شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سوئد در سایه کرونا- شهاب فیضی

سوئد در پیوند با پاندمی كرونا، «راهی دیگر» را برگزید.اين اعتماد به‌نفس برای انتخاب راهی دیگر در عصر گلوبالیسم ریشه در کجا و چه دارد؟ این سیاست راهبردی با ذهنيت سوئدی چه رابطه‌ای دارد؟
Am 10. Mai eröffnet im mittelschwedischen Värmland das vielleicht einzige Corona-sichere Restaurant der Welt.

سوئد در پیوند با پاندمی کرونا، «راهی دیگر» را برگزید.این اعتماد به‌نفس برای انتخاب راهی دیگر در عصر گلوبالیسم ریشه در کجا و چه دارد؟ این سیاست راهبردی با ذهنیت سوئدی چه رابطه‌ای دارد؟

سوئد در پیوند با پاندمی کرونا، طی دو ماه اخیر، این کشور را در مرکز توجه جهان قرار داده است.
این کشور اسکاندیناویایی، برخلاف همسایگان و هم‌پیمانان اروپایی‌اش که به سرعت حضور در مراکز عمومی را ممنوع کرده بودند، «راهی دیگر» را برای مبارزه با شیوع ویروس کووید ١٩ یا کرونا برگزید.

به راستی چرا سوئد راه دیگری برگزید؟ آیا این نخستین‌بار است که سوئد در شرایطی مشابه، راهی دیگر را برمی‌گزیند؟ این اعتماد به‌نفس برای انتخاب راهی دیگر در عصر گلوبالیسم ریشه در کجا و چه دارد؟ این سیاست راهبردی با ذهنیت جمعی این کشور یا به اصطلاح ذهنیت سوئدی چه رابطه‌ای دارد؟
برای پاسخ به این پرسش‌ها بد نیست مواردی چون «ساختار و تقسیم قدرت»، «سنت استقلال و انتخاب راهی دیگر» و رابطه دولت و ملت را در سوئد مرور کنیم:

الف- ساختار و تقسیم قدرت در سوئد

شناخت «ساختار دولت و حکومت»، «نقش متخصصان در ساختار اداری»، «رابطه متخصصان و سیاستمداران» و همچنین «تجربه ها تاریخی » بتواند ما را در درک راه و روش سوئد در برابر پاندمی کرونا کمک کند.

«سیستم»، واژه‌ای است که سوئدی‌ها اغلب در امور اداری از آن استفاده می‌کنند. این کلمه تا بدان‌حد در ادبیات سیاسی – اجتماعی سوئد جا افتاده است که حتی در نام شرکت‌های دولتی نیز دیده ی‌شود. ازجمله شرکت هواپیمایی سوئدی، دانمارکی و نروژی تحت عنوان «سیستم هواپیمایی اسکاندیناوی» یا شرکت انحصاری فروش مشروبات الکلی که نوعی «شرکت- سیستم» نامیده می‌شود.

بر اساس قانون اساسی سوئد، دولت حق دخالت در امور اجرایی اداره‌های دولتی این کشور را ندارد. اداره‌ها وظیفه دارند قوانین و خط مشی دولت را اجرا کنند.
همکاری دولت و تکنوکرات‌ها در سوئد ریشه‌ای تاریخی دارد. بیش از چهارصد سال پیش، طی سال‌ها مبارزه قدرت میان اشراف و فئودال‌ها از یک سو، و قدرت مرکزی سلطنتی از سوی دیگر، اشراف و فئودال‌ها، خواهان قدرت اجرایی بیشتری بودند، با این استدلال که آنان هم دانش بیشتری در حوزه کاری خود دارند وهم بهترنیازها و ابزارهای جامعه را می‌شناسند.

در آغاز قرن ۱۶میلادی، خودمختاری و استقلال اشراف و فئودال‌ها توسط کفیل ملکه کریستینا، «اکسل اوکسن‌شرنا»، تصویب شد. بدین ترتیب پادشاه، حق دخالت در چگونگی اجرای قوانین را از دست داد. این جدایی یکی از پایه‌های ضابطه میان دولت و «نهادهای حکومتی» است.

نهادها و ادار‌های دولتی به نوبه خود بر اساس قانون، خط مشی دولت را اجرا می‌کنند. این سیستم چهارصد ساله می‌تواند به ما در فهم سیاست سوئد در دوران پاندمی بیماری کرونا کمک کند. از همین رو برای اطلاع‌رسانی از سیاست‌های دولت پیرامون پاندمی کرونا، نخست‌وزیر سوئد، استفان لوون، نخستین کنفرانس مطبوعاتی را به همراه رئیس اداره بهداشت عمومی برگزار کرد.

ب- سنت استقلال و انتخاب راهی دیگر

در آغاز جنگ جهانی دوم، سوئد به همراه هفت کشور اروپایی، با اعلام بی‌طرفی، کشور را از آتش جنگ دور نگهداشت.

نهم آپریل ۱۹۴۰ میلادی قوای آلمان نازی وارد خاک دانمارک و نروژ شد و با اشغال دو کشور دوست و همسایه، سوئد در محاصره قرار گرفت. در عمل واردات و صادرات بدون توافق جدید با آلمان نازی امکان‌پذیر نبود. قرارداد فروش سنگ آهن و اجازه استفاده نظامی‌های آلمان از راه آهن سوئد به نروژ یکی از جنجالی‌ترین قراردادهایی است که همواره مورد توجه و بحث کارشناسان و پژوهشگران جنگ جهانی دوم قرار گرفته است. انتخاب این «راه دیگر» در آن زمان از حمایت عموم مردم برخوردار بود. این «بیطرفی» در زمان جنگ سرد، پس از شکست آلمان نازی، با عدم عضویت در پیمان ناتو یا ورشو نیز ادامه یافت. این بی‌طرفی، منجر به حضور نسبتاً پررنگ سوئدی‌ها در ساختار اداری سازمان ملل متحد در دوران جنگ سرد شد.

سوئد در مقابل دولت آپارتاید آفریقای جنوبی نیز «راه دیگر» را برگزید. زمانی که سه کشور انگلیس، فرانسه و آمریکا، حزب «کنگره ملی آفریقا» و رهبر آن نلسون ماندلا را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داده بودند، دولت سوئد در کنار حمایت معنوی و دیپلماسی علنی، با کمک‌های مالی از جنبش آزادی‌بخش آفریقای جنوبی حمایت کرد.
جنگ ویتنام و اعتراض اولاف پالمه به سیاست آمریکا نیز نمونه‌ای دیگر است که از این شخصیت سیاسی کشور سوئد، یک شخصیت جهانی ساخت.

ج- ذهنیت جمعی سوئدی

یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های ذهنیت جمعی سوئدی‌، اعتماد به «سیستم» است. به عنوان نمونه، با
وجود گسترش منابع اطلاع رسانی، حمله رقبا و مراکز پخش خبرهای جعلی، پابلیک سرویس این کشور از اعتماد نسبی جامعه برخوردار است و در نظرسنجی‌های سالیانه، در فهرست رسانه‌های مورد اعتماد مردم قرار می‌گیرد. استقلال نهادها و سازمان‌های حکومتی از دولت، عدم دخالت در منازعات سیاسی و اتکا بر تخصص و مستندات یکی از دلایل اعتماد جامعه سوئد به «سیستم‌«های موجود در این کشور است.

اگردر بسیاری از جوامع جنجال، «اکسیژن زندگی» است و به «توافق» رسیدن، هدف نهایی نیست، در جامعه سوئد، توافق بخش بزرگی از کنش جمعی سوئدی است. توافق نیز از طریق نهادهای مدنی و سیاسی تحقق پیدا می‌کند. از همین رو سوئد کشور انجمن‌هاست و هر سوئدی به طور متوسط عضو شش انجمن است. لازم به تذکر است که مبنای برنامه و تصمیم‌گیری احزاب و نهادهای مدنی، نه اکثریت، بلکه توافق اعضای آن است.
«اعتماد شهروندان به یکدیگر»، یکی دیگر از فاکتورهایی است که می‌تواند به ما برای درک انتخاب «راه دیگر» در سوئد کمک کند.
بر اساس نظرسنجی‌های مرکز مطالعات سام دانشگاه گوتنبرگ، «جامعه افکارعمومی رسانه‌ها» در سال ۲۰۱۴ و مرکز نظرسنجی اروپا در سال ۲۰۱۶، هشتاد در صد شهروندان سوئد نگاهی مثبت به ماهیت انسان دارند و به همنوعان خود اعتماد دارند. این نتیجه در مقایسه با نتایج کشورهایی چون اسلواکی و صربستان (هشت در صد) و یونان (بیست درصد) بسیار معنادار است.

د- رابطه پوزیسیون و اپوزیسیون

میکونوس برای ایرانیان یادآور ترور جمهوری اسلامی در برلین است. در آن رستوران قرار بود اینگوار کارلسون، نخست وزیر اسبق و رهبر اپوزیسیون آن زمان سوئد و هئیت همراهش با زنده یاد صادق شرفکندی و همراهانش دیدار داشته باشد. این دیدار اما با تماس تلفنی نخست وزیر وقت سوئد، کارل بیلدت، در هفدهم سپتامبر ۹۲ برای حضور ضروری کارلسون در سوئد، لغو می‌شود. تغییر سیستم بانکی جهان وعدم توانایی دولت در ثابت نگه داشتن قیمت کرون در بازارارزجهانی، بحران مالی بانک ها و سقوط بازار مسکن در کنار کاهش مالیات «جامعه رفاه» را با بحرانی بی سابقه روبرو کرده بود. کارل بیلدت نخست وزیر وقت سوئد، می‌بایست برای عبور از بحران اقتصادی با
رقیب سیاسی خود مشاوره کند و به توافق برسد.

بر طبق همین سنت از نخستین روزهای شیوع کرونا در سوئد و آشکار شدن خطر پاندمی، دولت این کشور با رهبران احزاب پارلمانی، به طور منظم نشست‌های هفتگی دارد و ضمن اطلاع رسانی، از آنان مشاوره می‌گیرد. در خطوط اساسی سیاست مقابله با پاندمی و پیروی از توصیه‌های اداره بهداشت عمومی سوئد اکنون «توافق» وجود دارد.

ه- رابطه دولت – ملت

از روز نخست برنامه مقابله با پاندمی کرونا، دولت از واژه‌ «توصیه» به جای «دستور» استفاده کرده است و کلمه «ممنوع» و «ممنوعیت» کمترین کاربرد را داشته است. احترام به «تشخیص فردی»، «اعتماد به شهروندان» و «عدم تجاوز به آزادی فردی»، از برجسته‌ترین سیاست‌های دولت در دوران پاندمی کروناست. افزایش پشتیبانی از استفان لوون نخست وزیرسوئد، و حزب سوسیال دموکرات در نظرسنجی‌ها، نشان‌دهنده اعتماد عمومی به سیاست‌های دولت در این دوران حساس است.
شاید همانطور که یکی از روزنامه نگاران سوئدی، «زارمبا»، می‌نویسد، پاندمی تنها به انسان‌ها حمله نمی‌کند، بلکه باور ملت‌ها را نیز به چالش می‌کشد تا به شناخت بهتری از خود برسند.

مردم سوئد که تا قبل از بحران پاندمی برای نخستین‌بار طعم قطبی شدن را چشیده بود، به هنگام خطر هم به همدیگر، هم به دولت نزدیک‌تر شدند و راه توافق را برگزیدند. آنچه زارمبا نوشته شاید احساس بسیاری ازسوئدی‌ها در این روزهاست: «هر چه هست، در مصیبت کرونا نمی‌توانم از اعتماد دوجانبه لذت نبرم.»

شهاب فیضی عضو هئیت مدیره کمیته ایران سوئد

https://akhbar-rooz.com/?p=28896 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رضا کریمی
رضا کریمی
3 سال قبل

لطفا خودتان وضعیت سوئد را با دو کشور همسایه آن مقایسه کنید تا متوجه توجیحات عجیب نویسنده شوید. سیاست غلط بخش خصوصی حاکم بر بهداشت در اینجا دارد فاجعه به بار میاورد. دولت سوئد بیست سال پیش مالک ۱۹۴۰۰ تخت بیمارستانی بوده با حاکم شدن سیاست نیولیبرالیسم در دهه اخیر اکنون دولت سوئد فقط اختیار ۴۰۰ تخت بیمارستانی را دارد بقیه به بخش خصوصی واگذار شده است.
فنلاند با جمعیت پنج میلیون دویست هجده هزار نفر ۲۶۵ کشته داده ، نروژ با جمعیت پنج میلیون سیصد شصت و هشت هزار نفر ۲۱۸ کشته داده است.
سوئد با جمعیت ده میلیون وبیست وسه هزار نفری ۳۲۲۰ نفر تا امروز (شنبه ۲۰۲۰-۰۵-۰۹) کشته داده است.
نروژ و فنلاند رویهم جمعیت ۱۰۵۸۶۰۰۰ نفری با ۴۸۳ نفر تلفات داده است.
سوئد با جمعیت ۱۰۰۲۳۰۰۰نفر با تفاوت جمعیت ۵۶۳۰۰۰ نفر کمتر از دو همسایه یاد شده ۳۲۲۰ کشته داده است.

هوشنگ فرخجسته
هوشنگ فرخجسته
3 سال قبل
پاسخ به  رضا کریمی

جناب آقای رضا کریمی ،
«اداره بهداشت بیماریهای مسری» سوئد در زمان پاندمی ویروس کرونا طبق قانون اساسی سوئد ماموریت دارد که این بحران را با کمک دولت و احزاب و تمام ادارات مربوطه در سوئد با ضایعات کمتر پیش ببرد.
رئیس «اداره بهداشت بیمارهای مسری» آقای آندش تگنل می باشد که در اپیدمی ابولا رهبر هیئت سوئدی برای کمک به به کشور های آفریقائی بود.این روزها مرتب در ساعت ۲ بعدازظهر خودش یا همکارانش وضعیت شیوع و تلفات و تصمیمات را به اطلاع مرم میرسانند .او در این مدت جوابگوی تمام مقامات سوئدی و خارجی از جمله رئیس جمهور آمریکا و خبرنگاران داخلی و خازجی بوده ست. بموازات نخست وزیر سوئد و کابینه و احزاب در حال فعالیت ها لازم برای شرائط اضطراری ناشی از پاندمی هستند.
«اداره بهداشت بیمارهای مسری» برای بحران پاندمی در سوئد استراتژی متفاوتی نسبت به دیگر کشور های اروپائی و آسیائی دارد.که بر اساس امکانات بهداشت و درمان سوئد در اوائل ماه مارس در نظر گرفته شد نه بر اساس انتخاب بهترین استراتژی !
بهمین دلیل تا امروز، تشکیلات بهداشت و درمان سوئد علیرغم تمام صدمه هائی که طی سالیان گذشته بخاطر صرفه جوئی ها ، مقررات زدائی ها ، خصوصی سازی ها [ البته نوع خاصی از مالکیت در بیمارستانها و کلینیک ها می باشد که با تعریفی که از شرکت خصوصی وجود دارد متفاوت ست ] خورده ست . توانسته ست مبتلایانی که شدید نیاز به مراقبت داشته اند را بستری و آمادگی پذیرش تعداد بیشتری نیز می باشد. چندین بیمارستان صحرائی نیز در شهر های مختلف بر پا کرده اند تا در صورت بحرانی تر شدن وضعیت از آنها استفاده کنند.
اساس استراتژی مراقبت از سالمندان و آسیب پذیران در مقابل ویروس کرونا بوده ست.
بدین معنی که از مردم خواسته شد که از افراد مسن بخصوص بالای ۷۰ سال مراقبت کنند تماس با آنها را به حداقل ممکن برسانند. نگارنده از آغاز قرنطینه حانگی یعنی در ماه مارس ( هشدار آن از هفته ها قبل از چهارشنبه سوری داده شد و مراسم
استکهلم لغو شد) تا امروز بیش از دو ماه ست که معاشرتی حضوری با فرزندان و نوه هایمان نداشته ایم.
ولی آنها به سر کار و مدرسه رفتند و مانیز با تلفن و ویدئو تماس داشته ایم. خرید ما را نیز انجام میدهند.
اما در این دو ماه اتفاقات زیادی افتاد که موجب سرایت وسیع و مرگ بیش از ۳ هزار نفر در سوئد شد.
۱- در خانه های مردم چند منطقه پر جمعیت خارجی نشین موجی از تلفات جامعه را تکان داد که امکان زندگی مستقل برای سالمندان نداشتند.
۲- متاسفانه در خانه های سالمندان علیرغم اینکه می بایست دستور العمل های بهداشتی مربوط به دوران پاندمی و شرائط بحرانی بیشتر و دقیق تر از خانه ی شهروندان معمولی رعایت شود بدلایل زیادی و سهل انگاری های متفاوت موجب سرایت ویروس کرونا به ساکنین این مراکز گردید و اکثریت کسانی که تا بحال در سوئد فوت کرده اند بالای ۷۰ سال هستند.
بهر صورت آمار تاکنونی نشان میدهد که افراد سالمند آسیب پذیر ترین بوده اند چیزی که استراتژی بر اساس آن تعیین شده بود.این روزها مرتب در مورد خانه سالمندان و کمبود های آن ها بخصوص در بخش خصوصی صحبت می شود.
نتیجه :
تمام نقطه ضعف های موجود در خانه سالمندان اعم در بخش های عمومی بهداشت و درمان و مراقبت یا بخش خصوصی
مشکل عمومی تمام کشور های سرمایه داری و تحت توجهات عالیه توصیه های نئولیبرالیستی می باشد .
بهمین دلیل استراتژی سوئد مورد حمایت سازمان جهانی بهداشت قرار گرفت و برای بحران های آتی توصیه می شود.

نارسائی های بخش بهداشت و درمان و حاشیه نشینی و تبعیض و محرومیت شهروندان مشکل شناخته شده جامعه سرمایه داری ست که در آمریکا بیشترین تلفات را داده ست. بهمین جهت نخست وزیر سوئد در چند روز پیش کمیسیون ویژه ای تشکیل داد که ماموریت دارد بعداز بحران پاندمی تمام فعالیت های ادارات مربوطه و تصمیمات آنها در این دوره را بررسی و تحقیق کند.

pop
pop
3 سال قبل

در اینجا اشاره کردید که «اداره بهداشت بیمارهای مسری برای بحران پاندمی در سوئد استراتژی متفاوتی نسبت به دیگر
کشورهای اروپائی و آسیائی دارد.که بر اساس امکانات بهداشت و درمان سوئد در اوائل ماه مارس در نظر گرفته شد
نه براساس انتخاب بهترین استراتژی». اساساٌ همه کشورها با در نظر گرفتن امکاناتشان استراتژی خودشان را طراحی می کنند. بعضی امکانات بهتری دارند و بعضی ندارند. کشوری مثل سوئد، کشوری توسعه یافته با امکانات بالا در نظر گرفته شده و معمولاً با دیگر کشورهای اسکاندیناوی و اروپای غربی مقایسه میشود. در دوران کرونا امکان مقایسه بهداشت و درمان در کشورهای مختلف فراهم شده؛ مثلاً وقتی سوئد راهی متفاوت از بقیه کشورها در پیش میگیرد، این سوال پیش میآید که چه امکانات درمانی در سوئد کاهش پیدا کرده و چرا کاهش پیدا کرده، یا مثلاً چرا کشورهای د یگر میتوانند تعداد زیادی تست از مردم بگیرند ولی سوئد نمیتواند. به هر صورت مردم، کشورها را با هم مقایسه می کنند و دنبال جواب میگردند. ولی در سوئد شاید مردم بیشتر به دولت و سیستم کشور اعتماد دارند تا در جائی مثل آمریکا که همین باعث میشود که دولت و افراد مسئول در سوئد راحت تر مانور بدهند و کمبودهای نظام بهداشتی سوئد را با برچسب «راهی دیگر» لاپوشانی کنند.

pop
pop
3 سال قبل

البته این اصطلاح «بی طرفی» را میشود به صورتهای مختلفی توجیه کرد. مثلاً سوئد میتوانست اجازه استفاده آلمان از راه آهن سوئد را در جنگ دوم ندهد، ولی به زحمت درافتادن با آلمان نمی ارزید و یا شاید مایل بود که با نیروهای هیتلر همکاری داشته باشد. همین باعث شده که «بی طرفی» سوئد مورد بحث کارشناسان قرار بگیرد، اگر واقعاً بی طرف بود که بحثی صورت نمیگرفت. این «بی طرفی» سوئد در زمان جنگ سرد هم مورد تردید است. از نظر آزادی فردی، استقلال و انتخاب؛ کشورهای اسکاندیناوی فرق زیادی با هم ندارند، ولی سوئد تمایل زیادی در ایجاد یک نوع برچسب (مارک) به اسم «راهی دیگر» دارد. این «راهی دیگر» تا ۲۰ سال بعد از پایان جنگ دوم خوب بود و کار میکرد، ولی در حال حاضر مثل بقیه راهها میماند؛ اما سوئد هنوز از همان برچسب استفاده میکند. در دوران کرونا، در اروپا، مردم به دولتها نزیکتر شده اند و احترام به «تشخیص فردی» و «اعتماد به شهروندان» و «عدم تجاوز به آزادی فردی» منحصر به سوئد نیست؛ در دیگر کشورهای اسکاندیناوی و خیلی از کشورهای غربی وجود دارد؛ ولی در سوئد این امتیازها که در بسیاری از کشورهای غربی است را با برچسب «راهی دیگر» به مردم سوئد به فروش میرسانند. مثل این میماند یک خمیر دندان را در دو بسته بندی مختلف به فروش برسانید.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x