند…»
یا باید خودت هم مارکسیست نباشی و با نگاه حقیقت را تنها جنابعالی می دانی. منکر مارکسیست های واقعی تمام دوران جنبش کارگری و سوسیالیستی جهان می باشد که با انواع لنینیسم و مائوئیسم و…..مرزبندی داشته اند
بهر صورت بهتر ست از کلی گوئی و فله ای برخورد کردن پرهیز کرد.
سوم ـ باز به بی راهه رفتی .نوشته ای :«از آنارشیستها و مارکسیستهای ایرانی این انتظار وجود دارد که رعایت عدالت را بکنند »
دوباره و کلی آنارشیستها و مارکسیست ها را خطاب قرار دادی .تو گوئی همه عدالت را زیر پا می گذارند!!!
«خواننده» چرا اینقدر با شلختگی می نویسد ؟
حرف آخر :
شعار شما بعداز تشریح «محک قضاوت انقلابی در مورد شورشها ساده است» نیز خیلی غلو آمیز ست :
« باید فقط خواستار شکل شورائی اداره زندگی اقتصادی و اجتماعی باشد. غیر از این جنس بنجل و مشکوک است.»
این باید و نباید ها و برنامه های از پیش تعیین شده به دلیل بی اعتقادی شما به دموکراسی واقعا موجود و نقش مردم در حق تعیین سرنوشت خود ست که شما آن را در گیومه نوشتی «دموکراسی» !
به نظر میرسد که «مارکسیسم» شما نیز جای بحث زیاد دارد.
روزگار غریبی ست نازنین ..
اقای صدری، دلیل اینکه تشکل شورائی معیار است این است که بالائی ها برای ما پائینی ها پشت صحنه و دور از چشمان ما ارتش و پلیس و جکا درست نکند و شوراهای ما را نابود نکنند. اینها درسهای صد سال گذشته است. من شلخته نیستم، شما تحقیق کافی نکرده اید. اگر ساد اندیش باشید گول نخبه را میخورید و استالین می آفرینید.
سالها پیش در نشریه توفیق کاریکاتوری بود از دو مرد که در باره گذرنده ای صحبت میکردند. یکی مپرسد که آیا این گذرنده همان نمایند مجلس است؟ و دیگری جواب میدهد که نه این شخص شرافتمندی ست. حقیقت اینست که بندرت سیاست چی آدم شرافتمندی ست و جهت حفظ مقام خود ” از هرطرف که باد بیاید شن میکند”.
مقاله زیر به تفصیل توضیح میدهد که چگونه حزب دمکرات آمریکا – حامی مستضعفین!!! – که در دو انتخابات گذشته در ایالت فلوریدا, مرکز فراریان کوبایی شکست خورده بود اکنون جهت دلجوئی از آنها تحریم های شدید ترامپ علیه کوبا را ادامه میدهد.
https://www.counterpunch.org/2021/07/22/the-bizarre-phenomenon-of-cuba-policy-to-suit-cuban-american-exiles-rather-than-cubans-in-cuba/
خوشبختانه خیر خواه هستید استاد بهمن’ با شما پرو مارکسیست های همه چیز دان که نمیشود گفتگو و تبادل نظر کرد ! چون در هر کلمه ای که گفتنش توضیح واضحات مسلم است اگر در هر نظر و مطلبی تکرار نکنی رسیدی به حمایت از سرمایه داری و خلاصه الخ و عیلهذا!!! پدر خوب : شما صد نفر مارکسیست پیدا کن که یک مشی و نظر واحد در زمینه های مختلف تئوری و عملی داشته باشند؟؟!! حمایت از مردم و کشوری که اگر روزی گذرت به آنجا بیافتد ! سوت از کله ات بلند خواهد شد!!! پیش کش شما که خیر همه را میخواهید… جان برادر چرا وقتی کسی درد و دلتنگی اش را از ناتوانی و ضعف اجرایی کشوری با آن ادعا و شعار کر کننده بروز دهد فورآ با سرمایه داری مقایسه میکنی؟؟!! همیشه گوزن پیش شما به شقیقه مربوط است.. سرمایه داری اگر ازش چرک و نفرت و جنگ و سود میبارد که میبارد و بوی نجاستش بشریت را مشمئز کرده چه ربطی دارد که بهترین دلسوزان و عاشقان کوبا با کثیف ترین و غیر انسانی ترین شیوه ها سرکوب و به زور پذیرنده وضع موجود شوند !!! نکند شما علم غیب هم داری که اینهمه صغری به کبرئ و بالعکس که سرمایه داری شیوه درستی نیست و خلاصه توضیح واضحات کسالت بار کپی پیست شعاری بی حاصلی که مطلقآ مقصود مطلب من نبود” شماها عمومآ کار و کارگر و روابط انسانی را همیشه با شعار و جگنک تبلیغاتی که هرگز در هیچ جای جهان پیاده نشده و اتفاقآ به وارونه ترین و مسخره ترین شکل ممکن عمل شده دستمایه و دلمشغولی تعصب وار خود کرده اید و از خر شیطان پائین نمیایید!!! تازه دلخوش هم هستید ” حکم صادر نمیکنم برخورد امثال شماها به این نتیجه و برداشت میرساند انسان را!!! میزان کارائی و سلامت و حقانیت هر شیوه حکومتی نسبت مستقیم و بلافصل دارد با نوع برخورد حاکمان با ناراضیان و منتقدینی که دارای ایده و نظر مخالف اصلاحی هم فامیلی شما یعنی خیرخواهانه هستند!!! من در عمرم با چندین کوبائی همکار و همسفر بوده ام و چیزهائی که نوشتم بر اساس آن تجربه است تازه خیلی چیزهای نامطلوب دیگر بود که من عامدانه بازگو نکردم از جمله ساده ترین شان اینکه اکثریت خانواده ها به شدت تبلغ های بی سر و ته و دروغین و غیر واقعی که در کتابهای درسی و نشست های سیاسی است و کاملآ با واقعیات موجود در تعارض و تضاد است احساس نفرت و تهوع دارند وووو چیزهای متعارض و نافرم و ناساز و دروغین دیگر… پدر جان هیچ انتقاد از هیچ کشور کمونیستی یا سوسیالیستی موجود جهان را فورآ پا نشو با سرمایه داری مقایسه کن؟؟!! لجنزار و منجلابی که سرمایه داری برای کشورهای توسعه نیافته و پیرامونی رقم زده کافی است تا برای همیشه زمانها مورد نفرین و لعنت باشد که عموما پیش عاقلان جهان هست… ولی درد من بقول برشت؛ ما که میخواستیم جهان را به جهان مهربانان بدل کنیم – خود نتوانستیم مهربان باشیم!!! تعصب و دگم و جزم در هر راهی غلط است… صبور باشیم.. پایدار باشید.
جناب آهی,
فرمودید ” لجنزار و منجلابی که سرمایه داری برای کشورهای توسعه نیافته و پیرامونی رقم زده کافی است تا برای همیشه زمانها مورد نفرین و لعنت باشد که عموما پیش عاقلان جهان هست”؟ واقعا ؟ اگر چنین است چه عیب دارد که “…… صد نفر مارکسیست [ سوسیالیست ] مشی و نظر های مختلف در زمینه های مختلف تئوری و عملی برای حل مساله داشته باشند” که عملا دارند؟ راه حل شما چیست؟ کوبیدن کوبا که یکی از این راه حل هاست؟
آقای نادر طیف “سه منبع اول درآمد دولت کوبا” را چنین برمی شمارد:
۱ – “ارسال تیمهای پزشکان به کشورهای درخواست کننده که دولت ۸۰% درآمدش را به جیب میزند” (؟!)
پرسش: اگر این منبع درآمد صرف هزینه های کشوری نمی شوند, به جیب که می روند و به کدام حسابهای شخصی ریخته میشوند؟
۲ – “ارسال کمکهای مالی کوبائیان خارج کشور به اعضای خانواده (خودشان)”
پرسش: آیا این کمکها بدست دولت کوبا می رسند که بخشی از درآمدش بشمار آیند؟! اینگونه گرد و خاک راه انداختن, اگر از روی نادانی یا خیره سری نباشد, به چه منظور است؟
۳ – “گردشگری و توریسم”
پرسش: با توجه به محدودیت های کرونایی میتوان پذیرفت که این منبع درآمد کاملا خشک شده باشد. از سوی دیگر, شکر, نیکل, سیگار و نوشیدنی های الکلی که نزدیک به چهل درصد صادرات کوبا را تشکیل میدهند در کجای این محاسبه قرار میگیرند؟
بیگمان مبارزه سنجیده با کژرفتاری ها و انتقاد سازنده از کاستی های حکومت در کوبا (و یا هر کشور دیگر که حکومتی در سوی مردم دارند) باید در دستور کار هر پوینده راه بهروزی مردم باشد. اما شایسته نیست که, با سرسپاری به مطلق ها, مبارزه و انتقاد خود را بیرون از محدوده ی زمان و مکان پیگیری کنیم.
پیدا نیست که چرا آقای نادر طیف, خاموش و بی پروا, از کنار اثرات ویرانگر تحریم های هفتاد ساله آمریکا میگذرد و از نگر دور میدارد که جز در هم پیوندی با تحریم های آمریکا از کوبا سخن گفتن برهانمند, سزاوار و دوراندیشانه نیست!
میدانیم که دارایی فیدل کاسترو هنگام مرگ تنها یک آپارتمان کوچک بود. با توجه به این ساده زیستی, بهتر می بود که آقای نادر طیف, برای پایه سازی و سنجیده سازی گفتار خود, دارایی ها و دزدی های خانواده کاسترو و یا هر گرداننده حکومت در کوبا را با خوانندگان در میان میگذاشت.
برداشت من اینست که در کوبا “نان و گرسنگی به تساوی تقسیم” شده اند. شوربختانه, بدلیل تحریم های فلج کننده آمریکا, در این هفتاد سال سفره های مردم سربلند کوبا خالی تر شده اند… در همین هنگام در آمریکا (و کشورهای “برادرش”) اما دارایی ها (بخوان دزدی ها)ی چندین گرداننده ی پشت پرده به چندین برابر دارایی تمام مردم جهان رسیده است! اگر این ننگ بزرگ سرمایه داری نیست, پس چیست؟. اگر تلاش مردم کوبا برای رهایی از بهره کشی و ساخت سوسیالیسم در چنگ نیرومند سرمایه داری جهانی دست و پا میزند, نقش پویندگان راستین راه مردم چیست؟
جناب شیرازی,
در حالی که “آفتاب آمد دلیل آفتاب”, آیا این لاطائلات ارزش خواندن و پاسخگوئی دارند؟ نمیدانم.
جناب فرج سرکوهی فرموده اند ” دههها تحریمِ آمریکا علیه کوبا تاثیرِ مخربِ بسیار داشته است اما وقتی رئیسِ حمهور ِ کوبا اعتراضِ به حقِ بخشی از مردم به کمبودِ واکسن، مواد غذائی، فقر، استبداد و… را به تاثیر تبلیغاتِ آمریکا نسبت میدهد، این بیماری استبداد است که چهره مینماید. نارضایتیهای به حقِ مردم نشانهی بیماری نظامِ مسلط و حکومت است نه تاثیر این و آن دولتِ خارجی.»؟ (۱۱)
آدم نمیداند خصن ش را درست کند یا خصین و یا دختران مغاویه را.
میفرمایند ” دههها تحریمِ آمریکا علیه کوبا تاثیرِ مخربِ بسیار داشته است” درست, و ترامپ ۲۳۱ مورد تحریم های جدید را به آن اضافه کرد و کوبا را به گروه تروریست های جهان اضافه نمود. خب آیا این ” تاثیر این و آن دولتِ خارجی” نیست و ” نشانهی بیماری نظامِ مسلط و حکومت است”؟ والله آدم نمیداند چه بگوید. دست مریزاد؟
جناب peerooz عزیز،
من هم پست های فیس بوک آقای فرج سرکوهی را به خاطر اینکه رفیق قدیمی زندان دهه ۵۰ بویدم می خوانم .
از این درهم برهم گوئی های او تعجب نمی کنم.
وقتی از دست آدمکشان داعش ایران نجات پیدا کرد. اول از همه با کتاب «داس و یاس» شروع به تصفبه حساب با جانباختگان در رژیم گدشته و از جمله زنده یاد بیژن جزنی نمود که جنجالی بپا شد و جواب های زیادی در خبرنامه ی گویا دریافت کرد.
اما در مورد کوبا تمام مطلب او را می نویسم که بگویم چقدر هول هولکی نوشته . من ناشی ام و سوادی هم ندارم بضاعتم در حد همین مصاحبت با دوستان اخبار روز ست .
ولی آقای سرکوهی که هیچ کس را قبول ندارد با این پست خود راجع به کوبا چه می خواهد بگوید؟
*********
“اعتراضِ به حقِ مردم در کوبا
ویروسِ کرونا نه فقط از ناتوانی برخی نظامها در برابرِ بحرانِ سلامتِ عمومی پرده برمیدارد که برخی دیگر از بیماریهای ساختاری این گونه نظامها را نیز آشکار میکند.
برخی از نظامِ درمانی کوبا تمجید میکنند، دههها تحریمِ آمریکا علیه کوبا تاثیرِ مخربِ بسیار داشتهاست اما…
اما وقتی رئیسِ حمهور ِ کوبا اعتراضِ به حقِ بخشی از مردم به کمبودِ واکسن، مواد غذائی، فقر، استبداد و.. را به تاثیر تبلیغاتِ آمریکا نسبت میدهد، این بیماری استبداد است که چهره مینماید. .
نارضایتیهای به حقِ مردم نشانهی بیماری نظامِ مسلط و حکومت است نه تاثیر این و آن دولتِ خارجی.”
*********
اول ـ پاندمی کرونا ناتوانی و بی تفاوتی «تمام » نظام ها حتی ثروتمندترین ها را نسبت به سلامت و بهداشت عموم فاش کرد نه «برخی» را !!! برخی یعنی چه ؟ برخی کم بنیه ی اقتصادی یا بی خیال مردم ؟.
دوم ـ برخی از نظام درمانی کوبا تمجید می کنند یعنی چه ؟ دروغ ست یا غلو یا تبلیغ ؟ این چه اظهار نظر کردن ست آن همه کسی که از اوو به حق انتظار بیشتری وجود دارد. مگر از اسرائیل همیشه بخاطر پزشکی آن تعریف نشده ست؟ مگر میشود همه چیز را باهم قاطی کرد؟
سوم ـ در مورد رئی جمهور کوبا بازهم از آقای سرکوهی تعجب می کنم .بنده در همین اخبار روز خودمون در فایل جهان سخنرانی رئیس جمهور کوبا را خواندم که نظرات خود را در مورد وضع دشوار اقتصادی کوبا تشریح کی کند در مورد اعتراض کنندگان تائید می کند بخشی از مردم کوبا حاضر به تحمل وضع دشوار نیستند .
ولی باید از انقلاب دفاع کرد و مردم نمی گذارند انقلاب از بین برود.
آقای سرکوهی از نظق طولانی رئیس جمهور کوبا مثل روزنامه نگاران «زرد» یک تیکه را برداشته و خیال کرده همه به این سادگی ۶۲ سال مقاومت را به باد هوا می دهند.
البته در زیر این پست طبق معمول برای این قبیل نوشته های غیر منتظره انواع و فحاشی علیه جنبش جهانی
چپ صورت گرفته که سکوت جناب سرکوهی علامت رضا می باشد. بسیاری از دوستان ۵۰ ساله ی ایشان نیز ناچار وارد این جنگولک بازی نشده اند.
البته ما دوستان اخبارروز «سایت سیاسی خبری ـ چپ» از انتقاد به هر سیستم و شخصیت استقبال می کنیم .
ولی انتقاد هم تعریف خودش را دارد که آقای سرکوهی چه در مورد سیاست و ادبیات حتما بهتر از ما میداند.
این که در مورد کوبا نوشته نگاه انتقادی نداشت .
عاقلان دانند !
جناب مفیدی,
من آشنایی چندانی با جناب سرکوهی ندارم و معلومات من محدود به بعضی مطالب اخبار روز است. اگر درست بیاد آورم چند سال پیش مقاله ای از ایشان دیدم که ایشان در شب عروسی خود هم هنوز نمیدانستند که کجا خواهند خوابید. امید که اشتباه حافظه من باشد.
سالها پیش همکار مهندس کوبائی میانسالی داشتم که پنجره دیدم را نسبت به فیدل و حاکمیت کوبا که من به شدت به آن سمپاتی داشتم دگرگون کرد. پس از سالها با خواندن نامه آنارسیست برایم کاملآ تداعی شد…ضمنآ میگفت نسل تکنوکرات و متخصص و تحصیلکرده کوبائی عمومآ از وضع موجود سرخورده و ناراضی و عاصی هستند ولی کنترل و برخورد پلیسی بقدری شدید است که کمتر معترض و ناراضی ای جرآت ابراز عقیده و انتقاد دارد!!! تازه گوش شنوائی نیست… افسوس که دیکتاتورها سد راه جوامع بشری میشوند! جامعه کوبا میتوانست یک الگوی سوسیالیستی بشود اگر الیگارش و ویژه خوران خودخواه و خودشیفته با اینهمه سال اشتباه و ناتوانی و نابکاری هنوز خود را به زور حق مطلق میپندارند؟؟ و آنهائی که حتی یک روز در کوبا نبوده اند به زخم دل کوبائیهای دلگیر و منتقد نمک میپاشند…
علی آقا !
من نمیدانستم در کوبا تکنوکرات و متخصص و تحصیکرده داره !!!!!!!
شما هر چی دوست داری راجع فیدل و حاکمیت کوبا و هر جای دیگه که خوشت نمیاد بنویس .
ولی راستش رو بگو منظورت از «دیکتاتور ها که سد راه جوامع بشری می شوند » را راست و پوست کنده بنویس !
ولی این را بدان این مصیبت از قبل از مارکس و انگلس وجود داشته ست و ادامه خواهد یافت.
اگر راست میگی بگو چرا کشورهای سرمایه داری که اسمشون را نمی برم هر جا اعتراضکی به آنها شود دست به اسلحه و تهدید می برند؟
چرا کودتا می کنند؟ چرا اشغال می کنند؟
فرقی نمی کند . در کشوری انقلاب شود ، یا کودتا شود ، یا یک سوسیالیست در انتخابات برنده شود فورا دست به کار میشوند.
صد ها فیلم هالیوود در باره ی این زرنگی های جاسوسان بین المللی ساخته شده ست .همین چند روز پیش رئیس جمهور هائیتی را ترور کردند. چرا؟
از همه مهمتر چرا با این همه تبلیغات رسانه های کشور های دموکراسی خواه جهان و امثال جنابعالی که از دیکتاتور ها کفری هستید. فقط از چپ ها ناراضی هستید؟
مردم پرو به شما و تمام تبلیغات جهان دموکراسی خواه دهن کجی می کنند و می روند به یک چپگرا رای می دهند چرا
بنظر شما رئیس جمهور چپ گرای پرو که در انتخابات تازه اعلام پیروزی کرده جان سالم به در می برد؟
نظر شما در مورد این اختلاف نظر ها چیست؟
یک کمی فیلمهای یوتیوب در مورد شادی مردم پرو را تماشا کنید شاید متوجه بشوید سلیقه ها و نگاه ها متفاوت ست و دروغ و تحرف چیزی خوبی نیست.
اگر در کوبا مشکلات و کمبود و نارضایتی نباشد باید شک کرد؟
در کجای دنیا مشکلات و نارضایتی وجود ندارد؟
سال ۲۰۲۰ دعواهای آمریکائی را دیدیم که به شکست ترامپ منجر شد و معنی دموکراسی در آمریکا را نیز پیش از پیش فهمیدیم. اگر دو حزب آمریکا الگوی خوبی برای دموکراسی بودند . آمریکا نیاز به این همه پایگاه نظامی در سراسر جهان نداشت و جهان به آمریکا روی خوش نشان می داد. چنین نبوده و معلوم نیست کار آمریکا به کجا بکشد.
همه از ۷۰ میلیون طرفدار ترامپ دلواپسند !
این به معنی این نیست که طرفداران بایدن بهترند. نه !
جامعه آمریکا بیش از ۲۰۰ سال ست با این دو حزب اداره می شود و ۵۲ ایالت را اداره می کنند. چون از الگوی سوسیالیستی صحبت کردی خواستم بگویم الگوی بهتری وجود ندارد .
اگر می شناسی بفرمائید و معرفی کنید !
آقای فرید حمله کن جو ، جیم ، جک! بابا گلی به جمال شاهالهی ها که با این میزان خطا و جنایت و چپو و خودکامگی اعلیحصرت باز آرزوی باز گشت به آن سراب را دارند و میگن باید همین باشه !!! و یا باز به جمال حزب الهی ها که در غمکده و جهنم مسلم جمهوری اسلامی مدینه فاضله میبینند و شکنجه و آزار و قتل هر معترض و ناراضی ای با وحشیانه ترین شیوه وشکل را عبادت میدانند و قاتل و شکنجه گر و دزد مسلمان را حق مطلق می بینند! چون به چوپان رمگی و امام و مقلد اعتقاد دارند… و میگن همین است که هست !!! شما که با معادله و علم و انکشاف مناسبات و روبط انسانی میخواهید خوشبختی و سعادت و رفاه و آزادی برای جوامع بشری به ارمغان بیاوری و تبعیض و هزار درد بی درمان جوامع سرمایه داری را پشت سر بگذاری هم بقول ملی مذهبی ها لمپن پرولتاریائی برخورد میکنی؟؟!! بگذارید تجربه های غلط و ناهمساز با روح سوسیالیزم و مارکسیسم قبح و نافرمی شان بدون اغماض و لاپوشانی و تعصب ، ناخوشایند و بد جلوه داده شوند تا تجربه های بعدی که حکم تاریخ خواهد بود قابل دفاع تر و ماندگار تر بشوند و صرفنظر از توطئه و دشمنی سرمایه داری که از ذاتش جدا شدنی نیست اراده جمعی جوامع مختلف بدون نگرانی از دسیسه های دشمنان سوسیالیزم با آغوش باز حاضر به هزینه و استقبال با چشم و آغوش باز باشند… با حرف و کلیشه و ادعا شعار و تعصب نمیشود بهشت آفرید.. هیچکس با وعده جهنم کسی را به جهنم نبرده !! دو صد گفته چون نیم کردار نیست …پیروز باشید
من نمیدانم شما کی میخواهید اصلاح بشوید . اخه اگر چپ هستید یک ارزن تعصب به ارمان خود داشته باشید . اگر چپ نیستید این را در سایت خود اعلام کنید. شتر سوازی دولا دولا در دنیای سیاست سر از اخر امپریالسم در می اورد.
در مقاله اقای قنواتی من نظر خودم را در مورد مشکلات کوبا نوشتم و در مبارزات امروز همبستگی کامل خودم را با کوباو انقلاب ان تکرار میکنم.
ان هم در زمانیکه که در کنفرانسی. مشترک چندین شهردار امروز و سابق میامی امریکا ، باری دبگر از بایدن درخواست دخالت مستقیم امریکا در کوبا را داشتند !
با این وجود نمی توان از روشها و تصمیماتی که بوروکراسی کوبا برای حل مشکلات کشور پیشنهاد میدهد از جمله با تصمیماتی که منجر به تضعیف عملکرد شرکتهای عمومی و دولتی و تضعیف سیستم برنامه ریزی میشود ، موافق بود !
همچنین باید بجای افزایش محدودیتهای دموکراتیک و محدودیتهای مخالفین سیاسی ، قطع اینترنت و غیره تمام تلاش برای گسترش هر چه بیشتر
دموکراسی سوسیالیستی و ازادی های اجتماعی در کوبا فراهم کرد.
روشن نیست کجای این نامه آنارشیستی است. اعتراضات اگر برای درست کردن یک دولت دموکراتیک باشد، آنارشیستی نیست و حقه بازی است چون آنارشیستها به دولت اعتقاد ندارند. جنگ بین حاکمین و شورش راه انداختن مابین آنها علیه همدیگر، جنگ آنارشیستها نیست. این اعتراضات میتواند انقلاب رنگین باشد. برای اینکه اعتتراضات در کشورهای دیکتاتوری انقلاب رنگین امپریالیستی نباشد، باید بروشنی آنارشیسم خودشان را نشان بدهند.