پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

حالی، روانه ایم، فِتان! – اسماعیل خویی

اسماعیل خویی

روزانه ام شباب ز وجد آنچه جیره کرد،

دل، بهرِ پیری ام، کمی اش را ذخیره کرد.

گنجینه ی مرا، ولی، از من ربود شیخ:

کاو را، در انقلاب، به ما خدعه چیره کرد!

وین بود در همان دمِ غفلت، که چشم هام

را، در شکوهِ خیزشِ خود، توده خیره کرد!

تا آمدم که چشم گُشایم بر آنچه بود،

در خون نشست مهر وشب افلاک تیره کرد.

افتان، در آن ظلام، تهی ماند دستِ من:

هر سو، اگر چه، جُست و جوی دستگیره کرد.

من همچنان می افتم  و حالی م دستگیر

دستِ جوانکی ست که بخت ام نبیره کرد.

ـ:«رای ات،نه بخت!»گفت، به ناباوری و خشم:

گویی پدربزرگ گناهی کبیره کرد!

حالی، روانه ایم،فتان، تا به سر رسد،

ته مانده ای ز عُمر که گیتی م جیره کرد.

شادم کند دلیری و دانش پژوهی اش:

تا مامِ گیتی اش چه جَنَم در خمیره کرد.

کاش او نخست چیره شود بر ظلامِ جهل:

جهلی که شیخ را به دلِ توده چیره کرد!

بیست و سوم خرداد ۱۳۹۷،

بیدرکجای لندن

https://akhbar-rooz.com/?p=1284 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x