در تاریخ ۱۳ تا ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۹ کنفرانس سه روزه با عنوان “کنفرانس ایران- ۴۰ سال انقلاب، ۴۰ سال دیکتاتوری اسلامی، ۴۰ سال مقاومت و ایستادگی، از طرف “انجمن یاری رسانی پزشکی به پناهجویان شهر بوخوم” (Medizinsche flüchtlingshilfe Bochum. e.v.) برگزار شد.
چند هفته قبل از برگزاری آقای حنیف حیدرنژاد و خانم بیانکا شمولزه (Bianca Schmolze) از اعضای انجمن و برگزارکنندگان کنفرانس که با کتابفروشی آیدا آشنایی دارند از من دعوت کردند که در این کنفرانس میز کتاب برگزار کنم.
روز جمعه ۱۳ سپتامبر قبل از شروع برنامه من با انتخاب کتابهای مختلف فارسی و آلمانی به محل کنفرانس در “بانهوف لانگندریا» (Bahnhof-Langendreer) رفتم. زمانی که در حال گذاردن کتاب:
“Die Grosse Heuchelei- Wie politik und Medien unsere Werte verraten” نوشتهی یورگن تودنهوفر Jürgen Todenhöfer” (کتابی تازهانتشار که برچسب پرفروشهای مجلۀ اشپیگل SPIEGEL-Bestseller را دارد) بودم آقای کنوت راخ فوس (knut Rauchfuss) که از مسئولین این انجمن است با دیدن این کتاب گفت این نویسنده طرفدار بشار اسد است. گفتم این نظر شماست، خواننده خودش تشخیص خواهد داد. بعد از دقایقی آقای کنوت راخ فوس دوباره آمد و با لحن آمرانه گفت این کتاب را از روی میز بردار! ابتدا فکر کردم اشتباه شنیدم. پرسیدم بله؟ و دوباره با لحن خشنتری تکرار کرد این کتاب را بردار. پرسیدم برای چی ولی ادامه داد همین که گفتم، این کتاب را بردار! من لحظهای فکر کردم در ایران هستم و یاد رفتار حزب الهیهای ایران افتادم که بساط نشریه و کتابم را جمع میکردند. شوکه شدم و تعجب از این که در آلمان شخصی به خودش چنین اجازهای میدهد که برای دیگران تعیین کند چه بخوانند و چه نخوانند. آن هم فرد تحصیل کرده که بنیانگذار و فعال انجمن حقوق بشری است که آزادی عقیده سرلوحۀ آن است.
گفتم اگر قرار باشد کسی تعیین کند که چه کتابهایی روی میز باشد من از برگزاری میز کتاب صرف نظر میکنم. در این حین آقای حنیف حیدرنژاد که از من برای میز کتاب دعوت کرده بود گفت اجازه بدهید با بقیه در این باره صحبت کنیم. من منتظر نتیجه بودم که آقای کنوت راخ فوس دوباره آمد و بدون اجازه کتابهای این نویسنده را از روی میز برداشت و داخل کارتن پرت کرد. من مات و مبهوت ماندم و به آقای کنوت راخ فوس گفتم این کار شما تعدی به حقوق دیگران است.
من تصمیم به ترک برنامه را کردم، بخصوص که دیدم بسیاری از دست اندارکاران برنامه، چه ایرانی و چه آلمانی که شاهد این ماجرا بودند با سکوت خود رفتار آقای کنوت راخ فوس را تأیید میکنند.
به خودم گفتم اینها مسئلهی اصلیشان آزادی و حقوق بشر نیست وگرنه در مقابل این رفتار غیر دموکراتیک و دیکتاتورمنشانه سکوت نمیکردند.
البته بعضی از شاهدان در نبودِ آقای کنوت راخفوس اظهار تأسف کردند و حق را به من دادند (حمایت یواشکی). من مصمم به جمع کردن میز کتاب بودم که به درخواست و اصرار عدهای از شرکت کنندگان که به وجود میزکتاب در چنین برنامههایی اهمیت میدهند، تصمیم گرفتم بمانم و این رفتار غیردموکراتیک را تحمل کنم.
پس از ۳۵ سال زندگی در تبعید در آلمان و برگزاری بیشمار میز کتاب در برنامههای مختلف ایرانی و آلمانی این اولین باری است که با چنین تجربۀ تلخی روبرو شدم.
– حذف فیزیکی این کتاب یعنی سانسور و این که محتوای این کتاب چیست، کمترین اهمیت را دارد، وقتی ما از آزادی عقیده صحبت میکنیم.
– انتخاب این کتاب آلمانیِ بهروز برای یک برنامه سیاسی، برچسب مجلۀ اشپیگل روی آن، برای من کافی است.
– بیتفاوتی شاهدان بخصوص برنامهگذاران که شعار آزادی و دفاع از حقوق بشر را دارند غیر قابل فهم است.
– البته شاید در برنامه سیاسیای که چه سخنرانان و چه شرکت کنندگان کمترین توجه و کنجکاوی نسبت به کتاب داشتند، چنین رفتاری قابل فهم باشد.
اعظم جوادی
کتاب آیدا، بوخوم
۱۷.۹.۲۰۱۹