جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

رژیم در پی رهیافتی برای گذر از بحران عدم شرکت توده در انتخابات – اردشیر قلندری

کشتیبان را سیاستی دگر آمد!

حدود پنچ ماه دیگر یعنی در اسفند ماه، انتخابات مجلس شورای اسلامی آغاز می گردد. در چهل سال گذشته انتخابات یکی از ویژگی های رژیم ولایی در ایران بوده است، که بطور پیگیر و بموقع برگزار شده است.

کارزار برگزاری انتخابات در رژیم ولایی مطابق سنت، برپایه برخی تنش های ساختگی و افشاگری ها، جنجال ها در راستای گرم کردن تنور صورت می گیرد. رژیم طبق روال، چنانچه در غرب نیز رایج است، حکومت را میان جناح هایی تقسیم کرده است، که هر کدام در فرایند اداره کشور مشارکت داشته باشند، در عرصه انتخابات نیز جو “وجود دمکراسی” را وانمود نمایند.  

اما با همه این احوال، رژیم از یک کلیت برخورداراست که بصورت سیستم عمل می کند. فونکسیون ساختار ولایی، را می توان به خدمه یک کشتی در میان اقیانوس تشبیه کرد که به ساحل رسیدن کشتی، مصادف است با به ساحل رسیدن خدمه آن.

بنا براین، هرگاه افشاگری و یا جنجالی در پیشا انتخابات صورت می گیرد، در راستای یک هدف ویژه، کشاندن مردم پای صندوق های رای است، ایجاد جو وجود دمکراسی بوده است و طوری عمل کرده اند، که به کلیت رژیم آسیبی وارد ننماید. از مشروعیت ساختار نیز صیانت شود. مطابق تجارب چهل سال اخیر در پس از پیروزی موفقیت آمیز انتخابات از دید رژیم، همه این “افشاگریها” بطرز مهاهرانه ای بفراموشی سپرده میشود. بر همین مبنا، نباید این “افشاگریها” را جدی نگاشت.

همه ما در طی چهل سال گذشته شاهد یک اصل بوده ایم که اختلافات و جنجال ها در درون دستگاه میان خودی هااست و هیچ ساختارحزبی و یا سازمانی دگراندیشی از درون جامعه که نماینده طبقه خاصی باشد، شرکت ندارد. عدم وجود اندیشه ای متفاوت از اندیشه حاکم، عدم بسط و گسترش اختلافات به میدان طبقاتی، عدم بیان مطالبات طبقه ی خاص و نمایندگی آنها در ایران، خود بهترین و واضع ترین تصویر در صحنه سیاسی کشور است، که تهی و زرگری بودن اختلافات درون حکومت را به اثبات می رساند و تائید می کند که آنچه در میان خودی های رژیم میگذرد، اختلافات در راستای بدست اوردن رانت های ویژه و سهمخواهی هاست، نه بیشتر!.  

همزمان با موارد فوق، باید اقرار کرد که اختلافاتی بسیار شدید درون رژیم در جریان است. و این نیز امریست طبیعی، حکومت اسلامی، حکومت نوکسیه گانی است، که هستی و نیستی کشور را در انحصار خود گرفته، بصورت محفلی با منافع ویژه خود، در رشته های گوناگون صنعت و تجارت و خدمات، سرگرم چپاول ثروت ملی کشور هستند. از این روی، بطور طبیعی اختلافاتی چه بسا خشن در میان نمایندگان تجارت های سنتی و نمایندگان بوروکراتیک دربسیاری مساله منجمله درراستای رابطه سازی با غرب در جریان باشد. چنین اختلافاتی در جهان سرمایه در مواردی به حاد ترین نقطه خود میرسد بطوری که یک جناح، جناح دیگر را بطور کامل از میان راه  برمی دارد. این دیالکتیک فلسفه سود پرستی- سرمایه داری است.

دو بخش سرمایه داری ایران که کل اقتصاد را در دست دارند، در درون حاکمیت هستند، در واقع همه قوانین و مقررات را در راستای منافع گروهای خود به تصویب می رسانند، از این روی اختلافات فوق، تضاد منافع اینسایدرهاست، بوی طبقاتی ندارد و نمی تواند داشته باشد.

از نفت و گاز که به همت صنعت غرب به بهره برداری میرسد، اگر بگذریم، بخش قابل توجهی از اقتصاد کشور هنوز در ارتباط با فراورده های کشاورزی است، ینی محصولاتی که مستقیما به زمین مرتبط است، برای مثل صادرات پسته، زعفران… برهمین مبنا بخشی از سرمایه داری ایران سرمایه داری ستنی است که بواسطه تولید، فروش و صادرات این قبیل فراورده ها استوار است. در کنار سرمایه داری ستنی، سرمایه داری بورواتیک نیز نقشی برجسته یافته است. 

سرمایه داری بوروکراتیک ایران مشخصا از دوره احمدی نژاد به نیروی سیاسی تعیین کننده ای در ساختار ولایی حاکم تبدیل شده است. این قدرت بحدی است که اگر در شرایط حال موسوی و یا کروبی از حصر آزاد گردند، و به مقام ریاست جمهوری هم برسند، توان تغییر وضعیت حال را نداشته و نخواهند داشت. در همین راستا و درک همین شرایط است که کروبی به نقل از توئیت تاجزاده از داخل حصر خواهان شرکت مردم در انتخابات می گردد.  او بخوبی شرایط حاکم را می فهمد و از طرفی نیز نمی تواند خواهان سقوط رژیمی باشد که خود را تشکیل ان حضور داشته است، خود نمایندگی گروهی را بر عهده داشت است. در راستای محکم کردن جای پا و منافع ان در پس از ۵۷ نقش داشته است.

با رشد سریع سپاه در امور اقتصادی و محکم کردن پایه های اقتصادی خود در اقتصاد و تبدیل شدن به یک نیروی سیاسی عملا بی بدیل، بازی های سیاسی و اهداف برنامه های اقتصادی انرا نمی نوان نادیده گرفت. مطابق نظر ناظران سیاسی، سپاه بیش از ۵۰۰ شرکت دارد که فقط در سال ۱۳۸۴ حدود ۱۲ میلیارد دلار فروش و ۱٫۹ میلیارد دلار سود داشته اند. از طرفی نیز مطابق مصاحبه اخیر آقای بهزاد نبوی با آفتاب نیوز: ۶۰ درصد ثروت کشور در دست چهار نهاد قرار دارد”. که بدون تردید این مقدار ثروت بزور و بدون رقابتپ، از طریق رانت حکومتی بدست امده است.

پس تلاش سرمایه بورکراتیک برای بدست اوردن سهم بیشر قابل درک است و روحانی که نمایندگی ان را بر عهده دارد، این فشار را قبل از آقای رحمانی فضلی  که روز دوشنبه ستاد انتخابات کشور را رسما افتتاح کرد، در یزد آغاز نمود.

شاید بتوان سخنان کواکبیان به هیات رئیسه مجلس را در همین راستا ارزیابی کرد، که می گوید: نگذارد رهبری و رئیس جمهور را در مقابل هم نشان دهند. نماینده مردم تهران در مجلس: امروز در مجلس یک برگه‌ای توزیع شد که در آن اینگونه نشان داده شده بود که رهبری و رئیس جمهور در نقطه مقابل هم هستند. هیات رئیسه اجازه ندهد که سخنانی تقطیع شده از رئیس جمهور و مقام معظم رهبری در کنار هم گذاشته شود و نشان دهند که این دو ضد یکدیگر عمل می‌کنند. دستور دهید این موضوع پیگیری شود”. اما نمی گوید که چه کسانی برگه مورد نظر را در مجلس توزیع کرده اند. چه اهداف خاصی را در نظر دارند، ژرفای این تقابل تا کجاست، یا اینکه برای ظاهر امر و تنها جهت داغ کردن تنورانتخابات است. مواردی که بارها بنمایش گذاشته است. 

آقای روحانی رئیس جمهور در یزد با حرارت تمام از دزدی ها و اختلاس ها میگوید، از ارقامی نام مبرد که انگار خود یکی از فعالین اپوزیسیون سیاسی رژیم است، و تا بحال خارج از این امور بوده، در واقع قبل از سفر به یزد، کشف امریکا کرده است.

پرواضع است، انچه که در رژیم ولایی میگذرد، مبحث تازه ای نیست، ترفندی به قدمت خود رژیم است، هرگاه که زمان انتخابات فرا میرسد، در رژیم ولایی افراد در جایگاه های مختلف به پیشگاه مردم برای “دادخواهی” میایند. همین آقای روحانی در بازه انتخابات ریاست جمهوری سخن از برادران تفنگ بدست می گفت. اما پس از تحلیف دیگر یادی از “افشاگریها” و تنور گرم کردنها نکرد. انچه در یزد گذشت نیز بخش عمده موضوع، جهت فریب مردم و کشاندن انها پای صندوق رای است.

پرواضع است، که هرکدام از رقم ذکر شده، بخشی از اقتصاد کشور را دگرگون میکند، و بیان ان از سوی رئیس جمهور ایران فاجعه است، ایشان رئیس جمهور یعنی حافظ منافع و دارایی تک تک ایرانیان است که این چنین بی پروا از غارت این ارقام می گوید. بیان این ارقام در یک کشور متمدن از سوی رئیس جمهور خود حکم زندان برای ان رئیس جهمور دارد. اما منطق حاکمان دستگاه ولایی، در راستای حفظ رژیم بهر قیمت است، که یکی از راه های ان کشاندن توده میلیونی به پای صندوق رای میباشد. بر همین مبنا آقای روحانی با خیال راحت از بابت عدم وجود قوانین و مقررات جهت محاکمه ایشان، براحتی در تلاش است تا در انتخابات آتی برای سرمایه دارانی که ایشان انها را نمایندگی میکند، آرای مردم را بخرد. با اینکه کسی شمارش داخل صندوق ها را راست آزمایی نمی کند (منتسب است به استالین که جایی گفته است، مهم آرای داخل صندوق ها نیست، مهم این است که چه کسی انها را می شمارد!.) و آنچه که دستگاه میخواهد بیرون خواهد آمد، ولی تلاس متصدیان رژیم در جلب مردم به سوی صندوق هاست. بنابراین چه مردم به نمایندگانی که حافظ منافع دستگاه ولایی هستند، رای بدهند و چه ندهند، مهم برای رژیم در شرایط فعلی محتوای صندوق ها به نفع کدام بخش سرمایه داری حاکم نیست، بل مهم شرکت مردم، ایجاد صف در حوزه های انتخابات است.

برپایه حفظ ثروت میلیاردی، رژیم آنچه که میخواهد از داخل صندوق رای بیرون خواهد کشید. این داد و قال دقیقا برای هدایت مردم به حوزه های آراء است. چراکه، ما بتجربه دریافته ای در نهایت امر سپاه چه با زور زندان و اعدام و چه وعده های میلیاردی طرفین دعوا را آرام کرده، کلاه گشاد فریب برسر کارگران و سایر اقشار جامعه خواهد رفت.

هیچ رهیافتی در راستای رهکردهای اقتصادی و بحران ، بیکاری، گرانی، درمان، مسکن وجود ندارد و این رژیم نمی تواند راه حلی برای برونرفت از معضلات فعلی ارائه دهد.     

جامعه نیز در التهاب است، هر روز در گوشه ای از ایران کارگاهی، کارخانه ای، مرکزی تعطیل میشود، مردمانی در پی ان بیکار میگردند. اعتراضات کارگران و معلمان، بازنشستگان و سایر جماعت زحمتکش هر روز، اگرچه بصورت منفرد، اما در مجموع خود با گامهای عقلانی تری وارد کارزار میشوند. با اینکه اختلافات در پائین را نیز رژیم به اشکال گوناگون: بشیوه کنترل و مهندسی انتخابات؛ سرکوب جنبش ها و اعتراضات کارگری، سرکوب ازادی بیان، تشکلها و رسانه ها و گردهمایی ها….تا به این لحظه مهار کرده است، اما در نهایت نمیتواند با ایجاد چنین جو تصنعی همیشه مردم را بر همین مبنا به پای صندوق رای کشید و مشروعیت یافت.

اعتراض و بیان، مطالبه پیگیری دزدیها و اختلاسهای چند صدمیلیون دلاری در کشور توسط رئیس جمهور، یک هدف کلی دارد، ایجاد اتمسفر مبارزه با فساد در پیشا انتخابات. تنها تفاوت این یکی با او قبلی که بگم بگم راه اندخته بود، در بیان اعداد است که اینبار اتاق فکر رژیم با این ترفند در پی رهیافتی برای گذر از بحران عدم شرکت توده در انتخابات است.

https://akhbar-rooz.com/?p=11997 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
4 سال قبل

نقطه صفر فرا رسیده است!
دست حاکمیت بعد از چهل سال برای اکثریت مردم رو شده است دیگر اپوزیسیون خود بودن ملایی و انتخابات نمایشی جواب نمی دهد .
حاکمیت آشکارا در منطقه ودر داخل به سرکوب رو آورده است و اینچنین پیش خواهد رفت تا سقوط خویش .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x