شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

رئیس جمهور دردسرساز! – جمهوری اسلامی برنده ی این ستیزه جویی ها نخواهد بود

با انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری اسلامی ایران، پیش بینی می شد دور تازه ای از مشکلات بین المللی و فشارهای خارجی علیه ایران آغاز شود، اما کمتر کسی می توانست حدس بزند این «رئیس جمهور مکتبی» با چنین سرعتی کشور ما را به سوی انزوای هر چه بیشتر بین المللی ببرد و با اقدامات و سخنان خود، حلقه ی محاصره علیه آن را تنگ و تنگ تر سازد.
انتخاب احمدی نژاد از همان آغاز با سردی و عدم اطمینان دنیای خارج همراه شد. علاوه بر انتخاباتی غیردموکراتیک و سرشار از تقلب و اعمال نفوذ نظامیان و شبه نظامیان که او را به ریاست جمهوری رساند، همچنین گذشته سوال برانگیز و مورد مناقشه وی، از جمله عواملی بود که کشورهای غربی را که به دنبال بهانه هایی برای تشدید فشارهای خود علیه حکومت ایران هستند، به وخامت بیشتر روابط تشویق و تحریص کرد.
اما نخستین آزمایش بزرگ رئیس دولت اسلامی وقتی پیش آمد که او در مقام رئیس جمهور کشور اسلامی ایران در سازمان ملل متحد فرصت سخنرانی یافت و چنان سخن گفت که نتیجه ی بلاواسطه ی آن قطعنامه ی سپتامبر شورای حکام آژانس انرژی اتمی علیه فعالیت های جمهوری اسلامی بود که ایران را در آستانه ی شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داد. از آن زمان، نه تنها محمود احمدی نژاد، بلکه مجموعه ی حکومت، به گونه ای عمل کرده است که دروازه های این شورا به روی ایران بیشتر گشوده شود. آخرین نمونه ی آن سخنانی است که این هفته رئیس جمهور اسلامی در مورد اسرائیل بر زبان راند و خواهان نابودی این کشور شد. سران حکومت ایران تا کنون از این سخن ها بسیار گفته اند و شاید، رئیس جمهور جوان و بی تجربه نیز فکر نمی کرد که موضع افراطی و به ظاهر انقلابی وی و تشویق حضار به «درست و حسابی» گفتن شعار «مرگ بر اسرائیل» با واکنش گسترده و اعتراضی ی در غرب روبرو شود. احمدی نژاد رئیس جمهوری است نامتناسب با زمان. شاید او اگر نزدیک به بیست سال پیش «ظهور» کرده بود، می توانست رسالت یک رئیس جمهور مکتبی را بر عهده گیرد و به همه ی غیرمسلمانان دنیا، اعلام جنگ دهد. کاری که پیشینیان او در دوران «صدر» جمهوری اسلامی کردند. اما او در شرایطی با آرزوی زنده کردن «آرمان ها» و «شعارها»ی دهه ی شصت بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زده است، که این دوران مدت هاست پشت سر گذاشته شده و هوس بازگشت به آن با مجازات های سختی همراه خود شد.
اگر جامعه ی ایران هنوز نتوانسته است، به دلیل سرکوب و ضعف و تفرقه ی نهادهای مدنی و سیاسی دموکراتیک به مبارزه جویی احمدی نژاد و رژیم اسلامی با آرمان های دموکراسی و منافع ملی ایران پاسخ دهد، اما جامعه ی بین المللی تا همین الان فشارها بر این حکومت را که هر روز سرکش تر می شود، چنان تشدید کرده است، که آینده مخاطره آمیزی که کشور ما را تهدید می کند، دیگر یک چشم انداز دوردست نیست.
برخی از تحلیل گران سیاسی معتقدند حکومت اسلامی آگاهانه و به عمد بر وخامت مناسبات خود با جهان خارج می افزاید تا با اتکا به آن، سرکوب و خشونت بر مردم خویش را تشدید کند و با نظامی کردن شرایط مانع شکل گیری مقاومت در برابر ادامه ی استبداد شود. حتی اگر این ارزیابی درست هم باشد، به معنای آن نیست که حکومت اسلامی ایران در این بازی خطرناک از امکانات مناسب و دستی باز برخوردار است و به موفقیت خواهد رسید. ادامه ی سیاست های ستیزه جویانه ی ای که حکومت ایران در برابر مردم خود و جامعه ی بین المللی در پیش گرفته است، انزوا، فشارهای روز افزون و چه بسا رویارویی نظامی خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران نه در داخل کشور از پشتیبانی مردم برای چنین رودررویی هایی برخوردار است و نه در عرصه ی بین المللی از دوستان و امکانات قابل اتکایی برخوردار می باشد. این حکومت ایدئولوژیک تر از آن است که بتواند ناسیونالیسم ایرانی را به پشتیبانی خود بسیج کند. سیاست «نگاه به شرق» که دولت ایران به آن امید بسته است نیز، در انتهای خود جز «احساس مورد خیانت قرار گرفتن» برای سران جمهوری اسلامی نتیجه ای بر جای نخواهد گذاشت. هنر دولت جدید تا به حال تنها این بوده است که جامعه ی بین المللی را با سرعت حیرت انگیزی در برابر خود متحد ساخته و به واکنش وادارد. جمهوری اسلامی نمیتواند برنده ی این وضعیت باشد. رویای استقرار «حکومت اسلامی» ی که آقای احمدی نژاد پرچم آن را برافراشته است، می تواند به نابودی همین «جمهوری اسلامی» موجود منجر شود!

https://akhbar-rooz.com/?p=32906 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x