پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

علیە درهم آمیزی بیشتر دین و اسلحە – جمعی از اعضای سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) نروژ

با جدی شدن ورود نظامیان بە انتخابات ریاست جمهوری در سال آیندە، و احتمال تسخیر قوە مجریە توسط آنان بحث حول این پدیدە در عرصە سیاسی هر روز ابعاد بیشتری می یابد. طیف گستردەای از فعالان سیاسی، از دلواپسان و جناحهای تندرو درون و پیرامون نظام جمهوری اسلامی گرفتە تا بخشی از کسانی کە خود را اپوزیسیون نظام می دانند، بە آمدن نظامیان دل بستەاند.

البتە نیت ها در دو سوی این طیف متفاوت اند. نیروهای تندرو با آمدن نظامی ها (بخوان سپاە پاسداران) دل در گرو سرکوب بیشتر جامعە مدنی و تضعیف بیشتر نیروهای اصلاح طلب و میانە بستەاند؛ و سوی دیگر، در آمدن نظامی ها تضعیف روحانیون را می بینند، روحانیونی کە بیشتر از چهل سال است ارکان اساسی حاکمیت در ایران را در دست دارند و با گذشت سالها مرتب بر بحران کشور افزودە و آن را تعمیق بخشیدەاند.

دلایل گرو دوم هم سادەاند: نظامیان روحانی نیستند، کمتر اسلام زدەاند، واقع بین تراند، توان نظم دهی بیشتری دارند و بنابراین با ورود بیشتر آنان بە قدرت سیاسی ما بە احتمال زیاد با تحول در خود ساختار نظام جمهوری اسلامی روبرو خواهیم شد، ساختاری کە نشان دادەاست اهل امتیازدهی نیست و نمی خواهد خود را بر روی نگرش اصلاح گرایانە و میانە و یا هر گرایش دیگری بازکند. در واقع این گروە درغیاب توان جامعە ایران برای تحول، دل بە تغییر در خود نظام بستەاند تا از این طریق سد چندین دە سالە شکستە شود. آنان می خواهند اسلحە بر ایدئولوژی پیروزشود. آنان حضور نظامیان را بنوعی بە منزلە پایان تئوکراتیسم تلقی می کنند.

اما آیا سپاه پاسداران را می توان با ارتش زمان رضاشاە و یا نظامیان ترکیە (بخوان بخش کلاسیک نظامیان)، آنگونە کە آنان دوست دارند، مقایسەکرد؟

می توان گفت بنابر دلایلی چند دل بستن این گروە بە حضور سپاە در قوە مجریە و مقایسە آن با تجربە کشورهای دیگر یک قیاس مع الفارق است، بەدلایل زیر:

ـ سپاە پاسداران، بر خلاف نظامیان زمان رضاشاە و یا ترکیە، ارتش و یا یک نیروی نظامی عرفی نیست کە هویت خود را اساسا در دفاع از کشور یافتەباشد، سپاە پاسداران اساسا نیروی نظامی حامی و نگهدار جمهوری اسلامی و یک نیروی نظامی ایدئولوژیک معتقد بە اسلام حکومتی است. در حالیکە رضاشاە و نظامیان ترکیە سکولار بودند و غربگرا،

ـ  سپاە پاسداران در تمامی سالهای وجود خود در کنار روحانیون حرکت کردە و همیشە پاسدار نظام آنان بودەاست، در واقع سپاە هویت و وجود خود را از روحانیون می گیرد و ابدا نیروی مستقلی نیست. این نیرو در روحانیون ریشە دارد،

ـ سپاە در تمامی این سالها از لحاظ اقتصادی بعنوان جانشین دولت عمل کردەاست، بویژە دولتهای اصلاح طلب و میانە، دولتهائی کە سعی کردەاند اقتصاد ایران را بە جهان و غرب نزدیک کنند و اتفاقا همیشە توسط سپاە با کارشکنی مواجە شدەاند،

ـ سپاە جانشین بخش خصوصی هم هست، و از این طریق نافی یک اقتصاد چند وجهی در معنای عرفی خود. این نیرو تلاش دارد با تسخیر دولت، یک بار برای همیشە کل اقتصاد کشور، چە در حیطە دولتی و چە در حیطە خصوصی را در دستان خود قراردادە و با برقراری اقتصاد نظامی (با مالکیت نظامیان) بە بحران کشور بە گمان خود پایان دهد،

ـ سپاە پاسداران نیروئی بشدت ضد غربیست، بنابراین چنین نیروئی با چنین نگاهی نمی تواند بە اقتصاد ایران ثبات بخشد. با ورود سپاە بە دولت و از این طریق اقتصاد، ایران بیشتر از پیش از بازار و اقتصاد جهانی دورشدە و بنابراین ما با جامعە بستەتری مواجهە خواهیم بود.

بنابراین مقایسە سپاە پاسداران با تجربە حضور نظامیان کشورهای دیگر در قدرت، یک مقایسە مکانیکی و بدور از درایت سیاسی است. در واقع آنچە این تحلیلگران در پی آنند حضور ارتش در دولت و اقتصاد است و نە سپاە. آنان آدرس غلط می دهند!

اگر تحولی کە این گونە افراد بدان دل بستەاند اتفاق بیافتد، بە موازات دوری بیشتر کشور از اقتصاد جهان و بویژە غرب، بیش از پیش جامعە ایران بە لحاظ مدنی، سیاسی و فرهنگی بستەتر خواهدشد و آنچە را روحانیت در تحمیل توتالیتاریسم بر کشور نتوانست انجام بدهد، توسط سپاە بوقوع خواهدپیوست. حضور بیشتر سپاە در عرصەهای گوناگون قدرت سیاسی، زنگ توتالیتاریسم را بە صدا درخواهدآورد. تسلط نظامیان بر دولت عملا بە معنای تسلط بیشتر تندروها و روحانیونی خواهدبود کە خواهان درهم آمیزی بیشتر دین و سلاح هستند. تقویت حضور سپاە بە معنای تلفیق بیش از پیش دین و سلاح خواهدبود.

پس برای عقب نشاندن چنین روند مخربی باید جامعە مدنی ایران بسیج شود و بە جای قبول تحمیل نیروهای نظامی بە ارکان قدرت در کشور، کە پروژە مقابل جریان اصلاح طلبی و میانەروی از طرف تندروها است، و نیز در مقیاسی بزرگتر حامل سرکوب بیشتر آزادیخواهان ایران، خواستار تحول دمکراتیک و قدرت دهی بە مبانی ضد نظامیگیری شود. تمام آن نیروهائی کە می توانند بە این روند کمک کنند را باید فراخواند کە در مقابل این تغییر خطرناک بایستاند و نگذارند جامعە ایران بە دست نظامیان بیافتد.

جمعی از اعضاء سازمان فدائیان خلق ایران ـ اکثریت (نروژ)

١ ژانویە ٢٠٢١

https://akhbar-rooz.com/?p=99511 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
چه فرقی داره
چه فرقی داره
3 سال قبل

اسم اکثریت با شعار “سپاه را به سلاح سنگین مجهز کنید” برای من تداعی می شود

رحمان
رحمان
3 سال قبل

بیش از ۳۰ سال است که در کشور نروژ بوده و فعالیت می کنیم، در طی این ۳۰ سال هیچگاه کسی را ندیدیم که بگوید اکثریتی هستیم و فعالیت سیاسی داشته باشد. همه یا از اکثریتی بودن خود خجل بودند و یا می گفتند دیگراکثریتی نیستند. اگر هم می گفتند اکثریتی هستند، در هیچ جمعی حضورشان تحمل نمی شد. اما بعد از اینکه فرخ نگهداردوباره رهبر اکثریت شده است، عده ای شروع به اعلامیه پراکنی می کنند تا با فرخ نگهدار بیعت کنند. تمام آرشیو اعلامیه های نیروهای اپوزیسیون ایرانی در نروژ موجود است، در هیج حرکت ، تجمع و اعتراض حضور نداشتند و نامی هم از اعضای سازمان اکثریت یافت نشده و نمی شود.

هرمز
هرمز
3 سال قبل

یک تحلیل خوشبیانه هم هست .یک فرد نظامی حتی سپاهی ، درپی تمرکز قدرت خویش است .او نمی تواند تعدد قدرت را تحمل کند .روحانیت یک قدرت بلامنازع در ۴۲ ساله اخیر است .چه بسا حضور یک نظامی ، به کاهش تدریجی یت یکباره قدرت روحانیت شیعه شود .رئیس جمهور نظامی بعنوان بالاترین مقام اجرایی ، در روند محدودیت قدرت روحانیت رقیب ، چه بسا تحت جبر زمانه ، برای جلب حمایت توده ها ، اقدام به آزادسازی اقتصاد و ضربه به اقتصاد رانتی زده و حتی آزادی های بیشتر درجامعه بویژه درزمینه از بین بردن حجاب اجباری برقرار کند .او دراین مبارزه ، بیشتر به مردم تکیه کند . جمهوری اسلامی واقعا موجود ، همه گونه محدودیتها و ظلمها به جامعه ایران رسانده و درجه فلاکت اجتماعی را به پایین ترین حدخود رسانده حال برای یک رئیس جمهوری سپاهی ، فشار بیشتر بر جامعه جایی ندارد .اومجبورست گشایش هایی بنفع مردم و بضرر روحانیون ایجاد کند .همین یک قدم بزرگ برای مشارکت مدنی و تقویت جامعه مدنی خواهد بود .

هرمز
هرمز
3 سال قبل
پاسخ به  هرمز

یک تحلیل نزدیک به واقعیت این است جمهوری اسلامی بدلیل عدم مقبولیت روحانیون و کارگزارانش ، چهره های نظامی وابسته به خودش را با شعارهای دفاع از آزادی بویژه اختیاری بودن حجاب و همچنین وعده های جذاب و شیرین ، وارد صحنه انتخابات می کند .عده ای از آخوندهای بدنام درمخالفت با کاندید نظامی سخنرانی و نمایشات مخالف خوانی برگذار می کنند .هدف این سناریو ، فریب مردم و کشاندن مردم در پای صندوق انتخابات و اخذ رای بالا توسط یک کاندید نظامی مثل سرداردهقان خواهد بود .به این چهره نظامی یا شخص نظامی نسنتا جوان ناشناخته، اتهاماتی نظیر دزدی و اختلاس نمی چسبد .پس از اخد رای و انتخاب شدن ، تمام وعده های کاذب بفراموشی سپرده می شود و جمهوری اسلامی نجات خواهد یافت . به این میگویند سناریوی فریب روحانیت ویرانگر شیعه برهبری ولی فقیه . مردم را روشنگری می کنیم تا درمضحکه انتخابات شرکت نکنند .

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x