شماری از زنان و حتی مردان ایرانی در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی مخصوصا توئیتر تجربههای خود را از آزار جنسی یا تجاوز بیان کردهاند. این روایتها گاهی درباره معاون وزیر، نماینده مجلس و چهرههای شناخته شده بهعنوان آزارگر نیز مطرح شده است
گرچه پیش از این نیز برخی از این روایتها مطرح میشد اما این بار به نظر میرسد که بیان آنها بهشکل یک موج درآمده و در چند روز گذشته داستان های زیادی از آزار جنسی زنان توسط مردان با هشتک تجاوز افشا شده است. در شبکه های اجتماعی گرچه همچنان برخی ترجیح میدهند با نام ناشناس روایت خود را بیان کنند اما برخی نیز با نام و نشان اصلی خود تجربه خود از آزار و اذیت جنسی یا تجاوز را شرح دادهاند.
در بین افرادی که متهم به آزار و اذیت و تجاوز شدهاند، نام یکی در شبکههای اجتماعی بیشتر تکرار شده است. وی متهم شده است که دختران را به خانهاش دعوت میکرده و سپس به آنها شرابی که احتمالا داخل آن مواد بیهوشی ریخته شده بود، میداد و بعد به دختر تجاوز میکرد.
نام این فرد آنقدر در شبکههای اجتماعی مطرح شد که دانشگاه تهران به آن واکنش نشان داد و در اطلاعیهای گفت: «در خصوص اتهامات وارد شده به نامبرده در فضای مجازی، دانشگاه تهران، ضمن اظهار تأسف و بدون داوری در خصوص موارد اعلام شده، بر این نکته تاکید مینماید که بررسی و رسیدگی به اینگونه موارد، با توجه به فارغالتحصیلی فرد، از حیطه اختیارات و اراده دانشگاه خارج است، اما دانشگاه تهران، نهایت همکاری را با مراجع قانونی ذیربط برای بررسی این موضوع انجام خواهد داد.»
سایت رویداد۲۴ در باره ی نمونه ای از افشاگری زنان از آزارجنسی نوشته است: «روز جمعه ۳۱ مردادماه ۹۹ اسم یک پسر در توئیتر ترند شد. گروهی دختر که خود را دانشجو در تهران معرفی کرده بودند شروع به افشا گری کردند و ک- الف را به فریب و تجاوز محکوم کردند
هر دختری سرنوشتی را فاش کرد که با رفتن به خانه ک- الف به او مشروبات الکلی آغشته به موادهای بی هوش کننده خورانده شده است سپس برهنه و درحالیکه مورد تجاوز قرار گرفته بودند به هوش آمده اند.
بر اساس آنچه کاربران در توییتهای بیشمار خود نوشتهاند چهرهای که کاف الف در تمام این سالها از خود ساخته هم بیتردید در پیش بردن جنایتها و نقشهها بیتاثیر نبوده است. راه انداختن و مدیریت کردن یک کتابفروشی در راسته خیابان انقلاب و اطراف، پرسه زدن با چهره هنری در تمام مسیرهای منتهی به دانشگاه تهران، عکس انداختن با برخی مسئولان شهری و دعوت کردن آنها به کتابفروشی و برخی شگردهای دیگر که خلافکاران سریالی آنها را بسیار خوب بلدند و برای شکار طعمه استفاده میکنند.»
نجمه یکی از کاربران توئیتر مینویسد که انگار هرچه ماجرای تجاوز طولانیتر میشود، افراد بیشتری شجاعت بازگو کردن تجارب شخصی خود را پیدا میکنند و فرناز در پاسخ این توئیت دلیل آن را توضیح میدهد: چون شجاعت مسری است
از طرف دیگر مرضیه رسولی، خبرنگار در توئیتی نظر دیگری را مطرح میکند: روایت آزارهای آشناهای دور یکییکی علنی میشود. احتمال میدهم راویان، ترس از خانواده نداشته باشند یا از خانواده دور باشند.
وی معتقد است روایتهایی که خانواده، فرد آزار دیده را متهم میکند یا اصلا آزارگر یکی از اعضای خانواده است، همچنان سرکوب شده و مسکوت است.
در این میان توییت چند روزنامهنگار درباره تعرض دو چهره مشهور هنری به آنها زمانی که در ایران بودند، توجه بسیاری جلب کرد.
سارا امتعلی، روزنامهنگاری که تجربه خود را از «آزاری» که ۱۴ سال پیش از سوی یک چهره شناخته شده هنری دیده بود، بیان کرده است، درباره سکوتش در این سالها میگوید: « همهی این سالها از ترس کسانی که خواهند گفت مدرکی برای اثبات ادعایت نداری سکوت کردم.»
وی همچنین دلیل دوم سکوت خود را سخنان افرادی عنوان میکند که حاضر نیستند بپذیرند این فرد شناخته شده یک آزارگر جنسی است: اما حالا احساس میکنم این سکوت از سر ترس و مصلحت شایستهی من نیست.
سارا امتعلی آرزو کرده بود که قبل از مرگ شهامت نوشتن پیدا کند: «میدونید بخش تلخ قصه کجاست؟ اینکه در ۸ سالی که خبرنگار بودم، از سوی چندین آدم معروف و مسئول مورد آزار جنسی قرار گرفتم و شاهد بیشمار اتفاق مشابه برای دوستان زن روزنامهنگارم بودم. اما جرأت و حوصله ندارم از اون آدمها بنویسم، چون مطمئنم باید به کلی آدم جواب پس بدم»
در یک فیلم مستند، زنان خبرنگار از آنچه که در جریان کار در باره ی آزار جنسی تجربه کرده اند. می گویند. از معاون وزیر تا نماینده ی مجلس هر یم به شکلی با استفاده از موقعیت خود تلاش می کنند بدون این که نگران هزینه ی عواقب کار خود باشند، زنان را به اشکال مختلف اذیت کنند.
بسیاری از زنانی که در شبکه های اجتماعی و در فیلم مستند تجربه ی شخصی خود را روایت می کنند، می دانند که نه تنها قانون از آنان پشتیبانی نمی کند حتی برخا از سوی خانواده ها نیز مورد سوال قرار می گیرند با این همه شجاعانه پا به میدان گذاشته اند تا به جای تداوم سکوت و تن دادن به آنچه که “تابو” قلمداد می شود، جامعه با موضوع درگیر سازند و بحث مسئله آزارجنسی زنان در ایران به افکار عمومی راه بازکند.