پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

دیاز کانل: «در میان انقلابی‌ها، ما کمونیست‌ها در صف مقدم هستیم» – برگردان: ایرج زارع

سخن‌رانی میگل ماریو دیاز کانل برمودز (Miguel Mario Díaz Canel Bermúdez) دبیر اول کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست و رئیس جمهوری کوبا در نشست پایانی هشتمین کنگرۀ حزب در مرکز همایش‌ها در تاریخ 19 آوریل 2021، «سال 63 انقلاب»

سخن‌رانی میگل ماریو دیاز کانل برمودز (Miguel Mario Díaz Canel Bermúdez) دبیر اول کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست و رئیس جمهوری کوبا در نشست پایانی هشتمین کنگرۀ حزب در مرکز همایش‌ها در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۱، «سال ۶۳ انقلاب»


ژنرال ارتش، رائول کاسترو روز گرامی، رهبر انقلاب کوبا!
رفقای گرامیِ نسل تاریخی روند انقلابی و بنیان‌گذاران حزب کمونیست کوبا!
اعضای دفتر سیاسی و دبیرخانۀ کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست کوبا!
نمایندگان!
رفقا!

هشتمین کنگره به پایان می‌رسد و من در طبقه‌بندی آن به‌عنوان تاریخی شک نمی‌کنم. این یک واقعیت است.

جدا از احساسات و هیجان‌ها برای تاریخ زنده و رهبری شکست‌ناپذیر کسانی که امروز مسئولیت‌ها را به نسل ما منتقل می‌کنند، این امر دارای اهمیتی است که نادیده گرفتن آن غیرممکن است.

نسل صد‌سالگی حواری [خوزه مارتی] با هدایت فیدل و رائول در بیش از شش دهه، امروز می‌تواند با عزت و افتخار اعلام کند که انقلاب سوسیالیستی که آنان فقط در ۹۰ مایلی یک امپراتوری قدرتمند انجام دادند، در میان طوفانی که پس از فروپاشی سیستم سوسیالیستی جهان، دنیایی نابرابرتر و ناعادلانه‌تر را به لرزه درمی‌آورد، زنده است.

و آن نسل می‌تواند بسیار بیشتر بگوید. می‌توان تأیید کرد که انقلاب با آن نسل به پایان نمی‌رسد، زیرا این انقلاب توانست نسل‌های جدیدی را شکل دهد که به همان اندازه متعهد به آرمان‌های عدالت اجتماعی باشند که برای آن خون بسیاری هزینه شده است، خون بهترین فرزندان ملت کوبا.

آن‌چه ما امروز دریافت می‌کنیم مسئولیت‌ها و وظایف نیستند. فقط رهبری یک کشور نیست. آن‌چه پیش روی ما است و به‌طورمداوم ما را به مبارزه می‌طلبد، کاری قهرمانانه و عظیم است.

این کار قهرمانانه، قیام جسورانۀ سسپدس (Céspedes) است، شرم مغلوب‌نشدنی آگرامونته (Agramonte) است، زرنگی تأثیرگذار گومز (Gómez) است، انگیزۀ آزادی‌خواهانۀ سیمارون‌ها* است، شور شاعران جنگ است، بی‌رحمی ماریانا (Mariana) در بیشه‌زارها است و نور الهام‌بخش مارتی است.

این کار قهرمانانه، بنیان‌گذاری جنبش جوانان از سوی میا (Mella) است، بیت‌های عظیم وی‌ینا (Villena)، ضدامپریالیسم رادیکال گیتراس (Guiteras)، فداکاری مطلق نسل صدساله، آیده (Haydée) و ملبا (Melba) در پشت میله‌های [زندان]، ویلما (Vilma) درحال مبارزه با سرکوبگران، سلیا (Celia) درحال سازمان‌دهیِ محل فرماندهی در سییِرا مائسترا و مادران کوبایی است که با دیکتاتوری‌ای روبه‌رو شدند که فرزندان آنان را به قتل رسانده بود. دستۀ زنان سییِرا، وفاداری نامحدود کامیلو (Camilo)، میراث جهانی «چه» [گه‌وارا]، رهبری اساسی و خلاق فیدل و ادامه‌کاری پایدار رائول است.

این کار قهرمانانه، عصیان بزرگ، مخفی‌کاری، جبهه‌های چریکی، ضدحملۀ استراتژیکی، حمله به غرب [کوبا از سوی نیروهای تحت فرماندهی فیدل]، نبردهای سرنوشت‌ساز، ورود پیروزمندانۀ [نیروهای تحت فرماندهی فیدل] به هاوانا، اصلاحات ارضی، سوادآموزی، مبارزه با راهزنان، شبه‌نظامیان، پیروزی در خلیج خوک‌ها، بحران اکتبر، همکاری بین‌المللی در آفریقا، آسیا و امریکای لاتین، چریک‌های «چه»[گه‌وارا]، حتی خون برای ویتنام، آنگولا، اتیوپی، نیکاراگوئه، تیپ‌های پزشکی، الیان گونزالس (Elián Conzález)، پنج کوبایی [که در ایالات متحد در زندان بودند]، دانشکدۀ پزشکی امریکای لاتین، عملیات معجزه [طرح بهداشتی که به‌طورمشترک توسط دولت‌های کوبا و ونزوئلا اجرا شده و سعی در حل برخی بیماری‌های چشمی مردم دارد.]، نیروهای تیپ هنری ریو (Henry Reeve)، علوم، پزشکی، فرهنگ، ورزش‌های با بازدهی بالا، دانشگاه‌ها و همبستگی ایجادشده در این سرزمین است.

آن‌چه ما را متحد می‌کند، به حدی است که این فهرست همیشه ناقص خواهد بود، اما می‌تواند ایده‌ای از بنای یادبود عظیمی ارائه دهد که مردم کوبا طی بیش از ۱۵۰ سال مبارزه برپا داشته‌اند.

این تاریخ را می‌توان در دو کلمه خلاصه کرد: مردم و اتحاد که به‌معنای حزب است. زیرا حزب کمونیست کوبا که هرگز یک حزب انتخاباتی نبوده است، از انشعاب زاده نشده است. این حزب از وحدت همۀ نیروهای سیاسی با آرمان‌های عمیقاً انسان‌گرایانه متولد شد که برای تغییر یک کشور نابرابر و ناعادلانه، وابسته به یک قدرت خارجی و زیر یوغ یک استبداد نظامی خونین جنگیده بودند.

امروز می‌گوییم ما کوبا هستیم، کوبا زنده است و به‌نظر ساده و آسان می‌رسد، اما دست‌یابی به استقلال و حاکمیت در میان شدید‌ترین محاصره بسیار دشوار بوده است.

نسل تاریخی که از نقش خود در این آفرینش قهرمانانه در برابر یک جنگ دائمی چندبُعدی که نزدیک‌ترین همسایۀ آن ایجاد کرده است، آگاه است و همیشه در شکل‌گیری نسل‌های جدید تلاش کرده و انتقال تدریجی مسئولیت‌های اصلی رهبری را آسان ساخته است.

به‌لطف این کار جسورانه که در طی سال‌ها انجام گرفته است، امروز نقطۀ عطفی در تاریخ سیاسی ما در این‌جا تأیید می‌شود و کنگرۀ هشتم را به‌مثابۀ کنگرۀ تداوم تعریف می‌کند. و اصلی‌ترین پرچم‌دار این فرایند، رفیق رائول کاسترو روز، ژنرال ارتش بوده است. (کف زدن حضار).

هنگامی که من در سال ۲۰۱۸ ریاست شورای دولتی و شورای وزیران را به‌عهده گرفتم، می‌خواستم در سخن‌رانی خود احساسات بسیاری از ما را بیان کنم و از کار وی در رأس انقلاب و حزب قدردانی کنم.

او با فروتنی زبانزدش از من خواست برخی از واژه‌های مربوط به وی را که در آن موقع مایل بودم بیان نمایم، حذف کنم. امروز با سوء‌استفاده از مسئولیتی که من در رأس حزب به‌عهده می‌گیرم و با آگاهی بیشتر از واقعیت‌ها، به‌دلیل درک هماهنگ ما در پرداختن به مسائل و وظایف استراتژیک کشور، با تجربۀ مستقیم راهی که او آمادگی ما را رهبری کرده است و برای اجرای عدالت تاریخی می‌خواهم آن‌چه را بگویم که در آن زمان نوشتم و به‌دلیل انضباط بیان نکردم.

رفیق رائول که این روند تداوم نسلی را با سرسختی و بدون این‌که به مناصب و مسئولیت‌ها بستگی داشته باشد، با احساس وظیفۀ بالا و لحظۀ تاریخی، با آرامش، پختگی، اعتماد، استحکام انقلابی، نوع‌دوستی و فروتنی آماده و رهبری کرده است و به‌دلیل شایستگی و مشروعیت او و به این دلیل که کوبا به او نیاز دارد، در مورد تصمیم‌های استراتژیکی با حداکثر وزن برای سرنوشت کشور با او مشورت خواهد شد. (کف زدن حضار). او همیشه حضور خواهد داشت و از همه‌چیز آگاه خواهد بود و با انرژی مبارزه خواهد کرد و با ایده‌ها و عزم خود از طریق مشاوره، راهنمایی و هشدار نسبت به هرگونه خطا یا نقص، آمادۀ مقابله با امپریالیسم به‌عنوان اولین فرد با تفنگ خود در خط مقدم نبرد به امر انقلابی کمک خواهد کرد.

ژنرال ارتش هم‌چنان حضور خواهد داشت، زیرا او مرجعی برای هر کمونیست و انقلابی کوبایی است. رائول، آن‌طور که مردم ما او را با محبت این‌گونه می‌نامند، بهترین شاگرد فیدل است، اما او هم‌چنین با ارزش‌های بی‌شماری به اخلاق انقلابی، کارهای حزبی و بهبود دولت یاری رسانده است.

کارهایی که با رهبری وی در رأس کشور در دهۀ گذاشته شد بسیار عظیم است. میراث مقاومت او در برابر تهدیدها و حمله‌ها و در جست‌وجوی پیشرفت جامعۀ ما نمونه است.

وی در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی رهبری کشور را برعهده گرفت. او به‌مثابۀ یک دولتمرد، ایجاد اجماع به‌منزلۀ بخشی از روند بهسازی و به‌روزرسانی مدل اقتصادی و اجتماعی کوبا، تغییرهای عمیق و ضروری ساختاری و مفهومی را  رهبری، ترغیب و ترویج کرده است.

رائول با صداقت و احترام به قولی که داده بود که ملت به تعهدات خود در قبال طلب‌کاران احترام می‌گذارد، توانست مذاکرۀ مجدد در مورد بدهی عظیم را به‌دست آورد که این امر موجب تقویت اعتماد به کوبا شد.

او با درایت بحثی را رهبری کرد که در به‌روزرسانی چشمگیر قانون مهاجرت به اوج خود رسید، تحولات را در بخش کشاورزی ارتقا داد، بدون تعصب گسترش اشکال مدیریت بخش غیردولتی اقتصاد، قانون جدید سرمایه‌گذاری خارجی، ایجاد منطقۀ ویژۀ ماری‌یل (Mariel)، از بین بردن موانع تقویت شرکت‌های دولتی کوبا، سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری، برنامۀ رایانه‌ای جامعه و نگهداری و بهبود امور اجتماعی و دستاوردهای ما را تا جایی که امکان داشت، پیش برد.

رائول با صبر و هوشمندی موفق شد پنج قهرمان ما را [از زندان‌های ایالات متحد] آزاد کند و بدین ترتیب وعدۀ فیدل مبنی بر بازگشت آنان را محقق کرد.

سبک وی فعالیت گسترده و پویایی را در روابط خارجی کشور رقم زده است. او با صلابت، وقار و متانت، شخصاً روند مذاکراتی را که هدف آن‌ها برقراری روابط دیپلماتیک با ایالات متحد بود، هدایت می‌کرد.

ویژگی‌های بی‌تردید رائول به‌عنوان یک دولتمرد، به‌مثابۀ مدافع یکپارچگی امریکای لاتین، دوره‌ای که کوبا ریاست نوبتی سلاک (CELAC) را به‌عهده داشت، به‌طرز خاصی متمایز کرد. مهم‌ترین میراث وی دفاع از وحدت در تنوع، منجر به اعلام منطقۀ [امریکای لاتین] به‌عنوان منطقۀ صلح شد و قاطعانه به مذاکرات صلح در کلمبیا کمک کرد.

هیچ کس دیگری مانند رائول در مجامع بین‌المللی از حقوق کشورهای کارائیب و به‌ویژه از هائیتی دفاع نکرده است. ما کوبایی‌ها با غرور عمیق  به صدای مهیج و سخن‌رانی دقیق او در اجلاس کشورهای قارۀ امریکا در پاناما گوش فرا دادیم، در آن‌جا او تاریخ واقعی قارۀ امریکا را به یاد آورد.

او در جایی که با بیماری رفیق محبوبش در زندگی و مبارزات، ویلمای (Vilma) خارق‌العادۀ ما (کف زدن حضار) که با او اشتیاق زیادی به انقلاب داشت و خانواده‌ای زیبا ایجاد کرده بود، این دستاوردها را رهبری ‌کرد. در این دوره، او هم‌چنین با بیماری و مرگ مرجع اصلی خود در زندگی انقلابی و هم‌چنین رئیس و برادرش، رفیق فیدل روبه‌رو بود که تا آخرین پیامدها به او وفادار بود. (کف زدن حضار).

او شجاعت انقلابی و احساس وظیفه را مقدم بر درد انسانی قرار داد. او خاکستردانی را که خاکستر ویلما در آن محفوظ است، بوسید و به سنگی که نام فیدل بر آن حک شده است، سلام نظامی داد و بی‌وقفه کشور را با موفقیت، انگیزه و فداکاری رهبری کرد. سهم وی در انقلاب اهمیت بسیاری دارد.

این رائول که ما می‌شناسیم، که او را تحسین می‌کنیم، به او احترام می‌گذاریم و او را دوست داریم، اولین بار در سیاست به‌عنوان پرچم‌دار گروهی از دانش‌جویان دانشگاه در آوریل ۱۹۵۲ قانون اساسی سال ۱۹۴۰ را که از سوی رژیم کودتا تحقیر شده بود، به‌ط‌ورنمادین  دفن کردند. در ژانویۀ ۱۹۵۳ وی یکی از بنیان‌گذاران راه‌پیمایی مشعل بود و در مارس همان سال در کنفرانس بین‌المللی حقوق جوانان و تدارک چهارمین جشنوارۀ جهانی جوانان و دانش‌جویان شرکت کرد. پس از بازگشت، وی به یکی از مهاجمان مونکادا تبدیل شد و در آن حمله فرمانده بود. سپس، او دوران زندان خود را در «جزیرۀ کاج‌ها» [جزیرۀ جوانان کنونی] گذراند، در آماده‌سازی مبارزه با استبداد باتیستا هنگام تبعید در مکزیک شرکت کرد، در [قایق] گرانما [در کوبا] فرود آمد، دوباره در [روستای] سینکو پالماس [پنج نخل] با فیدل دیدار کرد و جنگ را در سییِرا مائسترا آغاز کرد. به‌دلیل لیاقت و شجاعت به فرماندهی ارتقا یافت و به‌طورنمونه جبهۀ شرقیِ فرانک پائیس (Frank País) را بنیان نهاد.

او هم‌چنین یک رهبر سیاسی است که بحث بهبود کار حزبی را ترویج کرده و همیشه خواستار پیوند محکم با مردم و گوش دادن به آنان است. عبارات و تصمیم‌ها در لحظه‌های مهم کشور را مدیون او هستیم، مانند هشدار «لوبیا به‌اندازۀ آتشبار مهم است.» و عبارت نمادین «آری، ما می‌توانیم.» که روحیۀ ملی را در تاریک‌ترین لحظۀ «مرحلۀ ویژه» بالا برد.

رهبر نظامی جبهۀ دوم شرقی در بحبوحۀ جنگ آزاد‌سازی، تحربه‌های تشکیلاتی و حکومتی را به‌نفع مردم گسترش داد که سپس در سراسر کشور با پیروزی انقلاب افزایش یافتند و وزارت نیروهای مسلح انقلابی را برای حدود نیم قرن هدایت کرد، نیروهای انقلابی مسلحی که سهم آنان در استقلال آنگولا، نامیبیا و پایان آپارتاید تعیین‌کننده بود. درعینِ‌حال، منجر به دست‌یابی به نتایج مربوط به آماده‌سازی کشور برای دفاع و توسعۀ مفهوم استراتژیک «جنگ همۀ مردم» شد.

تحت فرماندهی او، نیروهای مسلح انقلابی به منضبط‌ترین و کارآمدترین ارگان مدیریت دولتی تبدیل شدند، تحربه‌هایی حاصل شد که دیرتر به کشور خدمت کردند، مانند بهبود تجارت با مفاهیم ارزشمند مدیریت، پایداری، کارآیی و کنترل که از آن سیستم شرکت‌های نیروهای مسلح انقلابی به‌وجود آمد که نتایج چشمگیری به‌دست آوردند و به اقتصاد کشور کمک می‌کنند.  

چریک رائول در تماس و اتحاد دائمی با طبیعت، در مورد مسائل زیست‌محیطی حساسیت خاصی پیدا کرد که سپس عزم وی را برای ارتقا برنامۀ انتقال هیدرولیک و «وظیفۀ زندگی» نشان داد.

فرماندۀ کل قوا که بالاترین مدال‌ها را بر سینۀ ژنرال ارتش قرار داد، هنگام نشست پایانی کنگرۀ پنجم واژه‌های دقیقی را به‌عنوان رهبر به کار او اختصاص داد. فیدل دربارۀ برادر خونی خود و ایده‌هایشان گفت:

«زندگی، خرسندی و احساساسات و خوشبختی بسیاری برای ما به ارمغان آورده است. درواقع این را بگویم که این برای حزب ما، انقلاب ما و برای من یک خوشبختی بوده است که توانسته‌ایم رفیقی مانند رائول داشته باشیم و لازم نیست که از شایستگی‌ها، تجربه، توانایی و سهم او در انقلاب صحبت کنم. وی به‌د‌لیل کار خستگی‌ناپذیر، کار مداوم و روشمند خود در نیروهای مسلح و حزب مشهور است. این یک خوشبختی است که ما او را داریم.» (کف زدن حضار). این خوشبختیِ توصیف‌شده توسط فیدل، رائول کاسترو روز فروتن نامیده می‌شود. (کف زدن حضار).

این کنگره با بحث گسترده و انتقادی خود، با دفاع از دیدگاه یکپارچۀ تداوم، به ایده‌ها، مفاهیم و رهنمودهایی کمک کرده است که راهنمای مقاومت و پیشرفت هستند. اما برای مقابله با این چالش داشتن بیشترین شناخت ممکن در زمینۀ ملی و بین‌المللی ضروری است، زیرا ما باید بدانیم که جهان به‌طرز چشمگیری تغییر کرده است و برای کشورهای با منابع کم درهای بسیاری بسته هستند و درهای بسیار بیشتری برای ما بسته هستند، چون تلاش می‌کنیم حاکمیت خود را حفظ کنیم.

تمرکز بالا، تنوع و پیچیدگی رسانه‌های ارتباطی کنونی، ابزارهای فناوری که شبکه‌های دیجیتال را حفظ می‌کنند و منابع مورد استفاده در تولید محتوا، به گروه‌های قدرتمند –به‌طورعمده از کشورهای بسیار پیشرفته- اجازه می‌دهند تا ایده‌ها، سلیقه‌ها، احساسات و جریان‌های ایدئولوژیکی‌ای را به الگویی جهانی تبدیل کنند که اغلب کاملاً بر زمینه‌ای که بر آن تأثیر می‌نهند، بیگانه هستند. برای این جادوگران ارتباطی، حقیقت نه‌تنها قابل‌معامله است، بلکه حتی بدتر از آن زائد است. آن‌ها از طریق انتشار ماتریس‌های دروغ، دست‌کاری‌ها و رسوایی‌هایی از هر نوع، به ارتقا بی‌ثباتی سیاسی کمک می‌کنند تا در جاهایی که موفق نشدند ارادۀ ملت‌های آزاد و مستقل را درهم بشکنند، دولت‌ها را سرنگون کنند.

در دوران «پساحقیقت» هیچ خلقی از دروغ و تهمت در امان نیست. این واقعیتی است که کوبا هر روز با آن مواجه می‌شود، درحالی که بر ارادۀ خود برای ایجاد یک جامعۀ عادلانه‌تر، مستقل و سوسیالیستی در صلح با بقیۀ جهان و بدون دخالت یا قیمومیت خارجی پافشاری می‌کند.

گزارش مرکزی [کنگره] به‌طورصریح چند مورد از چالش‌های خاص کشورمان، به‌ویژه چالش‌های مرتبط با تلاش‌های سلطه‌گری و هژمونی امپریالیسم ایالات متحد و محاصرۀ وحشیانه را آشکار کرد که تأثیرهای آن‌ها خارج از سرزمین ما تقریباً در همۀ جبهه‌ها به ما ضربه می‌زنند و در چهار سال اخیر از لحاظ کیفی با خشونت بیشتری همراه بوده‌اند.

هیچ‌کس با حداقل صداقت و داده‌های اقتصادی که در مالکیت عمومی است نمی‌تواند این نکته را نادیده بگیرد که این محاصره مانع اصلی توسعۀ کشور ما و پیشرفت در جست‌وجوی شکوفایی و رفاه است. با تأیید این حقیقت، ما در تلاش نیستیم که نارسایی‌های واقعیت خود را که در مورد آن‌ها بسیار توضیح داده‌ایم، پنهان کنیم. مسئله بر سر پاسخ دادن به کسانی است که با موذیگری پخش می‌کنند که محاصره وجود ندارد.

محاصرۀ اقتصادی، تجاری و مالی که بیش از ۶۰ سال است که از سوی ایالات متحد بر کوبا تحمیل شده است، فرصت‌طلبانه و مکارانه در سه دهۀ اخیر که بزرگ‌ترین بحران رخ داده است، تشدید شده است تا گرسنگی و بدبختی موجب انفجار اجتماعی شوند و مشروعیت انقلاب را از بین ببرند. و این طولانی‌ترین توهین مستمر علیه حقوق بشر یک خلق است و به‌دلیل تأثیرهای آن، جنایتی علیه بشریت است.

این تخلف تاریخی در وجدان و قلب زنان و مردان کوبایی که شقاوت دشمنی را که چندین برابر برتر از ما است و با گوشت خود احساس کرده‌اند، باقی خواهد ماند. دشمنی که نمی‌پذیرد در زیر دماغش جامعه‌ای عادلانه‌تر و برابرتر مبتنی بر اصول و آرمان‌های محکم عدالت اجتماعی و همبستگی انسانی، با استقلال و حاکمیت به‌مثابۀ قطب‌نما و بر اساس تصمیم‌های ما ساخته شود.

و این‌که هیچ‌کس جرئت نکند ذره‌ای از محاصره یا سرزنش مشکلات اصلی ما دست بردارد. کسی که دست به چنین اقدام‌هایی بزند، قدرت‌های امپراتوری را که مستحق آن نیست، انکار کرده است: تسلط تقریباً مطلق آن بر بازارهای جهانی و امور مالی و تأثیر تعیین‌کنندۀ آن بر سیاست دولت‌های دیگر که برخی از آن‌ها خود را همکار می‌دانند، اما به‌عنوان همدست عمل می‌کنند.

بدون ترس از تکرار، این باید بارها و بارها گفته شود. آنان ابتدا باید از چنین جنایتی طولانی و بی‌فایده خسته شوند. اعتراض ما برای پایان دادن به آن تا زمانی که این سیاست بی‌رحمانه و نسل‌کشی به قوت خود باقی است، مبارزه‌ای بی‌وقفه هست و خواهد بود. ما می‌دانیم که از حمایت جامعۀ جهانی و بخش بزرگی از کوبایی‌های خارج از کشور برخورداریم و این امر در موارد بی‌شماری تأیید شده است.

تا به امروز ۲۴۲ اقدام متجاوزانه که از سوی دولت دونالد ترامپ اجرا شدند، هنوز به قوت خود پابرجا هستند و به آن‌ها اقدام‌های ناشی از حضور مجدد کوبا در فهرست جعلی و خودسرانۀ وزارت امور خارجی در مورد کشورهایی که ظاهراً حامی تروریسم هستند نیز اضافه می‌شوند. هیچ مقام و سیاست‌مداری از ایالات متحد یا کشور دیگری با درنظر گرفتن حقیقت نمی‌تواند تأیید کند که کوبا از تروریسم پشتیبانی می‌کند. ما خود قربانی تروریسمی هستیم که در اکثر موارد از ایالات متحد سازمان یافته و تأمین مالی و اجرا شده است.

کارزارهای براندازی و مسمومیت ایدئولوژیکی از سوی آژانس‌ها و نهادهای ایالات متحد با هدف بی‌اعتبار کردن کوبا، افترا زدن به انقلاب، تلاش برای سردرگم کردن مردم، ایجاد دل‌سردی، اختلاف‌نظر و تشدید تناقضات داخلی ترویج می‌شوند و ادامه دارند. این‌ اعمال به‌منظور بهره‌برداری از کمبود غیرقابل‌بحث مواد، از مشکلاتی که مردم با آن‌ها روبه‌رو هستند، به‌عنوان پیامد اثری ترکیبی از بحران اقتصادی جهانی، همه‌گیری کووید -۱۹ و تقویت محاصرۀ اقتصادی طراحی شده‌اند.

گفته می‌شود که کوبا برای ایالات متحد در اولویت نیست و به‌عنوان یک کشور مستقل نمی‌تواند باشد. ارزش دارد پرسیده شود: پس چرا قانون‌های ویژه‌ای مانند توریسلی یا هلمز-برتون وجود دارند –فقط برای این‌که دو نمونه ذکر شده باشد- که هدف آن‌ها حمله و تلاش برای کنترل سرنوشت کوبا با زورگویی به اشخاص ثالثی است که قصد ایجاد پیوندهای  تجاری یا همکاری را دارند یا کوشش می‌کنند چنین پیوندهایی با کوبا برقرار کنند؟ چرا ایالات متحد صدها میلیون دلار صرف براندازی نظمی می‌کند که بر اساس قانون اساسی کوبا است؟ چرا آن‌ها این‌همه وقت و منابع را صرف تلاش برای تضعیف آگاهی ملی زنان و مردان کوبایی می‌کنند؟ چه چیزی جنگ بی‌رحمانه و بی‌وقفه برای بیش از ۶۰ سال را توجیه می‌کند؟ چرا آن‌ها با حفظ سیاستی ناپایدار از نظر اخلاقی و قانونی بهای انزوای بین‌المللی خود را که در سازمان ملل و سایر مجامع بین‌المللی مشهود است، می‌پردازند؟

آرزوی ما این است که بر اساس برابری و احترام متقابل، بدون هیچ‌گونه دخالتی با همسایۀ شمالی خود در صلح زندگی و تعامل کنیم، همان‌‌گونه که با بقیۀ جامعۀ بین‌المللی چنین ارتباطی داریم. این موضع حزب و دولت است. این خواست مردم ما است.

قابل‌توجه است که دولت ایالات متحد مبارزه با تغییر اقلیم، مقابله با تهدیدهای بهداشتی مانند بیماری همه‌گیر کووید-۱۹، ارتقا حقوق بشر و مسائل مهاجرت را به‌عنوان اولویت‌های سیاست خارجی خود اعلام می‌کند. این‌ها چیزهایی هستند که با رفتار واقعی آن کشور و سیر تاریخی آن چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی در تضاد هستند. مثال‌ها در این مورد مشخص هستند. به‌ط‌ورمتناقض، این چهار موضوع زمینه‌هایی را تشکیل می‌دهند که منافع خلق‌های ما و سود متقابل می‌توانند توجیه‌کنندۀ بررسی امکان همکاری دوجانبه باشند، اگر واقعاً برای چنین مسائل پیچیده‌ای با صداقت و رغبت برای دست‌یابی به نتایج، راه‌حلی جست‌وجو شود.

در این زمانۀ عدم‌اطمینان جهانی، چالش‌های عظیم زیست‌محیطی در شرایط یک بیماری همه‌گیر که رفتار جهانی را تغییرشکل داده و بحران جهانی را که بر ما فرود می‌آید، تشدید می‌کند، کار حزبی بر دفاع از انقلاب متمرکز خواهد شد. حزب سیاست خارجی انقلاب کوبا را هدایت می‌کند و بر این باور است که جهان بهتری امکان‌پذیر است و مبارزه برای آن مستلزم مشارکت بسیاری از مردم و بسیج خلق‌ها است.

این یک راهنمای ثابت برای عملکرد بین‌المللی ما بوده است و ما آن را در این کنگره تأیید می‌کنیم.

ما ارادۀ خود را برای توسعۀ روابط دوستانه و همکاری با هر کشوری در جهان ابراز می‌کنیم، ما از این‌که همبستگی جهانی را حتی در کشورهایی که ایدئولوژی دولتی آن‌ها را نداریم، عملی می‌کنیم، خرسند هستیم. ما مصمم هستیم که برای دفاع از اصول، حمایت از اهداف درست، مقابله با سوء‌استفاده‌ها و تخلف‌ها حقایق را به‌وضوح هویدا کنیم، هر چقدر که آن‌ها برخی را آزار دهند، همان‌طور که با تجاوز خارجی، استعمار، نژادپرستی و تبعیض مقابله می‌کنیم.

این اساس آرزوی ما برای استقلال کامل کشورهای امریکای لاتین و تعهد ما برای کمک به دست‌یابی به یک منطقۀ اقتصادی و اجتماعی یکپارچه است که بتواند از تعهد امریکای لاتین و کارائیب به‌عنوان منطقۀ صلح دفاع کند.

این سیاست خارجی است که در گزارش مرکزی کنگره شرح داده شده و امروز آن را تصویب می‌کنیم.

مقاومت و مقابله با اوضاع کنونی بسیار دشوار بوده است و این امر گام‌های ما را برای دست‌یابی به شکوفایی مطلوب کُند می‌کند. ما از برآورده ساختن خواست‌ها و نیازهای مردم دست نکشیده‌ایم و هر تصمیمی با فراخوان و اجرای فرایندها و اقدام‌های پیچیده همراه بوده است، اما حقیقت این است که درک و موفقیت همیشه حاصل نشده است.

من این را بدون گله می‌گویم، در یک انقلاب واقعی پیروزی یادگیری است. ما در مسیری امتحان‌شده راه‌پیمایی نمی‌کنیم. ما به چالش کشیده شده‌ایم که به‌طوردائم نوآوری کنیم، همۀ چیزهایی را که باید تغییر کنند، تغییر می‌دهیم، بدون این‌که از اصول مستحکم خود دست برداریم. بدون این‌که هرگز از مفهوم انقلاب که رهبر شکست‌ناپذیر این شاهکار برای ما به ارث نهاد، جدا شویم. اما فارغ از بندهای سفت‌وسخت و آگاه به خطاهای احتمالی که هنگام راه رفتن و ساختن راه می‌تواند پیش بیاید.

ژنرال ارتش در گزارش مرکزی [کنگره] به تجربه‌های چین و ویتنام اشاره کرد که پیشرفت غیرقابل‌انکار در اقتصاد و سطح زندگی خلق‌های آن‌ها داشته است. هر دو فرایند که پتانسیل بالای برنامه‌ریزی  سوسیالیستی را تأیید می‌کنند، در این راه بیش از یک اصلاح را متحمل شدند، اگرچه محاصرۀ اقتصاد آن‌ها زمان کمتری طول کشید و کمتر تهاجمی بود.

کار حزب در شرایط کنونی اساسی بوده و خواهد بود. تصور این لحظه بدون کار پیشتاز سیاسی امکان‌پذیر نیست، اما سازمان ما بیشتر مطابق با این دوران و چالش‌های آن نیاز به تغییر در سبک کار خود دارد.

حزب کمونیست کوبا ماهیت‌های ما را به‌رسمیت می‌شناسد و به دفاع از آن‌ها ادامه خواهد داد: استقلال، حاکمیت، دموکراسی سوسیالیستی، صلح، کارآیی اقتصادی، امنیت و دستاوردهای عدالت اجتماعی و سوسیالیسم. ما به این‌ها مبارزه برای شکوفایی که از غذا تا تفریح را دربرمی‌گیرد و هم‌چنین شامل توسعۀ علمی، ثروت معنوی برتر، رفاه و قدرت بخشیدن به طراحی کار و زیبایی را می‌شود، اضافه می‌کنیم.

دفاع از سوسیالیسم ارزش دارد، زیرا پاسخی است به نیاز به جهانی عادلانه‌تر، برابرتر و فراگیرتر؛ این امکان که می‌توان با هوشمندی و حساسیت، فضایی را طراحی کرد که همه در آن جا می‌شوند و نه فقط کسانی که از منابع برخوردارند، واقعی است. هیچ سیستمی مانند این سیستم [سوسیالیستی] نمی‌تواند آرزوی مارتی برای فتح همۀ عدالت را تحقق ببخشد.

نیروی اصلی برای دست‌یابی به این هدف، اتحاد است و هر آن‌چه ما را متحد می‌کند: رؤیاها، نگرانی‌ها، اما هم‌چنین اضطراب‌ها در برابر خطرهای مشترک. ما از این اتحاد، بدون تبعیض و فضا دادن به پیش‌داوری‌ها، دگم‌ها یا مهُرزدن‌هایی که به‌ناحق بین مردم اختلاف می‌اندازند، دفاع خواهیم کرد.

یک عنصر اساسی برای حفظ این اتحاد ایجادشده از سوی حزب، خصلت مثال‌زدنی رزمندگی است که از هر رزمنده‌ای درخواست می‌کند نگرشی عمومی داشته باشد که از نظر ظرفیت، فداکاری و دستاوردها تحسین و احترام را در یک خلق تیزبین که قادر به تشخیص تعهد کاذب و استاندارهای دوگانه است، بیدار کند.

تداوم‌نسل بخشی اساسی از این اتحاد است. لازم است که با جوانان ما به‌مثابۀ مهم‌ترین افراد صحبت شود و دستاوردها با آنان به اشتراک گذاشته شود. آنان را باید به‌عنوان مدیران تحولات مداوم تشخیص داد. در آنان قدرت، طرح و تصمیم‌گیری، اخلاص برای هرگونه اقدام یا سهم انقلابی‌ای وجود دارد که وضعیت طلب می‌کند. آنان در اوج همه‌گیری باشجاعت و مسئولیت‌پذیری این را نشان داده‌اند.

امروز این حزب است که باید اقتدار حاصل از شایستگی‌های نسل تاریخی را تحکیم و رهبری کند و اقتدار اخلاقی سازمان ما را حفظ نماید.

برای دست‌یابی به این هدف‌ها، تقویت پویایی عملکرد حزب و فعال بودن اعضای آن در برابر مبرم‌ترین مسائلی که پیش روی جامعه قرار دارند، با این پیش‌فرض که به‌دلیل ویژگی یک حزب واحد، حزب ما همیشه موضوع دموکراتیک بودن، جذابیت بیشتر و به‌طورکلی نزدیک‌تر شدن به مردم و نه فقط در پیرامون آنان حضور داشتن را خواهد داشت.

اگرچه این موضوع قبل و در طی کنگره بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، می‌خواهم به برخی معیارها دربارۀ لزوم تقویت حیات درونی حزب برای داشتن حیات بیرونی بیشتر، یعنی برای عمل کردن به‌طورواقعی به‌عنوان یک پیشتاز با رهبری اشاره کنم. حزب در حوزۀ خود قادر به انجام وظیفۀ مشخصی است و به‌دلیل عملکرد جامعه با نگرانی‌های واقعی روبه‌رو است و باید قدرت فراخوان و بسیج‌کنندگی داشته باشد که هر گونه نقشۀ دشمنان ملت کوبا را که سعی در ایجاد یک انفجار اجتماعی دارند، شکست دهد.

امروز ما برای ایجاد بحث‌های صادقانه و مشارکت‌جویانه در هستۀ خود و برانگیختن بحث‌های عمومی و ترویج بحث‌های منظم با دانش‌جویان و جوانان از مشاغل گوناگون به روش‌های توافق بیشتر و اسناد آماده‌شدۀ بهتری نیاز داریم.

اکنون زمان چاپ خبرنامه یا انتظار برای فرایندهای طولانی هماهنگی و تجزیه‌وتحلیل برای پیشبرد بحث‌ها در هسته‌های ما نیست. پویایی این زمانه ما را مجبور می‌کند تا به‌دنبال راه‌های ماهرانه‌تر، کوتاه و ابتکاری بیشتر برای ابلاغ دستورالعمل‌ها باشیم. در عصر اینترنت که درحال حاضر به میلیون‌ها کوبایی اجازه می‌دهد درک خاصی از جهان را با تلفن همراه منتقل کنند، پیام‌های ما به رزمندگان نمی‌توانند مسیر آرام چاپ‌خانه‌های قدیمی را دنبال کنند.

پیش‌فرض اصلی، هم‌چنین میراث فرماندۀ کل قوا این است که هرگز نباید دروغ گفت یا اصول اخلاقی را نقض کرد. اقتدار پایدار حزب بر این ارزش‌ها استوار است و اعضای آن همیشه برای گفتن و ارزیابی حقیقت فراخوانده می‌شوند، هرچند که سخت باشد یا به‌نظر رسد سخت است. ما کادرهای انقلاب بر اساس این اصل آموزش دیده‌ایم. و همۀ مبارزان به‌طوردائم فراخوانده می‌شوند تا حقیقت را به‌عنوان اولین سلاح نبرد درک کنند. این رسالت پیشتاز است که ما می‌پذیریم.

حقیقتی که به‌وضوح و به‌موقع بیان شده باشد، از وظیفۀ دائمی بودن و الگو دادن جدا نیست. توانایی ما در راهنمایی به نحوۀ استنباط ما از آن بستگی دارد. مردمی مانند مردم ما که همیشه شجاع‌ترین نیروها را به جلو هدایت کردند، فقط کسانی را به‌عنوان پیشتاز می‌شناسند و می‌پذیرند که مانند کسانی عمل کنند که ما را شکل دادند.

انقلابی‌ترین چیزی که در درون انقلاب وجود دارد، حزب است و همیشه هم باید باشد، همان‌گونه که حزب باید نیرویی باشد که انقلاب را متحول کند. (کف زدن حضار)

ما روشنفکران، هنرمندان، مربیان، پزشکان، روزنامه‌نگاران، دانشمندان، آفرینشگران، ورزش‌کاران، هم‌چنین متخصصان و تکنیسین‌ها، دانش‌جویان، کارگران و کشاورزان، مبارزان نیروهای مسلح انقلابی و وزارت کشور را که در حزب و سازمان جوانان آن فعال هستند، به‌عنوان موتوری که به‌طوردائم انقلابی در انقلاب ایجاد می‌کند، می‌بینیم و احساس می‌کنیم.

وظیفۀ ما به‌عنوان کادرهای حزب است که درک کنیم این نیروی سیاسی یکرنگ نیست و با یکدیگر یکسان نیستند و در بیان خود کمتر اتفاق‌نظر دارند. ما باید بتوانیم قدرت جنگل و درختان آن را در یک ردیف و در یک میدان تنگ که انقلاب به آن نیاز دارد، درک کنیم. اتحاد باید غالب شود بدون این‌که هرگز فراموش شود که باید جنگل و هم‌چنین درختان را دید. جمع و فردیت یکسان نیستند، گرچه در کنار هم چنین تصور شوند. مشروعیت لازم را حفظ کنید تا پروژه پیشرفت کند و بخشی از شناخت عمیق در خصوص ویژگی‌های آن شود.

ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که سنگینی مشکلات بر ما غلبه کند. ضروری است که به بسیج مردمی که ابتکارهای آن ما را تقویت می‌کند، نشاط و شادابی دهیم.

روال معمول، بسیاری از فرایندهای ما را تضعیف کرده است و امروز ضروری است که رخوت را از بین ببریم تا بحث صادقانه و مشارکت‌آمیز در مورد موضوع‌هایی که اولویت دارند فراهم شود و اقدام‌ها در هر مکان و با مشارکت کادرها در زندگی هسته‌ها مشخص شوند.

از رشد صفوف حزب فرایندی بسازیم که علاقۀ واقعی را برانگیزد و اثرات اجتماعی داشته باشد و باعث شیوه‌های کار جذاب شود، از پاسخ‌گویی مبارز گرفته تا پویایی روزانۀ کار سیاسی در شهرها و استان‌ها.

برای بالا بردن کیفیت زندگی کوبایی‌ها هر چقدر به‌روشنی و شفافیت نبردها را مطرح و جوانان را درگیر کنیم تا با اشتیاق طبیعی خود را در همۀ وظایف حیاتی کشور شرکت دهند، ازنو جوهر و ماهیت حزب را فعال کرده‌ایم. باشد که رفتار ما در محل کار، در برابر جامعه، خانواده و حلقۀ دوستان با ارزش‌هایی که از آن‌ها دفاع می‌کنیم، سازگار باشد.

انضباط حزبی، رهبری جمعی، مطالعات نظری و ترویج وقایع مربوط به زیست‌پذیری سوسیالیسم، اندیشه‌های مارکسیسم-لنینیسم، سنت‌های تفکر کوبایی به‌ویژه اندیشه‌های مارتی و فیدل موضوع‌هایی هستند که همراه آموزش‌های نطری و اداری لازم، با تکنیک‌های مدرن رهبری و پایگاه فرهنگی و تاریخی گسترده نمی‌توان آن‌ها را در مدرسه‌های حزبی ما به‌تعویق انداخت.

من متقاعد شده‌ام که ما باید از رایانه‌سازی کلیۀ فرایندهای درون‌سازمانی، پیشرفت در علم و نوآوری برای رویکرد و حل پیچیده‌ترین مسائل و هم‌چنین توسعۀ خلاق ارتباط‌های اجتماعی به‌مثابۀ ارکان کار حود استفاده کنیم.

کار حزبی در جست‌وجوی مداوم گزینه‌های رهاسازی توسط علم و فناوری به‌حرکت درمی‌آید که این نیز باید بخشی از این روند باشد.

مارکسیسم میراثی بسیار ارزشمند برای ما به یادگار گذاشته است: این اطمینان که علم و فناوری بخشی جدانشدنی در فرایندهای اجتماعی است و این‌که در رابطۀ علم-فناوری-جامعه کلید توسعه و چشم‌انداز و آیندۀ هر پروژه قرار دارد. این راهی است برای ساختن یک اقتصاد سوسیالیستی مبتنی بر دانش و جامعه‌ای که بیش از پیش مبتنی بر دانش است. این افقی امیدوارکننده برای نسل‌های جدید است.

وظایف زیادی پیش رو است که نیاز به مشارکت فعال و کنشگرانۀ اعضا دارد تا بتوان نیروهای کشور را به‌سمت هدف‌های توسعه، به‌ویژه امنیت غذایی و حاکمیت، توسعۀ صنعتی و مشکل انرژی بسیج کند. اما هم‌چنین و در وهلۀ اول، در جهت آماده‌سازی برای دفاع، تقویت نظم نهادی و قانون سوسیالیستی.

ما به کار بر روی قانون‌های مشتق‌شده از قانون اساسی جدید و تقویت دموکراسی سوسیالیستی مرتبط با عدالت و برابری اجتماعی، اجرای کامل حقوق بشر، نمایندگی و مشارکت مؤثر جامعه در روندهای اقتصادی و اجتماعی مورد اجرا، به‌سوی سوسیالیسم شکوفا، دموکراتیک و پایدار ادامه خواهیم داد. همۀ این‌ها در محیطی صورت می‌گیرد که به‌طورفزاینده‌ای از بار بوروکراسی، مرکزگرایی بیش از حد و ناکارآمدی رها می‌شود.

موفقیت این هدف‌ها به توانایی ما در گفت‌وگو با مردم، مجذوب و درگیر کردن همۀ شهروندان و آفرینش ارزش‌هایی که به تعهد اجتماعی اهمیت و مفهوم بیشتری ببخشند، بستگی دارد. با آگاهی از این‌که دموکراسی تا آن حد سوسیالیستی است که بیشتر مشارکتی باشد، برانگیختن مشارکت مردمی، ایجاد فضاها و رویه‌هایی برای حضور، ارزیابی و به‌کارگیری خواست‌ها و پیشنهادهایی که مشارکت را مؤثر کنند، به ما بستگی دارد.

این ارتباط اساسی با تقاضاها و نیازهای مردم از طریق مشارکت با یکی از وظایف اساسی کار حزبی در این زمان‌ها مرتبط است. ارتباط‌های اجتماعی هنوز به‌اندازۀ کافی درک نشده‌اند و تحت معیارهای غلطی که موضوع ثانویه است در برابر شرایط اضطراری اقتصادی و سیاسی قرار دارند. گویی این موارد اضطراری در بعضی موارد نتیجۀ دست‌کم گرفتن وزن ویژۀ ارتباط‌های اجتماعی نبوده‌اند.

فضای سازمان پایه و سایر ساختارهای حزبی در داخل در ارتباط آن‌ها با ساختارهای دولتی، دولت، سازمان‌های توده‌ای و جامعۀ مدنی باید دعوت‌کننده، تسهیل‌کنندۀ تبادل‌نظر و بحث انقلابی و بدون تشریفات، تحمیل‌ها و جهت‌گیری‌های زائد باشد. انقلابی بودن از نگرانی متعهدان ناشی می‌شود مبنی بر این‌که  روند کامل و تقویت شود نه این‌که متوقف و راکد شود.

ما باید بتوانیم میان اعضا و کسانی که عضو نیستند، تعهد به رفاه کوبا و جست‌وجوی راه‌حل‌های مؤثر را ایجاد کنیم تا در عمل روزمره درک کاملی از واقعیت ما را از پایه فراهم کند. هر فرد، گروه، سازمان توده‌ای به‌حساب می‌آید. نبرد، نبرد ما است، متعلق به همه است و ما باید تلاش خود را بر روی آن متمرکز سازیم. مسئله بر سر بقا، عزت، فروتنی و حفظ دستاوردهایی است که به آن‌ها نائل آمده‌ایم.

رفقا!

انقلاب به اصطلاحاتی معنا داده است که ما نباید در ارادۀ خود برای مقابله و تحول محیط آن‌ها را کنار بگذاریم. بگذارید از ممتازی، حیثیت، خوشبختی، نجابت، حقوق، کارایی، کیفیت، فرهنگ جزئیات، زیبایی، فضیلت، مناعت‌طبع، افتخار و حقیقت در هر کاری که پیشنهاد و اجرا می‌کنیم، دفاع کنیم.

از این رویۀ حزبی، ما باید پیشنهاد دهیم که در نظم، بازیابی، سنجش و تقویت ارزش‌های اخلاقی و معنوی که ما را به این‌جا رسانده‌اند و بدون شک در دهه‌های اخیر تحت تأثیر مشکلات و شرایط دشوار پی‌درپی به آن‌ها برخورد شده است، پیش برویم.

در مواجهه با نظم ناعادلانۀ اقتصادی جهانی تحمیل‌شده توسط نولیبرالیسم ورشکسته و بی‌اعتبار، کوبا رشته‌ای از اقدام‌ها را حفظ می‌کند که تحسین، حیرت و انواع احساسات مطلوب را در میان کسانی که در آرزوی یک واقعیت جهانی بهتر هستند، برمی‌انگیزد. این رفتار هم‌چنین باعث افزایش سرخوردگی، ناامیدی و ناتوانی همسایۀ شمالی و هم‌فکران و وفادارانش و الحاق‌گرایان مطیع و ناشایسته‌ای می‌شود که در برابر نقشه‌های امپراتوری سر تعظیم فرود می‌آورند. همۀ آنان دشمنان قسم‌خورده‌ای هستند که مصمم به ساختن منحرف‌ترین نقشه‌ها برای حمله به انقلاب، ایجاد بی‌اعتمادی و شکستن اتحاد هستند.

آن‌ها می‌خواهند با محکم کردن میله‌های محاصرۀ اقتصادی ماتریسی از یک انقلاب سخت، متوقف‌شده و کُند ساخته شود که هیچ راه‌حلی یا چیزی برای ارائه نداشته باشد و این‌که قادر به تقویت گفت‌وگوها و دفاع از مشارکت نباشد و نتواند موجب خوشبختی شود. آنان کوشش می‌کنند مظامین، واژه‌ها و عبارات ما را بدزدند تا اراده‌ها را فلج کنند و احساسات و الگوها را از بین ببرند. برای دفن انقلاب سیلی از پول به‌راه می‌افتد.

ما یک جامعۀ بسته نیستیم و این یک روند انقلابی ضعیف، منسوخ یا راکد نیست. در طول ۶۰ سال ما در میان فشارهای غیرقابل‌تصور، پروژه‌ای کاملاً جدید و چالش‌برانگیز ایجاد کرده‌ایم. و ما برای کمال بخشیدن به آن بارها پیشرفت، رشد و اصلاح کرده‌ایم.

در مبارزۀ ایدئولوژیک باید به فیدل مراجعه کنیم که به ما آموخت که نه‌تنها فرهنگ اولین چیزی است که باید نجات داده شود، بلکه برای نجات آن باید با روشنفکران و هنرمندانمان گفت‌وگوی مستمر داشته باشیم.

وی هم‌چنین به ما آموخت که این گفت‌وگوی راحتی برای طرفین نخواهد بود، اما این گفت‌وگو روندی دائمی داشته و باید داشته باشد و در آن احترام و تمایل به کار باهم اثبات شود.

انقلاب نه‌تنها از اندیشۀ خلاق نمی‌ترسد، بلکه آن را ارتقا می‌دهد، آن را پرورش می‌دهد و برای رشد آن فضا باز می‌کند، آن را به‌رسمیت می‌شناسد و به سهم خود آن را تغذیه می‌کند. به‌همین دلیل یک سیستم آموزش و ترویج ایجاد کرد که در تمام این سال‌ها، حتی در سخت‌ترین سال‌ها در خدمت محافظت و حفاظت از باارزش‌ترین میراث مادی و معنوی آفرینشگران کوبایی بود.

یادگیری در زمینه‌های سیاست و ایدئولوژی مربوط به تمام نیروهایی می‌شود که در یک روند شرکت می‌کنند. مسئلۀ غیرقابل‌بخشش این نیست که در سال‌های گذشته یا همین الآن خطاهایی صورت نگرفته است، بلکه تصحیح نکردن خطاها می‌تواند غیرقابل‌اغماض باشد.

از این نظر ما ثابت‌قدم بوده‌ایم، تصحیح صورت گرفته است و اراده برای ادامۀ کار وجود دارد، زیرا این امر ذاتی توسعه در زمینۀ ایده‌هایی مانند اقتصاد و سایر حوزه‌ها است.

یک آواز زیبا که به‌صورت دونفره توسط سیلویو رودریگز (Silvio Rodriguez) و سانتیاگو فلیو (Santiago Feliú) خوانده شده است، هشدار می‌دهد:

«هربار که دروغ برنده می‌شود، شک و تردید ایجاد می‌شود.»

رسانه‌های بزرگ و شبکه‌های اجتماعی دیجیتال به‌منزلۀ بسترهای مؤثری برای دست‌کاری و دروغ‌های نامحدود عمل می‌کنند. در پشت هر کسی که شک کند یا اخبار دروغ را به‌اشتراک بگذارد، آن‌ها یک پیروزی کوچک و شیطانی کسب می‌کنند.

ساده‌لوحانه خواهد بود اگر چنین وانمود کنیم که نمایندگان برخی کارهای هنری، سیاسی یا سایر زمینه‌ها نادان هستند یا علاقه‌ای به درنظر گرفتن زمینه‌ها ندارند. از مصلحت‌طلبان تا فرصت‌طلبان، از لیبرال‌ها تا هرج‌ومرج‌طلبان، از استقلال‌طلبان تا نوالحاق‌گرایان و از شهودی‌ها تا وظیفه‌نشناسان یک فاصلۀ ظریف و شکننده وجود دارد.

آنان حتی نمی‌پذیرند که از رادیکال‌ترین راست توطئه برای از بین بردن تجربۀ ما بی‌ملاحظه وجود دارد و اگر ما به‌عنوان یک پروژه از بین برویم دیگر هیچ‌وقت از تعیین سرنوشت خود برخوردار نخواهیم شد. این یک بی‌مسئولیتی کیفری است که آنان با کشورشان و وقت‌شان مرتکب می‌شوند.

ما دیگر حتی از موضع فرهنگی در مورد استعمار صحبت نمی‌کنیم، ما دربارۀ جنگ از سوی محافظه‌کارترین راست افراطی صحبت می‌کنیم. آنان ناامیدانه بدون این‌که یک محله داشته باشند، در تخریب پروژه‌های چپ وسواس دارند.

آنان جامعه‌ستیزانی با فناوری دیجیتال هستند که همیشه در دسترس هستند. همیشه آمادۀ جنگ باز با عقل و احساسات هستند. آنان نه‌تنها به یک سیستم سیاسی بلکه به موارد اضطراری واقعی انسانی که ما را به‌عنوان یک گونه به آن مرتبط می‌سازد، حمله می‌کنند. این خطرناک‌ترین جنگ اما هم‌چنین بزدلانه‌ترین جنگ است.

ما نمی‌توانیم این نکته را نادیده بگیریم که دشمنان انقلاب مفاهیم جنگ غیرمتعارف را علیه کوبا به کار می‌گیرند، جنگی که در آن همه‌چیز پیش‌پاافتاده، مبتذل، ناشایست و دروغ است. بااین‌حال، سعی می‌کنند به حوزۀ حساس، به فرهنگ و اندیشه دزدکی نفوذ کنند.

«قهرمانان آزادی» که با ارزش‌هایی دست به عمل می‌زنند که حتی آن‌ها را نمی‌شناسند، می‌کوشند انقلابی را که میلیون‌ها انسان را آزاد کرده است، از بین ببرند.

آنان بی‌شرمانه به هتک‌حرمت نمادها و مقدس‌ترین وقایع و فضاهای تاریخ کشور دامن می‌زنند و خواستار نافرمانی، بی‌احترامی، بی‌نظمی و بی‌انضباطی عمومی می‌شوند و این دعوت‌ها را با خلق تهمت‌آمیز شبه‌واقعیت‌ها همراه می‌کنند تا سردرگمی، دل‌سردی و احساسات منفی را اشاعه دهند.

به انقلاب کوبا خیانت نمی‌شود و به کسانی که کوشش می‌کنند با سرنوشت میهن بازی کنند، هدیه داده نمی‌شود. (کف زدن حضار). ما اجازه نخواهیم داد که (به‌گفتۀ خودشان) «آرتیست‌ها» از هرج‌ومرج، ابتذال و بی‌احترامی پرچم را لکه‌دار کنند و به مقامات توهین کنند. ما از این غافل نیستیم که آنان ناامیدانه کوشش می‌کنند بازداشت شوند تا دستور کسانی را که به آنان پول می‌دهند، برآورده کنند و از این امر نیز دست نمی‌کشند تا قربانیان معتبری برای  گزارش‌های رسوای خود در مورد کوبا پیدا کنند.

خوب است به لومپن‌مزدوری که از سرنوشت همه سود می‌برد، به کسانی که درخواست می‌کنند به کوبا «حمله» شود، به کسانی که به‌طورمرتب با واژه‌ها و اعمال خود به کسانی توهین می‌کنند که خستگی نمی‌شناسند، هشدار دهیم که صبر این مردم محدودیت‌هایی دارد! (کف زدن ممتد حضار)

فضیلت این خواهد بود که بدانیم در دفاع از کشوری که پیشینیان ما به ما اعتماد کردند و آن را به ما سپردند و ما را به نقطۀ امروز رساندند، چگونه می‌توانیم صفوف دفاع از کشور را مستحکم کنیم.

حتی در بدترین حالت نیز یک مبارز نمی‌تواند تماشاگر منفعل یک تحریک باشد یا اجازه دهد یک رفیق به‌تنهایی با تحریک‌کنندگان روبه‌رو شود. انقلابی‌ها از انقلاب دفاع می‌کنند. (کف زدن حضار). هرگز نباید به‌عنوان یک نخبه بلکه به‌عنوان یک نیروی آگاه و متعهد عمل کرد. این به‌معنای وجود داشتن و به‌مثابۀ یک پیشتاز سیاسی عمل کردن است. (کف زدن حضار)

ما باید به عضویت در صفوف حزب افتخار کنیم و عضویت را به‌مثابۀ عملی از وقف خود به آرمان‌هایی که سازمان باشور، شادی و مسئولیت از آن‌ها دفاع می‌کند، درک کنیم.

وقت آن است که برای تبادل‌نظر و ارائۀ پاسخ به‌موقع از سوی هر نهادی که شهروندان به آن مراجعه می‌کنند، برای تشویق مشارکت، شفافیت و پاسخ‌گویی، برای نشان دادن روحیه‌هایی که کشور را به‌حرکت درمی‌آورند، همۀ منابع ارتباطات اجتماعی، به‌ویژه کار در شبکه‌ها برای پرداختن به موضوع‌هایی که جامعه را متزلزل می‌کنند، درک و مورد استفاده قرار گیرند.

ما باید از همۀ فضاهای ارتباطی  برای نبرد خود به‌عنوان انقلابی استفاده کنیم و کاری کنیم تا وزن تاریخ، استدلال‌ها و اعتقادهای میهن‌دوستانه و کلیدهای رهبری جمعی منتقل و درک شوند. ما به چالش کشیده شده‌ایم که در مورد همۀ خوبی‌های انجام‌شده و هم‌چنین آن‌چه می‌توان و باید انجام داد، صدای خود را داشته باشیم تا روشنایی‌ها و تعهدات خود را نشان دهیم.

ما درکشوری باساختار و سازمان‌یافته زندگی می‌کنیم، جایی که کارهای زیادی برای مقاومت در برابر هجوم یک واقعیت خصمانه و خفقان‌آور انجام می‌شود، اما مصمم است که به‌سمت رفاه اجتماعی بیشتر پیش رود. این حقیقت باید هر روز از طریق قطره‌ای اطلاعاتی، آموزنده، توصیفی و واضح دربارۀ هر پروژه، هر سناریوی مقاومت و ساخت‌وساز برای غلبه بر دشواری‌ها درک شود.

بیایید بدون سخن گزاف و خودستایی، مضمون‌هایی از حقیقت و فضیلت، استحکام و انسجام، ظرافت و متانت، حساسیت و همدلی، بدون سخن‌رانی‌هایی که باعث خستگی و طرد می‌شوند، با استدلال و احساسات مضمون‌هایی ارائه کنیم. با زبان کسانی که از درونی‌ترین بعُد میهن یعنی همسایگی، قطعه‌زمین، اجتماعات، کارخانه، مدرسه، کار و خانواده روزانه مقاومت می‌کنند، زبانی که فاصلۀ میان گفتمان‌های نهادی و خواست‌های عمومی را کوتاه می‌کند.

انقلاب یک گفت‌وگوی واقعی است که حقیقت و اخلاق را در برابر هرزگی و انحراف قرار می‌دهد، که دربارۀ وجود خود معامله نمی‌کند، مزدوران را مشروعیت نمی‌بخشد و با امنیت و استحکام عمل می‌کند.

ما می‌توانیم به‌طورعینی به پیشرفت در مبارزه برای رهایی زنان، علیه خشونت جنسی، نژادپرستی و تبعیض به‌نفع مراقبت و حفاظت از محیط‌زیست و حیوانات بپردازیم. و می‌توانیم بپذیریم که برای پاس‌گویی منصفانه‌تر به نگرانی‌های مردم هنوز باید به جلو حرکت کنیم.

بیایید رزمندگان حزبی و انقلابی داشته باشیم که در مقابله با رفتارهای نژادپرستانه و تبعیض‌آمیز و دفاع از حقوق زنان کوبایی فعال باشند.

رفقا!

اجازه بدهید اکنون چند کلمه دربارۀ نبرد سرنوشت‌ساز اقتصادی بگویم که بدون آن سایر چیزها می‌توانند بی‌فایده باشند.

دورۀ پنج‌ساله‌ای که این کنگره آن را ارزیابی می‌کند، نتایج اقتصادی خوبی نشان نمی‌دهد. این امر نیز تحت تأثیر نارسایی‌ها و ناکارآمدی در عملکرد بخش قابل‌توجهی از سیستم کسب‌وکار و بخش بودجه قرار دارد و مشکلات ساختاری وجود دارند که بر توسعۀ آن تأثیر می‌گذارند و هزینه‌های اضافی که ضروری نیستند در این دوره حل نشده‌اند. عدم‌کنترل منابع مادی و مالی و هم‌چنین موانع و بوروکراسی غیرضروری ازجمله سایر مواردی هستند که بر توسعۀ اقتصادی ما سنگینی می‌کنند و راه‌حل آن به ما بستگی دارد.

به‌رغم گذر از انواع دشواری‌ها در این دوره، اقتصاد توانایی مقاومت را نشان داده و حفظ دستاوردهای اجتماعی را بدون انصراف از هدف‌های توسعۀ برنامه‌ریزی‌شده و هم‌چنین حمایت از همبستگی با سایر خلق‌ها را امکان‌پذیر ساخته است.

کوبا درسی باشکوه دربارۀ چگونگی ارادۀ سیاسی، وظیفۀ انسان‌گرایانۀ انقلاب، مدیریت دولتی، سیاست‌های عمومی که انسان را در مرکز توجه قرار می‌دهند و گفت‌وگوهای بین تصمیم‌گیرندگان اصلی و دانشمندان و مشارکت مردم داده است. و کوبا می‌تواند با تکیه بر این‌ها با موفقیت نسبی با مسئله‌ای پیچیده مانند همه‌گیری روبه‌رو شود.

یک کشور کوچک بدون منابع، بی‌رحمانه محاصره‌شده به شاخص‌هایی دست یافته است که عملکرد بهتری نسبت به بسیاری از کشورهای جهان و منطقه دارد. این کار به‌وسیلۀ آن اقتصادی حاصل شده که برای تکمیل و کارایی بیشتر، آن را مورد انتقاد قرار می‌دهیم، اما به‌وضوح به کمک‌های فراگیر یاری می‌رساند.

حزب تأیید می‌کند که ما از حفظ نیروهای بالقوۀ کشور در سطح بقا راضی نیستیم. برعکس، ما در آرزوی مقاومت خلاقانه هستیم، بدون این‌که از پروژه‌های توسعه‌ای خود صرف‌نظر کنیم، آن‌ها را کامل می‌کنیم و مفاهیم آن‌ها را به‌روز می‌کنیم و روش‌های انجام کار و مشارکت را نو می‌کنیم.

ما باید در کمترین زمان، با تلاش خود تشخیص دهیم که راه در خود ما، در «جزیرۀ درونی» است و با کمترین وابستگی خارجی ممکن، تولید مواد غذایی ضروری، بهره‌برداری و استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی، استفادۀ پایدار و با کیفیت از پتانسیل گردشگری، بهره‌وری در روند سرمایه‌گذاری، جهت‌گیری تولید ملی برای پاسخ‌گویی به نیازهای بازار داخلی و بالا بردن کیفیت کلیۀ خدمات ارائه‌شده به مردم را حل کنیم.

در هر نوع اقتصادی مفاهیم اساسی وجود دارند که قطعاً باید به آن‌ها ارج نهاد، مانند پس‌انداز و اقتصاد گردشی. هم‌چنین ضروری است که ذهنیت وارداتی را کنار بگذاریم.

برای غلبه بر بحران، روند به‌روزرسانی مدل اقتصادی و اجتماعی و «برنامۀ توسعۀ اقتصادی و اجتماعی تا سال ۲۰۳۰»، ترکیب انعطاف‌پذیر رابطه بین برنامه‌ریزی لازم، تمرکززدایی و خودمختاری ضروری است. برای توسعۀ کشور مشارکت همۀ فعالان اقتصادی، ازجمله شرکت‌های دولتی، شرکت‌های کوچک و متوسط و تعاونی‌ها ضروری است.

به‌عبارت‌دیگر، ما با خلاقیت از طریق تجزیه‌وتحلیل بنیادی و واقعی هر موقعیت، فراخوان به دانش تخصصی، ارتقا مشارکت و نوآوری مردم مقاومت خواهیم کرد. البته بدون چشم‌پوشی از اصول همبستگی جهانی‌مان و همکاری با بشریت.

«دستورالعمل‌ها» حتی از سوی کسانی که مسئولیت اجرای آن‌ها را به‌عهده دارند، همیشه به‌خوبی درک نشده‌اند و این امر بی‌درنگ کار سیاسی زیادی را می‌طلبد، چون این فرایندی است که پیچیدگی بسیار زیادی دارد.

این «دستورالعمل‌ها» به‌طورگسترده‌ای مورد سئوال قرار گرفته‌اند مبنی بر این‌که آیا زمان اجرای آن‌ها در میان چالش‌های غیرمنتظرۀ ناشی از همه‌گیری و تشدید فرصت‌طلبانۀ محاصرۀ اقتصادی مناسب بوده است؟ پاسخ فقط یکی است: ما نمی‌توانستیم ادامۀ این دگرگونی را با هدف رونق توسعه و مشارکت همۀ فعالان اقتصادی به‌تعویق بیاندازیم.

صادقانه است که بپذیریم  فرایند «دستورالعمل‌ها» به‌دلیل آماده‌سازی ناکافی برخی از مدیران و تفسیر ناکافی از مقررات، مشکلات ابزاری را به‌همراه داشته است، اما سوء‌تفاهم‌هایی ناشی از خطای مرتبط‌سازی آن با مشکلاتی است که پیش از اجرای آن وجود داشته است.  به این موارد، نارضایتی‌های ناشی از استدلالی که همیشه بر این پایه است که به‌موقع و دقیق نیست و برخی ادعاهای غیرقابل‌قبول که از اصول تعهد و وظیفه دور هستند، اضافه می‌شوند.

اولین پاسخ ما پیگیری و راه‌حل فوری –هر زمان که ممکن باشد- برای رویکردهای مهم مردم، پرورش یک تمرین دربارۀ مشارکت شهروندان در تنظیم‌ها، اصلاحات و تغییرهای اعمال‌شده بوده است که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. تعرفه‌ها، قیمت‌ها و اقدام‌های اخیر برای حمایت و تشویق تولید و بازاریابی مواد غذایی به این استراتژی پاسخ می‌دهد.

ما بار دیگر به تغییر لازم در ذهنیت که این هدف‌ها را تسهیل می‌کند، متوسل می‌شویم. وقت آن است که از فراخوان به تحول گذر کنیم.

ما تا آن‌جا پیروز خواهیم شد که افق کاری که انجام می‌دهیم همیشه بیشترین سعادت ممکن را برای زنان و مردان کوبایی که از جوهر سوسیالیسم ما محافظت می‌کنند، داشته باشد.

وضعیت کنونی و هدف‌های ناشی از بحث‌های ما یک چالش بسیار بالا برای رهبران کوبا است. جامعه و نهادهای آن به کادر نیاز دارند، کادرهایی با آمادگی بنیادی اخلاقی و حرفه‌ای که آنان را با ویژگی‌هایی مانند نگرانی انقلابی، حساسیت به مشکلات مردم، آمادۀ فداکاری و توانایی روبه‌رو شدن با ناملایمات و با خلاقیتی که نوآوری را تشویق و ایجاد کند، متمایز سازد.

در هر موقعیتی، اما اساساً در سخت‌ترین و چالش‌برانگیزترین آن‌ها، کادرهای ما باید به‌دلیل فداکاری در انجام وظیفه، تمایل به بازدهی زیاد، متواضع بودن و حساسیت کافی برای قرار دادن خود به جای دیگران، «ما» را بر «من» مقدم بدانند. آنان وظیفه دارند صادقانه و از صمیم قلب گفت‌وگو کنند و با ادغام این ادراک‌ها در تصمیم‌گیری چابک باشند.

کنگره یک استراتژی برای آماده‌سازی کادرها تصویب کرد که شامل رویکرد علمی برای انتخاب، آموزش و ارتقا آنان است که مرحله‌های مسئولیت‌های گوناگون را درنظر می‌گیرد.

رفقا!

محاصره و بیماری همه‌گیر در سال گذشته متحد شدند تا مانع از پیش‌بینی‌ها و رؤیاهای ما شوند. ما سخت در برابر مشکلات روزمره مبارزه کرده‌ایم، اگرچه گاهی می‌توانست به‌نظر برسد که دیگر قادر به بالا امدن بر روی آب نیستیم، اما در میان عدم‌اطمینان، ظرفیت مقاومت و آفرینش به ما هجوم آورد و درخشیدیم.

کشوری که محاصره ‌شده است و حتی محدودیت‌های نابجا برای آن ایجاد کرده‌اند، توانسته است قدرت حیاتی خدمات اصلی خود را حفظ کند، به کل جمعیت خود ازجمله کسانی که آلوده و مشکوک هستند، خدمت‌رسانی کند، بیش از ۲۰ آزمایشگاه زیست‌شناسی مولکولی را در مدت‌زمانی رکوردی فعال کند، نمونه‌های ملی دستگاه‌های تنفسی ریه و ابزارهای اساسی را طراحی کند و توسعه دهد و پنج واکسن تولید کند، و باتوجه به کافی بودن میزان بالای واکسن‌ها‌ برای ایمن‌سازی کل مردم و کمک به سایر کشورها و افزون‌براین، ارائۀ همکاری پزشکی شایسته و شناخته‌شده به مردم مختلف جهان، چیزی است بیش از یک چراغ در انتهای تونل. این امر ثابت می‌کند که ما در سمت درست تاریخ قرار داریم و کار انقلابی و سوسیالیستی آن‌چنان پتانسیل و دامنه دارد که حتی بزرگ‌ترین امپراتوری سراسر دوران‌ها نیز نتوانسته آن را براندازد.

مردم ما به این شاهکار بی‌چون‌وچرا یک نام داده‌اند: فیدل کاسترو روز! (کف زدن حضار). فرماندۀ کل، بر اساس آموزش مارتی مبنی بر این‌که حکومت کردن، پیش‌بینی کردن است، در روزهای بسیار نامطمئن برای کوبا، توسعۀ بیوتکنولوژی، تولید دارو و واکسن و تربیت پزشک برای ملت و جهان را تشویق و ترویج کرد. او یک مرجع مداوم است، زیرا قبل را دید و بسیار فراتر از لحظه را نیز دید و این‌که تا چه اندازه بشریت می‌تواند رؤیاهای خود را پرورش دهد، هنگامی که در برابر چشمان حیرت‌زدۀ بسیاری، کوبا درحال نجات خود پدیدار می‌شود و به نجات جهان از بدترین بیماری همه‌گیر سده‌ها کمک می‌کند.

هنگامی که زنان و مردان با روپوش سفید [پزشکان کوبایی]، اعضای تیپ هنری ریو (Henry Reeve) با حمل پرچم یک‌ستاره از پله‌های هواپیما پایین می‌آیند و خود را در اختیار نجات جان انسان‌ها قرار می‌دهند، بدون این‌که قیمتی برای کار خود تعیین کنند، دروغ‌ها و ننگ‌ها علیه کوبا مثل یخ در آب گرم ذوب می‌شوند و حقیقت ما با اقدام نجات‌دهنده افزایش می‌یابد.

رفقای سراسر کوبا، مبارزان روزانۀ انقلاب!

اعضای هیئت سیاسی، دبیرخانه و کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست کوبا که امروز انتخاب شده‌اند، تعهد فوق‌العاده‌ای را برای تداوم انقلاب کوبا برعهده می‌گیرند. (کف زدن حضار). پس از چندین سال کار و تعهد به وظایف حزب، ما با چندین رفیق که در نقش‌های مربوطۀ خود بخشی از همۀ چیزهایی هستند که کشور در سال‌های اخیر تحت شرایط چالش‌برانگیز به جلو راند و تسخیر کرد، وداع می‌کنیم. همۀ آنان بهترین شناخت را با خود به‌همراه دارند: کار در بالاترین سطوح حزب، بنیان‌گذاری و رهبری شده توسط فیدل و رائول و سایر رفقا از نسل تاریخی صدساله، مانند فرماندهان انقلاب، مانند رامیرو والدس (Ramiro Valdés) و گی‌یرمو گارسیا (Guillermo García)، کسانی که به ما هر روز به دادن درس‌هایی از فداکاری و تعهد به کار مشترک ادامه می‌دهند. (کف زدن حضار).

به فرماندۀ ارتش عصیانگر، خوزه رامون ماچادو ونتورا (José Ramón Machado Ventura) که چندین دهه وظایف دشوار سازمان، عملکرد و زندگی درونی آن، کنترل منابع و مدیریت را بر شانه‌های خود حمل کرد. سپاسگزاری دائمی ما برای فداکاری و الگوی او برای نظم و وفاداری. برای آموزه‌ها، پشتیبانی و اعتمادی که ما بر اساس آن‌ها گام‌به‌گام از سازمان‌های توده‌ای و دانش‌جویی و جوانان به‌سمت وظایف رهبری حرکت می‌کنیم. سادگی، متانت و تعهد او همیشه ما را به‌عنوان درس زندگی همراهی می‌کنند . (کف زدن حضار). در مورد ژنرال ارتش، کنگرۀ تداوم می‌خواهد بدهی عظیم ما را به شخصی که هرگز قادر به جدا شدن از حزبی نیست که بینان‌گذار آن است، ثبت کند.

جمع‌بندی کمک‌های او به انقلاب، همان‌طور که در ابتدا بیان کردم، فقط وظیفۀ رفقا نیست. این شیوه‌ای است که به خود نشان دهیم که خصوصیات اصلی یک رهبر، یک انقلابی واقعی، همیشه ناراضی از کاری که هدایت می‌کند و توجهی که به ضربه‌های اجتماعی می‌کند تا میزان خدمت یا آسیب رساندن آن‌ها به مردم را دریابد، کدام هستند.

او در مواجهه با دشمن و دفاع از کار سازش‌ناپذیر و محکم است و هنگامی که تشویق می‌کند، صادق و صمیمی است، پاداش دادن را به‌رسمیت می‌شناسد، حتی هنگامی که رفیقی را مجازات می‌کند.

استمرار در الگو و آموزش‌های رهبران معتبری که پیش از ما بوده‌اند، تأیید شده است و شناخت به‌موقع و معنادار کسانی که همه‌چیز را برای سرنوشت جمع می‌دهند، همیشه برجسته است.

رفیق ژنرال ارتش، وزیر یا به‌سادگی رائول، آن‌طور که مردم او را می‌نامند، به نمایندگی از رفقایم و مردم کوبا: به‌دلیل الگو، محرک، نیرو و اعتماد شما سپاسگزارم. (کف زدن حضار). سپاس از این‌که هستید و به ما کمک می‌کنید تا به خود باور داشته باشیم.

مهم، بسیار مهم بود حمایت و تشویق شما در این سال‌های یادگیری و آموزش که به ما اجازه می‌دهد مسئولیت‌هایی را که شما و فیدل در آن‌ها تاریخ را ساختید، به‌عهده بگیریم. این نبرد فوق‌العاده است، اما آرامش خاطر در مورد نزدیک بودن مدرسه و این‌که شما در کنار ما هستید، باقی می‌ماند. (کف زدن حضار).

رفقا!

آن‌چه امروز اتفاق می‌افتد، ما را دوباره در برابر مسیر تاریخ قرار می‌دهد. ۱۹ آوریل، روز پیروزی در خلیج خوک‌ها است که اولین بار علیه مزدوران امپراتوری که می‌خواستند انقلاب را غافلگیر کنند، اما از سوی انقلاب غافلگیر شدند. اعلام خصلت سوسیالیستی انقلاب در آستانۀ آن مبارزات، شجاعت و نبوغ فیدل که در سازمان‌دهی نبرد چنان درخشید که کمتر از ۷۲ ساعت طول کشید و آنان نتوانستند تکه‌ای از ساحل را تصرف کنند و تصویر رهبر بر تانک درحال حرکت همیشه در جلو نیروهایش به‌مناسبت این تاریخ بازگشته‌اند تا به ما یادآوری کنند که ما کی هستیم، از کجا آمده‌ایم و به کجا می‌رویم. (کف زدن حضار).

حزب کمونیست کوبا پیوندی ناگسستنی با آن نماد مقاومت و پیروزی دارد و در انتظار کسانی است که منصفانه برای حقوق مردم خود مبارزه می‌کنند و بیش از یک جا در خط مقدم مطالبه نمی‌کنند.

نسل ما مسئولیت خود را با پذیرش این چالش درک می‌کند و در برابر نسل تاریخی با افتخار و غرور ادامۀ انقلاب را اعلام می‌کند. (کف زدن حضار). ما این کار را با اصلی که توسط ماسئو (Maceo) جاودانه شده انجام می‌دهیم:

«هر کسی که بخواهد کوبا را تصاحب کند، اگر در جنگ نابود نشود، غبار خاک آن در خون او غرق خواهد شد.»

با استعارۀ کامیلو (Camilo) در سخنان معروف او به فیدل هنگام دریافت درجۀ فرماندهی ارتش عصیانگر در سییِرا مائسترا، ما می‌خواهیم به نسل تاریخی، به هم‌رزمان خود در مبارزات حزبی و به مردم محبوب خود بگوییم:

«ما سپاسگزاریم که به ما فرصت داده‌اید تا به این هدف شایسته خدمت کنیم، زیرا ما همیشه آمادۀ فدا کردن زندگی خود هستیم… نفس نکشیدن برای ما راحت‌تر از عدم‌وفاداری به اعتماد شما خواهد بود. (کف زدن حضار).

ما کوبا هستیم!

کوبا زنده است!

یا مرگ یا میهن!

ما پیروز می‌شویم!

(کف زدن حضار)

——————————

* سیمارون به بردگانی گفته می‌شد که از ظلم و بدرفتاری استثمارگران خود می‌گریختند و در جنگل‌ها، باتلاق‌ها و مناطق صعب‌العبور کوهستانی مخفی می‌شدند تا از تعقیب‌کنندگان خود در امان باشند و به فرزندان خود شیوۀ زندگی چریکی می‌آموختند. م.

منبع: گرانما، ارگان حزب کمونیست کوبا

https://akhbar-rooz.com/?p=112444 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x