پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

لام چی لیونگ:هیچ پیشرفتی در هنگ کنگ بدون تغییر واقعی نظام امکان پذیر نیست!

نشریه سوسیالیست رویوو، با "لام چی لیونگ" در باره تظاهر کنندگان و تحولات هنگ کنگ گفتگو کرده است. لام چی لیونگ یک سوسیالیست انقلابی در هنگ کنگ است

نشریه سوسیالیست رویوو، با “لام چی لیونگ” یکی از فعالان محلی در هنگ کنگ در باره  تظاهر کنندگان و تحولات در خواسته های آنها گفتگو کرده است. لام چی لیونگ یک سوسیالیست انقلابی در هنگ کنگ و دبیر بخش چینی  ”آرشیو اینترنتی مارکسیسم”است. وی در ضمن با تحولات ایران آشناست و مدافع مبارزات کارگری ، زنان،  جوانان  و دیگر مبارزات عدالت خواهانه در ایران می باشد. لام چی لیونگ تا به حال چندین مقاله را در این مورد به چینی ترجمه و منتشر کرده است. گفتگوی سوسیالیست رویوو با لام چی لیونگ را روزبه آبادان به فارسی برگردانده و برای انتشار در اختیار اخبارروز گذاشته است. این گفتگو را می خوانید:

با توجه به این که اوج گیری اعتصابات بخشی از تظاهرات است، ترکیب طبقاتی تظاهرات هنگ کنگ چیست؟

جنبش اخیر ضد قانون لایحه ترمیمی استرداد (به اختصار، ضد استرداد)، شمار بسیاری از مردم مقیم هنگ کنگ را به مشارکت ترغیب کرده است. بزرگترین تظاهرات با حضور حدود ۲ میلیون نفر در ۱۶ جون انجام شد. با توجه به این که جمعیت هنگ  ۷.۴۸ میلیون نفر است، یک چهارم مردم در این تظاهرات شرکت کرده اند. این رقم ، دو برابر شرکت کنندگان جنبش چتر  پنج سال پیش است.  بطور کلی  آنهایی که در راهپیمایی های مکرر و صلح آمیز شرکت داشتند، ازشاغلین  حقوق بگیر بودند در حالی که افرادی که  در درگیری های مستقیم مانند اشغال خیابان ها و یا محاصره ساختمان های دولتی حضور داشتند از دانشجویان و یا کارگران جوان بوده اند. آنها نه همچون کارگران متشکل، بلکه به عنوان شهروندان در این جنبش عظیم شرکت می کنند.

با این حال تفاوت بین تظاهرات امروز جنبش ضد استرداد و جنبش چتر،  تنها  افزایش شمار شرکت کنندگان آن نیست.   مسئله اعتصابات سیاسی در واقع و قاطعانه صحبت روز شده و تلاش های راستینی  در این مسیر انجام گرفته است.

آخرین نمونه اعتصابات  سیاسی در سال ۱۹۶۷ روی داد که به وسیله فدراسیون اتحادیه های کارگری هنگ کنگ طرفدار حزب کمونیست چین بسیج شده بود. پس از شکست خوردن این اعتصابات  و بدنبال آن اتخاذ سیاست بوروکراتیک و سرمایه دارارانه ” اصلاحات و گشودن درها” از سوی حزب کمونیست چین، فدراسیون اتحادیه های کارگری هنگ کنگ، به اتحادیه ای محافظه کار تبدیل شد که آشکارا در کنار سرمایه داران و دولت قرار می گرفت.

در دهه ۸۰، یک جنبش اتحادیه ای  مستقل از نیروهای دو حزب کمونیست چین و کومینتانگ (حزب رسمی تایوان) و عمدتا متمرکز در حوزه های آموزش و پرورش، هوانوردی، ترابری ملی و خدمات اجتماعی پدیدار شد. در ۱۹۹۰، این اتحادیه های مستقل، کنفدراسیون اتحادیه های کارگری هنگ کنگ را بنیان گذاشتند.

جنبش اخیر ضد استرداد برای دو اعتصاب عمومی در ۱۷ جون و ۵ آگوست  فراخوان داد که هر دو آنها به ابتکار کنفدراسیون اتحادیه های کارگری بود. اولین اعتصاب یک شکست اساسی بود اما در دومین اعتصاب، ۳۵۰ هزار کارگر شرکت داشتند. گفته شده است که یک سوم  همه کارکنان کنترل ترافیک  پرواز همچنین بخشی از مهمانداران هواپیمایی کتی پاسیفیک و هنگ کنگ ایرلاینز در آن شرکت کرده بودند که موجب توقف ۲۰۰ پرواز شد. در همان روز و در  پیش از ظهر [کارکنان] خطوط قطار زیرزمینی خدمات خود را برای نیمی از روز متوقف کردند. نمی توان این را یک اعتصاب به معنای دقیق کلمه دانست.  بعضی از کارگران (مانند، معلمان و مددکاران اجتماعی) برای جلوگیری از عواقب برخورد کارفرامایان در خواست مرخصی بدون حقوق کردند. برخی کارفرامایان، بدون دردسر، اجازه دادند که کارکنانشان برای این کار، یک روز مرخصی بدون حقوق بگیرند. 

آیا بین تظاهرات کنندگان در هنگ کنگ و ناآرامی کارگری در چین پیوندهایی ایجاد شده است؟

از زمان آغاز جنبش، برخی ایده همبستگی با ساکنین شهر چینی ووهان  را پیشنهاد کرده اند. همبستگی با  مبارزه ی مردم این شهر  علیه ساخت نیروگاه  ها و کارخانه های  آشغال سوز  بسیار آلاینده می تواند زمینه ای برای همدلی با مبارزات مردم هنگ کنگ ایجاد کند.   اما این  پیشنهاد کاملا معقول نتوانسته حمایت اکثریت تظاهر کنندگان هنگ کنگی  را جلب کند. با این حال، به نظر می رسد که بخش هایی از جنبش ضد استرداد تلاش کرده اند  حمایت مردم سرزمین اصلی را به دست بیاورند.

واضح ترین مثال چنین نوع از همبستگی  در زمان راهپیمایی در منطقه کوولون در ۷ جولای روی داد. اگرچه  برگزارکنندگان  راهپیمایی از سوی  ناسیونالیست های دست راستی تشویق می شدند، راهپیمایان با ابتکار خود، اعلامیه هایی را که با زبان ساده چینی نوشته شده بود به توریست های چینی می دادند و حتی سرود انترناسیونال  را می خواندند.

از یک سو احساس متفاوت بودن با سرزمین اصلی چین در میان ساکنان هنگ کنگ  و بویژه نسل جوان افزایش یافته است،  اما در عین حال هنگ کنگی ها  هنوز با گشاده رویی به مسئله جلب حمایت کارگران و جنبش دفاع از حقوق مدنی در سرزمین اصلی  می نگرند.  آنها مشتاقانه هر گونه روشی  را که به پیشبرد جنبش کمک کند  در نظر می گیرند.

 این حقیقت  که ”چپ” تا حدی  با “سرمایه داری سرخ”   در جمهوری خلق چین  همسان تلقی می شود،  چه تاثیری بر تظاهرات کنندگان داشته؟ این وضعیت چه چالش های استراتژیکی برای مبارزان ضد سرمایه داری در  هنگ کنگ ایجاد می کند؟

به عنوان یک فعال و مبلغ انقلاب سوسیالیستی، از زمان ظهور جنبش ضد استرداد مصرانه چنین استدلال کرده ام:

۱- با سازماندهی و  بحث و گفتگوی دمکراتیک در میان تظاهر کنندگان ، تصمیمات عملی بگیریم که در برابر آن نیز پاسخگو باشیم، و نه اینکه عدم سازماندهی و وضعیت غیر متمرکز جنبش را یک حسن بدانیم.

۲- بر راهپیمایی های پرجمعیت و ایجاد راه بندان ها تاکید شود، اما تا آنجایی که ممکن باشد از حمله به اماکن دولتی خودداری کنیم، تا هیچ بهانه ای به دولت ندهیم که میزان سرکوب خشونت آمیز خود را افزایش دهد و یا حتی  ارتش چین را اعزام کند.

۳- با جنبش کارگری و جنبش  های اجتماعی متحد شویم و  از اعتصابات سیاسی وتحریم  های کلاس درس به عنوان سلاح مبارزاتی خود استفاده کنیم،  و از این طریق ارگان های تحت اختیار مردم و مستقل از طبقه حاکمه را ایجاد کنیم. 

برای تحقق این هدف، می بایستی خواسته های اقتصادی- اجتماعی را ارائه دهیم که مخالف استثمار سرمایه داری است، ، تا کارگران بیشتری را به مشارکت ترغیب کنیم.  همچنین، می بایست در عین حال  از مبارزات کارگران در سرزمین اصلی چین  و مبارزات سایر شهروندان  در دفاع از حقوقشان، حمایت کنیم. تا بتوانیم به رشد  نیروهای مردمی در سرزمین اصلی  کمک کنیم که قادر به مخالفت با سرمایه داری بوروکراتیک حزب کمونیست چین باشند.

 هنگ کنگ در جنوبی ترین مرز چین، متاثر از سایه ترسناک یک هیات حاکمه اقتدار گرا که اعتبارنامه های کمونیستی خودش را جار می زد، برای سال ها جوی ضد کمونیستی داشته است.  جلب رضایت شهروندانش برای هواداری و حمایت از چپ سوسیالیستی ، بدون شک تکلیفی بسیار سخت است اما غیر ممکن نیست.

در چند مورد پراکنده،  تظاهر کنندگانی بوده اند که پرچم انگلستان و یا آمریکا را برافراشته  اند و یک طومار اینترنتی نیز خواستار دخالت آمریکا شده.   این نشان می دهد که  دست کم  تعدادی از تظاهرات کنندگان نگاهی به غرب دارند. این پدیده تا چه حد  از نظر سیاسی مهم است؟ و این خطر تا چه حد محتمل است که  تظاهرات منجر به تقویت همگرایی ”بومی گرایان” هنگ کنگ  ( که خود را هنگ کنگی می دانند و نه چینی) ، نئولیبرال های ضد جمهوری خلق چین و دیگر رو به غرب کنندگان مرتجع، در نتیجه موجب تقویت غرب شود؟

بومیان راست افراطی که حامی شووینیسم هنگ کنگی بودند،  در زمان  جنبش چتر سال ۲۰۱۴ و دو سال پس از آن تا حدی تاثیر گدار بودند. متقابلا، آنها در جنبش ضد استرداد این روزها، هم از نظر سازمانی و هم  از لحاظ توان بسیج کردن [مردم] ضعیف تر شده اند، اگرچه در سطح روشنفکری، هنوز تا حدی در میان بعضی از جوانان  تاثیر گذارند. آنها با استقبال از شکل نا منظم جنبش به شکلی  غیر مسئولانه تاکتیک های  رادیکال خود را  در حمله به ساختمان های دولتی و و غیره  پیش می برند و  از هرگونه انتقاد و انضباط   از سوی جنبش مردمی طفره می روند.  

آنها  با استفاده از کلمات بیگانه ستیزی مانند ”شیناجین” (کلمه  رایج در امپرطوری ژاپن برای خطاب کردن چینی ها که امروزه مورد استفاده نژاد پرستان ضد چینی است) نسبت به چینی های سرزمین اصلی نفرت ایجاد می کنند  و یا پرچم دوران استعمار انگلیس در هنگ کنگ یا پرچم آمریکا را بر می افرازند. 

این رویکرد،  کار را برای مسئولان حزب کمونیست چین آسان تر می کند تا به نادرست جنبش ضد استرداد را هدایت شده بوسیله نیروهای خارجی جلوه دهند و مردم چین را با ناسیونالیسم فریب دهند تا به مقصود خود یعنی ایجاد تفرقه بین مردم چین و هنگ کنگ برسند. بومی گرایان، حتی  از رئیس جمهور امریکا و دیگر رهبران جهان خواسته اند که ”آزادی هنگ کنگ را به آنها  بدهد”. این دیدگاه به آسانی می تواند به  اتکاء بر  آمریکا و اتحادیه اروپا به منظور اعمال  فشار بر چین تبدیل شود.    از نگاه یک منتقد، جنبش ضد استردادی که به وسیله کشورهای امپریالیستی غرب به مهره ای در بازی قدرت تبدیل شود ، در نهایت قربانی معامله بین قدرت ها می شود.   

با این وجود، جنبش ضد استرداد تا به حال تابع  رهبری بومی گرایان راست افراطی نشده است.   به اعتقاد من دخالت کارگران متشکل، زنان، هم جنس گرایان و سایر جنبش های مترقی، همچنین چپ سوسیالیستی، در هدایت جنبش مردم تعیین کننده خواهد بود.

آیا در میان تظاهرات کنندگان کسانی هستند که خواستار استقلال هنگ کنگ باشند؟  در این صورت، موضع سوسیالیست ها باید  چگونه باشد؟

چپ سوسیالیست از حق خودمختاری هنگ کنگ حمایت می کند، همانطور که ما از حق خودمختاری در شین جیانگ و تبت حمایت می کنیم،   اما  استقلال هنگ کنگ موضع ما نیست. در شرایط خاصی که امروزه عمومیت دارد، ترغیب به استقلال هنگ کنگ گمراه کننده  است.  موضع  ما این است که  مبارزه متحد مردم هنگ کنگ و چینی های سرزمین اصلی برای بدست آوردن عدالت اجتماعی و دموکراسی در [کل] چین  همانا  راه ایجاد  هنگ کنگی خودگردان  و واقعا دموکراتیک خواهد بود. 

برساخت هویت ملی هنگ کنگ به عنوان یک جامعه موفق سرمایه داری و محصول کار کسانی  که از آزار و اذیت حکومت کمونیستی گریخته اند تا چه حد مهم است؟ آیا هیچ نشانی وجود دارد که جنبش های اعتراضی  بر این هویت تاثیر گذاشته باشند؟ 

این پدیده بسیار پیچیده ای است، لذا  سعی می کنم  خود را به  مشاهداتی مقدماتی محدود کنم.  هویت ملی هنگ کنگی برای اولین بار حدود دهه ۷۰ میلادی آشکار شد. در پی صعود اقتصادی هنگ کنگ،  هویت هنگ کنگی در میان نسل جدید بومیان برخاست،   چیزی که در تقابل با نسل پدر و مادر من  بود،   نسلی که عمدتا  به سبب فرار از چین کمونیست به هنگ کنگ گریخته بودند و آماده بودند  در صورت لزوم به خارج مهاجرت کنند.  در بیشتر موارد، این نوع از هویت هنگ کنگی،  نمایانگر  افتخار به دستاوردهای اقتصادی و خواست یک زندگی راحت یعنی بدون  جنگ و یا تلاطمات اقتصادی بود.    

در همان حال، این به معنی روی گردانی از هویت چینی  نبود، حتی تمایل به  تعلق داشتن به محلی در چین بسیار قوی  بود. چون، بیشتر خانواده های چینی در هنگ کنگ مهاجرانی از  خانه های آبا و اجدادی در سرزمین اصلی چین بودند. حمایت از جنبش دمکراسی خواهی میدان تیان ان من در سال ۱۹۸۹، همچنین  امداد رسانی به سیل زدگان در  شرق چین در ۱۹۹۱ و زلزله زدگان  سیچوان  در ۲۰۰۸ ، ناشی از  حس ملی  بود که ”ما همه چینی هستیم” و باید بر این اساس  حمایت  خود را ابراز کنیم.  

این تمایل، حتی تا بعد از پایان حکومت استعماری انگلستان در ۱۹۹۷ نیز همچنان دوام آورد. نظر خواهی عمومی بلافاصله بعد از بازگشت حاکمیت چین این نشان می دهد که برای مدتی، تایید مردمی از حاکمیت مرکزی چین بیشتر از دولت مجریه در منطقه  ویژه هنگ کنگ بود. 

اما فشار بر هنگ کنگ  از سوی مسئولین حزب کمونیست چین،  آگاه شدن مردم از این که  دولت حزب کمونیست چین هیچ عزمی برای برگزاری انتخابات همگانی ندارد  و همچنین  اقتدار گرایی فزاینده شی جین پینگ  و علائم نگران کننده فساد اجتماعی (از شیر خشک مسموم تا سرکوب دگراندیشان) در دهه گذشته باعث رشد سریع حس تمایز  در میان ساکنین هنگ کنگ شده است.

نسل جدید  هنگ کنگی ها، بیشتر تمایل دارند خودشان را هنگ کنگی معرفی کنند تا ”چینی هنگ کنگی”. این امر در  در برآمد استقلال هنگ کنگ به عنوان یک جریان روشنفکری تعیین کنند بوده است. علاوه بر این،  در سال های اخیر، این نوع خود هویت یابی  با گرایش های دست راستی و متخاصم نسبت به مهاجرین جدید از چین در هم آمیخته و همین تاثیر بیشتر و یا کمتری در جنبش چتر  و  جنبش ضد استرداد داشته است.

سوسیالیست ها، باید نسبت به این پدیده حساس باشند و بین حقوق مشروع  اهالی هنگ کنگ و چشم اندازی بیگانه ستیز تمایز  قائل شوند. آنها باید تاکید کنند که هنگ کنگی ها و چینی های سرزمین اصلی منافع  مشترکی در مقاومت علیه  ستم سرمایه داری بوروکراتیک  حزب کمونیست چین و نیاز به اتحاد در راه این مبارزه دارند.

[خانم] کری لام، اعلام کرده که لایحه استراداد باطل شده است، اما روشن است که این عمل برای آرام کردن تظاهرکنندگان کافی نیست. مسئله حق رای همگانی که در دوران جنبش چتر مطرح شد محوری شده است. وعده آن پیش تر هم داده شده بود، اما هنوز به اجرا در نیامده است.  آیا هیچ پیشرفتی صورت گرفته ؟

لازم است خاطر نشان کرد که مردم به تدریج متوجه شده اند  که بدون تغییرات اساسی  در نظام سیاسی، حتی اگر کری لام مجبور به استعفا شود،  پیشرفتی واقعی حاصل نخواهد شد.   پیرو چنین درکی، جنبش ضد استرداد سرانجام  بر سر پنج خواسته اش به توافق رسید: ۱٫  انصراف دولت از اطلاق برچسب  ‘شورش” به جنبش،  2.  آزادی کلیه  تظاهرکنندگان دستگیر شده، ۳٫  پس گرفتن لایحه استراداد،  4. پاسخگویی  دولت در برابر خشونت پلیس و تشکیل  یک کمیسیون مستقل تحقیقات درباره خشونت روا شده،  5.  حق رای همگانی  برای ا نتخاب  شورای قانونگزاری و انتخابات رییس قوه مجریه.

با این حال،  دستیابی به حق رای همگانی بسیار دشوار خواهد بود چرا که بر اساس قانون اساسی  هنگ کنگ  که توسط حزب کمونیست چین  وضع شده ، هنگ کنگ اجازه نخواهد داشت انتخابات دموکراتیک برگزار کند. رژیم  حزب کمونیست چین امیدوار است که هنگ کنگ همچنان شیوه  اقتدار گرایانه  سرمایه داری بی نظارت خود را حفظ کند و اجازه دهد که طبقه سرمایه دار تا ابد  از امتیازات سیاسی اش لذت ببرد. تنها یک جنبش کارگری نیرومند می تواند باعث برقراری حق رای همگانی و دیگر اصلاحات اقتصادی شود. اما حزب کمونیست چین بیش از هرچیز از توان جنبشی کارگری می هراسد همانطور که از  نیروی کارگران در سرزمین اصلی  بیم دارد.

فراتر از استعفای خانم لام، تظاهرکنندگان چه چیزی را به عنوان “پیروزی”  قبول می کنند؟

بخشی از دموکرات های میانه رو، می پندارند  که اگر کری لام، تنها لایحه استرداد را باز پس بگیرد و  کمیسیون تحقیقاتی  مستقلی در مورد خشونت اعمال شده برقرار کند، می توان این را یک ”پیروزی” نامید. اما توده های  مردم با این نظر موافق  نیستند. آنها آشکارا، اصلاحات سیاسی و اقتصادی بیشتری را می طلبند. در حال حاضر، مهمترین وظیفه جنبش توده ای ، تاسیس سازمانی برای مبارزه متحدانه است که هواداری و حمایت مردم سرزمین اصلی چین را جلب کند.

منبع انگلیسی:

http://socialistreview.org.uk/449/hong-kong-no-progress-without-real-system-change

مترجم: روزبه آبادان

https://akhbar-rooz.com/?p=5794 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x