شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

فاجعه خوزستان؛ پی آمد توسعه ناپایدار و سود کلان – پانته آ بهرامی

ریشه های نارضایتی وخشم شهروندان خوزستانی را نباید تنها به موضوع محیط زیستی تقلیل داد، این نابرابری در مناطق دیگر هم در جریان است به همین دلیل است که آنها خیابان را در کنترل خود گرفته اند و به پیروی از آن استان های دیگر به پشتیبانی از آن دست زده اند. این ریشه ها را باید شناخت چه برای پسا جمهوری اسلامی به جراحی آن نیاز است
خوزستانِ تشنه؛ خشکسالی یا سوءتدبیر؟! - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان |  Mehr News Agency

علت خشم شهروندان خوزستانی را دریابیم

خوزستان شریان حیاتی ایران و زخمی کهنه و نادیده شده است. آنچه در خوزستان در جریان است در فرایند استان های دیگر نیز قابل مشاهده است. در پسا جنگ جهانی دوم سیاست هایی به نام توسعه نه تنها به فقر تهیدستان بلکه به فقر زمین نیز منجر شده است. از آنجا که سیاست های نابخردانه حکومت در این منطقه فاجعه محیط زیستی آفریده به عنوان نمونه مورد کنکاش دقیق قرار می گیرد. شهروندان ایرانی -عرب، آذری، کرد، لر، بلوچ، فارس، ترکمن، گیلک و مازندران قرنها در فلات ایران در کنار هم زیسته اند وبرای دستیابی به یک آینده روشن با رفاه باید به تبعیض و نابرابری بین اتنیک ها، مرکز و پیرامون و طبقات فرادست و فرودست پایان داده شود. فعالان محیط زیست می گویند مطالبات خوزستان نه تنها از سوی رسانه ملی بلکه حتی از سوی صدا و سیمای خوزستان هم پوشش داده نمی شود. به این دلیل برخی خیرین و ستارگان داخل ایران موضوع را دقیق تشخیص نداده اند برای خوزستانی ها آب معدنی در بطری فرستاده اند!! بنابراین عدم اطلاع رسانی دقیق، دادن اطلاعات قطره چکانی و پراکنده از سیاست های کلان، خرد و استانی جمهوری اسلامی در پیوند با استان های مرزی ایران درک ما را از داشتن یک تصویر بزرگ، دقیق و فاجعه ای که درحال شکل گیری است گرفته است. ریشه های نارضایتی وخشم شهروندان خوزستانی را نباید تنها به موضوع محیط زیستی تقلیل داد، این نابرابری در مناطق دیگر هم در جریان است به همین دلیل است که آنها خیابان را در کنترل خود گرفته اند و به پیروی از آن استان های دیگر به پشتیبانی از آن دست زده اند. این ریشه ها را باید شناخت چه برای پسا جمهوری اسلامی به جراحی آن نیاز است. در نگاه کلان پس از پایان جنگ ایران و عراق سیاست های امنیتی جمهوری اسلامی از آنجا که سیاست های جنگ طلبانه را در همه این ۴ دهه بطور کامل کنار نگذاشت، براین مبنا بود که استان های مرزی می توانند مورد یورش قرار گیرد. بنابراین در سیاست های کلان توسعه از پیرامون به مرکزسوق داده شد.  صنایع و توسعه نه در خوزستان، کردستان و سیسان و بلوچستان بلکه در مناطق مرکز ایران حتی در کویر تمرکز یافت. افزون برآن جمهوری اسلامی افزایش جمعیت به ۱۵۰ میلیون را تبدیل به قانون کرده و ۹۶ درصد غذای این جمعیت باید در داخل تهیه شود. تحمیل این سیاست در سطح کلان زمانی که هدف از توسعه نه رفاه و نیازهای شهروندان بلکه سودآوری و جنگ افروزی درمنطقه باشد، به علاوه خشکسالی و مدیریت نالایق است که ما را با سوختن سرزمین روبرو کرده است.

نقد سیاست های کلان

برمبنای این سیاست یعنی کشاندن سرمایه گذاری، توسعه و صنایع سنگین از جمله فولاد ازاستان های مرزی به داخل کشور به دلیل پرهیز از یورش به مرزها دو نقد عمده وارد است. اول اینکه امروز جنگ های کلاسیک به پایان رسیده است. جنگ افزارهای کنونی نیازی به حمله به مرزها ندارد. جمهوری اسلامی نتوانست خود را روزآمد کند، جنگ های مدرن، جنگ های سایبری، حمله پهباد ها به قلب برق رسانی یا صنایع مادر، پایگاه های هسته ای، جنگ اقتصادی و یا مثلا بمباران مناطق هدفمند است. به این ترتیب این سیاست و تصور جمهوری اسلامی که صنایع نه در مرزها بلکه در مرکز امن است  بشدت عقب مانده و غیر روزآمد است. دومین نقد به این سیاست، عدم توسعه در مناطق مرزی است. عدم سرمایه گذاری و ایجاد صنعت باعث توسعه ناپایدار، فقرو مهاجرت از این خوزستان به مناطق دیگر به ویژه به سوی اصفهان شده است. هم اکنون در خوزستان تنها ۴۰۰ هزار حاشیه نشین وجود دارد. بنابراین نتیجه عدم توسعه در مناطق مرزی نه تنها مهاجرت های ناخواسته بلکه فقر، حاشیه نشینی و در نهایت نارضایتی ایجاد می کند که امروز شاهد آن هستیم. ۴ سیاست کلی از جمله سدسازی، انتقال آب، تولید نیشکرو استخراج نفت  باعث خشک شدن کارون، شوری زمین و خشک شدن تالاب ها از جمله هورالعظیم شده است. 

۱) آب و فاجعه سد سازی بعنوان نماد توسعه

تنها ده درصد منابع کشور صرف آب آشامیدنی می شود. بنابراین ۹۰ درصد آب صرف  کشاورزی و دامداری می شود. از آنجا که روستاییان عمده پشتیبانان حکومت هستند، دولت با دادن یارانه آن را سرپا نگه داشت. ۲۰ درصد خشکسالی امسال مبنای گرم شدن کره زمین دارد. ولی عمده مشکلات کنونی به سد سازی های نابخردانه و ناکارآمد بر می گردد. بنا برگفته سپاه، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا ۶۲ سد یا ساخته یا در حال ساختن دارد. (۱) یک سوم آبهای سطحی ایران در خوزستان قرار دارد و این منطقه دارای ۷ رود از جمله کارون، کرخه، دز، اروند رود، جراحی، مارون و رود زهره  است . پرآب ترین رود این استان که بخشا قابل کشتیرانی است کارون است که چهار سد کارون ۱، ۲، ۳، ۴ و فاجعه سد گتوند بر روی آن بسته شده است. (۲)از این میان تنها سد کارون یک در زمان پهلوی دوم بخاطر آب رسانی به کشت و صنعت هفت تپه ساخته شد. بزرگترین سد خاکی ایران بر روی رود کرخه ساخته شده است.(۳) این منطقه از قدیمی ترین مناطق ایران و تمدن های قدیم و از جمله شهر شوش در کنار آن بنا شده است. سدها به سه منظور تامین آب برای زمین های کشاوزی، کنترل سیل ها و تولید انررژی برق آبی ساخته می شوند. اما این میزان سد در ایران مانع آبرسانی به مناطق پایین دست شده وفلاکت کشاورزان شده است. افزون بر آن جمع شدن آب پشت صدها در ارتفاع بالا با پرتو عمودی نوری خورشید باعث تبخیر، اثر گل خانه ای و گرما دارد.  حکومت با دیدگاهی عقب مانده سد سازی را نماد توسعه می داند!!

سد گتوند، نمونه افتخار، اشتباه یا افتضاح مهندسی؟ چرا گتوند یک فاجعه محیط زیستی است؟

سد گتوند که بر روی کارون زده شده، بلندترین سد خاکی ایران و خاورمیانه است که زمان رفسنجانی در سال ۷۶ کلید خورد و ۱۶ سال بعد در زمان احمدی نژاد افتتاح شد. در سال ۶۸ یک شرکت آمریکایی پیشنهاد مخزن سد را ۲۰ کیلومتر بالاتر از مخزن فعلی داده بود، بدلیل اینکه سد بر روی گنبد نمک بنا نشود. محمد جواد عبداللهی استاد بازنشسته دانشگاه زمین شناسی اهوازمی گوید مسئولان با وجود هشدارهای متفاوت باز به ساختن سد مبادرت کردند.(۴) این سد چندین مشکل دارد: اول بخاطر ارتفاع بلند سد، همه نمک در ته سد اشباع شده است و درته آن نمک دیگر در آب حل نمی شود و بصورت ژله درآمده است. سد بخاطر ارتفاع بلندش به سمت گنبدهای نمکی پس می زند و فاجعه ببار آورده است. بطوریکه وقتی آب سد را برای مصرف کشاورزی باز کردند، باعث شوری زمین های کشاورزی شده است. سد بر روی گنبدهای نمک گچساران ساخته شده است. دوم توربین های آب شیرین سد بخاطر شوری آب کاربردی ندارد و زنگ زده است. سوم بخاطر این افتضاح مهندسی مجبور شدند راه چاره بیابند و پتوی رسی با هزینه گزاف درست کردند تا نمک سد را بگیرند. خاک مرغوب کشاورزی را تا عمق ۴ متری برداشت کردند ولی  پتوی رسی بلافاصه پس از آبگیری درهم شکسته شد و گنبد نمک وارد آب دریاچه شد. این افتضاح اصلاحی هم شکست خورد. چهارم بر اساس آمار سالانه این دریاچه شور ۳۰ درصد بر شوری آب کارون می افزاید. پنجم خشک شدن نیمی از نخلستان های خوزستان. ششم دشت های عقیلی حاصلخیز کاملا رگه های شور دارد و کیفیت محصول کشاورزان پایین امده است

 سد گتوند که موجب بالا آمدن گنبد نمک شده

متهمان در فاجعه سد گتوند که باید محاکمه شوند

متخصصان و منتقدان از سال ۱۳۸۰ با ارسال نامه هایی ایجاد چنین سدی را بعنوان منبع شوری خوزستان هشدار دادند، از جمله دکترمحمد جواد عبداللهی رئیس سابق دانشکده زمین شناسی اهواز (۶) و گروه ۲۰ نفره مشورتی مهندس شمسایی مدیر اداره آب منطقه خوزستان که گفته بود «جلوی ضرر را هرجا بگیرید منفعت است.» هشدار پورمحمدی در قالب گزارش سازمان بازرسی در پسا ایجاد سد که پتوی رسی را اشتباه و خطرناک خوانده بود، کاری از پیش نبود. اما از آنجا که هدف سودزایی بود، این حماقت محیط زیستی با صرف ۲۵۰۰ میلیارد تومان انجام شد و نتیجه ریختن بیش از ۱۰۰ میلیون تن نمک به رودخانه شد. کسانی که دست اندرکارساخت افتضاح مهندسی گتوند بودند به این دلایل درپسا جمهوری اسلامی باید محاکمه شوند. اول شورکردن رودخانه کارون، دوم تبدیل زمین های کشاورزی به شوره زار، سوم خشک شدن یک میلیون درخت نخل در منطقه. متهمان این فاجعه زیست بوم: بیژن زنگنه وزیر نیروی دوره رفسنجانی، رضا زاده مدیر عامل وقت آب و نیرو، کارفرمای پروژه شرکت توسعه منبع آب و نیرو، مشاور این فاجعه محیط زیستی مهاب قدس، پیمانکار احداث گروه سپاسد که وابسته به قرارگاه خاتم النبیاء سپاه پاسداران است، محمود احمدی نژاد بدلیل پافشاری بر ساخت افتضاح مهندسی گتوند و جدی نگرفتن هشدار متخصصان.(۷) بر اساس اصل ۵ قانون اساسی خود جمهوری اسلامی تخریب محیط زیست جرم بوده و هر فردی می تواند از مسببان آن شکایت کرد.

سیاست های استانی: اننقال آب

خوزستان بخشی از بهترین آب و خاک موجود روی کره زمین را به خود اختصاص داده است. یک میلیارد هکتار آن قابل کشاورزی است که در فصل های سرد سال تامین کننده فراوردهای نایاب است. اما با انتقال آب و مرگ رودخانه ها این وضعیت در حال دگرگونی است. اولین انتقال آب های کارون از دهه ۳۰ شمسی از رودخانه کوهرنگ ۱ (بیرگان) به زاینده رود اصفهان پس از جنگ جهانی دوم توسط آمریکایی ها انجام شد. ازسال ۶۷ این انتقال های فاجعه آمیز سرعت بیشتری گرفت. قرار بود دیگر انتقال آب انجام نشود. ولی در مجموع ۷ طرح انتقال آب تابحال انجام شده است. چهار سرشاخه انتقالی کارون به زاینده رود عبارتند از تونل اول کوهرنگ، تونل دوم کوهرنگ، تونل انگان و بالاخره تونل خدنگستان، سرشاخه های برف گیر که نیاز تابستان خوزستان است را برای آب غیر شرب به مسیر زاینده رود انتقال می دهد. یک هشتم این آب به صنایع یزد اختصاص دارد. سد کمال صالح انتقال آب کارون به صنایع اراک است. انتقال آب الیگودرز به گلپایگان و قم صورت گرفته است. فاجعه این انتقال ها آنجا نمایان می شود که نه تنها آب رودخانه ها را نابود کرده بلکه قیمت فرآورده های صنعتی و کشاورزی را افزایش داده است. سدها خود باعث کاهش بارندگی شده است در دریاچه عظیم سد کرخه بخاطر برخورد عمودی آفتاب در سال ۳ هزار میلیمتر تبخیرآب دارد. یعنی به ارتفاع سه مترآب که خود می توانست تبدیل به یک جریان آب برای زمین های پایین دست شود. این تبخیر اثر گل خانه ای و گرما در محیط اطراف دارد و باعث ذوب شدن آب های زاگرس می شود. 

کوهرنگ ۳ هفتمین طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون است.فعالان محیط زیست تلاش دارند که سد کوهرنگ ۳ ساخته نشود.اکنون کوهرنگ ۳ آب را با تونل و پمپ منتقل می کند. اگر این سد ساخته شود یکی از سرشاخه های کارون حبس می شود. وزیر نیرو و مسئولان شورای عالی آب در زادگاه های خود در فلات مرکزی با انتقال آب کارون کارخانه های فولاد، پتروشیمی  پالایشگاه را یکی پس از دیگری با توجه به سود سرشار آن برای شرکت های پیمانکار افتتاح کرده اند. (۸) انتقال مدام آب از خوزستان باعث کاهش بارندگی در این منطقه حاصلخیز شده با این سیاست های انتقال آب جلگه حاصلخیر خوزستان نه تنها سوخته بلکه دست خوش ریزگردهای داخلی شده که برخلاف ادعای مسئولان عامل خارجی ندارد، بلکه بخاطر خشک شدن تالاب ها ریزگردها و آلاینده های فلزی در فضا پخش شده که به سلامتی شهروندان خوزستان آسیب رسانده است. امروز نه تنها آب کارون شور شده و قابل شرب نیست بلکه ۲۴ خروجی فاضل آب کارون به این رودخانه می ریزد. قبلا هم این فاضل آب به کارون می ریخت اما اکنون از آنجا که حجم آب شیرین کارون کم شده این فضاحت بیشتر خود را نمایان می کند. اکنون بدلیل کیفیت بد کارون، اهوازی ها نمی توانند از این رودخانه برای آب شرب استفاده کنند. آب شرب اهواز از کرخه تامین می شود.

جرقه اعتراضات، مرداب شدن تالاب هورالعظیم

بر روی کرخه ۳۴ سد بسته شده است. (۹)  یعنی ۳۴ بار توقف در مسیر رودخانه. انتهای رودخانه کرخه به تالاب هورالعظیم می ریزد. این تالاب که در جنوب غربی در خوزستان قرارد دارد یک سوم آن در ایران و دوسوم در عراق است بر اثر این سد سازی های مدام، آب کرخه تبدیل به باریکه ای پرلجن شده است. خوزستان دارای ۷۰۰ روستاست. این روستاها لوله کشی دارند ولی آب در آن نیست. برخی ازاین روستائیان که در اطراف هورالعظیم زندگی می کنند گاومش و بوفالو پرورش می دهند و از این طریق امرار معاش می کنند. برخی از روستائیان متوجه سقط جنین های متعدد گاومیش ها شده بودند. روز قبل از تظاهرات، جریان آب که از سد کرخه بسوی تالاب روان است از سوی وزارت نیرو قطع می شود. یکی از این گاومیش ها به هورالعظیم می رود، این احشام معمولا بدون چوپان به کنار دالاب می روند، و در طول روز بخاطرطبع گرمشان و گرمی شدید هوا در تالاب هستند، وقتی صاحب گاومیش دنبالش می رود، متوجه می شود که گاومیش بخاطر تبدیل هورالعظیم به مرداب در تالاب گیر کرده و تلف شده است. (۱۰) این نقطه جرقه و آغازین تظاهرات خوزستا بوده است. کنشگران زیست بوم می گویند بیش از ۱۰۰ گاومیش و آبزیان تلف شده اند و بطور مدام به مسئولان در مورد تالاب هشدارداده بودند. این فجایع مکرر، شوری زمین و کمبود آب کشاورزی، نداشتن آب برای منزل در برخی مناطق  باعث شده که خوزستان مهاجر فرست ترین استان کشور و اصفهان و مهاجرپذیرترین استان شود.

پروژه فاجعه آفرین بهشت آباد، تیرخلاص کارون

هیچ کدام از برنامه آب رسانی مجوز محیط زیستی از سازمان محیط زیست ندارد. طرح بهشت آباد یک سامانه آبرسانی است که در ابتدا بنا بود بیش از یک میلیارد متر مکعب آب شرب را از سرشاخه های کارون به استان های چهار محال و بختیاری، یزد، کرمان و کهگیلویه و بویراحمد منتقل کند. کنشگران محیط زیست بهشت آباد را تیر خلاص کارون می نامند. سردار سعید محمد از قرارگاه خاتم الانبیا سپاه اعلام کرده که این طرح بخاطر مخالفت ها متوقف شده و ۱۵ میلیون دلار به سپاه خسارت وارد شده است!!(۱۱) اما در ۱۴ تیرماه امسال بطور مخفیانه مجوز محیط زیستی بشکل لوله انجام گرفته، لوله های ۵۰ اینچی که نیاز به پمپاژ های قوی دارد. (۱۲) 

کاشت زیانبار نیشکر در خوزستان

با توجه به نیاز آب بسیار بسیار بسیار زیاد برای نیشکر و برنج، این نوع تولیدات کشاورزی برای این منطقه توصیه نمی شود. در خوزستان دو طرح کشت نیشکر وجود دارد: اول طرح نیشکر هفت تپه در ۱۵ کیلومتری جنوب شوش در سال ۱۹۶۲میلادی با یک کشتزار صنعتی ده هزار هکتاری برای تولید شکر کلید خورد. این تجربه دگرگونی شوک آور در اکوسیستم برای روستاییان به ارمغان آورد. نمونه ای از دخالت آمریکا پس از تحریم شکر توسط کوبا بود که به برنامه چهار ماده ای هری ترومن در دهه ۵۰ میلادی برمی گردد. (۱۳) نیشکر برای کوبا که دورادورآن آب است، محصول کشاورزی مناسبی است ولی نه برای خوزستان. این همان طرحی است که هم اکنون ۵ هزار کارگر دارد و در چند سال اخیرتا به امروز برای مبارزه با خصوصی سازی، حقوق عقب مانده و امنیت اشتغال مرتب اعتصاب کردند.

دوم کشت و صنعت امیرکبیر که طرح هاشمی رفسنجانی در ۴۵ کیلومتری اهواز بود که ۱۲ هزارهکتار را زیر کشت شکر برده است. این پروژه در سال ۱۳۷۹ کلید خود. این صنعت در کنار تخریب شدید محیط زیست، آینه نا امیدی برای روستائیانی شده که در دهه ۷۰ شمسی با قیمت های نازل زمین های کشاورزی خود را به مدیران کارخانه فروختند. یکی از کشاورزان می گوید این کارخانه های نیشکر نیروهای بومی استخدام نمی کند. محمد مطرودی مدیر جهاد کشاورزی خرمشهر خبر از نابودی ۵۰ هزار هکتار زمین ملی و سرزیر شدن پساب های شور نیشکر می دهد.(۱۴) صاحبان کشت و صنعت که سودزایی درکشت آن دارند، بر روی اشتغال تاکید می کنند ولی از نظر فیزیولوژی زیستی گیاه نیشکر هزینه بالار هدر رفت تولید را دارد. خوزستان تبدیل به یک کارگاه صنعتی تبدیل شده که سلامت شهروند و محیط زیست کمرنگ شده و شورآبه های ناشی از فعالیت کشت و توسعه نیشکر و سایر صنایع یا راهی بیابان های خوزستان یا در تالاب ها رها شده اند.

خشکی هورالعظیم بخاطراستخراج نفت  

کارشناسان محیط زیست ۴ عامل سدسازی، انتقال آب، کشت و صنعت نیشکرو استخراج نفت را دلایل تخریب زیست بوم خوزستان می دانند. در دهه ۸۰ شرکت های ژاپنی پیشنهاد استفاده از فن آوری های جدید استخراج نفت درآزادگان و یادآوران را دادند. وقتی در دو دهه پیش مشخص شد که در هورالعظیم یک شبکه نفتی بین ایران و عراق وجود دارد. حاکمیت تصمیم به استخراج نفت گرفت. درزمان احمدی نژاد شرکت های چینی حاضر به استفاده از فناوری های جدید در استخراج نفت درتالاب نشدند و با ۲۰ درصد ارزان تر پیشنهاد استخراج همراه با خشک کردن هورالعظیم را دادند و در سال ۱۳۸۹ مجوزی از شورای عالی امنیتی ایران گرفتند.(۱۵) چینی ها با خشک کردن تالاب برای استخراج نفت جاده در دل هور کشیدند و هور را به ۵ حوضچه تبدیل کردند ، دکل زده و آنرا به شوره زاری با منشا ریزگردها با آلاینده های فلزی و خطرناک برای ساکنین خوزستان تبدیل کردند. فاجعه هورالعظیم، مرگ دسته جمعی ماهی ها، سقط جنین گاومیش ها و افزایش ریزگردهاست.  صنایعی که به آب نیاز دارند باید در کنار آب تولید شود. در برخی از مناطق کویر فولاد ایجاد کرده اند، در حالیکه صنایع باید در کنار آبهای ازاد ساخته شوند و نه آنکه آب را به مناطق صنایع بیاورند. فرونشست در اصفهان بشدت گسترش یافته و امکان زلزله در آن وجود دارد. نتیجه کلی این سیاست های اقتصادی، سیاسی و محیط زیستی باعث شده جمعیت ۵ میلیونی خوزستان که رتبه دوم تولید ناخالص ملی را داراست، ۳۳ درصد بیکار داشته باشد. (۱۶) سیاست هایی که مبنای آن نه رفاه انسان بلکه سودآوری است جلگه حاصلخیر خوزستان با ۷ رودخانه را تبدیل به سرزمین سوخته کرده است. عدم استفاده از نیروهای بومی یک سوم از خانواده های منطقه را زیر خط فقر برده است. اگر شما بودید خشمگین نمی شدید وخیابان ها را در تصرف خود در نمی آوردید؟

پانوشته ها

(۱) سردار سرتیپ پاسدار عبادلله عبداللهی فرمانه قرارگاه خاتم الانبیا، ساخت ۶۲ سد توسط سپاه، ایمنا، آذر ۱۳۹۶

(۲) نقشه تاریخی رود کارون و اراضی و نواحی خوزستان، نادر کریمیان سردشتنی ,۱۳۹۶

(۳) رودخانه های خوزستان، بلاگ مهندسی آبخیزداری  دانشگاه کاشان، اردیبهشت ۹۲

(۴) محمد جواد عبداللهی استاد بازنشسته دانشگاه زمین شناسی اهواز  در هفته نامه تجارت فردا

(۵) غبار فراموشی بر علاج بخشی سد گتوند، پایگاه خبری قانون، نجمه جمشیدی، ۱۳۹۷

(۶) دکتر عبداللهی می نویسد:« سال ۱۳۸۰ در نامه‌ای به اداره صنایع و معادن تاکید کردم که مطالعات صورت‌ گرفته روی این سد کافی نیست. سال۱۳۸۱ به همراه مهندس شمسایی مدیرکل وقت آب و فاضلاب خوزستان موضوع را مطرح کردم که این سد مشکلاتی دارد و می‌تواند کل استان خوزستان را از نظر شوری به مخاطره بیندازد.». «پس از آن مهندسان آزمایشگاه مکانیک خاک برآورد کردند که تا ۹۳ متر ضخامت نمک است. بعد از آن دوستان ما در سد گتوند می‌گفتند ما می‌دانیم چه بلایی سر این منطقه آورده‌ایم اما تو را به خدا چیزی نگویید و رسانه‌ای نشود!» بازخوانی گزارش تکان دهنده فاجعه سد گتوند که آب کارون را شورکرد. پایگاه خبری بهار- تیر ۱۴۰۰

(۷) محمود احمدی‌نژاد در سال ۹۰ در خصوص گزارش تخصصی سازمان بازرسی کل کشور خطاب به پورمحمدی در رابطه با سد گتوند خوزستان گفت : “یک آدم بیسوادی وارد کارهای تخصصی می‌شود و به ما نامه رسمی زده می‌زند که شما این سد را در این نقطه نسازید و در جای دیگری احداث کنید. به تو چه ارتباطی دارد؟ اصلا تو می‌فهمی سد یعنی چه؟‌ چه کسی به تو این اجازه را داده است که چنین کاری را انجام دهی؟ من که خودم مهندس عمران هستم در این باره اظهار نظر نمی‌کنم چرا که احداث یک سد مطالعات زمین‌شناسی و هیدرولوژیکی فراوانی را می طلبد، در انتهای نامه هم تهدید می‌کنند که اگر این کار را انجام ندهید با شما برخورد می‌کنیم”.

(۸) کرامت حافظی در گفتگو با خبرنگار مهر، کوهرنگ ۳، هفتمین طرح انتقال آب کارون، ۳۰ تیر ۱۴۰۰

(۹) آیت الله محسن حیدری، هر گونه انتقال آب از شر شاخه رودخانه های خوزستان متوقف شود. ایرنا، تیر ۱۴۰۰

(۱۰) شبنم قنواتی زاده، کنشگر محیط زیست، دلایل بحران آب خوزستان چیست و چه باید کرد؟ جدال – گفتگو باعلی علیزاده تیر ۱۴۰۰

(۱۱) سپاه طرح انتقال آب خوزستان به استان های مرکزی را متوقف کرد، رادیو فردا، دسامبر ۲۰۲۰

(۱۲) نگاه کنید به شماره ۱۰

(۱۳) چگونه خوزستان ازسرزمینی تالابی به سرزمینی بایر تبدیل شد؟ ترجمه محسن هویدایی، اردیبهشت، گاردین ۱۳۹۴

(۱۴) طیبه قاسمی، زهاب نیشکر کام تالاب های خوزستان را تلخ کرده است، قدس آنلاین، بهمن ۱۳۹۸

(۱۵) محمد درویش فعال محیط زیست: هور العظیم را برای قرارداد استخراج نفت با پیمانکار چینی خشکاندند، کیهان لندن، ۲۹ تیر ۱۴۰۰

(۱۶) مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۸

https://akhbar-rooz.com/?p=120883 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x