جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

بگذار کمی بخوابم! – خسرو باقرپور


 خوابی تو!
از خوابِ تو می پرم!
می روم؛
می نشینم کنارِ این پرنده ی خواب آلود؛
بر شاخه یِ این “راشِ” * هوشیار.
خوابم می آید!
صدای این شهرِ چراغان چه غمگین است،
پایانِ پاییز است؛
عابران، مست و خراب می گذرند.
از وقتِ خوابِ پرنده گذشته ست!
چشمانِ مبهوتِ پرندگان باز است.
ما بر شاخه ها پرپر می زنیم؛
و خوابمان نمی آید؛
باران می آید.

آخرهای پاییز ۱٣۹۴ – اِسن

* راش درختی ست که در شهرهای اروپا بسیار می نشانند. پنجره ی اتاقِ خوابِ من به رویِ درخت راشِ گشنی باز می شود… یا بسته است.

https://akhbar-rooz.com/?p=33635 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x