جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

تأثیرات محاصره آمریکا در امور درمان و بهداشت کشورمان – دکتر هاشم موسوی

مبارزه با تحريم، يعني رسانيدن خود به خودكفايي و تأمين نيازهاي اصلي مردم، نه صرفه جويي، روزه و در تنگنا باقي ماندن و ذره ذره ذوب شدن و از بين رفتن. ما در اكثر رشته ها، به روزه اقتصادي اكتفا كرده...

از گذشته های دور، محاصره در جنگ ها یکی از مؤثرترین روش های مبارزه به حساب می آمد. به همین دلیل دژهای فراوانی ساخته می شد تا در موقع لزوم مورد استفاده قرار گیرند. ضمناً همیشه راه های فرعی و سِری برای فرار و یا کمک از بیرون تعبیه می گردید تا جهت رهایی از حلقه محاصره، منفذی باشد. یکی از حساس ترین مشکلات، تهیه آذوقه و آب برای زمان محاصره بود. اما به قول آقامحمدخان قاجار، که یکی از خبره ترین فرماندهان و شاهان در چنین جنگ هایی بود، اگر انتظار کمک قطعی از بیرون نباشد، در محاصره افتادن به شکست حتمی خواهد انجامید. امروزه همین اصول را با تغییراتی، در سطح جهانی در مبارزات ملت ها و کشورها شاهدیم. محاصره های نظامی، اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک و … .

با انقلاب اکتبر و زایش یک بلوک سوسیالیستی قوی، سرانجام این محاصره های امپریالیستی اَشکال دیگری به خود گرفت و کمک از بیرون، باعث بقای کشورهای در محاصره افتاده شد. همانند چین، کوبا، ویتنام، کره و … . با فروپاشی شوروی و به دنبال آن، تغییر جهت کشورهای قبلاً سوسیالیست، و همچنین تغییر مسیر حرکت شاید موقت چین، شاهد یک هماهنگی توأم با رقابت، بین کشورهای امپریالیستی شده ایم و تا کنون کشور ما را در بازی بین این کشمکش ها قرار داده و تا حدی، قدرت بقا بخشیده است.

متأسفانه همزمان با اعمال این تحریم ها، بخش عظیمی از نیروهای مدیریتی کشور، به سودجویی پرداخته و از آن، در جهت چپاول ملت بهره جسته اند و کسانی همچون خاوری ها با ثروت های کلان به همان کشورهای مبلغ دموکراسی و قانون و تحریم کننده ما، پناهنده می شوند. بی تفاوتی در مقابل چنین اختلاس های بی پایان، متعاقباً باعث یأس مدیران رده های پایین تر شده و ارتشاح و کلاهبرداری را در بدنه مدیریتی و اداری کشور گسترش داده است و به ناکارامدی کلی انجامیده و به فساد اداری جنبه ای عادی داده و برخورد با این مفسدان و غارتگران، جز به صورت نمایشنامه های تلویزیونی نبوده است..

روند بخش درمان در کشور ما هم جزئی از همین کل است. علیرغم بوق و کرنای آمریکا، که مکرراً اظهار می دارد درمان از محاصره معاف می باشد نه فقط با محاصره واردات، تحت عناوین مختلف مواجه است، بلکه با افزایش نرخ دلار، توان خرید خود را نیز از دست داده است و در مقابل بودجه های اختصاصی، دیگر هیچ گونه کارآیی ندارد. محاصره اقتصادی و تحریم بانک ها، عملاً در واردات این کالاها اخلال ایجاد کرده و شرکت های نماینده انحصاری، با وجود آن همه وابستگی های دو طرفه و اختصاص دلارهای چهار-پنج هزار تومانی (ببر و نیار) عملاً امروزه با کمبود دارو و وسایل درمان از جمله ابزار و کالاهای پزشکی مواجه ایم. عدم تطبیق مسئولین کشور در دفاع و تقابل با چنین محاصره ای، و از دست دادن فرصت ها، ما را در چنان بن بستی فرو برده که کاملاً زمان بازسازی و خودکفایی را از دست داده ایم و ما را فقط به انتظار چه خواهد شد ها نشانده است.

جنگ ۸ ساله با آن همه فجایع حاصل از آن، باعث گردید تا نظامیان، به رفع نقیصه ها و کاستی های خود پی برده و به خودکفایی در ساخت و تأمین تجهیزات و تسلیحات جنگی بپردازند و تا حدی، عقب ماندگی های خود را از کشورهای پیشرفته جبران کنند. اما در سایر امور کشور هرگز، به خصوص در بخش های صنعتی، درمانی و کشاورزی. بیهوده نیست که بهای سم و کود، یکباره تا شش-هفت برابر قیمت سال گذشته افزایش می یابد و باعث فلج کشاورزی ما می گردد.

در امور درمان، به جز علم و فن پزشکی، که توانسته ایم از وسعت ارتباطات و تبادلات علمی به خوبی بهره بریم و در ردیف اول جهانی قرار گیریم، در بخش تکنولوژی و تولید ابزار و وسایل پزشکی موفقیت چندانی نداشته ایم. حتی در امور هسته ای، که این همه در گسترش آن تلاش کرده ایم، هنوز از تولید داروهای هسته ای عاجزیم و ناچار به واردات آن از روسیه یا سایر کشورها می باشیم. درحالیکه یکی از دلایل گسترش علوم هسته ای خود را، رفع نیازهای درمانی اعلام می کرده ایم. در صنایع داروسازی، بدون تعارف، دانشکده های داروسازی ما فقط به تربیت نسخه پیچ های دکتر، بسنده کرده اند تا بتوانند در بازار سرمایه، به دکان داری داروخانه ای و بعضاً لوازم بهداشتی و آرایشی و فروش پمادهای زیبایی خارجی و رقابت در بازار تجاری پزشک و داروساز بپردازند و یا بخش کوچکی دیگر، به دلالی دارو و شرکت در قاچاق آن فعال باشند، که جزء پرسودترین بخش های تجارت جهانی است. بیهوده نیست که با کوچکترین حرکت آمریکا و تهدید ترامپ، بازارهای ما از نظر وجود سرم، داروهای ضد درد و حتی شیاف مسهل، در تنگنا قرار می گیرند و ناچار به برقراری سهمیه می شوند، چه رسد به داروهای بیهوشی که علیرغم آن همه ادعا، از تولید آن کاملاً عاجزیم. به عنوان مثال، در دو-سه سال گذشه، داروهای بیهوشی به قیمت بیش از ۱۰ تا ۱۵ برابر قیمت واقعی، از طریق بازار قاچاق خرید و فروش می گردید تا بیمارستان ها به تعطیلی کشیده نشوند. آن هم دارویی که فقط در کنترل چند شرکت خاص و نور چشمی قرار داشتند و این قاچاق نمی تواست به جز از گذر این شرکت ها صورت گرفته باشد. امروزه با داروهای سرطانی دچار چنین مشکلی هستیم. داروهایی که هم نایاب، اما در بازار قاچاق فراوان یافت می شوند و بیماران راهی جز تن دادن به قیمت ها و خرید آن ها از کانال های فوق ندارند. بیماران و بستگان آنان ناچارند در نبود دارو، در انتظار مرگ های زودرس خود و عزیزانشان بمانند. در حالیکه مسئولین وزارت بهداشت و درمان ما فقط به تبلیغات مشغول و هیچ امیدی در بهبودی چنین وضعیتی مشاهده نمی شود.

چندی قبل با کمبود اکسیژن و یکباره با افزایش قیمت آن در حد ۵ برابر مواجه شدیم که بعدها مشخص شد هر دو شرکت عمده تولید کننده، به صادرات آن به کشورهای همسایه همت گماشته اند تا با افزایش قیمت دلار، سود بیشتری نصیب جیب مبارک نمایند و در نتیجه، همه مراکز درمانی کشور در مضیقه قرار گرفتند، به طوریکه حتی در شرایط کرونایی، مدت ها برخی I.C.U ها و اتاق های عمل بیمارستان های حتی دولتی به تعطیلی کشیده شدند. در حالیکه ساخت کارخانه جات تولید اکسیژن، نیاز چندانی به تکنولوژی های پیشرفته نداشته که ما پس از ۴۰ سال گذشت از انقلاب اسلامی، معضلی به نام اکسیژن داشته باشیم. روزی دیگر با کمبود انسولین مواجه می شویم که حاصل کمبود آن، جز دیالیزی شدن این بیماران دیابتی در آینده ای نزدیک نخواهد بود و روزی دیگر خبر عبور ۱۹ کامیون قاچاق داروی ایرانی و خارجی به عراق  را می شنویم که حال می گویند حلال بوده است و امیدواریم چنین باشد. پس ما با کدامین مسئول دلسوز مواجه ایم، مشخص نیست؟! و چرا به پرونده های این خاطیان رسیدگی نمی شود؟! همه این ها از عدم برنامه ریزی نه یک وزیر، بلکه اکثر قریب به اتفاق مسئولین بهداشت و درمان پس از انقلاب تاکنون می باشد که همگی به عنوان مسئولین آزمون و خطائی، مرتباً جا به جا شده اند و کسی را هم لایق مشاوره ندانسته اند و هیچ هیأت برنامه ریزی اصولی در این وزارتخانه ایجاد نگردیده است. نمونه دیگر، همین بیماری کرونا  است که بیش از یک ماه در قم، مخفی نگاه داشته شد و تا امروز هم شاهد سیاست های متفاوت مسئولین در رابطه با آن می باشیم. مدارس ما یک روز باز و یک روز تعطیل هستند. همینطور عزاداری هایمان مشخص نیست که از چه صراحت برنامه ریزی برخوردار شده اند و یا تجمع آنچنانی در سالن های پر ازدحام مراسم بیعت با … .

در صنعت وسایل پزشکی، به جز ساخت تخت و چراغ و چهارپایه و ساکشن و در همین ردیف امور، چه کرده ایم؟ ما حتی از چین و ژاپن و کره نیاموختیم تا لااقل ابتدا با کپی سازی به گسترش صنایع خود اقدام کنیم. چرا ما حتی از ساخت یک دستگاه رادیولوژی یا سونوگرافی ساده ایرانی عاجز باشیم و فقط به صنعت مونتاژ ادامه دهیم. امروزه متأسفانه ما حتی قادر به ساخت یک درن یا سوند ادراری هم نیستیم. از آن سو، با توجه به واردات همه این وسایل از کشورهای خارج و افزایش قیمت دلار به ده برابر، قیمت ابزار و دستگاه های مدرن و پیشرفته پزشکی ما نیز، به همین حدود و حتی بیشتر افزایش قیمت داده است و با وضعیت بحرانی مردم و سازمان های بیمه گر که روز به روز، خود را از تعهدات شان نسبت به مراکز درمانی و بیماران، خارج می کنند، باعث گردیده که مراکز درمانی در یک شرایط بحرانی قرار گرفته و به بن بست کامل رسیده و قادر به بازسازی و ترمیم خود نباشند. این نکته، نه فقط متمرکز به بیمارستان های خصوصی، بلکه دولتی نیز هست. به همین دلیل باید اذعان داشت که تحریم ها به شدیدترین وضعیتی بر درمان و سلامت مردم ما اثر گذاشته و ما را به خفقان رسانده است. 

مشخص نیست چرا دانشکده های داروسازی ما، با آن همه شاگردان ممتاز، نتوانسته اند به ساخت داروهای حیاتی و کلیدی ما اقدام کنند. چرا با خصوصی سازی، همه  این دانشجویان خلاق را اسیر مُشتی کارخانه دار و سرمایه دار کرده ایم که فقط به ساخت دارو های سودآور و ساده تولید بپردازند. چرا در ساخت کارخانجات عظیم داروسازی دولتی از دانشجویان مستعد و دانشمندان  ایرانی و یا حتی روسی، هندی، چینی بهره نبرده ایم . چرا دانشجویان محقق با پروژه های دانش بنیان ما، پس از طی یک دوره کلافگی و سرکیسه شدن توسط کارخانه داران، دلسرد شده و عازم کشور های اروپایی و آمریکایی  و حتی همین ترکیه می شوند.این کدام سیاست با برنامه ریزی صحیح مسئولین ما است؟ دانشجویان نابغه ما در دانشگاه هایی همچون شریف ، تهران ، شیراز و … چرا به محض قبولی در زیر میکروسکوپ های گزینش آمریکاییان و اروپاییان قرار می گیرند تا بلافاصله با بورسیه های عالی عازم آن کشورها شوند.

وظیفه ی ما پرورش دانشمند و اعزام و تقدیم آنها به همان کشورهای محاصر کننده ماست؟ مابقی دانشجویان ماهم که پس از مدتی سرگردانی و به این در و آن در زدن، به سیل بیکاران تحصیل کرده ملحق می گردند و به پرسه زدن در خیابان ها و دست فروشی بپردازند. آمار بالای پزشکانی که از شغل پزشکی  منصرف شده اند نشانه چیست؟ نگاهی به آمار سرسام آور بیکاران در رشته های پاراکلینیکی مانند علوم آزمایشگاهی میکروبیولوژی، بهداشت، مامایی، مهندسی پزشکی یا راه و ساختمان و معماری و فیزیک و ریاضی و … بی افکنیم. آیا ما این همه دانشگاه و دانشکده که حتی در بیغول آبادها دایر کرده ایم، فقط به امید کسب درآمد احداث شده اند تا پس از خالی کردن جیب مردم و کسب شهریه های آنچنانی، بیکاران لیسانس و فوق لیسانس و دکترا تحویل اجتماع دهیم. ما نمیتوانیم از یک سو با آمریکا و جهانیان بجنگیم و در محاصره باشیم و از سوی دیگر، عده ای در داخل همین کشور، به چپاول ملت بپردازند.

کسب استقلال و مبارزه با امپریالیسم، آن هم با جانورانی چون ترامپ و امثال هم، که علناً به مبارزه با محیط زیست و خارج شدن از تعهدات کنترل گازهای گلخانه ای افتخار می کند، لازمه اش عدالت خواهی  و فقرزدایی، و تولید کار و مردمی بودن در داخل است. با تداوم سرمایه داری، آن هم به شیوه ی نئولیبرالیستی و دریایی از نابرابری نمی توان مردم را به مبارزه با امپریالیسم کشاند، زیرا مردم روز به روز به عملکرد مسئولین بدبین تر شده اند. نگاهی به کشور بولیوی و پیروزی وزیر مورالس، لویی آسه ما را به نتیجه خوبی خواهد رساند. بولیوی نشان داد راه حل مبارزه با امپریالیسم، مقاومت و مقاومت و برقراری یک دموکراسی واقعی است، اما مقاومتی همراه با قدرت واقعی مردم، نه علیه مردم و به زندان افکندن هرکسی که بر عملکرد دولت مردان، ایرادی از روی دلسوزی گرفته و  بزرگان را خوش نیامد.

مرزبندی با وطن دوستانی که در سخت ترین شرایط به مملکت خود چسبیده و آن را رها نکردند و خودی و غیرخودی کردن جامعه، چاره ی درد ما نبوده و نیست. متاسفانه تداوم همین سیاست های سلیقه ای، ما را به چنین بن بست هایی کشانده، که گشایشی به این گره های کور، پیشِ رو نمی آید. به همین دلیل است که امروز باید گفت؛ محاصره اقتصادی ترامپ، همان گونه که بوش حتی شیر خشک را بر لب کودکان عراقی خشکاند، بر ما نیز به نوعی دیگر اعمال شده است و این ادعا که ما از نظر درمانی در محاصره قرار نگرفته ایم، دروغی بیش نیست که رسانه های آمریکایی و غربی و جناب ترامپ مرتباً بر آن پای می فشارند.

در چنین موقعیتی است که کشورهای به محاصره افتاده، باید بتوانند با برنامه ریزی دقیق و تکیه به مردمی که این تحریم ها به آن ها منتقل شده است، با تدبیر عمل کرده و به بازسازی و خودکفایی نسبی خود دست یابند. وگرنه این کمک های روزنه ای از خارج، نخواهد توانست به نجات آن کشورها از محاصره بینجامد. برای نمونه، این کوبا بود که توانست علیرغم همه تحریم ها، از کمک های بلوک سوسیالیست، سود برده و از آن سو، با سیاست های نسبتاً درست و هرچند، نه کامل و مدیرانی عالم به بقای خود ادامه دهد. اما در شرایطی که تحریم از یک سو، و سوء مدیریت ها و بی برنامگی ها و چپاول ها و اختلاس ها از سوی دیگر، مردم را در تنگنا قرار می دهد، طبیعی است که حکومت ها از پشتیبانی مردم، بی بهره خواهند ماند و تحریم ها کار خود خواهد کرد.

مبارزه با تحریم، یعنی رسانیدن خود به خودکفایی و تأمین نیازهای اصلی مردم، نه صرفه جویی، روزه و در تنگنا باقی ماندن و ذره ذره ذوب شدن و از بین رفتن. ما در اکثر رشته ها، به روزه اقتصادی اکتفا کرده ایم و با تورم، به فقر روزافزون پرداخته ایم. باید که شکست و پیروزی را دوباره معنا کنیم.  

دکتر هاشم موسوی

https://akhbar-rooz.com/?p=90520 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
3 سال قبل

آقای هاشم موسوی بدرستی موضوع مهم تحریم را مورد اشاره قرار داده است
با خسته نباشی به ایشان و سایر متخصصان مردم دوست و مهین دوست
باید گفت باند هایی حاکم در حکومت با یک برنامه خاص که بتوانند سرنخ تمام موضوعات مالی را بدست گیرند با یک اقدامی، شرایط امنیتی و نظامی را حاکم کردند که در این شرایط و وضعیت دیگر متخصصین و کار بلدها وارد نمی شوند بل نظامی ها و امنیتی ها حاکم می شوند برای اهداف خودشان(البته در پلید اندیشی نظامی ها و امنیتی های خاص را بر می گمارند)
که تجربه به ما گفته این اهداف چیزی جز چپاول مردم نبوده است
آنهم چپاولی با روش پلیدانه و جنایتکارانه.
اگر بخواهیم یاد آوری کنیم
می توان گفت
ابتدا کاری کردند هفت قطعنامه تحریم را ایجاد کردند و شرایط کشوررا بسمت نظامی امنیتی بردند سپس به بهانه دور زدن تحریم شروع به چپاول کردند
و جالبست بعدن که تلاش شد
تحریم برداشته شود
گروه های چپاول گر حکومت به وحشت افتادند
و شروع به خنثا کردن موضوع رفع تحریم شدند و فلج کردن همه چیز را به پیش بردند
که با روی کار آمدن ترامپ،
آرزوی چپاول گران داخلی تحقق یافت
با سنگ اندازی در مقابل رفع تحریم و با یک هماهنگی با ترامپ شرایط تحریمی بگونه ای دگر برگشت
و شرایط سختی برای مردم بوجود آوردند و…
اما جالبست
همین چپاولگران حکومت
از شکست ترامپ دچار وحشت شدند
چون برنامه های داخلی خودشان را در خطر می بینند
و حدس می زنند ممکنه نگرش به خارج بگونه دگر شود
و بساط این چپاولگران یا برچیده شود و یا به حاشیه برود

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x