پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

ترانه ی بارانِ چشمانت – خسرو باقرپور


 شَرجی ترین هوایِ میانه ی تابستان!
اندوهِ قطبی ی تبعید را دریاب
دلتنگِ اُستوا یِ بوسه ی داغِ تو مانده ام؛
با ابرِ دیدگانِ من بیامیز
(این آسمانِ آبی ی روشن!)
یک شب:
به یادِ آن همه گُل،
آن همه آواز،
آن همه پرواز،
بر باغِ یخ زده ی من:
بهار گریه کن!
شبنم و پرنده اش با من.
بنفشه گریه کن!
کبود و شکیبا و دلشکسته اش با من.
در این کرانه ی بی نور و بی صدا؛
خورشید گریه کن!
از چشمه ی تیزآب نوشیدنش با من.
آواز گریه کن!
از شوق مردنش با من.

مرداد ۱٣۹٣ – اِسِن

https://akhbar-rooz.com/?p=33731 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x