جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

سناریوهای احتمالی در سپهر سیاسی ایران در لحظه کنونی – احمد هاشمی

مقدمه
فولتاری در نامه ای به فردریش پادشاه پروس
“عدم اطمینان یک موقعیت نامطبوع است اما اطمینان نیز نادرست است”
پیش فرض تعیین سناریوها این است، که از سیستم شناخت کافی داشته باشیم. اما در عین حال سه فاکتور از جمله: محدودیت اطلاعات، حوادث غیرمترقبه و خواست ها و مطالبات نو، تعیین ضریب احتمال سناریو ها را، دشوار می نمایند.
تجزیه و تحلیل اتفاقات آینده، همیشه با دو چالش اساسی مواجه است: الف- عدم اطمینان ب – پیچیدگی در رویکردهای نوآورانه جدید در رابطه با تجزیه و تحلیل آینده. محققین آینده نگر از دو متد متفاوت استفاده می کنند:
یکم – با تجزیه و تحلیل ترندها در میدان های تحقیقی مشخص، می توان راستاهای توسعه معینی را مجسم نمود و سپس با ضریب احتمالات، آن را توجیه نمود.
دوم- تجزیه و تحلیل سناریوهای متعدد در میدان های تحقیقی پیچیده و نامطمئن، که در آن پارامترهای متعددی با هم در ارتباط هستند، با دو چشم انداز متفاوت روبرو هستیم:
الف- آیا می توان این احتمالات را با استفاده از متدهای ریاضی و تکنیکی تا حدودی دقیق تر نمود و به یک نتیجه گیری معین نزدیک شد. بهترین مثال در این مورد تعیین سناریوهای محتلف و تشخیص سناریوی معین در عرصه تغییرات اقلیمی می باشد.
ب- تعیین سناریو با ضریب احتمالات، بسیار دشوار و حتی غیرممکن است، زیرا درجه پیچیدگی و تداخل و ارتباط پارامترهای متعدد و تاثیر متقابل آن ها بسیار بالا است و از سوی دیگر با عدم اطمینان زیاد همراه است. مثال در این مورد تحولات سوریه می باشد که به قول یک جامعه شناس آینده نگر: “سوریه قبرستان سناریوها و تجزیه و تحلیل های متعدد بوده است”.

از آنجایی که شکاف سیاسی موجود در ایران بر محور تضاد بین دموکراتیزه کردن جامعه و اقتدارگرایی است. سناریو های احتمالی، سناریوهایی در مسیر گذار دموکراتیک در جامعه ایران هستند، اما این بدان معنی نخواهد بود، که همه سناریوها اجبارا به دموکراسی منجر خواهند شد، زیرا مجموعه ای از پارامترهای مختلف در دایره ای از تاثیرات متقابل قرار دارند و با دینامیسم مختص به خود، با یکدیگر در ارتباط هستند.

این پارامتر ها کدامند؟
۱- پیش فرض های ورودی
یا به عبارت دیگر “شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی” (antecedent condition)، در اینجا منظور وضعیت ساختاری جامعه در آستانه پروسه دموکراتیزاسیون است. از وضعیت ساختاری می توان توازن قوای بین نیروها را برآورد نمود. آکتورهای کلیدی سیاسی، اقتصاذی، ُسیستم حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی رل مهمی در توازن نیرو بازی می کنند.

۲- لحظه حساس (critical junctures):
در روند دموکراتیک شدن لحظاتی فرا می رسد که در آن زمان، شرایط برای دگرگونی اساسی در توازن قوا فراهم است. و آ ن را نقطه انتخاب (choice point) می نامند. مشخصه اصلی نقطه انتخاب آن است که کنشگران سیاسی و اجتماعی می توانند از میان آلترناتیوهای متعدد، یک مسیر مشخص را انتخاب کنند.

۲- دینامیسم نهادها یا باز تولید نهادها (institutional reproduction):
بدیهی است که وضعیت ساختاری و آکتورها، پارامترهای استاتیستیک هر تجزیه و تحلیلی هستند. با تاثیر متقابل آنها بر یکدگر، دینامیسم نویی ایجاد می گردد. مثلاء با نهادهای نو، کنشگران جدید و با کنشگران جدید، نهادهای تازه باز تولید می شوند.
تا زمانی که توازن قوا در حالت پایداری قرار دارد، نهادهای سیاسی بطور اساسی تغییر نمی کنند، با تغییر نسبی توازن قوا، بازتولید نهادهای سیاسی جدید آغاز می شود.

٣- دینامیسم کشمکش ها یا به عبارت دیگر گردش تضادها:
در این مرحله، نیروهای سیاسی و اجتماعی وارد بازی می شوند. شانس موفقیت آنها بستکی به این دارد که:

الف- می توانند امکانات نو و نیروی لازم را بسیج نمایند. ب- این که از شرایط مناسب، توانائی حداکثر استفاده را، برای پیش برد آلترناتیو خود دارا هستند.

۴- نتایج خروجی:
در نتیجه حادشدن کشمکش ها، لحظه حساس تازه ای بوجود می آید، که در پی آن توازن قوا به نفع مخالفین ساختار قدیم، می تواند تغییر پیدا کند.

سناریوها

سناریوی اول: حفظ وضع موجود
در این سناریو سرکوب جنبش اعتراضی تهیدستان در ایران، قطعی خواهد بود. هسته سخت قدرت (بیت رهبری، سپاه پاسداران و قوه قضائیه و…) رل تعیین کننده را در این سناریو خواهد داشت. دولت روحانی به کمک اعتدالیون و جناح راست اصلاح طلبان در خدمت هسته سخت خواهد بود. سرکوب نیروهای مخالف باز هم شدت و دامنه گسترده تری خواهد یافت.

سناریوی دوم: رفرم های محدود اقتصادی
دولت روحانی با پذیرش حق اعتراض مردم، در چارچوب های محدودی به رفرم هایی در زمینه اقتصادی دست خواهد زد، تا بدین وسیله جنبش اعتراضی را ایزوله نماید. شکاف معینی میان هسته سخت قدرت (بیت رهبری، سپاه پاسداران و قوه قضائیه و…) یا به عبارت دیگر بخش غیرانتخابی حکومت و هسته نرم قدرت بخش انتخابی در اینجا دولت روحانی پدید خواهد آمد، اما منجر به گشایش فضای سیاسی در ایران نخواهد شد.

سناریوی سوم: اجرای بی تنازل قانون اساسی
جنبش اعتراضی تهیدستان ادامه می یابد، شکاف میان هسته سخت قدرت (بیت رهبری، سپاه پاسداران و قوه قضائیه و…) و هسته نرم قدرت دولت روحانی و طرفداران او تشدید می گردد. اصلاح طلبان راست به عقب رانده می شوند و در پی آن طرفداران جنبش سبز به جنبش می پیوندند و به حصر پایان داده می شود و در پی آن فضای سیاسی در ایران، تا حدی گشوده می گردد.


سناریو چهارم: تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران
در این سناریو محل مبارزه دیگر تنها خیابان نخوهد بود، بلکه مبارزه در محیط کار نیز به آن اضافه می شود و آن بدان معنی است که طبقه کارگر به همراه طبقات فرو دستان جامعه به میدان می آید و گلوگاه های اقتصادی رژیم مرکز اعتصابات کارگری می گردد. این یک شرط لازم برای جابجایی قدرت سیاسی است، اما کافی نیست در صورتی که ائتلاف سراسری و متحد اپوزیسون و بخشی از هسته نرم قدرت، بوجود آید، تغییر فرم قدرت سیاسی در ایران ممکن خواهد بود، اینکه، این تغییر فرم سیاسی به چه شکلی اتفاق بیفتد، غیرقابل پیش بینی است.

سناریوی اول در طولانی مدت می تواند به فروپاشی و هرج و مرج در ایران منجر گردد. با سناریوی دوم گذار به دموکراسی ممکن نیست. در سناریو سوم گذار به دموکراسی در ایران، جای شک است. سناریوی چهارم در لحطه فعلی بسیار خوشبینانه است، اما در صورت وقوع می توان، دموکراتیزه شدن جامعه ایران را انتظار داشت.

     از : امیر ایرانیعنوان : حذف روحیه اقتدارگرائی
آقای هاشمی گرامی اگرچه تلاش داشته اند نکات مفیدی را ارائه دهند اما باید به نکاتی نیز توجه داشت:
بستن بار زیاد و توقع بیش از حد به یک حرکت، بسیار خطرناک و یاس آورست که برنده این یاس آفرینی اقتدارگرایی حاکمیت است؛
که اگر این حرکت درست ریشه یابی شود،
اگرچه درجامعه خواسته ها تقریبا مشخص است:
که همه در فکر عبور از شرایط فعلی هستند اما از میزان مشارکت درحرکت اخیر متوجه خواهیم شد نه از گستردگی زیادی برخور دار بود نه شعار دستجات اپوزیسیون خاص آیویزان به هر حرکت اعتراضی مورد اقبال بوده(دارودسته رضا پهلوی و مریم رجوی اگرچه بخش اقتدارگرایی حاکمیت دوست دارند اینها پررنگ؛
اگر گستردگی را بخواهیم قبول کنیم، آنهم در تعداد شهرها بوده؛
آنهم شهرهای که کم کم دارد مشخص می شود:
نشان از برنامه ریزی خاصی بوده که آن پروژه هانیز با شکست مواجهه شده .
چیزی که دارد خود را نشان می دهد اینست:
که گروهی در پی این هستند که حرکت های قبلی را به بهانه اینکه آن حرکت ها بازی گرانش درون نظامی بودند اصلا و ابدا مبارزه محسوب شدن نمی خوردند و نمی خورند ما ( گروهی)این حرکت را بصورت ابتدا به ساکن در نظر می گیریم و پی ریزی شده برای بعد می دانیم وهمین را باید بگیریم و ادامه دهیم و چه بکنیم و چه نکنیم.
که قطعاً این تفکر یک تفکر انحراف و هدر برنده روند تحولخواهی در این کشور است که باید با آن مبارزه کرد و تلاش کرد تمام نیرو ها چه درون نظامیان و چه بیرون نظامیان بر تاکید بر مبارزه بر علیه روحیه اقتدارگرای با هم شوند و عقب نشینی را برآن بخش اقتدارگرا بقبولانند که در این روش حذف پذیرش روحیه اقتدارگرایی و استبدادی را از سرزمینمان خواهیم داشت
٨۲٨۶۲ – تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹۶       
     از : کیاعنوان : زحمت کشیده اید ،عالیست ولی‌ استاتیک است!
حالت‌ها و امکانات خیلی‌ جالب ارزیابی شده اند اگر دینامیک به آن‌ بنگریم!

حرکت در هر پدیده یی دینامیک است ،با در نظر گرفتن تغییرات در جنبش ،گستردگی و توانای اش ،حمایت همه جانبه از طرف اپوزیسیون و جهان میتوان ۴ حالت نام برده را یک سناریو پنداشت،

فعلا در ابتدای آن قرار داریم و هیچ حالتی تنها اعتبار ندارد ،بلکه از یکی‌ به دیگری جهش می‌یابد با شرط اینکه اپوزیسیون اتحاد نسبی‌ بیابد ،که اینچنین میتواند ، شود.
٨۲٨۲٨ – تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹۶       

https://akhbar-rooz.com/?p=37131 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x