سايت سياسی - خبری چپ - تريبون آزاد

حاشیه ای بر مقاله سوسیالیسم دموکراتیک چیست… – حسین عرب

حاشیه ای بر مقاله “سوسیالیسم دموکراتیک چیست؟ دموکراسی سوسیالیستی چیست؟  پیتر هیودیس- ترجمه‌: تارا بهروزیان”

کمونیست ها از هر نحله فکری در یک امر مشترکند و آن ضرورت گذر از دوره حاکمیت سوسیالیستی برای رسیدن به کمونیسم است. یکی از مشخصات حکومت سوسیالیستی حضور دولت بعنوان تنظیم کننده فعالیت های اجتماعی و اقتصادی جامعه است، عنصر دیگری که در جامعه سوسیالیستی موجود و فعال خواهد بود، جامعه مدنی است، جامعه مدنی حوزه های مختلفی را شامل می شود، رسانه ها، سندیکاها، اتحادیه ها، انجمن ها، موسسات خیریه، احزاب ، و غیره . آنچه میان سوسیالیستم دمکراتیک ، و دمکراسی سوسیالیستی مرزبندی می کند، اعتقاد به مالکیت خصوصی بعنوان بخشی از جامعه مدنی، و یا تفکیک جامعه مدنی از مالکیت خصوصی است. اگر نحله فکری مالکیت خصوصی را بخشی از جامعه مدنی بداند، نمی تواند در صدد محو آن باشد، و نوعا به یکی از گونه های مختلف سوسیال دمکراسی مرتبط می شود، استراتژی سوسیال دمکرات ها نه از بین بردن مالکیت خصوصی که با تهیه و تصویب قوانین رویکرد کاهش فاصله طبقاتی را با لحاظ کردن امتیازات و حقوق برای کارگران و مزدبگیران و اخذ مالیات های بیشتر از ثروتمندان دنبال کنند. در حالیکه دمکرات های سوسیالیست، مالکیت خصوصی را بخشی از جامعه مدنی ندانسته، و استراتژی دولتی کردن هرچه بیشتر ابزار تولید و خدمات را در دستور کار خود قرار می دهند.

قدرت هر حکومتی رابطه مستقیم با نسبت اعتماد مردم به آن دارد. در غرب بطور کلی و کشورهای تحت حاکمیت سوسیال دمکرات ها برای فراهم آوردن اعتماد عمومی به حکومت ها به چند وسیله منوسل شده اند.

الف: برپایی جامعه مدنی گسترده که واسطه مردم و حکومت است و بعنوان ضربه گیر نظام سیاسی عمل می کند. افراد جامعه می توانند از طریق جامعه مدنی، انتقادات خود به حکومت را ابراز کنند، با داشتن انجمن ، سندیکا، و اتحادیه های مختلف برای گروه های مختلف مردم، امکان برپایی اعتراضات و اعتصابات برای رساندن حرف خود به حکومت مهیاست. وجود جامعه مدنی به حکومت کمک می کند تا انتقادات و اعتراضات مردم در حد اجتماعی باقی مانده و به درجه سیاسی نکشد.

ب: نظام حکومتی در غرب به مردم اجازه می دهد از طریق صندوق رای حاکمان را عوض کنند، شاید ما معتقد باشیم که تفاوت احزاب در غرب عمیق نیست، اما همینکه مردم می توانند با حضور در انتخابات آنها را جابجا کنند، برای مردم به منزله حق تعیین سرنوشت توسط خودشان است.

سیستم بالا در دو حوزه اصلی اجتماعی تاثیر بزرگی دارد، ثبات سیاسی حاکمیت، و روابط معتمدانه ملت با حکومت، که موجب پیشبرد راهکارها و ساز و کارهای ارائه شده توسط حاکمیت و افزایش مستمر بهره وری اجتماعی می شود.

نظر به اینکه تنها تجربه بشری در استقرار نظام سوسیالیستی، بلوک شرق بوده، که پس از یک دوره حداکثر ۷۰ ساله به فروپاشی انجامید. به تحلیل موجز این تجربه بزرگ بشری می پردازیم.

سیستم اقتصادی طراحی شده در کشورهای سوسیالیستی، به تملک انحصاری در آوردن ابزار تولید و خدمات توسط دولت و برنامه ریزی متمرکز اقتصادی بمنظور حداکثر بهره گیری از منابع موجود بوده است.

در نظام برنامه ریزی، بهینه شدن برنامه به دقت اطلاعات وضعیت موجود، چشم انداز در پایان دوره زمانی برنامه ، و مسیر انتخاب شده در دستیابی به اهداف برنامه با توجه به منابع در دسترس وابسته است. در سیستم کشورهای سوسیالیستی، پیش بینی شده بود، که برنامه هر واحد اقتصادی، توسط شورای کارکنان آن تهیه و به سلسله مراتب مدیریتی برای صیقل کاری و گذشتن از منظر جزیره ای به نگاه عمومی و در نهایت تهیه طرح تلفیقی و تجمعی برنامه های جزء به یک برنامه جامع و فراگیر ملی است، که به واحدهای مربوطه جهت اجرا ابلاغ می شود. در اقدام بعدی، نتایج عملکرد برنامه با ارقام پیش بینی شده مقایسه و علل عدم دستیابی به اهداف برنامه مشخص می شود، این اطلاعات در برنامه سال آتی واحد اقتصادی لحاظ شده و همچنین جهت اطلاع سازمان برنامه ریزی متمرکز از طریق سلسله مراتب ارسال می شود.

ساختار سیستم برنامه ریزی از چرخه هوشمندانه ای چهت رسیدن به بهترین نتایج در پیشبرد اهداف را نشان می دهد.

نگاهی به نمودار رشد در اتحاد جماهیر شوروی در هفتاد سال عمر تغییرات معنی داری را بیان می کند که با تحلیل آن می توان به دلایل فروپاشی شوروی نزدیک شد.

عمر شوروی را می توان به سه دوره زمانی تقسیم کرد:

  1. دوره تثبت حکومت: در این دوره چند ساله بعلت جنگ های داخلی و برون مرزی با مخالفین نظام، رشد اقتصادی در جهت منفی بود.
  2. دوره رشد شتابان : پس از ارائه برنامه نپ و گشایش ارتباط با سایر کشورها، و جلب اعتماد عمومی به حکومت جدید شوروی، رشد صنعتی با سرعت زیادی شروع و افزایش پیدا می کند. علیرغم کشتارهای بیرحمانه دهه دوم و سوم استقرار حکومت شوروی، رونق ادامه یافته،و حتی در جنگ دوم جهانی و صدمات عظیم وارده به کشور، شکوفایی اقتصادی استمرار داشت. رشد اقتصادی تا دهه شصت سیر صعودی را حفظ می کند.
  3. از نیمه دوم دهه شصت نمودار رشد به پائین متمایل شده و با گذشت زمان سقوط نرخ رشد ادامه پیدا کرده تا در دهه هشتاد وارد رشد منفی می گردد. و در پایان دهه هشتاد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اتفاق می افتد.

تا کنون مطالعه تحقیقی جامع و مانعی در ارتباط با تاسیس، تشکیل، گسترش، و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ارائه نشده، و لذا تنها می توان با برآورد، احتمال، و گمانه زنی به عواملی که هر دوره را شکل داده و موجب ظهور آن شده اند پرداخت.

تجربه بلوک شرق برای روشنفکران چپگرا باید الگوی خوبی در شناسایی نقاط ضعف، نقاط قدرت، فرصت ها، و تهدید هایی باشد، که یک نظام سوسیالیستی را  تحت تاثیر قرار می دهد. روشن است سخن از فضای مه آلود، بدون شناخت کلیه جوانب امر، و نقشه راهی که مسیر را به خوبی آشکار سازد، کشاندن مردم به سیاه چاله ای است که خروج از آن اگر غیر ممکن نباشد، مستلزم هزینه های گزافی است که انسان ها با جان، فقر، و حقارت خود باید بپردازند.

https://akhbar-rooz.com/?p=40167 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x