پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

ترامپ در مقابل بایدن. مناظره ای که افول امپراطوری را نشان می دهد – برگردان: پروین اشرفی

"دونالد دلقک" و "جو خواب آلود" به راحتی می توانند دو شخصیت برخی از مجموعه های تلویزیونی دهه ۱۹۶۰باشند. اما اینگونه نیستند. آنها دونالد ترامپ و جو بایدن می باشند، دو نامزدی که بورژوازی ایالات متحده به قصد رقابت برای کاخ سفید انتخاب کرده است. یکی از آنها چهار سال آینده مقام ریاست جمهوری را در دست خواهد داشت و از آنجا به شکل گیری سرنوشت سرمایه داری جهانی کمک می کند

نامزدهای ریاست جمهوری در اولین مناظره از سه مناظره انتخاباتی، با هم درگیر شدند. بحث بدتر از حد انتظار بود و این نشانه روشنی از افول امپریالیسم ایالات متحده است.

“دونالد دلقک” و “جو خواب آلود” به راحتی می توانند دو شخصیت برخی از مجموعه های تلویزیونی دهه ۱۹۶۰باشند. اما اینگونه نیستند. آنها دونالد ترامپ و جو بایدن می باشند، دو نامزدی که بورژوازی ایالات متحده برای رقابت برای کاخ سفید انتخاب کرده است. یکی از آنها چهار سال آینده مقام ریاست جمهوری را در دست خواهد داشت و از آنجا به شکل گیری سرنوشت سرمایه داری جهانی کمک می کند، حداقل تا زمانی که بحران دیگری امپراتوری منحط آمریکا را بطور جدی تحت الشعاع خود قرار دهد.

آنها در اولین مناظره ریاست جمهوری در روز سه شنبه در کلیولند، نمایشی رقت انگیز ارائه دادند. باضافه اینکه دو مناظره دیگر درباره انتخابات ریاست جمهوری پیش رو است، با موضوعاتی مورد بحث مانند سیاست خارجی، یعنی در مورد چین و روسیه، و بحث و گفتگو بین نامزدهای معاون ریاست جمهوری.

این مناظره پیش پا افتاده مربوط به بخش عمده ای از سرمایه امپریالیستی بود که از وضعیت خطرناک ناشی از بحران اقتصادی، همه گیری، بحران اجتماعی و همچنین مبارزه طبقاتی ترسیده است.

همانطور که وال استریت ژورنال بطور طنزآلودی اشاره کرد، هیچ کس انتظار نداشت که این مناظره مانند مناظره لینکلن-داگلاس باشد، منظور مناظره بزرگ سال ۱۸۵۸ – در کل هفت بار – بین نامزد جمهوریخواه و سناتور دموکرات است، مناظره ای که آنها در آن در مورد هیچ چیزی بجز موضوع از بین بردن برده داری بحث نکردند.

همچنین کسی انتظار نسخه جدیدی از مناظره کندی و نیکسون را هم نداشت که در سال ۱۹۶۰دوران مناظره های تلویزیونی را آغاز نمود و ارتباطات سیاسی را به حدی دگرگون ساخت که به قول یک اسطوره، یک قطره عرق گویا تر از کلمات می شود.

اولین مناظره ترامپ و بایدن اما حتی برای کسانی که انتظارات بسیار کمی هم داشتند، یعنی تقریباً همه، غیرقابل تحمل بود.

ستون داران رسانه های بزرگ، برندگان و بازندگان خود را تقریبا از سر عادت انتخاب کردند – مجری، کریس والاس از فاکس نیوز، با بدترین وضعیت روبرو شد. اما با توجه به عملکرد ضعیف مناظره کنندگان، نتایج آن بر اساس قطبی که حوزه سیاست بورژوازی را تقسیم می کند، تعیین شد. به طور خلاصه، بایدن از نظر لیبرال ها (چیزی شبیه “ترقی خواهان” به زبان سیاسی آمریکا) پیروز شد؛ به گفته جمهوری خواهان، ترامپ. و در این میانه، افراد بلاتکلیف به سختی ۳ درصد از کسانی را که رأی خواهند داد، تشکیل می دهند. بنابراین به نظر می رسد که تأثیر مناظره تقریباً صفر است.

همانگونه که انتظار می رفت ترامپ به مانند بولدوزر، فضاسازی نمود. او برای بایدن گردن کلفتی کرد. او را قطع کرد، به حمله شخصی پرداخت، از چارچوب برنامه خارج شد، زیرا می دانست که این سبک متجاوزانه و توهین آمیز به وی شهرت بزرگی می بخشد و این همان چیزی است که حامیان اصلی او جشن می گیرند. او به راحتی کار خود را کرد.

تحلیلگران لیبرال فکر می کنند بایدن فقط به این دلیل پیروز شد که در طول ۹۰ دقیقه، انسجام خود را حفظ کرد. رقت انگیز است. معیاری که وی با آن سنجیده می شود این است که او یکی از نکات کمپینی مورد علاقه ترامپ، یعنی سالخورده بودن خود را با موفقیت خنثی کرد. این اولین باری نیست که سلامت روان رئیس جمهور به یک مسئله دولتی تبدیل می شود. این یک راز آشکار است که رونالد ریگان، که تا زمان انتخاب ترامپ مسن ترین رئیس جمهور بود که در سن تقریبا ۷۰ سالگی روی کار آمد، در دوره دوم ریاست جمهوری خود از آلزایمر رنج می برد، و سیاست های او توسط اطرافیان محافظه کار وی طراحی می شد. اما او قبل از افتادن به زوال عقل، به اندازه کافی دارای شفافیت ضدانقلابی برای شروع حمله نئولیبرال بود که به پیروزی در جنگ سرد برای ایالات متحده پایان می داد. در هر صورت، بورژوازی و حزب دموکرات قبلاً خود را با کمالا هریس به عنوان معاون رئیس جمهور بیمه کرده بودند.

روش ترامپ در مناظره که به صورت لفاظی خود را نشان می دهد و به استراتژی انتخاباتی پیچیده اما موفقیت آمیز وی تبدیل شده است، شامل ضربه زدن به دو روح ائتلاف انتخاباتی دموکراتها است. در نیمه اول مناظره، ترامپ رای دهندگان محافظه کار را که بین دموکرات ها و جمهوری خواهان در نوسان هستند، مورد خطاب قرار داد. او با نگاهی به رای گیری حومه شهر و “مادران فوتبال”، تلاش کرد نشان دهد که بایدن دست نشانده “چپ افراطی” حزب دموکرات است و نه توسط وال استریت، بلکه توسط برنی سندرز اداره می شود. او بایدن را به تلاش برای “اجتماعی کردن” سیستم مراقبت های بهداشتی، عدم پایبندی به احکام “قانون و نظم” و امتناع از مبارزه با “آنتیفا” و خشونت در بسیج علیه نژادپرستی و خشونت علیه پلیس شجاع، متهم کرد. بایدن، همانطور که انتظار می رفت، نسبت به جدایی راست گرایانه خود از رادیکالیزاسیون واکنش بیش از حد نشان داد – او ادعا کرد که ساندریسم را شکست داده است و گفت “حزب دموکرات من هستم”، از سیستم بهداشت و درمان خصوصی دفاع کرد و خشونت را محکوم نمود. هنگامی که بایدن این حرف ها را زد، ترامپ چرخش ۱۸۰ درجه ای کرد. او شدیدا و به صورت نژادپرستانه  ای به بایدن حمله کرد و بدیهیات را گفت و آن اینکه: بایدن الساعه انتخاب کننده های چپ را از دست داد.

استراتژی بایدن درست مانند کمپین هایش، ایمن بازی کردن بود: ظاهر شدن به عنوان فردی معتدل و قابل اعتماد برای هدایت امپراتوری؛ انتقاد از عملکرد ترامپ در مورد بیماری همه گیر ویروس کرونا؛ تلاش برای سوء استفاده از رد خود شیفتگی ترامپ توسط افکار عمومی لیبرال؛ و اعتماد به اینکه شرارت کمتر، آرا حتی رادیکال ترین بخشهای راست گرا را، بدون تضعیف سیاست های استابلیشمنت و وال استریت، برای او تضمین خواهد کرد.

این نامزد دموکرات در میانه یک بحران، با ابعاد تاریخی ای که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، به بیش از ۲۰۰ هزار مرگ ناشی از پاندامی کووید ۱۹و میلیونها نفری که مشاغل خود را از دست دادند، اشاره ای نکرد. و او در مورد “میلیاردرهایی” که مانند ترامپ گلف بازی می کنند، چیزهایی گفت. اما با لحن کلی ای که با عوام فریبی یا با قول اقدامات ترقی خواهانه همراه بود، ضمن اینکه خود او را به عنوان ضامن ثبات و “نهادگرایی” دولت سرمایه داری معرفی می کند. این ضمانت به معنای همه چیز است، از رو در رو به رسمیت شناختن پیروزی نهایی ترامپ گرفته تا پذیرفتن نامزد بسیار محافظه کار ایمی کونی بارت برای مقام دادگاه عالی حتی قبل از انتخابات نوامبر.

منافع ترامپ و حزب جمهوری خواه فراتر از نقش دیوان عالی کشور در تعریف انتخابات است. ورود بارت به دادگاه عالی، شاید برای یک دهه یک اکثریت ۶-۳ نفری به جمهوری خواهان بدهد، زیرا انتصابات قضات در ایالات متحده، مانند آرژانتین، مادام العمر و طولانی مدت است. این یک امتیاز تاریخی است که محافظه کاران دارند. امتیازی که آنها برای به دست گرفتن قدرت دولت، مورد استفاده قرار می دهند، مزیتی  که در طرح کنترل و تعادل حرف آخر را می زند.

به نظر می رسد علاوه بر دیوان عالی کشور، ترامپ می خواهد سهم قابل توجهی از نفوذ خود را فراتر از نتیجه انتخابات، تضمین کند. این امر همچنین با انتصاب موریسیو کلور-کارون، شاهین حلقه سیاسی ترامپ، در راس بانک توسعه بین – آمریکایی نشان داده می شود.

این مناظره، عمق بحران سیاسی را، فراتر از طنین اتهامات و توهین ها، آشکار ساخت – بحرانی که ریشه های آن به رکود بزرگ ۲۰۰۸ برمی گردد.

اولین جنبه این بحران سیاسی آن است که مشروعیت روند انتخابات به زیر سوال می رود. ترامپ صریحاً از احتمال “تقلب” صحبت کرد. وی بر آسیب پذیری های رأی گیری غیرحضوری تأکید کرد، مکانیزمی که چندین ایالت از سال ها پیش آن را اتخاذ کرده اند، اما به دلیل پاندامی در این انتخابات گسترده خواهد شد. و هیچ کس قادر نبود با معضل تعهد او مبنی بر قبول نتیجه انتخابات دست و پنجه نرم کند.

دومین جنبه در رابطه با موارد فوق این است که رئیس جمهور در واقع خواستار “بسیج خارج- پارلمانی افراد هوشیار” و گروههای برتری طلب راست افراطی مانند Proud Boys (پسران مغرور) شد. گروه هایی که قبلاً به تظاهرات زندگی سیاهان مهم است آنچنان با خشونت حمله کرده اند که به مرگ منجر شد.

بایدن شرط می بندد که اجماع منفی علیه ترامپ باعث پیروزی وی خواهد شد. تاکنون نظرسنجی ها ثابت می کند که حق با اوست. او به طور متوسط یک امتیاز ملی در هفت ایالت را حفظ می کند، اگرچه انتخابات غیر مستقیم است و کلید ورود به کاخ سفید در اختیار تعداد معدودی از ایالت های در حال چرخش قرار دارد. بایدن در این ایالت ها در حال حرکت به جلو است، اما با اختلاف کمتری نسبت به نظرسنجی ها در مورد هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶. آن نظرسنجی به از دست دادن ۳ میلیون Popular Vote  رای عمومی( توسط ترامپ، اما به پیروزی او در Electoral College  )کالج انتخابات( ختم شد.

رسانه های بزرگ شرکتی، نهادهای سیاسی استابلیشمنت ایالات متحده و حتی بورژوازی جهانی، این انتخابات را یک انتخابات مهم می دانند، انتخاباتی که می تواند به تجربه ترامپ پایان دهد و مختصات “نظم لیبرال چندجانبه گرا” و مقداری از تظاهر به ثبات در چارچوب بحرانی که در پاندمی عمیق شده است را باز سازی نماید.

خط سیر انحرافی انتخابات توانست با پیروی از منطق “کمتر بد”، روند بسیج علیه نژادپرستی و خشونت پلیس را به سمت تغییر دولت هدایت نماید، اگرچه بخش های مهمی را که همچنان در خیابان ها به اعتراض ادامه می دهند، غیر فعال ننمود.

پیروزی ترامپ بدون شک گرایشات به مبارزه سیاسی و طبقاتی را که از پیش ترسیم شده است رادیکال می کند. می تواند صحنه ژئوپلیتیک را نیز قطبی نماید. از سوی دیگر دولت احتمالی بایدن، یک بخش وسیعی از جوانان چپ، کارگران، آمریکایی های آفریقایی تبار و لاتین ها، که خود را “سوسیالیست” محسوب می کنند و پایه های “پدیده سندرز” و تجلی ضد نژادپرستی و ضد پلیس بودند را در معرض دید قرار می دهد.

همه اینها وضعیت پرمخاطره ای را شکل می دهد و گویای گرایش به بحران ارگانیک در قدرت امپریالیستی اصلی است. این مناظره دو مدعی را نشان داد که کاری جز تأکید مجدد بر نشانه های افول قدرت آمریکا انجام نمی دهند.

منبع : LeftVoice

Claudia Cinatti

اول اکتبر ۲۰۲۰

https://akhbar-rooz.com/?p=48819 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x