پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

قتل قاسم سلیمانی – کریم عبدیان

روز سوم ژوانویه، با تایید خبر کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، خیابان‌های بغداد، دمشق و بیروت، شاهد شادی، رقص و پایکوبی مردم بود و برخی نیز اقدام به پخش شیرینی کردند.

البته در تهران نیز، هزاران خانواده، به همین شکل، کشته شدن قاسم سلیمانی را جشن گرفتند، اقدامی که در خانه‌ها و به دور از دید ماموران حکومت صورت گرفت.

اما هیچ جا همچون کودکان سوری در اردوگاه‌های پناهندگان در مرزهای سوریه و ترکیه، جشنی بهتر برای مرگ قاسم سلیمانی برگزار نشد. جشن و سرور نیز میان پناهجویان سوری در کشورهای مختلف جهان، هویدا بود.

دلیل این شادی‌ها این است که قاسم سلیمانی به همراه بشار الاسد دیکتاور سوریه، مسئول قتل بیش از نیم میلیون سوری و آوارگی و بی‌خانمان شدن دستکم ۷ میلیون تن دیگر هستند. همچنین قاسم سلیمانی مسئول غارت‌ها و ویرانی‌ها در عراق، لبنان و یمن است.

در حقیقت قتل قاسم سلیمانی بسیار مهم‌تر از کشته شدن اسامه بن لادن رهبر القاعده و ابوبکر البغدادی رهبر داعش است. سلیمانی یک بازیگر منطقه بود که کشوری بسیار ثروتنمند را پشت خود داشت. در حالی که دو تن دیگر، بازیگرانی محلی بودند که پشتیبان بین‌المللی نداشتند.

در هر حال، جهان، صلح و امنیت مردم خاورمیانه بدون وجود این سه تروریست، به طور قطع، در دسترس‌تر است.

البته بهترین گزینه این بود که قاسم سلیمانی به دلیل جنایت‌های فجیعی که مرتکب شده، به وسیله مردم ایران و سوریه، در یک دادگاه صالح و بی‌طرف، محاکمه می‌شد. سلیمانی به همراه خامنه‌ای، روحانی و ژنرال‌های سپاه پاسداران همچون سلامی، شمخانی و رضایی و دیگران، بر قتل بی‌رحمانه بیش از ۱۵۰۰ معترض بی‌دفاع و بی‌سلاح ایرانی، زخمی کردن بیش از ۷۰۰۰ تن و بازداشت ۳۰۰۰ تن دیگر در جریان تظاهرات آبان ماه که در اعتراض به سه برار شدن قیمت بنزین برپا شده بود، نظارت داشتند.  
قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده یکی از لشکرهای نیروی زمینی سپاه، در کشتار حدود نیم میلیون ایرانی و نیم میلیون عراقی در جریان جنگ غم‌انگیز هشت ساله ایران و عراق، مشارکت فعال داشت. به قول آقای هاشمی رفسنجانی، دکتر ابراهیم یزدی و شماری دیگر از مورخان خارجی جنگ، خمینی، محرک و مسبب اصلی جنگ بود.

 قاسم سلیمانی به همراه دیگر ژنرال‌های سپاه، در پاسداری و حفاظت از نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی، نظامی که نه تنها دشمن ایرانیان است، بلکه دشمن عراقی‌ها، سوری‌ها، لبنانی‌ها و یمنی‌ها نیز هست و خطری بالقوه و بالفعل برای صلح و امنیت جهان تشکیل می‌داد هم مشارکت فعال داشت. از این رو،  این تنها آخوندها در قم و تهران هستند که برای مرگ سلیمانی، گریه و زاری می‌کنند.

سلیمانی رئیس و گرداننده دولت‌های سایه و موازی در ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن بود. در ایران، سلیمانی به همراه باند نظامی سپاه، ۵۰ درصد اقتصاد ایران را کنترل کرده و می‌کنند. سلیمانی به همراه ژنرال‌های هم‌قطار و تبهکارش، مسئول قاچاق مواد مخدر، خرید و فروش غیر قانونی نفت، قاچاق انسان و پولشویی هستند.

بدون شک قاسم سلیمانی در دوران حکومت ۲۲ ساله خود، به عنوان رهبر بلا منازع سازمان خارجی سپاه پاسداران ایران، موثرترین فرمانده نیروی قدس و نوکر و مخلص ولی‌فقیه بود.

انتخاب هیچ سفیر ایران در خاورمیانه، بدون رضایت قاسم سلیمانی صورت نمی‌گرفت. یعنی خارج از مرزهای ایران، او وزیر خارجه، وزیر کشور، وزیر اطلاعات، وزیر مخابرات و همچنین وزیر اقتصاد و خزانه‌داری بود. به قول (ا.ق) یک عراقی صاحب نفوذ، سلیمانی در سفرهایش همیشه صدها میلیون دلار نقد برای پرداخت رشوه، خرید مزدور، وزرا و نمایندگان فاسد، با خود به همراه می‌برد.

سلیمانی یک کارگزار زیرک، برای اهداف توسعه‌گرایانه جمهوری اسلامی بود. او به سرعت زبان عربی را فراگرفت، یک شبکه گانگستری گسترده در لبنان ایجاد کرد و یکی از طرفداران پروپا قرص ارائه کمک‌های سخاوتمندانه به حزب‌الله بود. او با توجه به موفقیت‌های دولت سایه موازی در ایران و همچنین ایجاد یک دولت سایه موازی در لبنان (حزب‌الله)، این تجربه را در عراق و سپس در سوریه و یمن، اجرا کرد. او سپس برای حفاظت از این دولت‌های موازی، تشیکلاتی شبه‌نظامی با استفاده از شیعیان عراقی، افغان، پاکستانی و هندی ایجاد کرد. او تشیکلاتی با حضور ۸۰ هزار نیرو در قالب دو گروه زینبوین و فاطمیون بنا نهاد. علاوه بر آن تخمین زده می‌شود که یک تشیکلات منظم و غیرنظامی با قوام ۲۰۰۰۰ هزار نیرو در کنار دو تشکیلات فوق، تاسیس کرده باشد.

ارتباط بسیار نزدیک قاسم سلیمانی با خامنه‌ای، او را به دومین مرد قدرتمند در ایران تبدیل کرد. از او به عنوان پیشگام دکترین جنگ نامتقارن و به عنوان یک استراتژیک برجسته در منطقه، نام برده می‌شود. کاریزمای او باعث کسب حمایت بسیاری از احزاب سیاسی ایرانی از جمله بخشی از ناسیونالیست‌های چپ و ملی‌گرایان ایرانی شد. او همیشه سعی می‌کرد تا طیف‌های مختلف و وسیعی از سیاستمداران حکومتی را موفق کند که البته در مواردی هم موفق شد. او توانست دکترین توسعه‌گرایانه و برتری‌گرایانه شیعه را با سیاست‌های توسعه‌طلبی و برتری جویی ایرانی تلفیق کند. از نظر برخی، او تجسم رهبر افسانه‌ای امپراتوری پارس و سمبل احیای آن بود.

پس از انقلاب اسلامی ایران، خمینی جمهوری اسلامی را بر اساس اصول اسلام سیاسی، ولایت فقیه و صادر کردن آن به دیگر کشورها بنا نهاد. در دو دهه گذشته، سلیمانی با کنترل و اشغال چهار پایتخت جهان عرب، مسئولیت صدور انقلاب و گسترش اسلامی سیاسی در خارج را بر عهده گرفت.

او مسئول پرداخت ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار در سال به عنوان کمک بلاعضو به رژیم اسد در سوریه بود. بر پرداخت سالانه میلیاردها دلار هم به حزب‌لله لبنان برای به کار گیری، آموزش و مسلح کردن صدها هزار جوان در قالب گروه‌های شبه‌نظامی و لبنان و سراسر منطقه نیز نظارت می‌کرد.

بنا بر گزارش‌های موثق منتشر شده در یک سال اخیر، قاسم سلیمانی بر اجرای یک طرح سری برای ایجاد یک تشکیلات مستقل مزدور شیعی فعالیت می‌کرد تا حتی پس از سقوط جمهور یاسلامی، به عنوان یک نیروی قابل دوام در جهت تاسیس هلال شیعی و حمایت، حفاظت و پشتیبانی سیاسی، اقتصادی و لجستیکی از این طرخ، کارکرد داشته باشد.

سلیمانی با مصرف کردن هزینه‌های بسیار گزاف، یک جاده شوسه زمینی به هم متصل ایجاد کرد که ایران را به عراق، سویه، لبنان و شمال اسرائیل متصل می‌کند.

او یک جانباز مخلص، ایدئولوژیک و رادیکال در خدمت سیاست‌های به شدت ارتجاعی ولایت فقیه آیت‌الله خمینی و خامنه‌ای بود. بازسازی تشکیلات سپاه قدس به همین منظور و در راستای هدف دستیبای و سیطره بر کلیه کشورهای اسلامی منطقه بود.

سلیمانی، فرمانروای نسبتا مطلق بر سوریه بود که در طول انقلاب این کشور، حضوری تقریبا مستمر در این کشور داشت. نوامبر ۲۰۱۵ در حالی که در حلب علیه نیروهای ارتش آزاد سوریه می‌جنگید، زخمی شد و نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.

او بارها در بغداد، دمشق و بیروت مشاهده می‌شد. هفته گذشته ساعت و دو نیم بامداد، پس از نشست هواپیمای او و همراهانش در بغداد، در حالی که پنتاگون و سازمان سیا، او را زیر نظر داشتند، با مجوز کاخ سفید و کنگره، توسط دو پهپاد با سرعت کم و در ارتفاع پاىن ، مورد هدف قرار گرفت. در این اقدام جاسوسی-نظامی، او به همراه ابومهدی المهندس معاونش در عراق، همراه با ۴ ایرانی و ۴ عراقی دیگر، کشته شد. این عملیات پس از کشته شدن یک آمریکایی و ۴ عراقی که در استخدام ارتش آمریکا بودند و همچون حمله به سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، صورت گرفت.

ترجمه از نسخه عربی ایندیپندنت لندن

https://akhbar-rooz.com/?p=18033 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
4 سال قبل

داستان عجیبی از سلیمانی تحریف می کنند که ایشان مخفیانه در نماز جمعه البغدادی شرکت کرده است!
سوال این است به چه منظوری؟
فقط نشان دادن جرات!
یا رفیق دزد و همراه قافله!؟

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x