پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳

عشقِ آرمانیِ ما – فریبا صفری نژاد

فریبا صفری نژاد

مثلِ یک آرزویِ ناممکن

مثل یک خواهشِ محال شدی

در بهاری که رو به سردی رفت

مثل من ، راهیِ زوال شدی

میوه یِ حسِ نارسیده ی من!

آبیارِ تو، اشک دیده ی من!

نرسیدم به فصل ِ چیدن تو

نرسیدی به بار و کال شدی

عشق! ای عشق آرمانیِ من!

سوختی در جنون آنیِ من

دود شد جان تو، جوانیِ من

با شکستم شکسته حال شدی

در سرابی که غرقِ آتش بود

آب ، تنها توهّم خوش بود

باتلاقی به شکل چشمه دمید

راهیِ تیره یی زلال شدی

خواستم بالِ رفتنم باشی

خاستگاهِ شکفتنم باشی

اوج من نقطه ی سقوطم شد

بال بودی ولی  وبال شدی

از نگاهِ کسی که در چاه است

اوج، هر چه بلند، کوتاه است

عشق! ای باز‌ِ قله های بلند!

باز، قربانیِ خیال شدی!


https://t.me/faribasafarinejad

https://akhbar-rooz.com/?p=29995 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x