فردا، هفدهم اسفند ماه روزی است که کارگران، بازنشستگان، معلمان و همه حداقل بگیران با فراخوان تشکلهای مستقل در تجمع مقابل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ساعت ۱۰:۳۰ صبح شرکت میکنند. کانال ما نیز ضمن دعوت از خبرنگاران به حضور در این تجمع چند خطی درباره ضرورت پرداختن به موضوع حداقل دستمزدکارگری میگوییم:
اول. مطالبه و تجمع برای دستمزد مکفی برای آنچه حداقل دستمزد نامیده میشود، جزو بدیهیات حقوق یک جامعه انسانی است که ذیل اصل سوم قانون اساسی و ماده ۴۱ قانون کار قرار گرفته و نه تنها زیادهخواهی نیست، بلکه کمترین کاری است که کارگران و ما خبرنگاران در برابر وضعیت تبعیض آمیز امروز جامعه حق استفاده از آن را داریم. این درحالی است که ما از حق استفاده از قدرت خود در توقف کار و فعالیت کارفرماها نیز مختار هستیم.
دوم. در سال ۹۹ همچون سالهای گذشته صاحبان رسانه، از درآمدهای نجومی خود از قبل یارانههای دولتی و آگهیهای دولتی و غیردولتی شفاف سازی نکردند و مرتباً با طرح این جمله که افزایش حقوق منجر به اخراج میشود، عملاً فاز تهدید برای هرگونه فعالیت و حرکتی را پیش کشیدند. این در حالی است که آنها باوجود پرداخت دستمزد ناکافی در سالی که گذشت نیز ما را دسته دسته اخراج کردند. حال آنکه میدانیم قراردادهای نهادهای دولتی و خصوصی با رسانهها افزایش چشمگیری داشته است، چراکه نهادها نیز با افزایش فاز سرکوب به رسانهها نیاز بیشتری پیدا کردهاند.
سوم. در سال ۹۹ صاحبان رسانه، از مسئله کرونا به عنوان بهانهای برای بیثبات سازی بیشتر قرارداد کاری ما و تبدیل وضعیت جمعیت بزرگی از خبرنگاران به حقالتحریری بدون بیمه که شامل تعدادی از روزنامهها و رسانههای بزرگ دولتی و غیردولتی بود، استفاده کردند. درحالیکه دولت عملاً در فضاسازی برای بیثبات کردن نیروی کار از طریق همین رسانه نقش مستقیم داشته است. این قراردادها به شدت روی درآمدهای ما تاثیرگذار بوده است.
چهارم. جمعیت بزرگی از ما خبرنگاران حتی از دریافت حداقل مزد مصوب نیز محروم بودند، چراکه رسانه داران سکوت ما را عقبنشینی تلقی کرده و به خود اجازه دادند که دستمزدهای دلبخواهی به ما پرداخت کنند.
پنجم. دستمزد ناکافی ما عملاً تداوم روند سانسور در مطبوعات ایران را هم تضمین میکرد. آزادی رسانه در ایران، به مثابه بازوی ایدئولوژیک سرکوبِ جنبشهای اعتراضی پیوند عمیقی با سرکوب مزدی ما در سالهای اخیر داشته است. استیصال ما از عدم تامین هزینههای زندگی حتی با وجود شغل دوم موجب شد تا آنها به انحای مختلف، خبرنگاران را در فسادها و زد و بندهای خود شریک کنند. درحالیکه ما برای رسانه کار میکنیم. هم حق داریم مزد کافی دریافت کنیم و هم حق داریم که نوشتن ضد منافع مردم و کارگران را قبول نکنیم.
دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهد ما باید خودمان دست یکدیگر را بگیریم و برای افزایش دستمزد گامهای اساسی برداریم و مهمتر از همه در گام اول بیواهمه حرف بزنیم. اگر سازوکار صنفی درستی وجود داشت، امروز باید در کنار دیگر تشکلهای کارگری مستقل میداندار حقخواهی برای خبرنگاران میشد اما از آنجایی که انجمن جعلی فعلی روزنامهنگاران زاییده وزارت کار دولت امنیتی امید است، روزنامهنگاران باید خود برای احقاق حقوقشان که یکی از مصادیق آن دستمزد۱۴۰۰ است، کمر همت ببندند.
روزنامهنگاران مستقل ایران
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- روزنامهنگاران مستقل ایران: برای به آتش کشیدن و برملا کردن نهاد استثمار و استبداد قلم زنیم
- روزنامه نگاران مستقل ایران: ضرورت سازماندهی اعتراض به دستمزد
- ویدئو – معترضین ون نیروی انتظامی را در بلوار پروین تهران به آتش کشیدند
- کاظم فرجاللهی: رواج قراردادهای موقت کار یکی از عوامل عدم اجرای طبقهبندی مشاغل است