جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

انتخابات کانون نویسندگان ایران و لزوم همگرایی

کانون نویسندگان ایران به عنوان مدافع آزادی بیان، از حق «فریاد» مردم، کنشگران مدنی و صنفی زندانی که جرمی جز بیان مطالبات خود نداشتند دفاع می‌کند

احمد زاهدی لنگرودی: انتخابات تکمیلی برای تعیین اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران در آخرین روزهای اسفند ۹۹ به شیوه‌ی مکاتبه‌ای، درحالی برگزار شد که این کانون، در سخت‌ترین دوران و زیر بیشترین فشار و محدودیت‌ها از قتل‌های زنجیره‌ای سال ۱۳۷۷ تاکنون است. گیتی پورفاضل، رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین، کیوان باژن و علی‌رضا نوری از هیئت دبیران و اعضای کانون نویسندگان ایران، در زندان به سر می‌برند، حکم ناعادلانه‌ی یازده سال زندان آرش گنجی، منشی کانون که در انتخابات فوق الذکر با رأی بالا و قاطع اعضا به هیئت دبیران راه یافته است، قطعی شده و اکبر آزاد، میلاد جنت و نویسنده‌ی این یادداشت در انتظار حکم دادگاه هستیم؛ نویسندگان و شاعران دیگری در جای جای کشور، مرتباً احضار، بازجویی و در مواردی مانند امین مرادی، بازداشت می‌شوند. این تنگنا با درگذشت فریبرز رئیس‌دانا، عضو مؤثر و با سابقه و علیرضا جباری که از اعضای هیئت دبیران بود، بیشتر شد. کرونایی که مراعات پرتکل‌های بهداشتی در مقابله با آن، لغو نشست‌های ماهانه‌ی جمع مشورتی را ناگزیر می‌ساخت. حتی پاکت‌های پستی رأی اعضا در انتخابات مذکور از گزند آسیب‌های کرونا محفوظ نماند!

علاوه بر محدودیت‌هایی که گسترش ویروس کرونا، به انتخابات تحمیل کرد و دیگر موانع مرسوم و معمول، اینبار هیئت دبیران کانون نویسندگان از سوی تعداد قلیلی که خود را موافق اهداف و منشور و عضو کانون نویسندگان ایران بر می‌شمارند نیز آماج اتهاماتی شد که تا مرز هتاکی، مزاحمت تلفنی، سرقت و سوء استفاده از اطلاعات شخصی اعضا پیش رفته، اسباب دغدغه‌های امنیتی برای نویسندگان و شاعران نیز شد.

با این همه کمیسون تدارک انتخابات کانون نویسندگان ایران، در اطلاعیه‌ی مورخ ۲۹ اسفند ۱۳۹۹ از انتخاب و تائید پنج عضو جدید هیئت دبیران خبر داد. در این اطلاعیه که شرحی از عملکرد کمیسیون و نحوه‌ی انجام انتخابات تکمیلی، به روشنی و علناً منتشر شده؛ بزرگمنشانه، اشاره‌ای به لجن‌پراکنی هتاکان نمی‌شود.

چنین رویکردی از سوی هیئت دبیران و کمسیون تدارکات قابل تقدیر است و وقتی آنرا در کنار پیام یاران دربندمان در تأئید و همراهی با این انتخابات و نتیجه‌ی آن می‌گذاریم، در می‌یابیم که کانون نویسندگان ایران، این یگانه نهاد مدافع آزادی و اندیشه و بیان در کشورمان تا چه اندازه نیاز به حفظ و مراقبت دارد. بایسته است که ما اعضای کانون مانند همیشه و بیشتر از پیش، فارغ از گرایشات و نظرات شخصی، با مدارا همبستگی برای تداوم و تقویت فعالیت این نهاد صنفی و مدنی کوشا باشیم.

همانطور که در پیام شادباش نوروزی کانون نویسندان ایران آمده، سالی که گذشت سالی بود که «مردم بارها به خیابان آمدند و خواسته‌های برحق‌شان را فریاد زدند، اما گوش شنوایی نیافتند». کانون نویسندگان ایران به عنوان مدافع آزادی بیان، از حق «فریاد» مردم، کنشگران مدنی و صنفی زندانی که جرمی جز بیان مطالبات خود نداشتند دفاع می‌کند.

با توجه به روند تورم و افزایش مشکلات معیشتی با این رقم مصوب دستمزد ۱۴۰۰ و بحران‌های متناوب، چشم‌انداز روشنی برای بهبود زندگی مردم دیده نمی‌شود و می توان پیشبینی کرد که اعتراض به وضع موجود شدت گرفته، همچنین سرکوب فریادها نیز بیشتر خواهد شد.

در این شرایط اهل قلم و فرهنگ نیز که نیازمند جامعه‌ای توانمند به عنوان مخاطب آثار خود هستند، بیگانه با وضعیت جامعه نبوده، دچار آسیب و محدودیت‌های بیشتری می‌شوند.

برای مقابله با وضع موجود و عقب نشینی حکومت، همگرایی بین جنبش‌های اجتماعی لازم است. نقطه‌‌ی شروع این همگرایی به پیشنهاد جامعه‌ی فرهنگیان کشور می‌تواند از یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگر باشد که لایه‌های گوناگون جامعه از کارگران صنعتی و خدماتی تا معلمان و دانشجویان و روزنامه‌نگاران و نویسندگان را پیوند می‌دهد. معلمان و فرهنگیان به عنوان نمودهایی از پیوند توأمان کار فکری و کار یدی در لایه‌ی خدماتی طبقه‌ی کارگر قرار دارند؛ بااینکه مستقیماً نقشی در تولید ندارند، اما نیروی کار و تولید را پرورش داده و از این منظر در روند تولید و اقتصاد کشور نقش مهم و مؤثری دارند. همچنین نویسندگان و روزنامه‌نگاران مستقل و مدافع آزادی بیان در ضمن دفاع از حقوق خود این میدان می‌توانند با طرح و تقویت مطالبات مشترک، همگرایی جنبش‌های اجتماعی را تقویت کنند. بخشی از فعالین همه‌ی صنوف را زنان تشکیل می‌دهند و حتی زنان خانه‌دار طبقه‌ی کارگر را نیز باید در این میان دعوت به حضور و طرح مطالبه نمود. همچنین دانشجویان که فرزندان طبقه‌ی کارگر هستند.

فرهنگیان از همه‌ی صنوف و اقشار مردم دعوت به همگرایی و اعتراض از یازدهم اردیبهشت کرده‌اند. این پیشنهاد برای دفاع از زندانیان سیاسی و پس از آزار و اذیت‌های معلم زندانی اسماعیل عبدی آغاز شد. نخستین افرادی که به مسأله زندانیان سیاسی و دفاع از حقوق آنان اعتراض و به همراه بیش از سی تن از زندانیان سیاسی دیگر، اقدام به اعتصاب غذا کردند، بکتاش آبتین عضو کانون نویسندگان ایران و امیرسالار داودی، وکیل زندانی که به دلیل استفاده از حق آزادی بیان خود در زندان به سر می‌برد، بودند. پس از پایان این اعتصاب غذا به درخواست اسماعیل عبدی نیز جامعه‌ی فرهنگیان کشور در بیانیه‌های خود از عضو کانون نویسندگان ایران نیز قدردانی کردند. اقدامی که نشان دهنده‌ی همگرایی و همدلی ارزشمند و سازنده است.

چنانچه اشاره شد؛ مطالبات و اعتراضات مردم «گوش شنوایی» ندارد؛ حتی رسانه‌های موسوم به جریان غالب، حاضر به طرح مطالبات ریشه‌ای و اعتراضات طبقه‌ی کارگر کشور نیستند و در حد گزارش حوادث هیجان‌انگیز از تراژیک‌ترین وضع زندگی مردم، برای ساخت کلیدواژه‌های “کارتن خواب”، “سوخت‌بر” رقابت دارند!

اینجاست که نقش و وظیفه‌ی نویسندگان مستقل مدافع آزادی بیان برای رساندن صدای «فریاد» به گوش‌های شنوا مهم می‌شود. و در برابر این مهِّم است که برخی با برجسته کردن نوعی از ادبیات منسوخ شده‌ی سیاسی-حزبی به جای ادبیات اجتماعی، مرتباً مشغول تخطئه‌ی نویسندگان مستقل و دغدغه‌مند هستند، تخطئه‌ای که از سوی همان جریانِ فرهنگی‌کاران امنیتی که اخیراً هیئت دبیران و کانون نویسندگان را آماج هتاکی وقیحانه‌ی خود کردند، صورت می‌گیرد؛ تا با نفوذ و تغییر ماهوی کانون به تشکلی صنفی و اصطلاحاً سرد* کانون نویسندگان ایران را از هدف دفاع از آزادی بیان برای همگان منحرف کنند. اکبر معصوم‌بیگی، عضو با سابقه‌ی کانون که اخیران با رأی قاطع اعضا برای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران برگزیده شده، در گفت‌وگویی با سالنامه‌ی شرق، در همین رابطه می‌گوید: «در سال‌های اخیر برخی نویسنده‌ها یا شاعران یا حتی نشریاتی که هر نوعی از تعهد اجتماعی را انکار کرده‌اند، بارها تکرار کرده‌اند که خلق اثر ادبی و هنری در تنهایی اتفاق می‌افتد در نتیجه ضرورتی ندارد که نویسنده و هنرمند ارتباطی با جامعه داشته باشد یا کاری جمعی انجام دهد و نتیجه‌اش این شده که ادبیات ما در این سال‌ها هرچه بیشتر پیوندش را با وضعیت اجتماعی و تاریخی اطرافش ار دست داده است.»

پیش‌تر بارها گفته و نوشته‌شده که مطالبه‌ی آزادی بیان به دلیل ماهیت خود نمی‌تواند صرفاً مطالبه‌ای صنفی و سرد باشد. بلکه به ناگزیر از بیان مطالبات جنبش‌های اجتماعی در سطح سیاسی حمایت می‌کند. در شرایط کنونی که مختصری از آن در آغاز این یادداشت آمد، پاسخ بیشتر مطالبات صنفی، جز در سطح سیاسی امکان‌پذیر نیست. بحث بر سر یک شغل و یک مشکل نیست. به عنوان مثال جامعه‌ی فعالان صنفی فرهنگیان به این نتیجه رسیده که تنها با تکیه بر مشکلات معلمان در کانون صنفی معلمان، نمی‌توان معضلات را حل و حتی طرح کرد و شناخت. مشکلات دامنگیر دانش‌آموزان، خانواده‌هایشان و جامعه درهم‌تنیده و مرتبط‌‌اند و صرفاً صنفی نیستند و بستگی به تصمیماتی دارد که در نهادهای تصمیم‌گیر در سطح سیاسی گرفته می‌شود. در نتیجه نمی‌توان با رویکردی بسته و انحصاری در چارچوب مطالبات صنفی با آن مواجه شد.

انتخابات تکمیلی کانون نویسندگان ایران، نخستین گام برای تقویت همگرایی‌ها در این دوران فراغ تحمیلی اعضا است. گامی که هیئت دبیران برداشت و حال بر ما اعضای همدل کانون است که گامی دیگر برای تقویت این نهاد مدافع آزادی اندیشه و بیان که مهم‌ترین ملزومات جامعه‌ی آینده‌ی ایران است برداریم.

احمد زاهدی لنگرودی

* به نقل از گفت‌وگو با محمدجعفر پوینده درباره‌ی کانون نویسندگان ایران، فرهنگ و توسعه، شماره‌ی ۳۵و و ۳۶، مرداد ۱۳۷۷، منتشر شده در کتاب «تا دام آخر» گزیده‌ی گفت‌وگوها و مقاله‌های محمدجعفر پوینده، ۱۳۷۸

منبع: کانون نویسندگان ایران

https://akhbar-rooz.com/?p=108857 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x