مقاله ی آقای دکتر محمد علی مهرآسا تحت عنوان “آخوند علم الهدای عربده کش و اندازه ی دانش و آگاهی اش!!” در سایت اخبار روز منتشر شده است. استاد آشوری این توضیح را عنوان کرده اند:
این آقای دکتر که اینهمه بیسوادی آخوندها را به رخشان می کشد، چه خوب بود که به خود اجازه نمی داد، مانند آخوندها، در مقوله ای که چیزی از آن نمی داند وارد شود. ایشان نمی داند که گفتمان ترکیبی ست از گفت [ریشه ی فعلِ گفتن] + -مان، و -مان در فارسی پسوندی ست که در زایمان (حاصل زاییدن) و چایمان و واژه های دیگر، از جمله ساختمان و سازمان داریم و از پسوند -مان در زبان فرانسه گرفته نشده است. و معنی این فرمایش ایشان چیست که من «با زور و حیله» این واژه را «در فرهنگ فارسی وارد» کرده ام. چه گونه می شود که آدم بی زر و زوری مانند من واژه ای را با «زور و حیله» وارد زبانی کند، مگر این که در کار واژه پردازی شایستگی ای داشته باشد و دیگران هم پذیرفته باشند. برای آگاهی ایشان عرض می کنم که نه تنها گفتمان که بیش از دویست-سیصد تا از واژه های پیشنهادی من در فرهنگ علوم انسانی نه تنها در این علوم که در علوم پزشگی و مهندسی هم کاربرد دارد. برای این مدعا اگر فرصت داشته باشند می توانند واژه های نوساخته ی مرا (اگر توان بازشناختن اش را داشته باشند) بر اساس آن فرهنگ روی جویشگر گوگل وارسی کنند. فرهنگستان زبان در ایران تاکنون بیش از صد واژه از پیشنهادهای مرا- بی آن که نامی از من ببرند- تصویب کرده است. روشن است که ایشان چیزی از علوم انسانی و واژگان آن نمی دانند و آدم با فرهنگ هنگامی که چیزی را نمی داند یا سکوت می کند یا از اهلِ فن می پرسد. لطفا این یادداشت را به همان جایی که آن «فرمایشات» را از آن گرفته اید بفرستید.
داریوش آشوری
داریوش آشوری عزیز مثل یک رودخانه ی عمیق ، آرام به راه خود (که خدمت به فرهنگ و ادب این سرزمین است) می رود.
او میلیون ها مخاطب و دوستدار خاموش دارد. دیر بپاید و شاد.
آقای آشوری عزیز،
گفتمان را اهل علوم انسانی و فلسفه سالیان درازی است در نوشتهها و گفتارهای خود به معنای دیسکورس به کار میبرند. شما به طعنه ها و تخطئه ها و گاه، بی ادبی بعضی از هموطنان توجهی نکنید. این هموطنان با «گفتمان» مشکل ندارند با پیشنهاد کنندۀ آن مشکل دارند. درواقع، خوب اگر بنگرید با خودشان مشکل دارند. چشم دیدن کسی را که مقبول اهل علم و فلسفه است ندارند. بیشتر سایتهای فارسی زبان خارج زیر عنوان دموکراسی و آزادی بیان هرچه به دستشان میرسد چاپ میکنند. شاید حق با آنهاست. ماییم که باید از خود بپرسیم: در دیزی باز است، حیای گربه کجاست؟