شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شورای بازنشستگان ایران: نگاه وارونه در مطالبه گری کارگران شاغل و بازنشسته!

تجمع سراسری بازنشستگان با شعار "فقط کف خیابون،‌ بدست میاد حقمون" - اخبار  روز - سایت سیاسی خبری چپ

نگاهی وجود دارد که معتقد است پایمان را به اندازه گلیم مان دراز کنیم یعنی چون فعلا” زورمان نمیرسد ناچار مطالبه خود را با توجه به توان خود تعیین کنیم. در ابتدا برآورد زور و توان و امکانات میکنند و بعد مطالبه را از دل این “برآورد” بیرون میکشند

استدلال میکنند که ” تمایل و خواست ما یک چیز است و زور و قدرت ما چیز دیگر” و نتیجه گرفته میشود با توجه به این زور و قدرت فعلی بهتر است حقوقمان را مطابق تورم سالیانه (آنهم با معیار بانک مرکزی یا مرکزآمار) تعیین کنیم و نه مطابق هزینه های واقعی زندگی که همان سبد معیشت باشد.

وارونگی این نگاه را در حرکت ها و جنبش های اجتماعی نشان خواهیم داد:

در حقیقت حرکت از توان و امکانات صرفا” برای اجرا‌ و پیش بردن و دستیابی به مطالبه است‌ و نه تعیین کردن مطالبه!!
مطالبات از میزان زور ما و امکانات ما بیرون نمی آید بلکه از شرایط زندگی عینی و زنده جاری شکل میگیرد.
“خواسته های ما” از نیازهای زندگیمان سرچشمه میگیرد خواه متحد باشیم یا پراکنده.

در حقیقت این مقبولیت جمعی مطالبه وشعار است که قدرت و زور میآفریندو نه بالعکس!
هر جمعی وقتی مطالبه ای داشت ، حول آن مطالبه متحد و متشکل میگردد. اینطور نیست که ابتدا متحد و زورمند میشود بعد خواست خود را با توجه به زورش مطرح میکند.
زور و اتحاد و قدرت هرجنبشی بدنبال طرح یک خواسته و شعار معین بوجود میآید.

مثال های خیلی روشنی پیش روی داریم:

کارگران هفت تپه چندین سال قبل مانند بسیاری از کارگران ایران، نه متحد بودند و نه موقعیت و تاثیرگذاری امروزی را در جنبش کارگری داشتند ولی با واگذاری کارخانه به بخش خصوصی و بلائی که بطور عینی بر سر زندگیشان رفت زمزمه نارضایتی بلند شد، در انموقع قدرتی نداشتند اما لغو خصوصی سازی و بازگشت به مالکیت پیشین مطالبه اصلی شان شد و همه گیر و توده ای گردید و حول این خواسته محوری متحد و متشکل و زورمند شدند. این پرچم مطالباتی ست که وقتی برافراشته میشود اتحاد و همدلی و زور و امکانات را بوجود میآورد.
وقتی ما کارگران شاغل و بازنشسته میگوئیم “افزایش حقوق باید مطابق هزینه های واقعی زندگیمان باشد” ، ممکن است امروز نتوانیم به آن دست یابیم اما میتوانیم اتحادمان را حول این خواسته منسجم تر و زورمان را برای دستیابی به آن قوی تر کنیم. راهش همین ست.

این قاعده ، جدا از جنبش های معیشتی ، بر تمامی جنبشهای اجتماعی هم مصداق دارد .
امروز در جامعه با یک مطالبه عمومی نه به اعدام مواجهیم که قبلا” نبود. در مقابل موج اعدام ها اساسا” زور و قدرتی نبود. اما خواست علیه اعدام که از شرایط عینی جامعه برخواست، آنرا به جنبشی فراگیر تبدیل کرد که گرچه هنوز به لغو آن دست نیافته اما آنچنان قوی است که میتواند در یک کارزار توئیتری با بیش از ۱۱ میلیون شرکت کننده حکم اعدام سه نفر از جوانان را علیرغم تصویب در بالاترین مرجع حقوقی لغو کرده و آنان را وادار به عقب نشینی کند.

در مورد جنبش نه به حجاب اجباری که نمونه برجسته تر و گویا تری ست ، زنان این جامعه نیامدند محاسبه کنند زورشان چقدرست و بعد مطالبه “آزادی پوشش” را مطرح کنند. بلکه از نیاز زندگی و رهائی خود حرکت کردند بدون اینکه اساسا” زور زیادی داشته باشند. نه تنها زور قوی حکومت بلکه سنت های جان سخت مردسالاری را هم مقابل خود داشتند. اما خواست آزادی پوشش چنان گسترده و توده گیر شد که زور و اتحاد را بدنبال خود آورده است. و امروز در موقعیت دست بالا در جنبشهای مطالبه گری قرار دارند.

نتیجه گیری:
برای متحد شدن و زورمند و قدرتمند شدن باید مطالبه ای عینی که از زندگی ما برخواسته میشود را پرچم خود برای حرکت قرار دهیم نه اینکه اول زورمان را بسنجیم بعد طبق آن، مطالبه برایش درست کنیم .

با نقد و بررسی این وارونگی، آنرا بر قاعده اصلی خود بنشانیم یعنی:
مطالبه عمومی، اتحاد و قدرت میآفریند.

شورای بازنشستگان ایران
۹ فروردین ۱۴۰۰

https://akhbar-rooz.com/?p=108501 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x