چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

درس های امروز کوچ تاریخی مریوان- نسان نودینیان

بیش ار چهار دهه از کوچ تاریخی مریوان میگذرد. با وجود این فاصله زمانی کوچ تاریخی مریوان در رسانه ها و میدیای اجتماعی و در میان جوانان کردستان قابل بررسی و کنکاش است. درسهای  مهم کوچ تاریخی مریوان را مرور میکنیم.

دستاوردهایی که اهمیت وقایع مریوان را (٢٣ تیرماه و کوچ تاریخی مریوان)  برجسته و ماندگار کرده است

در شروع نوشته گفتیم که وقایع مریوان (٢٣ تیرماه و کوچ تاریخی مریوان) مورد کنکاش و علاقه نسل جوان قرار گرفته. به باور من  اهمیت این وقایع بعد از سپری شدن بیش از چهار دهه در ادامه درسها و بویژه نقش شخصیتها و تجارب آن است.  دلیل دیگر علاقه و کنکاش توسط جوانان درباره وقایع سالهای ۵٧،۵٨  در ادامه رادیکالیسم سیاسی در عرصه ضدیت و مخالفت با حکومت اسلامی تا سرنگونی، مخالفت با ناسیونالیسم و اسلام سیاسی و ارتجاع محلی و ضد انفلاب است.  

پیش زمینه ها؛ دوره  خیزش انقلابی ۵٧ و بعد از آن

٢٣ تیرماه ۵٨ و کوچ تاریخی مردم مریوان ( ۳۰ تیر ۱۳۵۸)  در شرایطی شکل گرفت که در کردستان چندین نهاد انقلابی و مسلح به ابتکار کمونیستها و انقلابیون سازماندهی شده بودند. در شهر مریوان ستاد مسلح  حفاظت از شهر و شورای شهر، شورای شهر مریوان، اتحادیە دهقانان، کمیتە زنان، کانون محصلان از جملە این نهادهای مردمی  و مبارزاتی بودند.

یک دستاورد مهم؛ ستاد حفاظت از شهر مریوان

به نظر من ایجاد ستاد حفاظت از شهر مریوان و اداره شهر مهمترین اقدام انقلابی در آن مقطع بود. این ستاد وظیفه حفظ امنیت از شهر مریوان را اساسا بعهده داشت. قدرت حفظ بسیج شهر را داشت. عملا نیروی توده ای و شهری حفاظت از شهر بود. شهروندان ساکن مریوان و مهمانان (از هر ملیت و زبانی و کشوری) با ثبت نام در این ستاد هرکدام به مدت چند ساعت مسلحانه در پستهای حفاظتی و دیده بانی داوطلبانه شرکت میکردند. بخش عمده و نزدیک به نود درصد مهمات و اسلحه های این ستاد توسط فرماندهی ستاد از ارتش مستقر در پادگان مریوان گرفته شد.

ستاد ضمن خفاظت امنیتی از شهر تناسب قوای مردم، ارگان و نهادهای انقلابی از جمله شورای شهر را با قطب ارتجاع محلی و ضد انقلاب اسلامی (فئودالها و مکتب قران) را به نفع دفاع و حفظ  دستاوردهای دموکراتیک انقلاب و مردم را بعهده داشت.

بدست گرفتن تجربه ستاد حفاظت از شهر و سازماندهی این ستاد توسط مردم و شوراهای محلات در شرایط بقدرت رسیدن مردم و پاکسازی حکومت اسلامی و نیروهای نظامی و ارتجاع ضد انقلاب امری مهم است. با سازماندهی نیروهای محلات و شهر ما میتوانیم از قدرت شوراها و حاکمیت توده ای مردم دفاع کنیم. اگر احزاب ناسیونالیست و باندهای ارتجاعی اینروزها از میلیشا و نیروهای نظامی با بودجه های دول غربی صحبت میکنند، آلترناتیو ما قیام شهری و سازماندهی توده ای در شهرها توسط مردم و شوراهای محلات و شهرها است. بکارگیری تجربه دوم ستادهای حفاظت از شهرها رادیکالترین نیروی مردمی مسلح توده ای علیه هر نوع سناریوی سیاه و بقدرت رسیدن احزابی است که به نیروی میلیشیا و نظامی قصد تکرار و کپی برداری از حاکمیت تجربه شده احزاب ناسیونالیستی در اقلیم کردستان را دارند.  ستادهای حفاظت از شهر ارگان تحت رهبری شوراهای محلات و شهر هستند.  امیدوارم در فرصتهای دیگر جوانب دیگر از مشخصات ستادهای حفاظت و اصیل بودن این ارگان در دفاع از قیام و شهر و دستاوردهای جامعه را بشکافم و نشان دهم که ستاد حفاظت، نیروی مسلح حرفه ای نیست. «نیروى میلیس شوراهاى مردم، مبتنى بر آموزش نظامى عمومى و شرکت همگانى در وظایف انتظامى و دفاعى» است، که  «جایگزین ارتش حرفه اى و مافوق مردم میشود».

نقطه قدرتهای ما در شرایط کنونی زیادند. رشد جمعیت شهرها و بمیدان آمدن نسل نوینی از زنان و مردان جوان درعرصه سیاست و به میدان آمدن میدیای اجتماعی و رسانه های خبری و سیاسی (تلویزیون و ماهواره) قدرت مانور مردم آزادیخواه برای دخالت در تحولات به نفع احزاب کمونیستی را فراهم کرده است. صف آرایی و شیوه دخالت به نسبت چهاردهه گذشته کاملا عوض شده است. امروز فعالین سیاسی و کارکران و رهبران کارگری و زنان تجربه متشکل شدن و متشکل کردن جامعه را دارند. امروز سخنگویان سیاسی جامعه یا لیدرهای اجتماعی دارای نفوذ و اعتبار توده ای هستند. 

در کردستان ما شاهد عروج صدها نفر از فعالین کارگری، معلمان و فعالین اجتماعی هستیم که سخنگو و رهبر جامعه هستند و  مورد اعتماد و باور مردم هستند. اینها محصول ۴ دهه بدست گرفتن مبارزه و پیگیری در ایجاد نهادهای کارگری، اجتماعی و مدنی هستند. حضور و وجود اینها یکی از نقطه قدرتهای ایندوره در کردستان است. نقطه قدرتی که میتوانند تناسب قوا و عرصه مبارزه را به نفع منافع طبقاتی کارگران، زنان و کل جامعه را تغییر و مبشر یک دنیای بهتر و زندگی انسانی باشند. که مدافع و مبشر کانونهای ممانعت از سناریوی سیاه و ممانعت از بقدرت رسیدن احزاب بورژوایی و ناسیونالیست و ارتجاعی باشند.

اما امروز ما در شرایطی در اهمیت٢٣ تیرماه ۵٨ و کوچ تاریخی مردم مریوان ( ۳۰ تیر ۱۳۵۸)  تاکید میکنیم که جامعه ایران در پُر التهابترین موقعیت مبارزاتی و اعتراضی خود قرار دارد.  شعار نابود باد جمهوری اسلامی و سرنگونی، به خواست اصلی میلیونها نفر در ایران و کردستان تبدیل شده است. مردم در خیابانها هستند. اعتصاب و تجمع و راه پیمایی در اشکال وسیع و پُردامنه ای بدست گرفته شده است. مردم جمهوری اسلامی و حاکمیت اسلامی سرمایه را نمیخواهند.

امروز در شرایطی بر این تجربه مهم توده ای و ارگان انقلابی مسلح تاکید میکنیم که در خیزش و اعتراضات دی ماه ٩۶ و آبان و دی ماه ٩٨ ما شاهد کنترل محلات به مدت چند ساعت در سنندج و مریوان بوده ایم.

و با تاکید مجدد در شرایطی بر استفاده از این تجربه های کارساز و موثر تاکید میکنیم، که جامعه ایران دستخوش تحولات انقلابی و شروع خیزشهای توده ای در ادامه اعتراضات آبان و دی ماه ٩٨است.

آماده بودن ما و نقشه عمل ما برای ایجاد شوراهاهی اعتراضی در محلات و شهرها در شرایط کنونی امری عاجل و ضروری است. در ادامه به مهمترین فاکتورها برای درک روشن از دستاوردها و نتایج کوچ تاریخی مردم شهر مریوان میپردازم؛

“نه” بزرگ به جمهوری اسلامی:

در روز ۱۲ فروردین ۵۸  مردم کردستان با جواب “نه” به استقرار حاکمیت جمهوری اسلامی اولین گامهای مخالفت با ضد انقلاب اسلامی را اعلام کردند.

ناکامی حکومت اسلامی برای استقرار در مریوان

با اعلام “نه” بزرگ مردم در ۱۲ فروردین ۵۸، ارتجاع محلی (فئودالها) و مزدوران جمهوری اسلامی با همکاری مکتب قرانی ها، در قرارگاهی در نزدیکی رادیو تلویزیون مریوان مستقر شدند.(ساختمانهای حوالی اداره ساواک رژیم پهلوی) استقرار نیروهای مزدور محلی و طرفداران احمد مفتی زاده به منظور در دست گرفتن کنترل شهر مریوان و سرکوب و ترور کمونیستها و مبارزین انقلابی بود. که در ٢٣ تیرماه و با حمله مبارزین و تظاهر کنندگان به این محل، این تلاش ارتجاعی ناکام و شهر مریوان از حضور مزدوران محلی پاکساری شد.

٢٣ تیرماه ۵٨

در روز ۲۳ تیرماه، اتحادیه‌ دهقانان مریوان، تجمع بزرگ هشت هزار نفری را مقابل ساختمان رادیو و تلویزیون این شهر در اعتراض به پروپاگاند منفی جمهوری اسلامی علیه کردستان برگزار کردند.  در مسیر بازگشت، حوالی ساختمان ساواک سابق که پس از انقلاب به دست اعضای مکتب قرآن افتاده بود. اعضای این مکتب با سنگربندی در پشت‌بام به تیراندازی به ‌سمت مردم  پرداختند.( سخنگوی سپاه پاسداران تهران  مرکز مکتب قرآن را مقر سپاه معرفی کرده بود).

تجربه اعمال حاکمیت و قدرت شورایی مردم

٢٣ تیرماه ۵٨ و کوچ تاریخی مردم مریوان در شرایطی شکل گرفت که در کردستان ده ها نهاد انقلابی مدنی و مسلح به ابتکار کمونیستها و انقلابیون سازماندهی شده بودند. در شهر مریوان شورای شهر مریوان، اتحادیە دهقانان، کمیتە زنان، کانون محصلان از جملە این نهادهای مردمی  و مبارزاتی بودند. این قطب انقلابی که دربرگیرنده هزاران نفر از زنان و مردان ساکن شهر و روستاهای دور و نزدیک بود، در تلاشی آگاهانه برای اعمال حاکمیت توده ای مردم متکی بر اراده و رای عمومی (شوراهای شهر و روستا) ، اولین تجارب دستاوردهای شریط دموکراتیک و باز سیاسی بدون حضور نیروهای سرکوبگر را تجربه کردیم.

ناکامی ارتجاع محلی

با ایجاد شوراهای محلات و شهر و حاکمیت توده ای و حضور فعال مردم درمیدانهای مبارزه سیاسی، جبهه (قطب) ارتجاع محلی فئودالها، مزدوران “جوانمرد” محلی عوامل بازمانده از حکومت پهلوی، سلفی های مذهبی و زرفداران احمد مفتی زاده (مکتب قرآن) و قیاده موقت (حزب دمکرات کردستان عراق) منزوی و در حاشیه قرار گرفتند. ارتجاع و ضد انقلاب بدون سنگر شد.  مردم تحت هژمونی بنکه های محلات و شورای شهر و ستاد نطامی شهر بودند. قدرت مانور ضد انقلاب اسلامی، مکتب قران و فئودالها محدود و اثری از آنها در شهر نمانده بود. ناکامی ارتجاع محلی گام مهمی در تقویت مبارزات رادیکال مردم، چپ و کمونیسم بود.

٧مرداد ١٣٩٩

٢٨ژانویه٢٠٢٠

 ایسکرا  ۱۰۵۱

https://akhbar-rooz.com/?p=41749 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x