شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

بیانیه مجامع اسلامی ایرانیان در رابطه با قتل سبعانه رومینا اشرفی

قتل دختر بدست پدر بنام (ناموس) قتل ناموسی!

در روستای سفید سنگان لمیر از بخش حویق تالش آستارا، “پدری”، دختر نو جوان خود به نام رومینا اشرفی را با خشونتی وصف ناپذیر  به قتل رساند.

داستان قتلی با این میزان پلیدی، دل بسیاری را به درد آورده است. عده ای چنین پدری را جنایت کار می دانند، و عده ای سعی می کنند او را بفهمند.

برخی نیز  سوی دیگر ماجرا، مردی (بهمن خاوری) که مدعی رابطۀ تلفنی به مدت ۲ سال با این کودک یا نوجوان (رومینا اشرفی) بوده است را متهم به “رابطۀ” غیرقابل پذیرش کرده و مقصر اصلی این جنایت می دانند. او مدعی است بین او و دختر نوجوان (کودک) رابطه ای عاطفی و عشقی متقابل وجود داشته و خواهان ازدواج با وی بوده است. با مخالفت پدر دختر مواجه شده و چاره را در فراری دادن دختر دانسته است  .  … برای بسیاری از ما، دختر بچۀ کم سنی چون رومینا اشرفی، فاقد توان تشخیص برای ازدواج بوده است. … در برخی کشور ها با سابقۀ زیست حقوقی، حداقل سنِ متوسطِ تشخیصِ پروژۀ ازدواج، ۱۵ الی ۱۶ سال است.

در رژیم ولایت فقیه، کودک همسری به ویژه در جوامع روستایی منع قانونی ندارد. “ازدواج” با “رضایت” دختر بچۀ حداقل ۱۳ ساله،حتی بدون رضایت او با مجوز “پدر” یا “پدر بزرگ” او و یا تحت شرایطی بدون مجوز آنها اعمال می شود.

 اما،جنایت انجام گرفته است. پدری فرزند خود را کشته است.

برخی رسانه ها اما این قتل را، “قتل ناموسی” خواندند. در حالیکه در واقع دفاع ازناموس، دفاع از حق حیات انسان، حفظ و محترم شمردن آن است. نقض این حق تعرض به ناموس است. هیچ شخصی، ولو پدر، برادر و یا مادر، اجازۀ تجاوز و تعرض به این حق را ندارد.

بنابر پنداشتی که مرد را صاحب و مالک زن می داند، ناموس (زن) ملک مرد است و با این ملک، هر کاری بخواهد می توان کرد!

در ایران، مادر و وطن، هر دو ناموس نام گرفته اند. از این بابت ناموس اند که در بستر خود فرزندان و یا مردم و طبیعت را می پرورانند و رشد می دهند. وطن و مادر، جان می دهند و جان نمی گیرند. از این رو، در حفظ آنها و سلامت آنها باید کوشید.

 به نام ناموس، نمی شود جان گرفت و یا تخریب کرد. وظیفۀ پدر و مادر آن است که در خدمت فرزند خود باشند تا او در عدم خشونت رشد کند و استعدادهایش شکوفا بگردند.

در ایران امروز، رژیم حاکم، با مدیریت نابکار و ناسالم اش، خشونت های فراوانی در اشکال مختلف در تمام زمینه های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و قضائی اعمال کرده و می کند که در تمام سطوح شهر و روستا و در جامعه، این خشونت ها دیده می شوند. بنای رژیم ولایت فقیه و سامانه ای که برای نگاهداری استبدادش شکل گرفته و حفظ آن را اوجب واجبات شمرده است، بر خشونت نهاده شده است.

دستگاه “قضائی” و قوانینی که بر اساس احکام فقه ناشی از دین از خود بیگانه تدوین شده و اغلب روابط قوا، و نه حقوق را مبنا قرار داده اند، در خدمت استبداد و بقای آن عمل می کنند و خشونت افزا و ناعادلانه هستند. خشونت ها در جامعه، تنبیه های “قانونی”(تعزیر)، سرکوب ها و بی عدالتی های قانونی و غیرقانونی، بن بست سازی ها و بی پاسخ باقی نگه داشتن نیازها و آزادی ها، از جمله عواملی هستند که جامعۀ ایران را جزو جوامع با خشونت بالا قرار داده است.

 جنایات، تحت عنوان قتل های ناموسی در ایران، ۳۰ تا ۴۰ درصد جنایت ها را تشکیل می دهند. اسید پاشی به صورت و بدن زنان، ضربه زدن، کتک زدن، زندانی کردن، ترور روحی، تحقیر و تهدید، از جمله اشکال مختلف تجاوز به حریم  زندگی و حق حیات و کرامت زنان می باشد.

 جنایت ها علیه زنان، اغلب تحت عناوینِ “حفظ آبرو” و آبروی خانواده، “ناموس پرستی”، “بی عفتی غیر قابل بخشش”، “غیرت ناموسی” و …، انجام می گیرند.

زن در فقه و نظریه ولایت فقیه، ضعیفه است و اغوا کننده. زن را ناقص العقل می دانند. زن به عنوان شیء جنسی است که باید پوشانده شود. این طرز نگرش به زن در قوانین “قضائی” رژیم نیز آشکار است . در قوانین  “قضائی”  رژیم ولایت فقیه، قتل امثال رومینا، توسط پدرش، مشمول مجازات قتل عمد نمی شود. چرا که ماده ۳۰۱ قانون مجازات “اسلامی” چنین می گوید: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمی ‌شود و تنها به پرداخت دیه قتل به ورثه مقتول و تعزیر، محکوم خواهد شد». و ماده ۲۲۰ قانون مجازات “اسلامی” مصوب سال ۱۳۷۰ مجلس شورای اسلامی، می‌ گوید: “پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمی ‌شود و به پرداخت دیه به ورثه مقتول و تعزیر، محکوم خواهد شد”. بنابر گزارش هایی،  “پدر” رومینا با پرس و جو و اطلاع یافتن از این مادۀ قانونی، نقشۀ این قتل فجیع را طراحی و اجرا کرده است.

بسیاری از واکنش ها به این قتل فجیع و قتل های نظیر آن ناشی از این امر  است که سطح آگاهی جامعه ایران از حقوق و رعایت آن بسیار کم و ناقص است. از این روست که شناخت حقوق پنجگانه از جمله حقوق انسان و حقوق شهروندی او، از اهمیت بایسته بر خوردار است.

ما اعضای مجامع اسلامی ایرانیان، با اینکه هر جنایتی را محکوم می کنیم، اما از آنجایی که حق حیات را برای انسان محترم و غیرقابل نقض می دانیم، مخالف قانون قصاص رژیم ولایت فقیه و مخالف اعدام هستیم و این قانون ضد حیات انسان را مخالف عدالت و کرامت او می دانیم .

ایران و ایرانی باید بتواند حقوند زندگی کند و روابطش بر اساس حق با حق  بر قرار بشود و تنظیم بگردد.

آقای ابوالحسن بنی صدر و ما(مجامع اسلامی ایرانیان) قانون اساسی بر اساس برخوردار شدن انسانها از حقوق خود را در کتاب قانون اساسی پیشنهادی، به جامعه ارائه داده ایم. بنا بر نظر ما، خشونت زدایی و تغییر قوانین و انطباق دادن آنها با حقوق پنجگانه در نظام آیندۀ ایران، الزامی است.

 بر اساس قانون اساسی پیشنهادی ما، انواع تبعیض ها، از جمله در رابطه با زنان، باید از بین برود و زن و مرد باید در برخورداری از حقوق، یکسان باشند.

در نظام آیندۀ ایران، قوانین موضوعه، متناسب با حقوق پنجگانه -که ذاتی انسانند- باید تغییر داده شوند و انواع خشونت زدایی، اساس روابط بگردند تا زن و مرد در فضیلت ها مکمل هم شوند و کرامت بجویند و از روابط خشن و تبعیض آمیز آزاد بگردند.

مجامع اسلامی ایرانیان
 ۱۱ خرداد ماه ۱۳۹۹برابر با  ۳۱  ماه مه ۲۰۲۰

https://akhbar-rooz.com/?p=32036 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکتر ل. پژمان
3 سال قبل

دوستان متشکل در مجامع اسلامی ایرانیان حمله خودرا به فقه و حاکمیت ولایت فقیه نشانه می رود بدون اینکه اشاره ای به احکام اسلامی، فقه اسلامی و حکومت اسلامی داشته باشد! گویا اگر رژیم ولایت فقیه و فقه ولایت فقیه حاکم نبود و حکومت اسلامی و یا حکومت علی پیشوای شیعیان جهان بر سر کار بود دیگر چنین تبعیض و خشونت های دینی که از اعتقاد به احکام قرآنی ریشه می گیرد، جامعه از چنین تبعیض ها و خشونت هایی نجات می یافت. دوستان عزیز مسلمان دست ها را بالا بزنید و احکام تبعیض آمیز و خشونت پرور را از سوره های قرآن کنار بگذارید و دین اسلام را از همه احکام پدر سالاری و زن ستیزی پاک کنید! قرآن کلام خدا نیست! قرآن احکامی است مربوط به ده ها قرن پیش . بسیاری از احکام قرآن کهنه شده و مطابق جهان امروز و انسان متمدن امروز نیست! شهامت را بر ترس ترجیح دهید و إز اراستن کتاب دینی تان قران إز هرانچه متعلق به قرون گذشته است ، همت گمارید و همانگونه که به درستی تکیه کرده اید ، این مردمان نا آگاه اند و باید آنها را آگاه کرد. آگاه شدن مردم لازمه اش پاک کردن سموماتی است که تحت عنوان فرهنگ اسلامی در زندگی روز مره مردم جاری است. متاسفانه برخی از مسلمانان صادق اعتقاد دارند که این گونه تبعیض ها اسلامی نیست و صرفاً برداشت این آیت اله و یا آن آیت اله است! و این خود یک نوع بد اموزی است. درست این است که موارد تبعیض آمیز و همه احکام کهنه ای که در قرآن از گذشته های دور به مسلمانان به ارث رسیده پاکسازی شود! یک نمونه تبعیض آمیز در باره زنان ، آیه هایی در سوره النساء در قران است. دوستان مسلمان إز اله رحمان و بخشنده ترس نداشتم باشید که کتاب ! ایشان را امروزی می کنید! حتماً إز شما رضایت خاطر نیز خواهد داشت ، زیرا کمک شما باعث می شود تا مخلوقات اله از خشونت و تبعیض رهایی یابند مردمان کمتر مرتکب جنایت شوند! این چند کلمه از روی دلسوزی است. زیرا دیر یا زود حتماً شما هم پی خواهید برد که قرآن کتاب آسمانی نیست و نوشته های قرآن مجموعه ای از احکام بیادگارمانده دوران پدر سالاری یهودیان اسراییل و احکام زمان های بعد برای حیات جامعه انروز جمع آوری شده و به سخنی دیگر امروز نمی توان با آن زندگی کرد!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x