چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوئل بر سر کاخ سفید؛ دو سناریوی احتمالی- فروهر. ع

متأسفانه مردم آمریکا و جهان باید ترامپ و دولتش را چهار سال دیگر تحمل کنند. او و دولت منتخبش البته در صورت جلب توافق رهبری سرمایه داران جهان گرا، این امکان را خواهد یافت که نماینده آمریکا در تغییر نقشه ژئوپولیتیک جهان باشد. اما رقیب قدرتمندی همانند چین که آن نیز بویژه در دوران پاندمی کرونا غول بودن خود در اقتصاد و فناوری‌های تازه را بیشتر به رخ کشیده است، بیکار نخواهد نشست و سهم خود را طلب می‌کند

زمان تغییر ژئو پولیتیک و تقسیم مجدد جهان نیست؟

انتخابات سوم نوامبر ٢٠٢٠ آمریکا را نباید انتخاباتی از نوع عادی دید!  

آنچه که تکوین علم تاکنونی ما را در آن قرار داده چنین می‌نماید که همه چیز بین جبر و تصادف تقسیم شده است و دیگر جائی برای ” آزادی و اختیار ” نیست. واژهء مقدس “آزادی” اومانیست‌های لیبرال، همانند واژه “روح” مذهبیون، اینک آنچنان بدل به کلمه‌ای پوچ و تو خالی شده که دیگر معنای مشخصی ندارد. اراده و اختیار را امروز  صرفاً باید در داستان های تخیلی خودبافته ما انسان‌ها جست. شرکت‌های قدرتمند اطلاعاتی در آمریکا١ “فاماگ” +٢ ( فیس بوک – اپل – ماکروسافت – آمازون – گوگل بعلاوه آی بی ام و پی پال ) و “هواوی٢” در چین، با زیر مجموعه‌ای بیش از ٣۵ شرکت عظیم در گستره جهان و سرمایه‌هایی غول آسا، از طریق فن آوری مدرن و اطلاعات و اقتصاد به کمک آلگوریتم و هوش مصنوعی یک بار دیگر وعده “دنیای قشنگ نوین٣” به مردم جهان و مخصوصاً نسل جوان می‌دهند. رستگاری این بار نه دیگر از راه مذهب و خدا و موجودات و دیگر مقولات کهنه -این ساخته شده‌های تخیل ما حیوانات هوشمند – بلکه از طریق بشارت دینی نوین که همانا فناوری و اطلاعات و روبوتها و هوش مصنوعی باشد، توسط تکنو پیامبران مولتی میلیاردر و شرکت‌های جهان وطنی در حال ابلاغ به مردمان و مخصوصاً جوانان سراسر جهان است. رسولانی که نه مرز سرشان می‌شود و نه ناسیونالیسم بر می‌تابند اگر آن  را حتی مانع گسترش و انباشت جهانی سرمایه و مذهب جدید ندانند و به چالش همه جانبه با آن برآیند.                                                                                                                 

آقای دونالد ترامپ و دولت منصوب او در مدت چهار سال زمامداری‌اش بر یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان نشان داده که پاسدار منافع سرمایه‌دار ملی امریکایی است و منویات آنها را نمایندگی  می‌کند. او در سیاست‌های خارجی‌اش به یک رئیس جمهوری ضد سرمایه گلوبالیست۴ (جهان گرا) مبدل شد. جنگ تجاری راه‌افتاده با چین که در دوره حکمروانی این شخص ابعاد وسیع‌تری یافت باعث شد که سرمایه داران گلوبالیست (جهانگرا) و در رأس آنها “فاماگ + ٢” به ناگزیر فعالیت‌های خود‌ را در چین تعطیل یا محدود کرده و سرمایه‌هایشان را به ایالات متحده باز گردانند. این سرمایه‌داران جهان گرا اخیراً کنترل اقتصادی بندر “هنگ کنگ” را در جریان کشاکش جنگ تجاری ترامپ با چین از دست دادند؛ همانطور که قبلاً بر اثر ” برگزیت” شهر مهم و مرکز تجاری اروپا ” لندن ” را که مرکزی برای کنترل کشورهای اتحادیه اروپا بود باخته و وانهادند. این سیاست‌ها در عمل باعث تضعیف نیروهای سرمایه داران گلوبالیست (جهان گرا) در پهنای گیتی شده است.

پیروزی “دونالد ترامپ ” در سال ٢٠١۶ میلادی حیرت بسیاری از تحلیلگران، سیاستمداران و مردم ایالات متحده و جهان را برانگیخت. اکثر تحلیگران اقتصادی آن را پیروزی الیگارشی مالی ملی، (امثال  بوش‌ها، راکفلر، هیستون، دالاس، تی پارتی۵ و بخشی از شرکتهای نفت و گاز) بر الیگارشی مالی جهان گرا ارزیابی کردند. این شکاف و جابجایی در چهار سال گذشته با تصمیم‌ها وسیاستهای دولت “ترامپ” به ویژه در عرصه سیاست خارجی آن عمیق تر هم شد تا آنجا که مجلس سنا، که حزب جمهوریخواه اکثریت آرای آن را در اختیار دارد، در سال ٢٠٢٠میلادی یک کمیسیون تحقیق به ریاست “دیوید کیلی سین۶” تشکیل داد و چهار غول اطلاعات جهانی “فا گم”( فیس بوک، اپل ، گوگل و ماکروسافت ) را برای تحقیق و پاسخگوئی فرا خواند. کمیسیون تحقیق این شرکت‌ها را به اعمال نفوذ اقتصادی در کشور، منحرف کردن روح و هدف سرمایه خصوصی، تخریب بازار کار و بطور خلاصه اعمال قدرت بسیار زیاد در کشور و جهان متهم کرد. متهم ردیف اول “مارک زوکربرگ٧” از فیس بوک است که متهم به پخش اخبار جعلی، پنهان کردن و سوء استفاده از اطلاعات و بالاخره  تبلیغات و بکار بردن اطلاعات در سیستم نوین بازاریابی انبوه (مارکتینگ )برای پیشبرد اهداف سیاسی بود. البته این اولین بار نبود که آقای ” زوکربرگ ” بر صندلی اتهام می‌نشست.

در پی همین فراخوان کمیسیون تحقیق سنا هم بود که جنبش‌های اعتراضی در شهر‌های مختلف آغاز شد. نزدیکان دولت و حتی خود آقای ترامپ کشته شدن دو فرد سیاه پوست در خیابان و اغتشاشات در شهرهای مختلف را برنامه‌ای برای تضعیف دولت او و توطئه‌ای برای تاثیر گذاری  مخالفانش بر افکار عمومی در رابطه با انتخابات سوم نوامبر ارزیابی کردند. صرفنظر از درست یا غلط بودن این ادعا، اما آنچه که می‌توان از  وقایع سال ٢٠٢٠ نتیجه گیری کرد عمیق تر شدن تضاد سرمایه‌های ملی با سرمایه‌ها و شرکت‌های جهان گرا است. تا جائیکه تئوریسین سیاسی و مجربی چون”هنری کیسینجر” ماه آوریل امسال در مصاحبه جنجال بر انگیزش پیرامون لزوم  توافقی ضرور، عاجل و هماهنگ بر سر منافع مشترک کل دنیای سرمایه داری و کشور آمریکا هشدار داد.

در این میان اپیدمی کوید ١۹ و سرعت انتشار ویروس کرونا هم به این تضاد دامن زده و تا بدانجا نیز که ارائه واکسن کرونا به هر قیمت و هر شیوه‌ از خصلت نجات بخش خود تهی و بدل به یک ابزار تبلیغات انتخاباتی شده است. از بعد جنگ داخلی آمریکا تا به امروز تضاد بین دو حزب دمکرات و جمهوریخواه و سرمایه حامی آنها و حتی شکاف بین مردم عادی و کشمکش در کف خیابان‌ها هیچگاه  چنین تشدید نشده بود و جامعه امریکا تا این اندازه وضعیت دوقطبی به خود نگرفته بود. به همه این دلایل انتخابات نوامبر ٢٠٢٠ ایالات متحده آمریکا برخوردار از اهمیتی ویژه و آبستن حوادث غیر معمول است. مخصوصاً که اگر دونالد ترامپ و یاران و حامیانش نتوانند رضایت شرکت‌های غول آسای مدافع سرمایه جهان گرا  را جلب کرده و با آنها به توافق برسند. حادترین سناریو و قطب بندی بین مردم عادی هنگامی می‌تواند رخ دهد که ترامپ انتخابات را ببازد و مجبور به ترک کاخ سفید و قدرت شود.               

نگاهی کوتاه به رشد سهام و سرمایه “فاماگ”درسال ٢٠٢٠بعداز گسترش ویروس کرونا

آنچه که اکثر محققین بویژه اقتصاددانان ارشد جهان برسر آن توافق دارند نقشه جدید تقسیم بندی اقتصادی جهان است، ولو که آن را در قالب گفتارها و برداشت‌های متفاوت بیان بدارند. غول‌های سرمایه و فن آوران نوین امثال آقای “مارک زوکربرگ”، “جف بزوس٨“، “بیل گیتس۹” و دیگران بر ضرورت نظم نوین اقتصادی در جهانی تاکید دارند بدون مرز و بی هیچ اعتناء به سرنوشت شهروندان جهان. آنها به آینده نه چندان دوری چشم دوخته‌اند که در آن ابر انسان‌هائی به کمک شبکه‌ای از آلگوریتم‌های زیست شیمیائی و الکترونیک، و در حقیقت انسان‌های هیبریدو (نیمه انسان – نیمه ماشین) از توانائی‌های اعجاب انگیز و خلاقیت و ابتکاری بی سابقه بر خوردار خواهند بود. موجوداتی که مالک آلگوریتم‌های کامپیوتری و هوش مصنوعی‌اند و طبعاً اخذ مهمترین تصمیمات دنیا با آنها خواهد بود. در این “دنیای قشنگ نوین” پسا نئولیبرالیسم، میلیاردها انسان در ظرفیت کنونی ما، محکوم هستند که به انسان‌های درجه دو و سه و طبقات فرو دست تبدیل ‌شوند. همین امروز با انباشت ثروت‌های عظیم و کنترل آلگوریتم‌ها در جهان، خط تغییر نقشه ژئوپلیتیک جهان که با آمدن ویروسی ریز فقط تشدید شده است، بیانگر واقعیت بنیادی زمانه ما و نقش آفرینان آن است. از آنجا که در رابطه با شرکت‌های غول آسائی مانند “هووائی٢” و افراد کنترل کننده این شرکت‌ها و آلگوریتم‌ها در چین و یا به درجاتی کمتر در روسیه، دسترسی به آمار قابل اعتماد از ثروت واقعی انباشت شده در دست آنها به علت روبنای سیاسی دیکتاتوری ممکن نیست؛ لذا نگاه به رشد و انباشت سرمایه شرکت‌ها و ثروت صاحبان این شرکت‌های جهان گرا در آمریکا به عنوان مشتی نمونه خروار بسنده می‌کنیم. نقش آفرینی این جهانگرایان در انتخابات پیش رو در سوم نوامبر ٢٠٢٠ که بحث اصلی این نوشته است، بیانگر واقعیت جهان ما در این برهه است.                                                                  

 ارزش سهام فقط چهار غول فناوری و اطلاعات جهانی “فا گم”( فیسبوک، اپل، گوگل و ماکروسافت ) در بازار جهانی در ماه اوت٢٠٢٠ به بیش از ۴.۸ تریلیون دلار رسید. سهام شرکت های موسوم به “فاماگ” نه ناشی از شیوع ویروس کرونا بلکه به یمن گستردگی آن در جهان، ٣۵% رشد کرده و به عنوان مثال سهام گوگل از مرز ١٨۵٠ دلار برای هر سهم گذر کرد. ( درسال ٢٠٠۶ قیمت هر سهم ٨۵ دلار بود) و این در حالیست که سهام تمام شرکت‌های کوچک و بزرگ بجز ” فاماگ + ٢” بعد از گسترش اپیدمی کرونا سقوط زیادی داشته‌اند. این نیز قابل ذکر است که هم اکنون “فیسبوک” سردمدار و پیگیر ایجاد پولی جهانی به نام “لیبرا” در استقلال از دلار آمریکا، یوآن چین و روبل روسیه است.                                                                                                 

مقایسه ارزش سهام “فاماگ +٢”و آهنگ رشد سالیانه آنها و جهش آن بعد از پاندمی کوید١۹، همراه با نیاز روزافزون به کنترل‌های پزشکی و خیابانی، مجوزی برای فناوری‌های نوین آلگوریتم زیست شیمیائی و الکترونیک است. تمامی اینها پشتوانه “دنیای قشنگ نوین” و مذهب جدید فناوری است که تکنو پیامبران وعده آن را به ما می‌دهند. وقتی همه چیز و از جمله اقتصاد نو شود و سیستم تعلیم و تربیت و پزشکی از راه دور و کنترل شده چیره شود، چرا  واحد پول جدید اینترنتی جهانی سر در نیاورد؟  پدیده‌ای که صد البته ‌باید مورد توافق چین این غول قدرتمند جدید نیز که ادعای سهم و تقسیم مجدد جهان را دارد قرار گیرد و  همچنین دل روسیه شریک تا دندان مسلح آن را هم به دست آورد. فعلا که افتخار نامگذاری و ارائه واحد پول جدید را آقای “مارک زوکر برگ” سی و چهار ساله دارد که در آغاز سال ٢٠٢٠ صاحب ۵۶ هزار میلیون دلار ثروت بود. ثروت هر یک از همفکران مدافع اقتصاد جهان گرای ایشان هم چنین است: “بیل گیتس” از ماکروسافت با ۹۵ هزار میلیون دلار و “جف بزوس” پنجاه و پنج ساله که در آغاز سال ٢٠٢٠ میلادی ١١٧٠٠٠ میلیون دلار ثروت داشت به برکت وحشت مردم از ویروس کرونا که به خرید انبوه اینترنتی روی آورده‌اند به رقم رکورد تاریخی ثروت یک فرد در طول تاریخ جهان دست یافت و طبق “فهرست فوربس” در سوم ماه ژوئیه ٢٠٢٠ دارایی او از  مرز ٢٠٠٠٠٠ میلیون دلار  هم گذشت. در سال ٢٠١٧ فاماگ فقط ۱۱.۵ درصد از سهام مجموعه “استاندارد & پور١٠۵٠٠” را که شامل بیش از پانصد شرکت عظیم آمریکایی است در اختیار داشت؛ در پایان سال ٢٠١٩ اما ارزش سهام “فاماگ” در این مجموعه به ۱۷.۵% رسید و این صعود شگرف در آوریل ٢٠٢٠ – سال شوم برای مردم جهان و طلائی برای آنها – حتی به یک چهارم کل سهام “اس & پور ١٠۵٠٠ ” رسید! این در حالیست که بازار بورس در دوران گسترش ویروس کرونا با سقوط تاریخی مواجه بود و حتی در فهرست “فوربس١١” شخص آقای ترامپ که با ۳.۲ میلیارد دلار ثروت در ردیف ٢٧۵ فهرست جا داشت به ردیف ٣۵٢ تنزل و ثروتش به ۲.۵ میلیارد دلار کاهش یافت. اما “فاماگ” با یک چهارم کل سهام “اس & پور ۵۰۰ ” که قدرتی غول آسا در بازار بورس است، توانست توان کنترل و اعمال نفوذ در بازار سهام آمریکا و بخش بزرگی از جهان لیبرالیسم را بدست آورد. بدیهی است با چنین نحوه توزیع ثروت نئولیبرالیستی و توان کنترل سرمایه وسرمایه داران جهان گرا (گلوبالیست)، بدون جلب رضایت و توافق این جهانگرایان نه ترامپ می‌تواند در کاخ سفید باقی بماند و  نه “جوبایدن١٢” توان راه یافتن به آن را دارد. با برنده شدن کاندیدای هریک از دو حزب سناریوی زیر را می‌توان انتظار داشت. به همه دلایلی که در بالا ذکر شد، بستگی به زمان و اتفاقات پیش بینی ناشده و امتیازاتی که اینان از کاندیداها بگیرند، برنده نهائی انتخابات سوم نوامبر در ایالات متحده آمریکا را باید سرمایه داران جهان گرا و در رأس آنها “فاماگ+ ٢” دانست. هر چه تعداد آرای دو کاندیدا بهم نزدیک‌تر باشد امکانات این غول‌های اطلاعاتی برای مهندسی کردن تحولات انتخاباتی سهل‌تر و امتیازات حاصله‌شان از این کارزار بیشتر خواهد شد. شاید هم درست به این دلیل ساده بود که ” ساندرز١٣” چپگرا با اینکه رأی دهندگان بیشتری از او حمایت می‌کردند با اعمال نفوذ کمیته ملی حزب دمکرات حذف شد. عیناً هم مانند سال ٢٠١۶ میلادی و اینبار به جایش آقای “جو بایدن” انتخاب شدکه بار سنگین اشتباهات هشت ساله دوران ریاست جمهوری “اوباما” بر دوش دارد و گویا از سلامت کاملی هم بر خوردار نیست. به احتمال قوی از نظر این بازیگران اصلی میدان انتخابات، این یکی کاندیدای حزب دمکرات رقیبی با آرای نهائی نزدیک‌تر به ترامپ و شانس پیروزی سهل‌تر ارزیابی می‌شود. این سرمایه داران جهان گرا (گلوبالیست‌ها)هستند که حزب دمکرات آمریکا را کنترل می‌کنند.                                                                                                                           

رقابت در داخل کمپ “فاماگ +٢”برای دستیابی و کنترل هر چه بیشتر اطلاعات جهانی ( بیگ داتا = داده‌های کلان) و هوش مصنوعی و مهندسی ژنتیک از یک‌ طرف و طرف حساب بودنش با رقیب قدرتمند خارجی که برای دستیابی به همین فناوری‌های نوین و بازار جدید اتحادیه کشورهای”بری سی اس۱۴” ( برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) را تشکیل داده از طرف دیگر، انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ در آمریکا را بیش از پیش پیچیده کرده است .                                                                                                                               

دو سناریوی محتمل در انتخابات سوم نوامبر٢٠٢٠ ایالات متحده آمریکا

 سناریوی یکم – همانی است که پیر سیاست حزب جمهوریخواه آقای “هنری کسینجر” توصیه کرده‌ است: مدافعان تمرکز و حمایت سرمایه گذاری داخلی با غول‌های سرمایه جهان گرا (گلوبالیست‌ها) مذاکره کرده و با دادن امتیازاتی توافق آنها برای ادامه اقامت دونالد ترامپ در کاخ سفید را جلب کنند. سئوال در مورد این سناریو اما آنست که در چنین توافقی مردم کجای صحنه قرار دارند؟ قابل پیش‌بینی است که اکثر سیاهپوستان و بخش فقیر مهاجرین و طبقه محروم جامعه که از سیاست‌های نژادپرستانه و حمایت دستگاه حکومتی ترامپ از سرمایه داران مدافع او آسیب دیده‌اند، در ساعت‌ها و روزهای اول اعلام انتخاب مجدد ترامپ با خشم به کف خیابان در شهرهای مختلف سرازیر شوند. از همین امروز پنجاه روز قبل از انتخابات، ترامپ به تمام دادستان‌های کشور دستور داده است که علیه شورشیان از قوانین “اقدام علیه امنیت کشور” استفاده نمایند. از طرف دیگر او برخلاف رقیبش نشان داده رهبری است سرسخت که در بسیج توده‌های طرفدار خود به ویژه هسته سخت آنها که مسلح هم هستند توانمندی دارد. در نیروهای انتظامی و پلیس هسته سختی از طرفداران ترامپ تمرکز و تشکل یافته که با خشونت “قانونی” و دستگیری‌های بسیار و احیاناً کشتار در برخی شهر ها و ایالات خواهد کوشید بعد از چند هفته کشور را در “آرامش” بنشاند اما آرامشی مثل همیشه چونان آتشی زیر خاکستر.                                                                                            

سناریو دوم – اگر سرمایه داران ملی و طرفداران سرمایه­گذاری آمریکایی نتوانند با سرمایه جهان گرا و بخصوص بخش توانمند نوین صاحب سیستم‌های اطلاعاتی و آلگوریتم‌های عریض و طویل آن به توافق برسند و آقای “جو بایدن “برنده انتخابات اعلام شود، ترامپ همانطور که پیشاپیش و چند بار هم ابراز داشته نتایج شمارش آرا را قبول نخواهد کرد.                                                           

از آنسو و برای نخستین بار در تاریخ انتخابات آمریکا، رقیب انتخاباتی او  نیز از قبل نسبت به اجتناب  پرزیدنت مستقر در  موضوع خروج از  کاخ سفید و تحویل ندادن قدرت ریاست جمهوری ابراز نگرانی کرده است. البته به تعویق انداختن کنترل قانونی آراء زمان محدودی دارد و حداکثر فرصت او تا سوم ژانویه ٢٠٢١ میلادی است . در ساعت ١٢ روز ٢٠ ژانویه قدرت ریاست جمهوری به هر دلیل و بهانه‌ای که باشد بطور اتوماتیک به ریاست پارلمان که خانم “نانسی پلوسی١۵” دمکرات و طرفدار پروپا قرص سرمایه جهان گراست منتقل خواهد شد. این البته می‌تواند یکی از گزینه‌های سرمایه داران جهان گرا باشد ولی با در نظر داشتن اینکه هزینه و خطر آن به علت هسته سخت و مسلح طرفداران ترامپ و نیروهای پلیس طرفدارش در کف خیابانهای تمام ایالات بسیار بالاست. خلاصه اینکه طرفین همه احتمالات را در نظر دارند و به همه امکانات ممکن فکر کرده و می‌کنند. تصادفی نیست که به تصریح خانم “پلوسی” ارتش وظیفه دارد در صورت مشاهده نافرمانی وارد صحنه شده و آرامش را در کشور برقرار کند.                                                                                                                        

نتیجه – مطابق آخرین نظرسنجی ها با وجود اشتباهات غیر قابل جبران ترامپ در مقابله با گسترش ویروس کرونا در آمریکا و انکار او در خطر این ویروس که متاثر از منافع حامیان سرمایه دارش بود و منجر به قربانی شدن هزاران نفر از مردم آمریکا و به ویژه طبقات فرودست و فقیر جامعه در چهار سال ریاست جمهوری او شد، هنوز هم ریزش چشمگیری در هسته سخت طرفدارانش دیده نمی‌شود.                                                                             

کارنامه چهار ساله سیاست خارجی دولت و شخص ترامپ هم باندازه سیاست داخلی‌اش سیاه است. از جمله بر سر تجارت خارجی با چین و توافق هسته‌ای با کره شمالی، خروج یکطرفه آمریکا از توافقنامه‌های بین الملی نظیر توافق ارزشمند و مهم پاریس و بیرون زدن از سازمان جهانی بهداشت یا توافق “برجام” با ایران به وساطت و شرکت روسیه و چین و کشورهای اروپائی، از دست دادن متحدان تاریخی‌اش در اروپا، که جملگی در شمار شکست‌های دولت ترامپ طی چهار سال ریاست جمهوری‌اش است. اما پیشدستی او برای رضایت حامیان قدرتمند صهیونیست در آمریکا و جهان  و با نقش آفرینی  قرارداد “صلح” بین دو کشور عربی با اسرائیل یارکشی او برای تغییر نقشه ژئوپلیتیک جهان است. او پای ارتش اسرائیل با هواپیماهای اف ۳۵ فوق مدرن مجهز به سیستم های رادار و آلگوریتم‌های پیچیده را که فقط آمریکا و اسرائیل از آن برخوردارند، به منطقه بحرانی خلیج فارس باز تر کرده و این از موفقیت‌های اخیر او در سیاست خارجی به شمار می‌آید. از امتیازات او در داخل آمریکا قدرت و وقاحت وی  در بکار بردن همه امکانات دولتی است؛ طوریکه برای اولین بار در تاریخ انتخابات آمریکا او بدون توجه به هر انتقادی از امکان دولتی کاخ سفید برای گردهمائی حزب جمهوریخواه استفاده کرد.    

در نقطه مقابل طرفداران و اعضای حزب دمکرات به شکست او در مقابله با گسترش ویروس کرونا و شرایط بحرانی کنونی آمریکا امید بسته­اند تا رأی دهندگان در شش ایالت و رأی دهندگان بینابین و مرددی که گاهی به این و زمانی به حزب رقیب رأی می‌دهند و ٣٠% از رأی دهندگان کل آمریکا را تشکیل می‌دهند، اینبار به حزب دمکرات رأی دهند. اما این را هم نباید از نظر دور داشت که در شرایط بحرانی به ویژه در فرهنگ آمریکائی، روانشناسی توده‌ها عموماً به سمت قدرت تمایل می­یابد. این مسئله را “جوزف بیکر١۶” در “فرهنگ وحشت” و روانشناسی توده‌ها در آمریکا به درستی توضیح داده است. بین شخص “بایدن” و”ترامپ” اولی پیر و مریض احوال می‌نماید، دومی ولی همچون همه پوپولیست‌ها خود را به توده‌ها شخصی قوی، صاحب اراده، با هوش و مصمم عرضه می‌دارد.                      

 اگر حذف فیزیکی برای هیچیک از کاندیداها پیش نیاید بنظر می‌رسد سناریو یکم شانس بیشتری دارد و متأسفانه مردم آمریکا و جهان باید ترامپ و دولتش را چهار سال دیگر تحمل کنند. او و دولت منتخبش البته در صورت جلب توافق رهبری سرمایه داران جهان گرا، این امکان را خواهد یافت که نماینده آمریکا در تغییر نقشه ژئوپولیتیک جهان باشد. اما رقیب قدرتمندی همانند چین که آن نیز بویژه در دوران پاندمی کرونا غول بودن خود در اقتصاد و فناوری‌های تازه را بیشتر به رخ کشیده است، بیکار نخواهد نشست و سهم خود را طلب می‌کند. این رقیب، یارکشی‌هایش را از سالها پیش برنامه ریزی کرده و علاوه بر کشورهای برزیل، روسیه، هند و آفریقای جنوبی، کشورهای پر جمعیت دیگری مانند اندونزی، ایران و نزوئلا با منابع طبیعی و توانمندی فناوری‌شان را هم (و قسماً به علت اشتباهات ترامپ و دولتش) به سمت خود کشیده است. با مصاف‌های داغ حریفان قدرتمند که آبستن تحولات ژئو پولیتیکی در جهان است روبرو هستیم. جهان ما چه خواهد زائید؟                                                                                                          

فروهر – ع   ٣ شهریور ۹۹ برابر با ٢۴سپتامبر ٢٠٢٠

منابع:

  • Joseph Baker , Fear itself : The causes and consequences of Fear in America. March 3 ,  2020
  • Wim Dierckxsens y Walter Formento, Nuevo Imperio u Otra Civilización: Inteligencia Artificial Dinero.com, Netflix vs el resto: así va la guerra por la televisión, https://www.dinero.com 20 de Febrero 2020 .
  • FAMAG : Facebook , Apple, Macrosoft , Amazon , Google  in Spanish GAFAM
  • Huawei
  • ۳.           ¨Brave new world¨, writing by Aldous Huxley published in 1932
  • Globalistas
  • Bush/ Rakefller/Houston/Dallas/The Tea Party movement is an American fiscally conservative   political movement within the Republican Party. Members of the movement have called for lower taxes, and for a reduction of the national debt of the United States and federal budget deficit through decreased government spending.
  • David Clicilline
  • ۷.              Mark Zuckerberg
  • Jeff Bezos
  • Bill Gates

  Standard & Poor 500 ( S & P 500)

  1. List of Forbes 2020
  2. Joe Biden
  3. Berine Sandres
  4. BRICS : The group composed by the five major emerging countries ( Brazil, Russia, India, China,         South Africa, which together representan 42% of the world Population, 23% of GDP and 30% of the global territory , 38,5 millones Km2 and 18% of global trade
  5. Nancy Pelosi
  6. Joseph Baker , Fear itself : The causes and consequences of Fear in America. March 3 ,  2020

https://akhbar-rooz.com/?p=47900 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x