هشتمین همایش اتحاد جمهوریخواهان ایران روزهای ۴ تا ۶ اکتبر ۲۰۱۹ در شهر کلن آلمان برگزار شد. این همایش سه روزه اسنادی را تصویب کرد که اینک انتشار یافته است. سندسیاسی مصوب این همایش و دیدگاه های اتحاد جمهوری خواهان در مورد سیاست خارجی را در زیر می خوانید:
سند سیاسی مصوب همایش هشتم
اتحاد جمهوریخواهان ایران
کشور ما امروز با بحرانهای متعددی مواجه است. از بحران اقتصادی و سیاسی تا بحران در مناسبات با دولت آمریکا و همپیمانان آن در منطقه. مردم نگران خطر جنگ، فقدان امنیت، فقر و فلاکت هستند و چشماندازی برای بهبود وضعیت نمیبینند. ناامنی اقتصادی، بیکاری گسترده و مشکلات متعدد دیگر ارامش اجتماعی را بر هم زده است. رکود، تورم و گرانی بیداد می کند. تحریمهای گسترده بر ابعاد آنها افزوده و قدرت خرید مردم را بیش از پیش تضعیف کردهاست. روزی نیست که در گوشهای از کشور صدای اعتراضی بلند نشود.
الف: ارزیابی از موقعیت کنونی
۱.تشدید تنش با آمریکا به عنوان حادترین مسالهی کشور
مهم ترین مسالهی امروز کشور ما تنش بین جمهوری اسلامی با دولت آمریکا و متحدان منظقهای آن عربستان سعودی و اسرائیل است. طی یک سال گذشته مدام بر حدت و شدت این تنش افزوده شده است. در مقاطعی حتی تا آستانهی درگیری نظامی پیش رفتهاست. مناسبات جمهوری اسلامی با دولت آمریکا، بعد از اشغال سفارت این کشور در تهران، تا این حد تنشزا نبودهاست. خروج دولت آمریکا از برجام و بازگشت تحریمهای اقتصادی و شدت گرفتن آنها فضای مناسبات دو دولت را بازهم تیرهتر ساخته و اقتصاد کشور و نیز گذران روزمرهی مردم را تحت الشعاع قرار داده است.
۲. پیآمدهای تحریمها بر اقتصاد کشور
اقتصاد کشور ما با چندین ابربحران دست به گریبان است. این بحرانها قبل از همه محصول سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی طی چهل سال گذشته هستند. سلطهی ارگانهای امنیتی، نظامی و بنیادهای رنگارنگ که با سوء استفاده از رانتهای نهادهای مختلف حکومتی بر بخش مهمی از اقتصاد کشور حاکم شده اند از یک سو، حجم عظیم بوروکراسی دولتی، کسری مداوم بودجهی دولت، ورشکستگی پنهان بانکها، فساد و اختلاس در صندوق های بازنشستگی و عدم شفافیت در مناسبات اقتصادی، از سوی دیگر، بر بستر تحریمهای هر روز فزایندهی آمریکا به این بحران ابعاد بی سابقهای بخشیده است.
هم اکنون با تشدید تحریمهای اقتصادی، سقوط ارزش پول ملی، روند پر شتاب ورشکستگی موسسات اقتصادی و واحدهای تولیدی، رکود اقتصادی، گرانی و تورم ، زندگی برای بخش بزرگی از مردم کشور هر روز غیر قابل تحملتر می شود.
۳. جنبشهای اعتراضی و مطالباتی مردم
جنبش های اعتراضی و مطالباتی مردم طی سال های اخیر به موازات ناامیدی از امکان تغییر در وضعیت سیاسی و بهبود شرائط، به سمت و سوی چالش با کلیت نظام جمهوری اسلامی و عبور از آن متمایل شدهاست. خیزشهای دی ما ۱۳۹۶ سرآغاز چنین رویکردی در ابعاد وسیع آن بود. هر چند این خیزشها به سرعت سرکوب شد، اما نارضایتی عمیق از جمهوری اسلامی در بطن جامعه را به نمایش گذاشت. این نارضایتی ابعاد خود را در اعتراضات دو سال اخیر گروههای اجتماعی از کارگران، معلمان، بازنشستگان، درخواست استعفای آقای خامنه ای طی بیانیههای معروف به ۱۴ امضا با شعار »نه به جمهوری اسلامی، نه به جنگ» از سوی تعدادی از کنشگران مدنی کشور، باز هم بیشتر خود را آشکار ساختهاست. خواست تغییر و عبور از موانع موجود پر طنینتر شده است.
تشدید فشار بر فعالان مدنی، بازداشتها و صدور احکام طویل زندان و شلاق برای کارگران، خبرنگاران، فعالان جنبش زنان، کنشگران مدنی و … تنها پاسخ جمهوری اسلامی در برابر اعتراضات و خواست تغییر در جامعه است.
۴. وضعیت حکومت
جمهوری اسلامی با بن بستهای متعددی روبروست. مهمترین بن بست این نظام شالودهی ایدئولوژیک مذهبی آن است که خصلت اصلی آن ضدیت با جامعهی مدرن معاصر و کوشش برای سرکردگی مهمترین جریانهای مخالف و ستیزنده با تمدن و فرهنگ رشد یافته در غرب است. بر شالودهی این بنبستها، ساختاری شکل گرفته است که نوعی جمهوری مذهبی را با نوعی خلافت مذهبی گره زدهاست و تضادی ساختاری پدید آوردهاست که نظام و کشور را از هرگونه تصمیمگیری مفید و سازندهای عاجز ساخته و به انفعال و آشوب کشاندهاست. در چنین شرائطی است که نظم و بینظمی در هم تنیده شدهاند و ثروتهای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی کشور به یغما رفته و فساد همچون طاعون بر تار و پود نظام و کشور مسلط شده است. تکیهی نظام بر نیرو های نظامی و انتظامی و هراس افکنی توسط عوامل سرکوب برای ساکت نگهداشین مردم ناراضی شرایطی را تقویت می کند که آبستن انفجار است. ناکار آمدی و گرایشهای محافظهکارانه در بخش بزرگی از اصلاح طلبان داخل نظام به نوبهی خود همچون یک مانع پیشروی جنبش عمل کرده است. در این وضعیت تلاش نیروهای دموکرات، سکولار کشور مدام با سرکوب روبرو است.
اکنون سالهاست که نیروهای تحولخواه در تلاش برای تامین آزادی فعالیت همهی احزاب سیاسی و واداشتن حاکمیت به تن دادن به شرائط انتخابات آزاد، هموار شدن شرائط برای گشودن کلاف سر درگم بحرانهای دامنگیر کشور و گذار به دمکراسی هستند. اما این تلاشها به خشنترین اشکال ممکن توسط حکومت سرکوب میشوند. جمهوری اسلامی نه تنها در برابر خواستهای بهحق و آزادیخواهانهی مردم ایستاده است، بلکه با مسدود کردن هر گامی در جهت تغییر و تحول، جامعه را به سوی انفجاری دیگر سوق می دهد و در نتیجه راه سقوط خود را هموار می کند.
۵– اپوزیسیون و تحولات درونی آن
همزمان با حدت بحران و افزایش نارضایتیها در جامعه و تشدید تنش بین جمهوری اسلامی و دولت آمریکا، تحولات جدیدی نیز در بین اپوزیسیون در حال شکلگیری است. از یک سو قدرت گیری جنبشهای اعتراضی و اتکاء به این جنبشها برای عقب نشاندن جکومت از مواضع کنونی خود و امکان گشایش سیاسی، همسوئی بین نیروهای خواهان تغییر و تحول در جامعه را تقویت کرده است؛ تلاش برای ایجاد ثقلی از جمهوریخواهان ایران برای مشارکت فعالتر در گذار به دموکراسی از این جمله است. از سوی دیگر، تشدید تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی بخشی از نیروهای سیاسی را که از این سیاست ها حمایت می کنند، امیدوارتر نموده است و تلاش برای آلترناتیوسازی مطلوب برای حامیان خارجی بهخصوص دولت آمریکا را تقویت کرده است.
۶– انتخابات مجلس و صف بندیها
انتخابات بخشی از حقوق اجتماعی و سیاسی مردم است و برگذاری انتخابات آزاد، عادلانه و شفاف یکی از وظائف اساسی حکومتها در زمینهی تامین آزادیهای سیاسی و حقوق شهروندی است. بررسی و آسیب شناسی نظام و مدیریت اجرائی انتخابات در چند دههی اخیر در ایران، بیانگر این واقعیت است که انتخابات در جمهوری اسلامی جوابگوی دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی در جهت تامین آزادی مشارکت سیاسی مردم در ایران نیست و از محتوی تهی شده است.
در عین حال، انتخابات در کشور ما، علیرغم منحصر بودن حق انتخابشدن به نیروهای درون حکومت، به دماسنج مهمی در شناخت تمایلات عمومی جامعه تبدیل شدهاست و فضا و حساسیتی که طی آن در جامعه ایجاد میشود، عرصهای برای حضور سیاسی، روشنگری و تبلیغ در مورد رهیافتهای معین سیاسی است. بهخصوص و مهم تر از همه، یادآوری اهمیت رای مردم و صندوق رای برای گذار جامعه به یک شرائط مطلوب است.
در انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ امید به تغییر از درون بخش بزرگی از مردم را به سوی استفاده از صندوق رای برای تغییر توازن درونی جمهوری اسلامی سوق داد و موفقیت انتخاباتی اصلاح طلبان به گشایشی در فضای سیاسی، آزادی محدود مطبوعات، هموار نمودن راه و ایجاد امکان برای رشد و گسترش نهادهای مدنی و تقویت نقش آن ها در جامعه، تحرک مجددی در مناسبات با دیگر کشورها و روابط بین المللی منجر شد. اما، به موازات این تغییرات، سدها و موانع در برابر هر گونه اصلاح و تغییری در ساختار سیاسی کشور، مسدود کردن راه تاثیر صندوق رای در سرنوشت مردم نیز گستردهتر شد. صف آرائی وارونهای که در خرداد ۸۸ به اوج خود رسید و در نهایت به کودتای ولی فقیه علیه انتخابات و سرکوب قهری جنبش سبز و «رای من کو» منتهی شد.
تجربهی دولت روحانی آخرین امیدها به تغییر از درون را به یاس تبدیل کرد. همهی نظرسنجیها نشاندهنده رویگردانی گستردهی مردم از انتخابات تحت کنترل جمهوری اسلامی است. حتی بخش مهمی از اصلاح طلبان نیز بر این امر معترفاند و مشارکت در انتخابات را منتفی می دانند.
در انتخابات پیشرو، در حال حاضر و شرایط کنونی، تغییر معناداری متصور نیست. اما در یک نگاه دقیقتر، این نکته قابل تامل است که صفبندی اصلی در رابطه با انتخابات، بین نیروهائی است که خواستار انتخابات آزاد، به معنای آزادی مشارکت همهی نیروهای سیاسی، آزادی احزاب، مطبوعات و سرانجام گذار از فضای بستهی کنونی به یک فضای باز سیاسی هستند با طرفداران حفظ وضعیت بستهی کنونی و کنترل بیشتر بر صندوقهای رای با استفاده از همهی وسائل و امکانات نامشروع حکومتی.
ما بر این باوریم که سپرده شدن ادارهی سیاسی کشور به نهادهای منتخب و متکی شدن دولت و دیگر نهادهای اداره کنندهی کشور به انتخاب کاملا آزادانهی مردم، می تواند وضعیت را در کشور ما بهگونهی امیدبخشی دگرگون کند و ارادهی ملی برای حل مشکلات کشور را تقویت نماید.
ب. سیاست ها، شعارها و اقدامات ما
گذار به دموکراسی
ما با تاکید بر پایبندی به بیانیهی تاسیس اتحاد جمهوریخواهان ایران، خواهان جدائی دین از دولت، تغییر قانون اساسی و گذار مسالمتآمیز از جمهوری اسلامی و استقرار یک جمهوری سکولار و دمکرات با اتکاء به جنبش های اجتماعی مردم هستیم و همانگونه که در بیانیهی اعلام موجودیت خود تاکید کرده ایم، ولایت فقیه و نهادهای وابسته به آن را بزرگترین مانع در راه استقرار مردمسالاری و ثبات و پیشرفت کشور می دانیم؛ خواهان رفع و لغو آن هستیم و به سهم خود در راه تأمین مسیر گذار مسالمتآمیز، دموکراتیک و کمدرد به دموکراسی می کوشیم. ما مخالف هر گونه آلترناتیوسازی دولتهای خارجی و دخالت آنها در امورد داخلی کشور هستیم.
تجربهی گذار به دموکراسی در جوامع دیگر حاکی از آن است که برای گذار موفق، جامعهی مدنی قوی، دولتی دموکراتیک و اقتصاد رقابتی و تولیدی از ضروریات است. وجود جامعهی مدنی ضعیف، اقتصاد رانتی همراه با سیطرهی ولی فقیه، گذار دموکراتیک در ایران را دشوار نموده است. وظیفه مستمر نیروهای جمهوری خواه در لحظهی فعلی تقویت مبارزهی نهادهای مدنی در راستای حقوق رفاهی، اتحادیهای و مدنی است.
نه به تحریم، نه به جنگ!
ما بر ماندن در برجام پافشاری می کنیم؛ خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم های اقتصادی را عملی ناموجه و خارج از موازین حقوقی بین المللی می دانیم که تاثیرات منفی آن فراتر از حکومت، دامن مردم و کشور ایران را در بر می گیرد. معتقدیم هر گونه رویاروئی نظامی دولت ترامپ و جمهوری اسلامی می تواند به فاجعه بیانجامد. ما سیاست های خصمانهی دولت ترامپ نسبت به کشورمان و تشدید تنش و ایجاد فضای تهدید و جنگ از سوی هر دو طرف را محکوم میکنیم. و معتقدیم تنها راه حل اختلافات دو دولت رفتن بر سر میز مذاکره است. تصمیم آقای خامنهای در منع مذاکره راه برونرفت از وضعیت کنونی را مسدود میکند. سیاست خارجی کشور باید بر بنیان صلح، همزیستی با همهی کشورها، تنش زدائی تنظیم شود و به جای فریاد شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل، راه گفتگو و مذاکره برای عادیسازی روابط در پیش گرفته شود.
فضای باز سیاسی و انتخابات آزاد،
اتحاد جمهوریخواهان ایران مناسب ترین راه رسیدن به آزادی و دمکراسی و تثبیت آن را برگزاری «انتخابات آزاد» می داند و بر گشایش فضای سیاسی و تامین آزادی های مدنی و سیاسی، آزادی فعالیت احزاب سیاسی، آزادی مطبوعات و مبادلهی آزادانهی اطلاعات به مثابهی پیش شرط برگزاری انتخاباتی آزاد، تحت نظارت یک هیات مردمی مورد قبول همگان، برای تشکیل مجلسی برامده از رای آزادانهی مردم، بهعنوان بالاترین نهاد قانونگذاری و تصمیم گیری کشور تأکید دارد. انتخابات در جمهوری اسلامی که مردم میهن ما در آن به قصد تاثیر گذاری در مدیریت کشور به پای صندوق های رای می روند، تاکنون به خاطر سلطهی ولایت فقیه و نهاد های وابسته به آن و ایجاد محدودیت در انتخاب نمایندگان واقعی مردم و نقش محدود ارگان های انتخابی در ساختار قدرت، عمدتا در خدمت تنظیم مناسبات قدرت در درون جمهوری اسلامی و رقابت بین جریان های حکومتی بودهاست.
سازمانیابی جمهوریخواهان
ما برای سازمانیابی جمهوری خواهان ایران حول جمهوریت و سکولاریسم تلاش می کنیم. هدف این تلاش ها بالا بردن درجهی تاثیر نیروی جمهوریخواه سکولار و دمکرات در تحولات سیاسی آتی کشور است. در این راستا ما همکاری، همگرائی و اتحاد با نیروها و تشکل های جمهوریخواهی را که در مبانی سیاسی با ما اشتراک نظر و همسوئی دارند، ضروری می دانیم. ما با تاکید و پای بندی بر بیاینهی «برای اتحاد جمهوری خواهان ایران» و اصول مندرج درآن می کوشیم تا در داخل و خارج از کشور، با همهی جمهوری خواهانی که طرفدار دمکراسی، جدائی دین از ساختار دولت و روش های مسالمت آمیز مبارزه هستند، اتحادی گسترده برپا سازیم و با تمام نیروهایی که خواهان تقویت عناصری از جمهوریت و دمکراسی در نظام سیاسی کشورند، به همکاری و اتحاد عمل دست یابیم.
تامین رفاه مردم، مبارزه با فساد، رانت خواری
اقتصاد و معیشت مردم، مشکل بزرگ کشور ما است. فعالیت های اقتصادی شفاف نیست و شدیدا به فساد و رانت خواری آغشته است. حضور مافیای قدرت ـ ثروت، فعالیتهای اقتصادی نهادهای وابسته به دستگاه ولایت فقیه و دخالت سپاه و دیگر نهادهای نظامی و امنیتی در اقتصاد، بزرگترین مانع توسعهی اقتصاد کشور است. در کشور ما رشد اقتصادی در گرو اصلاحات ساختاری در اقتصاد است و اصلاحات ساختاری در اقتصاد نیز به اصلاحات در ساختار سیاسی وابسته است. با این همه، برای بسامان کردن اقتصاد کشور، امکان رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و تامین رفاه مردم رهیافتهای کوتاه مدت زیر لازم است: برداشتن موانع در مقابل فعالیت بخش تولیدی، اتخاذ سیاست های ضرور برای سوق دادن سرمایه ها به سوی بخش تولیدی، برنامه ریزی برای کاستن از وابستگی اقتصاد کشور به درآمد نفت، مبارزهی جدی با فساد، از طریق شفاف سازی فعالیت های اقتصادی، جلب سرمایه های خارجی برای سرمایه گذاری در بخش های تولیدی با در نظرداشت تامین امنیت شغلی و رفاهی کارگران و منافع ملی، کاهش بودجهی ارگان های نظامی، امنیتی ـ اطلاعاتی، سازمان های تبلیغاتی، کاهش و حذف بودجهی اختصاصی مراکز مذهبی، وادار کردن بخش های اقتصادی تحت مسئولیت ولی فقیه به پرداخت مالیات (بنیادها، آستان قدس رضوی، …)، خلع ید روشمند از سپاه و بسیج در فعالیتهای اقتصادی کشور.
جنبشهای اجتماعی و مدنی
جنبش های اجتماعی و مدنی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور نقش موثری دارند. رهایی از استبداد، تامین و تثبیت آزادیهای اجتماعی و سیاسی، نیازمند توانمندتر شدن نهادهای مدنی است. جنبش های اجتماعی و نهادهای مدنی مولفه های اصلی و موثر روند دمکراتیزه کردن جامعه و مشارکت مردم در سرنوشت کشور و بستر شکل دادن به مطالبات آنان است. استقرار دمکراسی در کشور، نیازمند اعتلای کنشگری جنبش های اجتماعی است. ما از جنبش زنان، دانشجویان، کارگران، فعالان حقوق بشر، محیط زیست و اعتراضات به حق کارگران، زحمتکشان، بازنشستگان و از حق تشکل و تجمع گروههای اجتماعی در تامین حقوقشان، پشتیبانی می کنیم. دفاع و پشتیبانی از خواست های حق طلبانهی شهروندان کشور و مطالبات جنبشهای مدنی از اولویتهای فعالیت اتحاد جمهوریخواهان ایران است.
حفظ محیط زیست
تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیتهای بشر، به یکی از مشکلات و معضلات عمدهی محیط زیستی تبدیل شدهاست. و آسیب پذیری محیط زیست در ایران، در نتیجهی تغییرات اقلیمی بسیار وسیع است. ضعیت محیط زیست در کشور ما وخیم و فاجعه بار شده است. اما همهی دشواریهای محیط زیستی در ایران، ناشی از تغییرات اقلیمی نیست. مدیریت نا کارآمد در کنار رشد روزافزون جمعیت و سیاست های کشاورزی ناصحیح، باعث آسیبپذیری بیشتر محیط زیست در ایران شده است. تهدید های فوری محیط زیستی در ایران عبارتند از : آلودگی هوای کلان شهرها، بحران آب و خشکسالی و تخریب جنگلها و مراتع. سیاست های محیط زیستی در ایران باید در محور یکپارچه سازی ، شفافیت و عدالت خواهانه باشد.
ما خواهان تدوین مقررات مقتضی و انجام اقدامات عاجل برای پیشگیری از نابودی جنگل ها و مراتع، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها هستیم. معتقدیم که برای حل معضل ریزگردها و آلودگی هوا در شهرهای بزرگ باید استفادهی بهینه از انرژی و کاهش پخش مواد آلوده زا مورد تشویق و برنامه ریزی در همهی زمینهها بر پایه استانداردهای زیست محیطی صورت گیرد. ما خواهان تخصیص بودجهی ضرور برای حفظ محیط زیست هستیم.
سیاست خارجی
دیدگاه اتحاد جمهوریخواهان ایران
مصوب همایش هشتم اتحاد جمهوریخواهان ایران
اتحاد جمهوریخواهان ایران همچون یک تشکل سیاسی در راستای آماجهای نیروهای جنبش سکولار – دموکراتیک ایران، در مناسبات خارجی میکوشد بازتاب دهندهی نیازهای جامعه ایران باشد در چارچوب مصالح و نیازهای مشترک جامعهی جهانی باشد. ما جمهوریخواهان دموکرات، مستقل از این که چه نوع رژیم و کدام سیاستی بر یک کشور حاکم باشد، همهی نیکاندیشیها برای جامعهی خود را برای همهی کشورهای جهان داریم. خواست و آرزوی ما صلح و همبستگی و همزیستی مسالمتآمیز میان همهی کشورهای جهان است. همبستگی و همیاری مردم و دولتهای جهان برای چیرگی بر فقر و عقب ماندگی، برای تأمین آزادی و دموکراسی و برابرحقوقی همهی ملتها و همکاری و همیاری همگانی برای نجات محیط زیست و زندگی و جلوگیری از فروپاشی تمدن درخشان بشری نیاز فوری و سرنوشت ساز است. ما به آینده امیدوار هستیم. باور داریم که با جامعهی جهانی دموکراتیک و برخوردار از عدالت اجتماعی، تمدن بشری راه شکوفایی را خواهد پیمود و نسلهای آینده میتوانند، در یک جامعهی هماهنگ شده با نیازهای زیست محیطی، از زندگی بهتری برخوردار شوند.
اکنون، در این فراز دشوار و پر بیم جامعه و جهان، سیاست خارجی ایران، همچون سیاست داخلی آن، بیش از هرز مان نیازمند بازبینی و بازسازی است. سیاست خارجی ما باید در خدمت تأمین نیازهای جامعه و تضمین امنیت کشور و مردم باشد و هدف اصلی بهسازی زندگی مردم را دنبال کند. اتحاد جمهوریخواهان ایران برای رفع مشکلات و موانع در مناسبات خارجی کشور و حرکت در جهت هدفها و نیازهای واقعی جامعهی ایران راهکارهای خود را ارائه میدهد.
نجات محیط زیست
نجات محیط زیست یک شالوده در تنظیم سیاست خارجی است
اتحاد جمهوریخواهان ایران برنامهها و سیاستهای راهبردی را با نیازها و الزامات حفظ محیط زیست هماهنگ میکند. کوشش برای نجات محیط زیست، کوشش برای هماهنگ کردن جامعه و زندگی مردم و شیوهی تولید و مصرف با امکانات و الزامات طبیعت زیست پرور، یک هدف شالودهای است که جز با همکاری و کمک متقابل کشورها ممکن نمیشود. به همان اندازه که نجات محیط زیست امری فراکشوری و جهانی است، سیاست خارجی کشورها نیز باید ظرفیتهای هماندیشی و همبستگی و همکاری در مقیاس منطقهای و جهانی را تقویت کند. تکیه بر ناسیونالیسم و مذهب و کیشهای پرخاشجو و دگرستیز در این فراز تاریخ بشری بسیار خطرناک، مخل همکاری مردم و انگیزندهی تنش و ستیز و جنگ است.
در رویارویی جهان با بحران محیط زیستی، در دو سوی طیف گوناگون نظرها و گرایشها، شکلگیری دو گرایش کاملا متضاد دیده میشود. گرایش نخست، که در خدمت نجات تمدن و فرهنگ والای بشری است، بر صلح و همزیستی و همیاری همهی ملتها و دولتها متکی است. در این سمتگیری بشریت آگاه ارادهی جهانی خود را مشترک و هماهنگ میکند و بر این پایه امید به فردای بهتر را در تقویت میکند. این سمتگیری به رفع علل اصلی پیدایش بحران محیط زیستی توجه دارد، بحرانی که شیوهی تولید و توزیع و مصرف جامعهی معاصر در پیدایش آن نقش اصلی را دارد.
گرایش دوم، که نیروهای راست افراطی در رأس آن هستند، بر ضد حقوق بشر و منافع مشترک جامعهی جهانی تسلیم قانون جنگل میشود و تنازع بقا را به جوامع تحمیل میکند. هیچ رویداد دیگری در جهان خطرناکتر از این پدیده نیست. جامعهی جهانی باید آگاهانه و مدبّرانه راه چیرگی این گرایش را مسدود و تأثیر اندیشهی آن را خنثی کند. کشور ما نیازمند زدودن گرایشهای دگرستیز و دگرپرهیز و پرخاشجو در مناسبات با دولتها و مردمان جهان است. بشریت یک زمین مشترک دارد و این زمین برای نجات خود نیازمند کار مشترک تمامی مردمان و دولتها است. چنین پذیرهای یاری میکند تا سیاست خارجی ما با کاهش حداکثری تنش و ستیز، شرایط را برای کسب کمکها و امکانات ضرور جهت بهسازی زندگی مردم هموار کند.
ایران و خاورمیانه
ضرورت تنش زدایی حداکثر و همزیستی با همه دولتهای منطقه
بحران جهانگیر زیست محیطی میتواند شدیدترین ضربات خود را بر خاورمیانه فرود بیاورد. در این منطقه، اندوختههای طبیعی آبهای زیر زمینی رو به پایان هستند. منابع آبهای روی زمینی نیز رو به کاستی و خشکی دارند. در چشمانداز یک یا دو دهه این منطقه حتی در زمینهی آب آشامیدنی دچار کمبود شدید خواهد شد. کشاورزی و دامداری در شرایط کمآبی و بیآبی رو به ویرانی میرود و خاک خشک زایایی خود را از دست میدهد. نفت و گاز، که مهمترین منبع درآمد ما و بسیاری از کشورهای خاورمیانه هستند، به دلیل بحران زیستبومی مصرف آنها کاسته خواهد شد و بخش عمدهی بازار از میان خواهد رفت. کشورهای این منطقه ممکن است در محاصرهی ویرانی محیط زیست و نابود شدن منابع درآمد خود در بدترین شرایط قرار بگیرند. ما و کل منطقه فرصت اندکی برای نجات خود داریم، فرصتی که استفاده درست از آن در گرو همکاری همه کشورها و دولتهای این منطقه است.
با دریغ بسیار، در چنین شرایطی خاورمیانه در آتش ستیز و جنگ میسوزد و فرسوده میشود. در حالی که فرصت ما برای آمادهسازی اقتصادی و علمی و فنی جامعه برای رویارویی با شرایط خطرناک پیش رو بسیار اندک است، مشتعل شدن آتش ستیزهای دینی و قومی و گسترش هراسافکنی و کشتار و ویرانی منجر به از بین رفتن امکانات موجود شده است.
جمهوری اسلامی ایران که با اندیشهی صدور انقلاب اسلامی پا به میدان نهاد یکی از عوامل عمدهی مشتعل شدن ستیزهای مذهبی و قومی در منطقه است. جمهوری اسلامی همچون یک عامل تحریک دین در سیاست و درآمیختن آن با دولت، کشور ما را در حل مشکلات خود دچار بنبست نموده و با وسیعترین شکل دشمنپروری کرده است. حکومت عربستان سعودی نیز حکومتی دینی و ستیزهجو و خواهان صدور باورهای قشری مذهبی خود به دیگر کشورهای منطقه است. ستیزهی عربستان و ایران اکنون به یکی از خطرناکترین معضلات منطقه بدل شده است. ایران و عربستان دشمن هم نیستند. ایران دشمن هیچ کشوری نیست. سیاستهای نادرست باعث این تنش و ستیز میشود. خواست مردم ما صلح و آرامش و همزیستی با همسایگان خویش است. بازسازی سیاست خارجی کشور بر پایهی همزیستی مسالمتآمیز و رعایت اصل عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها و دولتها برای فرونشاندن این تنشها و فراهم کردن شرایط دوستی و همکاری امری فوری است.
صلح پایدار
صلح حرف نخست سیاست خارجی ما است
صلح حرف نخست سیاست خارجی مدرن و مردمی و دموکراتیک است و در رأس نیازهای جامعهی ایران و جامعهی جهانی قرار دارد. ایجاد یا حفظ تضاد با برخی کشورها، برسمیت نشناختن برخی از کشورها، دشمن قلمداد کردن برخی از دولتها، درآمیزی دین و قشریت عقیدتی با سیاست خارجی، دخالت در امور کشورهای دیگر، کاربرد زبان غیر سیاسی و پرخاشگرانه در برخورد با دیگران، اینها هر یک عاملی در پیدایش و گسترش تنش در مناسبات ایران و دیگر کشورها شده است. تأمین صلح برای ایران نیازمند پایان یافتن قطعی اینگونه کنشها و بازگشت به سیاست واقعبینانه و سامانها، قانونها و مقررات بینالمللی است.
آمریکا، اسرائیل و اروپا
دوستی با آمریکا، برسمیت شناختن اسرائیل، پایان دادن به غربستیزی
تنش و ستیز متقابل در مناسبات جمهوری اسلامی با آمریکا و اسرائیل و غربستیزی عمومی نظام حاکم، با نیازهای جامعهی ایران در تضاد است. این تنشها علاوه بر تحریکات متقابل، ناشی از گرایش خودمحورانهی این حکومت با الهام از عقاید و تعصبات مذهبی است. سیاست مبتنی بر رقابت و ستیز فرهنگی و مذهبی و گرایش به سرکردگی جریانهای مخالف آمریکا و اسرائیل و کلیت غرب منجر به ژرفش تضادها و گسترش ستیزها و فراهم شدن وضعیتی بس خطرناک شده است. دولتهای آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی گاه آشکارا در رابطه با کشور ما هدفها و خواستهایی تعرضآمیز و مغایر با حقوق بشر و اصول دموکراتیک ناظر بر مناسبات دولتها داشته و دارند. چنین هدفها و کنشهایی از سوی آنان، نه با تشدید تضادها بلکه با کوشش برای حل تضادها و از طریق برخورد سازنده میتواند خنثی شود. سیاست خارجی ما، علیرغم هر نظری که در بارهی هر یک از این دولتها داشته باشیم، باید سیاستی در خدمت خاموش کردن شعلههای تنش و ستیز و هموار کردن راه همزیستی و همکاری باشد.
در مناسبات ایران با ایالات متحدهی آمریکا، دو کشور هیچ سودی از ستیز و تنش نمیبرند و دولتها میتوانند و باید راه بهرهمندی از مناسبات دوستانه را پیبگیرند. بهسازی و بازسازی مناسبات با آمریکا برای ما یک استراتژی است که پیشرفت مناسب کشورمان به آن بستگی دارد. بازسازی و بهسازی مناسبات با آمریکا یکی از هدفهای مقدم در سیاست خارجی ما باید باشد.
مناسبات ایران با اسرائیل که دومین کانون ستیز است از جانب جمهوری اسلامی بیشتر بر پایهی باورها و انگیزههای قشری مذهبی قرار گرفته است. دولت وقت اسرائیل سیاستهایی تنشآفرین و زورگویانه دارد و گاه با بدخواهی تمام علیه دیگر دولتها تلاش میکند. اما، مخالفت با سیاستها و عملکردهای جاری دولت وقت اسرائیل نمیتواند عدم شناسایی کشور اسرائیل را توجیه کند. لازم است ایران در چهارچوب مصوبات سازمان ملل متحد کشور و دولت اسرائیل را برسمیت بشناسد و همچون یک دولت عضو آن نهاد بین المللی با آن مناسبات برقرار کند. ایران با پشتوانهی بسیار مثبت تاریخی در مناسبات با مردمان یهود میتواند و لازم است با این کشور روابط مبتنی بر همزیستی و همکاری داشته باشد.
غرب ستیزی رایج شده در جمهوری اسلامی یکی از مخربترین پدیدههای فرهنگی و سیاسی پس از انقلاب بوده است. دموکراسی اروپای غربی، همچون پرچمدار عصر جدید و الهام دهندهی دموکراسی و حقوق بشر در تمام جهان، برای جنبش ترقّیخواه ایران همواره سرمشق و مورد احترام بوده است. تقسیم فرهنگی جهان به شرقی و غربی و اعلام نه این و نه آن بودن نمیتواند موضع ایران باشد. آن چه واقعیت دارد فرهنگ مدرن و فرهنگ عقب ماندهی سنتی است و مرز این دو نه از میان کشورها که از درون کشورها میگذرد. سیاست خارجی ما باید برای بهترین مناسبات با اروپا بکوشد.
در مسألهی فلسطین، سیاست خارجی ایران باید در چارچوب مصوبات سازمان ملل متحد تنظیم شود. مصوبات این سازمان در مسألهی فلسطین مورد حمایت ماست.
همپیوستگی جهانی
«همپیوستگی و بستگی متقابل کشورهای جهان یک ضرورت گریزناپذیر است»
حاکمیت ملی ما با هرگونه منزوی و متفاوتسازی در تضاد است. در این دوران، هر حاکمیت ملی در چارچوب همپیوستگیهای بیشمار با دیگر کشورها و کل جهان معاصر قرار دارد. حاکمیت ملی برای دفاع از موجودیت خود باید ریشهای عمیق در بستگیها و همبستگیها داشته باشد. ایران برای تأمین مناسبات نیک با مجموع کشورها از ورود به جبههبندی نظامی قدرتها پرهیز میکند و در قبال همهی کشورها سیاستی خیرخواهانه و مبتنی بر همکاری و دوستی را پیش میبرد.
خودکفایی و استقلال اقتصادی در جهان امروز ناممکن است. سیاست خارجی زمانی موفق است که بتواند در شبکهی همکاریها و همپیوستگیهای جهانی جایگاه لازم را برای کشور ما تأمین کند. با توجه به سیر نزولی جایگاه سوخت فسیلی در بازار جهانی، ایران نیازمند تسریع رشد صنعتی و شتاب دادن به توسعه اقتصادی خود است. باید تولید خود را گسترش دهیم و در بازار جهانی میز کالای خود را داشته باشتم. این امر جز با مناسبات سازنده و دوستانه با کشورهای هدایت کنندهی بازار ممکن نمیشود. بر این پایه، سیاست ما باید تسهیل کنندهی راه ایران بدرون این بازار باشد و به انزوایی که در نتیجهی سیاست مبهم نه شرقی نه غربی و مذهبمحوری ایجاد شده است پایان دهد.
سازمان ملل متعهد و نهادهای بینالمللی
«ضرورت رعایت مرجعیت و تصمیمات سازمان ملل متحد و کوشش برای دموکراتیزه کردن آن»
موجودیت سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته به آن برای جامعهی بشری اهمیت بسیار دارد. ایران به عنوان یک عضو قدیمی این نهاد لازم است مواضع این سازمان را محترم بشمرد و برای تقویت آن بکوشد. در رابطه با مسایل بغرنج جهانی راهی بهتر از مبنا قرار دادن نظر و تصمیم سازمان ملل متحد وجود ندارد. همچنین لازم است ایران در همکاری با دیگر کشورها برای ژرفش محتوای دموکراتیک این اتحاد بینالمللی بکوشد. پذیرش و اجرای کامل منشور حقوق بشر جزیی جدایی ناپذیر از تعهدات ایران به این نهاد بینالمللی است. نظارت سازمان ملل متعهد بر اجرای این منشور توسط کشورها لازم و سازنده است و ما اکیداٌ از آن حمایت میکنیم.
برجام
«لزوم پایبندی اکید به توافقنامه برجام»
توافقنامهی معروف به برجام یک موفقیت بینالمللی بوده است. این توافق برای همهی منطقه مثبت بوده است. لذا، علیرغم این که دولت آقای ترامپ توافقنامهی برجام را ترک کرده است منافع ایران و دیگر امضا کنندگان متعهد به برجام ایجاب میکند که کشور ما به این توافق کاملا وفادار بماند. لازم است با استقبال از مذاکرات جدی و سازندهی دو جانبه و چند جانبه برای حل مشکلات پیشآمده در راه اجرای برجام و رفع تحریمهای هولناک اقتصادی کوشش شود. گفتگو راه حل معقول برای حل و فصل مسایل و مشکلات در مناسبات دو کشور است. ما نیازمند یک تصمیمگیری ملی در گشودن شجاعانه راه دوستی و همکاری با آمریکا هستیم. اگر این راه گزیده شود اغلب دیگر مسایل راه حل پیدا میکنند.
ایران که همیشه یک نیروی امنیت در خلیج فارس بوده است اکنون نیز باید به جای هرگونه حرکت تحریکآمیز به عنوان یک نیروی تضمین کنندهی امنیت در این منطقه نقش ایفا کند. امنیت آبراههای خلیج فارس و دریای عمان در گرو همزیستی و همکاری کشورهای منطقه و ایجاد اعتماد در رابطه با قدرتهای ذینفع در این مساله است.
حمایت از پیشنهاد خاورمیانه بدون تسلیحات هستهای و کشتار جمعی
پیشنهاد خاورمیانهی بدون تسلیحات هسته ای و کشتار جمعی که نخستین بار از سوی ایران ارائه شد امروز باید جانی تازه بیابد. ایران باید بتواند بدگمانی در مورد برنامهی هستهای خود را از بین ببرد. در شرایط امروز جهانی و با این وضعیت محیط زیست بسیاری از کشورهای پیشرفته به ابتکار خود نیروگاههای هستهای را تعطیل میکنند. دستیابی کشور ما به تکنولوژی پیشرفته و یاری گرفتن از سرمایههای خارجی میتواند کمک کند تا بیابان های وسیع و تهی را به منبع تولید انرژی خورشیدی و بادی تبدیل کنیم و کشوری صادر کنندهی انرژی پاک بشویم.
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- نه به «رژیم چنچ»! – هشتمین همایش اتحاد جمهوری خواهان ایران
- اتحاد جمهوریخواهان ابران: علیه شرکت در انتخاباتی که انتخابی در آن نیست، و دعوت از مردم برای تحریم انتخابات مجلس!
- اتحاد جمهوری خواهان ایران: در سوگ محسن حیدریان
- اتحاد جمهوری خواهان: برای آزادی فوری زندانیان سیاسی! در محکومیت صدور احکام درازمدت علیه فعالان مدنی!