جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

خطاهای گذشته را تکرار نکنیم (ندایی به ترکمن صحرا) – دکتر عبدالرحمن دیه جی

گفتند اگر به ما رای بدهید، قول می دهیم که شما را هم شهروندان درجه یک بدانیم، مثل خودمان آدم حساب کنیم، در ریاستها و پستهای کلیدی از لیاقتهایتان استفاده کنیم. اصل بر شایسته سالاری است، آمده ایم که شایسته سالاری را ترویج کنیم و ایران برای همه ایرانیان باشد.  رایمان را گرفتند و بردند و زدند زیر قولهایشان و به ریشمان خندیدند. شایسته سالاری و شهروند درجه اولی و برابری و برادری همه اش از یاد رفت، آرزوهای ما بر باد رفت، فقط در هفته وحدت بود که می گفتند: راستی اینها هم هستند!

زمان گذشت و دوره هایی تازه از راه رسید. گفتند حالا شرایط برای همه چیز آماده است. حق شماست که به زبان مادری خود آموزش ببینید و بنویسید. تنوع فرهنگها و زبانها از ثروتهای معنوی کشور ما هستند.  باز هم  ما با آرزوهای خوش بار دیگر رای دادیم و آنها  بار دیگر رفتند و پشت سرشان را نگاه نکردند. ما ماندیم با آرزوهای سرخورده و نگاههای مات و مبهوت و لبهای ترک خورده  مان. آنها رفتند با صندوقهای پر رای و بار دیگر به ریش ما خندیدند و گفتند: مرگ بر ضد انقلاب. تدریس به دو زبان نقشه دشمنان است.

یکی از آن سو فریاد زد چپ کاری می کند که چپ کنید یکی  دیگر از آن سو فریاد زد، حقیقت راست از اولش پیداست. به راست و چپ چرخاندندمان و به عروسکهایی تبدیل شدیم که کوکش دست دیگران بود. از یک سوراخ نه یک بار نه دو بار هر سال چند بار ما را گزیدند. تجربه را نه یک بار که بارها تجربه کردیم و افسوس باز در پی تجربه ایم.

اکنون دیگر عرصه انتخابات را بر رقابت کنندگان چنان تنگ  کرده اند، که چیزی بنام رقابت معنایی ندارد، رنگ و لعاب اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب هم دیگر حنایی ندارد که چشمانمان را کمی فریب دهد. آنهایی که حقوق ا قوام را همیشه پایمال کردند کار را به جایی رسانده اند که حقوق انتخاب کل مردم ایران را از آنها سلب کرده اند، یکی دو اصولگرای شناخته شده با چند چهره ناشناس و مردمی مأیوس از بهبود شرایط فرهنگی و اجتماعی و سیاسی واقتصادی کشور. قدرت مطلقه خواص عرصه انتخاب را بر عموم چنان تنگ کرده که می توان گفت دیگر چیزی به نام انتخاب و انتخابات معنایی ندارد. امروز وضعیت چنان ناامید کننده شده که حتی شهروندان درجه چندم کشور نیز از امید به بهبود دل بریده، رای دادن را بی حاصل می دانند و نمی خواهند تنها به موجوداتی تبدیل می شوند که صندوقهای رای را پر می کنند. در چنین شرایطی شهروندان درجه چندمی مثل ما واقعا چه چشم داشتی از نتایج انتخابات می توانیم داشته باشیم. قبلا اگر رای داده ایم حداقل روزنه امید کوچکی بود که دیگر آن هم نیست. دیگر برای چه باید رای داد؟ برای که؟ به امید چه؟ می دانم که در انتخاباتهای شورای شهر رقابتهای قومی و طایفه ای ایجاد می شود که محرکی بزرگی در پای صندوق رفتن عوام است و شاید منافع قومی اندکی داشته باشد که نمی دانم به قیمت لگد مال کردن حریت  انسان می ارزد یا نه. اما از انتخابات ریاست جمهوری واقعا چه عاید ما می شود؟ جز این که رایهایمان را حرام کنیم. صندوقها را پر کنیم و حامیان کسانی باشیم که عرصه را بر دموکراسی کشور چنان تنگ کرده اند که نفسهای آخرین جان دادن حقوق انسانی و شکستن استخوانهای قانون را می توان شنید. باید از گذشته درس گرفت و نشان داد که آنهایی که تا امروز زیر قول خود زده اند برای همیشه نمی توانند فریبمان بدهند. به قول مولانا عبدالحمید اول حقوق اهل سنت را بدهید بعد رای بدهیم. ما هم باید بگوییم اول حقوق ترکمنها را بدهید بعد رای بدهیم و قول سر خرمن هم قبول نمی کنیم که به فصل درو فقط سفالها نصیب ما می شوند. باید به رای خود و به انسانیت و حق انتخاب خود احترام بگذاریم و از گذشته درس بگیریم . نباید اجازه بدهیم بگویند که ترکمنها چه حقشان را بدهید چه ندهید، خود به خود رای می دهند.  نباید خطای گذشته را تکرار کنیم.

https://akhbar-rooz.com/?p=115664 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x