پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

توافقنامه ایران و چین، برتریها و خطرها – دنیز ایشچی

مقدمه؛

اطلاعات در مورد جزئیات این توافقنامه کامل نیست. لذا نظر دادن در مورد آن نیز به همان نسبت به احتمالات زیادی وابسته خواهد بود. جوهر این توافقنامه بر این محور استوار میباشد که تمام شاخص ها و نمودارها بر این اشارت دارند که نه تنها امپریالیسم جهانی ، بخصوص آمریکا در بحران پسا کرونا در  روند عقب رفتگی فرو خواهد رفت، بلکه به این زودی ها و به این راحتی ها قادر نخواهد بود از این بحران بیرون بیاید. بازتاب های اجتماعی این بحران، نمودهای خویش را هر روز در جامعه آمریکا به نمایش میگذارد.

این در شرایطی میباشد که اردوگاه شرق، و در راس آن کشور چین، در مسیر رشد، توسعه و ترقی در عرصه های مالی- اقتصادی، فنی تکنولوژیک، امنیتی نظامی و غیره حرکت میکند. با توجه به اینکه نصیب خاورمیانه از طرف امپریالیستها طی یکی دو صده گذشته غیر از کشتار، جنگ، کودتا و حکومت های دست نشانده و نوکر صفت چیزی نبوده است، زمانی که گلوی حکومت جمهوری اسلامی ایران از طرف آنها بطور دائم فشاد داده میشود و آنها هر روز در حال خفه شدن میباشد، طبیعی و منطقی است که آنها به سمت همراهی و همگامی با چین و روسیه حرکت نمایند.

جمهوری اسلامی ایران میتواند از این نوع توافقنامه های بعنوان عامل فشار برای اخذ امتیاز و نزدیکی بیشتر به آمریکا و غرب استفاده نماید.  هنوز سران جمهوری اسلامی ایران و قدرتمداران حاکمه ترجیح میدهند تا مناسبات خویش را در درجه اول با غرب  مستحکم نمایند تا با شرق. با وجود این؛  استراتژی بلند مدت این توافقنامه نشانگر جدائی از بلوک آمریکائی و همگامی، هم پیمانی و همکاری استراتژیک با بلوک شرق به رهبری چین میباشد.

در باره جزئیات توافقنامه

شاید بتوان جزئیات این توافقنامه را به شرح زیر ردیف کرد.

یک –  همکاری در زمینه های پروژه های ساختاری تاسیساتی کلان در ایران. به عنوان نمونه این پروژه ها شامل و در عرصه های بنادر، فرودگاه ها، جاده ها و اتوبانها، خط آهن و خطوط هوایی غیره میباشند.

دو –  همکاری در تاسیس شهرهای  هوشمند، سبز با استفاده از تکنولوژی هوشمند نسل پنجم، و نسل های آینده.

سه- همکاری در عرصه های  توریسم، ورزشی، فرهنگی، دانشگاهی، فناوری، علمی و عرصه های مختلف تکنولوژی داده های الکترونیک مجازی، از انبارهای داده های اکترونیکی گرفته، تا تولید دستگاه های الکترونیکی کوچک و بزرگ مختلف.

چهار – همکاری در عرصه های امنیتی، سیاسی، نظامی و دیپلماتیک در عرصه های منطقه ای و بین المللی.

پنجم – تاسیس مناطق آزاد تجاری بازرگانی، خصوصا در مناطق مختلف مرزی جهت گسترش تجارت آزاد فی مابین و  با کشورهای منطقه.

ششم – تامین و تضمین فروش نفت ایران به چین ، همکاری در پروژه های استخراج، انبار، پالایش نفت، پیروشیمی و صنایع مربوطه. پول حاصله از فروش نفت، در پیشبرد پروژه های نامبرده هزینه خواهند شد.

هفتم – تامین اعتبارات این پروژه ها از طریق سه صندوق اعتباری؛ صندوق ویژه پروژه های جاده ابریشم؛ صندوق اعتبارات توسعه آسیا؛ و بانک مشترک ایران و چین تامین خواهند شد.

هشت – گشودن درهای ایران بر روی سرمایه داران چینی جهت سرمایه گذاری در پروژه های شهرسازی، بندرسازی، صنایع نفت، پتروشیمی و صنایع دیگر.

نهم – سواپ کردن پولهای یکدیگر با هم  و انجام معاملات نه بر اساس دلار آمریکا، بلکه بر پایه تبادلات پولی همدیگر.

در مبحث برتریها و خطرها

برتریها

 یک – راه اندازی پروژه های زیر ساختاری و کلان نامبرده شده در بالا، نه تنها موجب کانالیزه شدن سرمایه های کشور در پروژه های مادر و اساسی میگردد، موجب توسعه صنعتی ساختاری وسیع کشور گردد،  بلکه میتواند برای دهها میلیون ایرانی اشتغال زائی کرده و آنها را صاحب اشتغال پایدار با درآمد به مراتب بهتر امروز نماید.

دو – به موازات پیشبرد این پروژه ها، طبقه کارگز ایران میتواند به مراتب وسیع تر، منسجم تر و بصورت قدرتمندتری در صحنه های صنفی، اقتصادی و سیاسی کشور حضور یافته و نقش آفرینی نماید. وسعت و گسترش وزن طبقه کارگر ایران این امکان را هر چه قدرتمندتر میکند تا اینکه آنها بتوانند نقش برجسته تری از حیات سیاسی کشور ایفا نمایند.

سه – کشور ایران میتواند از نظرهای فناوری، علمی، تکنولوژیک در پیشرفته ترین مدارها و عرصه ها به جولان آمده و پیشتازی نماید. همه این عوامل موجب تضعیف پایه های اجتماعی ارتجاع حاکمه میگردد.

خطرها

یک – میدانیم بر سر اکثر حکومت های اوتوکراتیک دست نشانده امپریالیستی، که با اربابان امپریالیست خویش بد افتاده و به همکاری و بستن پیمان های استراتژیک با شرق روی می آورند، تاکنون چه آمده است؟ کافی است به تجریه های صدام حسین، معمر قذافی، دانیل نوریه گو، و امثال آنها نظری بیاندازیم. همه این کشورها یا بطور مستقیم مورد تهاجم نظامی آمپریالیستی آمریکا قرار گرفته و بعد از کشتار هزاران هزار نفر، به ویرانه ای تبدیل گردیده اند، یا با شدیدترین محاصرات اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک مواجه بوده و در آنها حکومت های دست نشانده امپریالیستی جایگزین میگردد.

دو –  در این توافقنامه هیچ اشاره ای به قانون کار، آزادی کارگران در تشکیل سندیکاها و نهادهای دیگر صنفی مدنی خویش و برخورداری از حق اعتصاب نشده است. این توافقنامه میتونست بصورتی کلی  به تضمین سطح حداقل دستمزدها بر اساس سبد هزینه ای زندگی و سطح تخصص و تجربه کارگران و و آزادی آنها در تشکیل نهادهای مختلف صنفی مدنی خویش کارگران اشاره میشد.

سه – باز کردن درهای ایران بر روی سرمایه داران چینی، میتواند موجب وابستگی گسترده و عمیق ساختار اقتصادی کشور به سرمایه داری چین گردد. این امر میتواند به نفوذ، کنترل و هدایت سیاسی امنیتی، کشور توسط  قدرتمداری های حاکمه در چین منجر گردد. همچنین این امر میتواند هر چه بیشتر به سرازیر شدن ارزش های افزوده موسسات اقتصادی ایرانی به چین منجر بشود، که بطور طبیعی به نفع مردم ایران نمیباشد. چین، یک دوست تازه به میدان وارد شده است. با دوستان تازه،  نه تنها باید با احتیاط عمل نمود، بلکه با توافق های به عمل آمده  مرحله به مرحله به پیش رفت، بلکه باید در این مسیر از ندانسته ها و نشناخته ها احتیاط نمود.

چند نکته

یک – سمت گیری استراتژیک، اساسی و بلند مدت  جهت بستن پیمان ها، توافق نامه ها و قرار دادهای مختلف و مجزا با شرق، بخصوص چین، میتواند به نفع هر دو کشور چین و ایران تمام شود. بطور نمونه، صدور هر چه گسترده نفت ایران به چین و استفاده از پولهای نفتی در توسعه زیرساختی کشور به نفع مردم هر دو کشور میباشد.

دو – سوء استفاده از این توافقنامه ها جهت فشار آوردن به غرب، قمار خطرناکی میباشد که میتواند برای مردم ایران خیلی گران تمام گردد.

سه – غرق شدن در زیر بار قرضه های اعتباری از بانک های چینی، میتواند وابستگی جدیدی ایجاد کرده و هرچه بیشتر بار سنگین خویش را بر دوش های مردم ایران و زحمتکشان تحمیل نماید.

چهار – قدم به قدم، پروژه به پروژه پیش رفتن در این مسیر، این امکان را فراهم می نماید، تا مطالعات و سنجش های دوره ای، راه را  در مورد چگونگی پیشبرد راهبردهای مراحل بعدی تصمیم گیری آسان تر می نماید.

دنیز ایشچی

۲۹ مارس ۲۰۲۱

https://akhbar-rooz.com/?p=108491 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

7 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دنیز ایشچی
دنیز ایشچی
2 سال قبل

میزان سرمایه گذاری در این پروژه ها بیش از چهارصد میلیارد دلار برآورد میشود. بودجه سالانه دولت ایران حدود هفتاد میلیار دلار میباشد. یعنی به اندازه شش برابر کل بودجه سالانه دولت ایران. این سرمایه گذاری به مفهوم ایجاد اشتغال برای دهها میلیون نفر، نان سر سفره برای میلیون ها خانوار زحمتکش برای مدتهای طولانی، چندین کارخانه و پروژه تاسیساتی در هر شهرستان کوچک میباشد.
فکر میکنم، عزیزانی که این کامنت ها را گذاشته اند، اگر خودشان جزو همان “زحمتکشان” داخل ایران نیستند، بهتر است مصلحت همان خانوارهایی را در ایران مد نظر قرار دهند که کار و زندگی درست و حسابی ندارند، و به نان شب محتاجند، نه دگما های ایدئولوژیک خویش.
در مورد مسائل سایبری و امنیتی، نمیدانم عزیزان همان حساسیت را نسبت به توافنامه “برجام”، یا حضور ناوهای آمریکائی در خلیج و پایگاه های آمریکائی در اطراف ایران و استفاده از فیسبوک، تلگرام، اینستاگرام، و غیره هم نشان میدهند، یا نه.
از صحبت های کیای عزیز باید این استنباط را کرد، که هر چه وضع زندگی روزمره مردم بدتر باشد، عمر جمهوری اسلامی کوتاه تر خواهد بود. بنابراین، نباید از اقداماتی که موجب بهبود زندگی روزمره مردم میشود، از جمله این سرمایه گذاری های کلان استقبال کرد، چون ممکن است عمر ج ا را طولانی تر بکند. نظرشان محترم، ولی من اینطور فکر نمیکنم.

کیا
کیا
2 سال قبل
پاسخ به  دنیز ایشچی

تولید اشتغال، موضوعی قابل تامل است !
اشتغال ،آنچه جمهوری اسلامی از همان ابتدای انقلاب با تاکید بر اشتغال مکتبی ها شروع کرد و اکنون هم آنرا به اشتغال های مصنوعی مانند دلالی و بازرگانی و قاچاق و انحصاری تبدیل کرده است و تولید مفید و سازنده را به نابودی گشانده است را ادامه خواهد داد ،حال به کمک غرب و یا شرق!
گام دوم که روی آن تکیه میشود ،یعنی تثبیت حکومت ولایی و تمرکز بیشتر اقتصاد ، سیاست و فرهنگ در دست ولی فقیه.
حال چین کمونیستی به این هدف کمک خواهد کرد را من نمیتوانم رد و یا تایید کنم.
شاید در زیر حمایت رابردی چین اقتصاد و فرهنگ دگرگون شود و راه رشد چینی تضمین!
آنچه صحیح است ،اگر سوسیالیست امکان پذیر باشد باید با خواست مردم ایران صورت بگیرد ، در نتیجه تولید اشتغال که راه های بسیاری را جلوی حکومت باز گذاشته است ،نمی تواند فقط این باشد که اکنون با اراده ولایت در حال انجام است.

نسیم
نسیم
2 سال قبل
پاسخ به  دنیز ایشچی

۱- طعنه به ایران نبودن فرضی دیگران نزنید، ۴۰ سال است ایران نبوده اید.
۲- یک بند قرارداد خرید نفت ایران با ۳۲ درصد تخفیف و پرداخت پول بعد از ۲ سال است، از یک کشور سوسیالیست که هیچ از یک کشور دموکراتی چنین فساد شدنی است؟
۳- احمدی نژاد ۳۵ میلیارد دلار سپرده ایران از بانک های اروپایی با قبول زیان تبدیل ارز به کولون بانک چین منتقل کرد با قرار اینکه ۵ برابر سپرده فاینانس در اختیار ایران قرار گیرد. یک ریال اعتبار ندادند که هیچ، پول خود ایران را هم از ترس تحریم های امریکا آزاد نمی کنند. بنظر شما با این اوضاع از پول خودشان سرمایه گذاری خواهند کرد یا سندی است امضا شده در دست چین برای روز مبادا؟
۴- همکاری های سایبری و امنیتی سپاه و چین برای سرکوب کوچکترین صدای حق طلبانه مردم نیست؟ حالا اگر بقیه ناو امریکایی در خلیج را نبینند، شما با سرکوب مردم به دست فرزندان امام ضد امپریالیست تان با همکاری چین سوسیالیست تان مشکلی ندارید؟
۵- یعنی مثبت تر از صدور سرمایه ( که قدیم ها مارکیسیت ها از آن بعنوان استثمار ویژه یاد میکردند) در این قرارداد پیدا نکردید؟ ۱۴۰۰ میلیارد دلار ادعایی مربوط به ۲۵ سال است چرا با بودجه یک سال ایران مقایسه می کنید؟ بدیهیات ریاضی هم در مقابل منافع طبقاتی وارونه می شوند؟
۶- نه موافق امریکا هستم نه هیچ نوع از سرمایه داری. مخالف سرمایه گذاری خارجی در ایران و بردن سود ویژه هم نیستم. توسعه کشور در شرایط ویران شده حاضر در قالب سرمایه داری هم به نفع مردم است، از فقر چیزی جز آنارشیسم یا شورش کور و بقدرت رسیدن یک قشر لمپن گرسنه با طمع حریص تر و وحشی تر چیزی به بار نمی آید. فقط سرمایه گذاری خارجی از جانب شوروی قدیم یا چین امروز را جدا از ماهیت استثمارگرانه اش تحویل مردم ندهید.
هر کس محق به دادشتن نظری است بی هیچ محدودیتی، فقط نام سوسیالیست را بردارید و نام طرفدار سرمایه داری دولتی دیکتاتوری را بگذارید

حسنک
حسنک
2 سال قبل
پاسخ به  دنیز ایشچی

رفیق دنیز گرامی 
شما مخالفت دیگران با سرمایه گذاری های دولت چین در ایران را جزم ایدئولوژیک می خوانید, اما به نظر می رسد که ماهیت نئولیبرالی اقتصاد های “جمهوری خلق چین” و ج.ا. را کاملا از یاد برده اید.
در مورد سرمایه گذاری هایِ کلانِ بانکهای سرمایه گذاری غرب در بازارهای چین فقط نگاهی کنید به مقالاتی که هر هفته در این موارد در مجلهء “اکونومیست” به چاپ می رسد.
آیا این فراموش کردن ماهیت نئو لیبرالی اقتصاد این دو نظام خود نوعی از جزم گرایی ایدئولوژیک نیست؟
با احترام

نسیم
نسیم
2 سال قبل

نویسنده مقاله باید روشن می کرد که قرارداد را از دیدگاه منافع جمهوری اسلامی ولایت مطلقه فقیه بررسی می کند نه مردم زحمتکش و به سیاهی نشسته ایران. البته ترجیح منافع جمهوری اسلامی برای یک ضدامپریالیست طبیعی است.
انتقاد سطحی از عدم تعیین حداقل دستمزد یا نگرانی از نفوذ امنیتی چین در ایران هم برای خالی نبودن عریضه است والا مقالات آقای نویسنده در همرای با جمهوری اسلامی در جنگ بر علیه امریکا یا تعریف از چین در مقالات متعدد (بازهم با وجود انتقاداتی سطحی) در همین سایت اخبار روز کم نیست.

حسنک
حسنک
2 سال قبل

این قرداد مسلما جنبه های مهم امنیتی (خصوصا در حیطه ی سایبری) دارد که باید بدین ساحت از آن با دقت هر چه بیشتر توجه کرد و دید با در نظر گرفتن پیشرفت های شایان و درجه اول چین در این زمینه. ج.ا. بطور مشخص از چه جنبه هایی از فن آوری های کامپیوتری چینی استفاده خواهد برد.
همکاری در زمینه تکنولوژی، اینترنت و مدیریت فضای مجازی یکی از موضوعات همکاری این دو کشور است.
از ساخت موتور جستوگر و سرویس ایمیل تا همکاری‌های امنیتی. چشم‌انداز احتمالی این طرح همانگونه که در چین موجود است وجود فیلترینگ گسترده تمام سرویس‌های خارجی و جایگزینی آن‌ها با چند سرویس “بومی” یا وابسته به چین با یک پایگاه داده عظیم از اطلاعات خوصی کاربران است که سازمان‌های اطلاعاتی نیز در هر زمان به آن‌ها دسترسی خواهند داشت.
این حال نباید صرفا با مشاهده متن قرار داد به تحلیل آینده پرداخت. جنبه‌های دیگر قرار داد که شامل منافع اقتصادی گسترده برای چین است (که برای بررسی آن‌ها به یک متن جدا نیاز است) نمی‌تواند بدون اطمینان از ثبات داخلی در ایران از طرف چین اجرایی شود.
لذا می‌توان این حدس را مطرح کرد که با توجه به توانایی و سابقه حکومت چین در کشور خود، این کشور در آینده نقش موثری در کمک به سازمان‌های امنیتی و اطلاعاتی برای جاسوسی از شهروندان ایرانی و کنترل آن‌ها داشته باشد.
شایان توجه است که نشریه پترولیم اکونومیست قبل‌تر گزارشی از این توافق محرمانه منتشر کرده بود که در آن مدعی شده بود این توافق به چین این اجازه را می‌دهد که پنج هزار نیروی امنیتی خود را برای “محافظت از پروژه‌های خود” در ایران مستقر کند.

کیا
کیا
2 سال قبل

نکات مثبت در تثبیت حاکمیت است و نه به نفع مردم،شرکت های تاراج شده و از کار افتاده که در مالکیت حاکمیت و ارکانهایش هستند شاید با سرمایه و تکنولوژی چینی آباد شود و این به معنی تثبیت غارت ثروت ملی در دست بخش خصوصی اسلامی است نکات منفی فقط باحدس و گمان آمیخته شده است.
در نتیجه انتظار اینجانب از این مقاله و مقاله نویس بر آورده نشده است!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


7
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x