شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

دموکراسی آمریکائی و انتخاب جو بایدن- دنیز ایشچی

“جو بایدن” از طرف قدرتمداری حاکمه آمریکا جایگزین “دونالد ترامپ” شد، تا کشتی گرفتار در نابسامانی های طوفان های اقیانوس را از خطرات احتمالی غرق شدن نجات بدهد.کشوری که با دهها میلیون نفر بیکار، یک چهارم تلفات ناشی از پاندومی ویروس کرونا در دنیا را متحمل شده و میزان بدهکاری های دولتی در اثر این پاندومی دو برابر شده و به میزان هفت هزار میلیارد دلار رسیده است.

 در آمریکا بطور غالب دو حزب “دموکرات” و “جمهوریخواه” که هر دو از پشتیبانی انحصارات نفتی نظامی و مالی رسانه ای حمایت میشوند، با همدیگر بر سر کسب اکثریت در کنگره و سنا، و بالاخره کسب مقام ریاست جمهوری در رقابت میباشند.  هر کدام از این احزاب که اکثریت را بدست گرفتند، با اتکا به صدها پایگاه نظامی آمریکا ار اکثر نقاط جهان، صدها هزار نیروی نظامی مستقر شده در آنها، اقدام به صدور “دموکراسی” به کشورهای دیگر می نمایند. آری، سیاست خارجی آنها مبارزه با حکومت های دیکتاتوری بوده و خواهان بسط و گسترش دموکراسی آمریکائی در تمام جهان میباشند.

البته، در این میدان صدور آزادی و دموکراسی آمریکایی و مبارزات آنها با حکومت های دیکتاتور، دوستان و یاران استراتژیک آمریکایی از این قضیه استثنا میباشند. اگر هنوز اسرائیل خانه های فلسطینی ها را بر سر آنها آوار میکند و در آنجا یک حکومت آپارتایدی درست کرده است. اگر حکومت عربستان در روز روشن پانزده نفر نظامی امنیتی را به ترکیه میفرستد تا در کنسولگری خود در یک کشور خارجی “جمال قاشیقچی” را زنده زنده بکشند و قطعه قطعه بکنند، در کشوری که زنان بدون اجازه مردان اجازه رانندگی ماشین و یا  بیرون آمدن از خانه را ندارند و سرپیچی آنها به شدید ترین وجه موجب تنبیه آنها میگردد، این حکومت ها شامل استراتژی سیاست خارجی نبرد با دیکتاتوری آمریکائی نمیشوند.

استراتژی صدور آزادی و دموکراسی آمریکائی، در واقع استراتژی صدور جنگ، ویرانی، قتل عام و آوراگی میلیون ها نفر از مردم کشورهای رقیب، مخالف و جهان سومی میباشد، تا از این طریق صنایع نفتی نظامی به چرخش و سودآوری توقف ناپذیر خویش ادامه دهند. گرچه بخش عمده هفتصد و هفناد میلیار بودجه نظامی سالانه آمریکا، به جیب همین شرکت ها سرازیر میگردد، ولی جنگهایی مانند جنگ های خاورمیانه موجب میگردد تا بطور همزمان صدها میلیارد دلار دیگر از ثروت های مردم این کشورها نیز جهت تامین تسلیحات نظامی مقابله گرانه، به جیب همین شرکت ها سرازیر گردد. صاحبان این شرکت ها هستند که ریاست جمهوری را تعیین میکنند.

 اگر “جمهوریخواهان” توسط کسانی مانند جورج بوش پسر، بعد از اتفاق یازده سپتامیر، با لشکر کشی جهت نابود کردن “القاعده” ای که “دموکرات ها” خودشان با رهبری بن لادن درست کرده بودند، به عراق صدام حسین حمله مستقیم و لشکر کشی میکنند. اگر “دموکرات” ها توسط جیمی کارتر، در افغانستان “القاعده”  و ایران “جمهوری اسلامی”، در لیبی “سران قبایل و طوایف، در سوریه “داعش، جبهه النصر و لشگر اسلامی” ، در مصر “اخوان المسلمین” و غیره را به نام صدور آزادی و دموکراسی آمریکائی به دهها و صدها میلیون مردم خاورمیانه هدیه کردند. اگر امروز در آمریکا با آتش بازی پیروزی جو بایدن را جشن میگیرند، امیدواریم این آتش بازی در منطقه خاورمیانه با بازی خمپاره ها و پهیاد ها تبدیل نگردد. در زمینه فرهنگ دموکراسی آمریکایی کافی است به این نکته اشاره کنیم که مردم به مغازه های اسلحه فروشی هجوم آورده و سی میلیون اسلحه در جریان این انتخابات برای دفاع یا تهاجم خریده اند.

 فراموش نشود نقش بیل کلینتون در صدور دموکراسی و آزادی به یوگسلاوی و بمباران های شهرها در آن موقع.

آری، “آقای جو بایدن” با پرونده درخشان خویش در زمان ریاست جمهوری اوباما، قبل از انتخاب شدن، چندین بار اعلام کرده است که با دیکتاتوری و حکومت های دیکتاتور در جهان مقابله کرده و مدافع آزادی و دموکراسی در جهان خواهد بود. منظور جو بایدن و حتی جمهوریخواهان از مطرح کردن این موضوع، تعقیب و تداوم استراتژی بازسازی اقتصادی نئولیبرالیسم و زنده کردن کنترل مجدد آمریکا بر پیمان نظامی آتلانتیک شمالی میباشد.

وجه دیگر اسن اشتراتژی مشترک آنها،  نبرد با تمامی حکومت هایی میباشند که یا رنگ و بوی سوسیالیستی – کمونیستی دارند، و یا رقیب های جدی اقتصادی سیاسی حاکمیت و قدرتمداری جهانی نئولیبرالیستی آمریکائی میباشند. در راس این استراتژی آقای بایدن، چین کمونیست، روسیه پوتین، و آن سری از کشورهای آمریکای لاتین میباشند که راه و رسم سویسیالیستی را انتخاب می نمایند، قرار دارند.

“جو بایدن” برای مردم ایران، به مفهوم احیا کردن و تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی ایرن و ایجاد گشایش بیشتر در مناسبات اقتصادی دیپلماتیک میان قدرتمداران حاکمه دو کشور میباشد. با از رده خارج شدن روز به روز نسل اولیه قدرتمدارن حاکمه جمهوری اسلامی ایران، نسل دوم بصورت آقازاده هایی که در آمریکا، کانادا و اروپا، هم بصورت لابیگری حکومت در خارج، و هم بصورت نسل در حال انتظار برای جایگزینی برای تداوم حکومت جمهوری اسلامی ایران بصورت اصلاح شده آمریکائی، انگلیسی آن پرورش می یابند. به همین خاطر است که استراتژی نسخه تجویزی جدید دموکرات ها برای کشورهای خاورمیانه در قالب “اخوان المسلمین” ها و “اصلاح طلبان اسلامی” پیچیده شده و  تحویل مردم ایران داده خواهد شد.

بعید نیست با آغاز شرایط برای توافقات نوین “برجام” شماره دو؛ تمامی نیروهای سیاسی، از جمله بخشی از نیروهای چپ که هنگام مطرح شدن توافقنامه “جاده ابریشم” ما بین ایران و چین، پیراهن های خود را پاره میکردند، و فریاد “مملکت از دست رفت” را سر میدادند، برای آغاز دور جدید مذاکرات “برجام” شماره دو، میان حکومت های ایران و آمریکای جو بایدن،  از شوق استقبال سر و دست بشکنند، به همدیگر تبریک گفته و شیرینی پخش خواهند کرد.

تعیین اینکه آیا “عبور از جمهوری اسلامی ایرن” ، هم استراتژی و هم تاکتیک اپوزیسیون چپ در ایران میباشد، سیاست عمومی “دموکرات” ها در همدستی با لابیگری جمهوری اسلامی ایران در آمریکا و ایران، میتوانند در تغییر چهره و تداوم حکومت جمهوری اسلامی ایران نقش تعیین کننده داشته باشند. سخن  “لغو تحریم ها هم استراتژی هم تاکتیک”، یقینا  آمال خویش را در حکومت آقای جو بایدن از طریق آغاز برجام شماره دو تامین شده خواهد یافت. جهت خوش خدمتی بیشتر  شرط دیگر موفقیت این نوع از به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی، بهتر است در ادامه به مبارزات ضد چینی، ضد روسی و ضد سوسیالیستی خویش در مقیاس جهانی و در درون اپوزیسیون ایرانی نیز بپردازند.

فصل جدیدی آغاز شد. شرایط نوینی را فراهم نمود. باید شرایط نوین را بازشناسی نموده و متناسب با آن استراتژی خویش را در گذار از جمهوری اسلامی ایران به حکومتی سکولار، دموکراتیک، بر بنیه های اصول آزادی و حقوق بشر، رفع هر گونه تبعیض تامین زمینه های خودگردانی و قدرتمداری مردمی تنظیم نمود. نسخه جدید و نوین آمریکایی جمهوری اسلامی ایران تامین کننده آمال و ارزوهای مردم ایران نمیباشد.

واضح است، در شرایطی که نیروهای چپ در همکاری و ائتلاف با نیروهای دیگر دموکرات وازادیخواه در این راه خواهند کوشید، در این مسیر آلترناتیو مجزا و مشخص سوسیالیستی خویش را بعنوان مناسب ترین و بهترین پلاتفورم و برنامه تامین کننده نیازهای دهها میلیون مردم ایران ارائه خواهند نمود.

دنیز ایشچی

۰۸ نوامبر ۲۰۲۰

https://akhbar-rooz.com/?p=91543 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

6 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نسیم
نسیم
3 سال قبل

با درود به شما.
این پاسخ را فقط به دلیل احترام به شما می نویسم چون هیچ بحث دوطرفه ای را مفید نمی بینم.
بررسی مواضع سیاسی هم همیشه متقابل است، اگر نوشته خود درباره مخالفین تان را تحلیل و نوشته های دیگران را انگ و برچسب می خوانید، هر طور که میل شماست.

۱- می گویید “ما احتیاج به دموکراسی صادراتی آمریکایی نداریم.” و ادامه می دهید “مردم ایران خودشان سرنوشت خویش را تعیین بکنند”.
یک سوسیالیست بر اساس منافع طبقاتی کارگران و زحمتکشان تحلیل می کند نه کشورهای متفاوت وحاکمیت های متفاوت یا امریکا – ایران، چین – امریکا کردن. این شدت از ملی گرایی قرن نوزدهمی راه به جایی در قرن بیست و یکم نمی برد.

۲- سایتی را که آدرس داده اید، یک بار دیگرمطالعه کنید. این سایت بدهی های خارجی است، نه دولتی. برخلاف تصور شما از شوروی و چین همه چیز در همه جای دنیا دولتی نیست. اگر هم بفرض محال معیار همین سایت و همین اعداد باشد، باز هم که وضع امریکا با بدهی ۲۶۵۳۳ دلار برای هر شهروند از بقیه کشورهای صنعتی و پیشرفته بهتر است. یعنی سنگاپور و سویس با ۲۱۳۰۰۰ دلار بدهی برای هر شهروند بدترین اقتصاد های دنیا را دارند؟؟

۳- “چین کمونیست دیکتاتوری” گرسنگی را از بین نبرد، چون تا زمانی که “کمونیست” بود فقط ۳۰ ملیون نفر بخاطر برنامه های دعانویس و فالگیری به نام مائو از گرسنگی مردند. رفاه چین را صدور سرمایه غربی، استثمار وحشیانه کارگران به قیمت خرد کردن کمر تمام اتحادیه های کارگری کشورهای پیشرفته بوجود آورده است. البته ایرادی به این قسمت نیست و سرمایه تا زمانیکه امکان داشته باشد دست به صدور و گسترش و استثمار مضاعف خواهد زد.
چین به کشوری حمله نکرده است، اما چشم خود را به تخریب وحشیانه کشورهای افریقایی تحت تسلط اش نبندید. همین کرونا بخشی محصول فرهنگ بیمار و عقب مانده چینی است و بخش اعظم آن محصول دیکتاتوری و پنهانکاری بیشرمانه حزب کمونیست و دولت چین.
مبارزه با سرمایه داری نه دیروز مزدوری و طرفداری شوروی را می خواست نه امروز چین را، همانگونه که مخالفت با شوروی و چین یا هر مبارزه دموکراتیک و سوسیالیستی نیاز به مزدور یا طرفدار سرمایه داری غرب شدن ندارد. آنچه در غرب قابل ستایش است دستاوردهای دموکراتیک مردم است که متاسفانه اثری از آن در شوروی نبود (هزاران اعتصاب و تظاهرات ضد جنگ ویتنام را با سکوت قبرستانی مردم شوروی در اشغال افغانستان و چکسلواکی و مجارستان و.. مقایسه کنید) و در چین نیست.

۳- علیرغم همه اختلاف نظر ها از اینکه هدف زندگی تان مبارزه در راه سعادت زحمتکشان است، مورد احترام من هستید. فقط کنار دیکتاتور ها نایستید.

آرش
آرش
3 سال قبل
پاسخ به  نسیم

چین در سال ۱۹۵۰ به تبت حمله نظامی کرد و تبت را ضمیمه چین کرد.
اگر از نوع سرمایه گذاریش در کشورهای میانمار, بنگلادش , پاکستان , مالدیو که بگذریم , چین حتی به کشور سریلانکا با وجود یک دولت سوسیالیستی به رهبری راجاپاکسا هم رحم نکرد چنان این کشورها رو تو قرض برد که جای خودش را برای سالیان دراز در این کشورها محکم کرد .در خاتمه براتون بگم که راجاپاکسا به منتقدین قرارداد با چین میگفت, چون کشورهای غربی و هند با کشور سوسیالیستی سریلانکا مخالفن پس ما کار درستی کردیم . دلیلی که بعضی از ضد امریالیستهای ظاهری , همیشه در آستین دارن ِ

آرش
آرش
3 سال قبل

با سلام خدمت آقای ایشچی

می خواستن بدونم در حکومت سوسیالیستی مورد نظر شما ,آزادی که در این جامعه سرمایداری , الان شما برای دفاع از کشورهای مثل چین . روسیه. سوریه . ونزویلا و ……دارید
برای مردم هم چنین آزادی برای دفاع از آمریکا و انگلیس و ….وجود خواهد داشت. اصلن حزب یا گروه و انجمن زنان و سندیکاهای مستقل از حزب کمونیست و دولت , حق حیات و فعالیت دارد؟
با آرزوی سلامتی

دنیز ایشچی
دنیز ایشچی
3 سال قبل

نسیم عزیز، با سپاس از مطالعه مقاله من.
با وجود تمام برچسب ها و انگ هایی که بر من چسبانیده اید، نمیتوانید انکار کنید که نزدیک به صد و پنجاه میلیون آمریکایی “تحصیل کرده و روشنفکر – به قول شما” باید از بین “جو بایدن و دونالد ترامپ” یکی را انتخاب میکردند. از این صدو پنجاه میلیون تحصیل کرده و روشنفکر ، بیش از هفتاد میلیون نفر به دونالد ترامپ رای دادند. مردم ایران با وجود تمام مصیبت هایی که کشیده اند، درصد بالاتری از آدم های تحصیل کرده و روشنفکری دارند. ما احتیاج به دموکراسی صادراتی آمریکایی نداریم.
اگر دقت کرده باشید، من بدهی دولتی گفته ام، نه بدهی های کشوری. راست میگویید؛ بدهی کشوری آمریکا بیست تریلیون دلار، صدو سی و شش درصد تولید ناخالص آمریکا میباشد. از نظر شما این شاخص اقتصادی خوبی برای اقتصاد آمریکا میباشد؟ بدهی های دولتی در حدود هشت تریلیون دلار میباشد.
https://en.wikipedia.org/wiki/List_of_countries_by_external_debt
مردم کشورهای آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی از طریق دادن دهها میلیون نفر قربانی و ویرانی کشورهای خویش تجربه دموکراسی وارداتی آمریکائی را با گوشت و پوست خویش لمس کرده اند. دهها میلیون آوراه و کشته های افغانستان، سوریه، عراق، لیبی و غیره را نه طرفداران استالین، چین، کره شمالی، چاوز و فیدل کاسترو، بلکه اربابان “دموکرات و آزاده آمریکایی” طی چندین دهه گذشته بر سر مردم این منطقه آورده اند. اگر امروز “چین کمونیست دیکتاتوری” یک و نیم میلیارد نفر را از گرسنگی نجات داده و در سطح طبقه متوسط کشورهای دیگر صاحب کار و حانه و زندگی نموده است، به هیچ کشوری خارجی حمله نظامی نکرده و موجب ویرانی و آوراگی آنها نشده است، من یکی فریب چهره ها و صحبت های فریبنده رهبران ناتو را نمی خورم.
تصمیم گیرندگان اصلی ار آوریکا “لاکهید مارتین”ها، “چیس مانهاتان”ها، “جی پی مورگان”ها “روپرت مرداک”ها میباشند، که بصورت دوره ای مهره های خویش را از احزاب دموکرات و جمهوریخواه بر سر کار می آورند.
ما میخواهیم این حضرات برای ما حکومت تعیین نکنند، و اجازه بدهند مردم ایران خودشان سرنوشت خویش را تعیین بکنند. به نظر من بهترین نوع دموکراسی، نظام انتخابی مالکیت و مدیریت از پایین می باشد. مدیریت و مالکیت خودگردانی مردم در محل های کار و زندگی را من نظام سوسیالیستی می نامم.

نسیم
نسیم
3 سال قبل

با این مقداری که می نویسید کی وقت تایپ کردن پیدا می کنید، مطالعه به کنار.
هر روز باید در مورد همه موضوعات ابراز مواضع کنید؟
۱- ۱۴۵ میلیون انسان که قاعدتا” جزو تحصیلکرده ترین و با فرهنگ ترین ملت های جهان هستند با صدها روز کاری در انتخابات داخلی دموکرات ها و سپس ریاست جمهوری امریکا رای داده اند، شما می گویید: “جو بایدن” از طرف قدرتمداری حاکمه آمریکا جایگزین “دونالد ترامپ” شد؟؟
فکر کردید دارید در مورد پوتین-مدودف یا دیکتاتوری های بلشویکی و (اخیرا” پس از فروپاشی خانه دایی یوسف تان) مائوئیستی صحبت کی کنید؟

۲- می گویید: بدهکاری های دولتی در اثر این پاندومی دو برابر شده و به میزان هفت هزار میلیارد دلار رسیده است.
آیا لازم نیست از قرن ۱۹ بدر آیید و ساده ترین اعداد را گوگل کنید؟ بدهی دولتی آمریکا در مرز ۲۰ هزار میلیارد است، البته این رقم شما را تشویق به دقت نخواهد کرد، خواهید گفت دیگه بدتر!!
https://www.investopedia.com/updates/usa-national-debt/#:~:text=The%20ratio%20of%20debt%20to,by%20the%20end%20of%202020.

۳- یکبار نوشتم شما ضد دموکراسی و بنا براین ضد مردم هستید، پاسخ دادید که نه به دموکراسی باور دارم. همین مقاله دیدگاه توتالیتری شما (البته با پوشش پرولتاریایی، شبیه دموکراسی اسلامی امام ضد اکپریالیست تان) نیست؟ وقتی عنوان مقاله شما یا سوسیالیسم یا دموکراسی است، چرا به نادرستی ادعا می کنید که به دموکراسی اعتقاد دارید؟ معنی یا در نوشتار فارسی را نمی دانید؟
۴- سوسیالیسم سوسیالیسم و کارگر کارگر کردن تان واقعا” نخ نما شده است، یک بلشویک درست مشابه یک فاشیست هیچ نزدیکی با سوسیالیسم علمی و سوسیال دموکراسی مارکس و طبقه کارگر ندارد، اخلاقا” صراحت داشته باشید که طرفدار استالین و چین و کره شمالی و چاوز و فیدل کاسترو واسد و دیکتاتورهایی شبیه قذافی هستید.
شراکت امثال شما در جنایات جمهوری اسلامی اتفاقی نبود و در آینده هم بعید نیست.

حمید
حمید
3 سال قبل

باز هم همان حرف ختی ضد غربی و ضد لیبرالیسم که پنجاه سال پیش چپ استالینیست ایرانی بلغور میکرد!!!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


6
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x