پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

ما و استانداردهای دو گانه سلبریتی ها یی مثل نامجو – سامناک آقایی

نامجو نمونه بارز یک سلبریتی با استاندادهای دوگانه است که حالا بین سلبریت های دیگر و افکار عمومی دست و پا می زند. او می داند که مجرم است. می داند که خط قرمزهای اخلاقی را با سوءاستفاده از موقعیت هنری اش رد کرده است، اما نمی تواند خود را نجات دهد و تنها راه پیش روی خود را انجام چند سخنرانی در شبکه های اجتماعی تشخیص داده است
سامناک آقایی

حقوقدان ها، کنش گران حقوق زنان و تحلیل گران رسانه اول باید مشخص کنند که اتهامات محسن نامجو به طور مشخص چیست. آیا او متهم به “تجاوز جنسی” است یا “تعرض جنسیتی”؟ چرا که این دو با هم فرق دارند. سلبریت هایی مثل نامجو حتی در مقام و جایگاه متهم هم حق به جانب حرف می زنند .آنها به مظلوم نمایی رو می آورند و خود را هم قربانی معرفی می دانند و از جایگاه هنری خود به هر شکل ممکن سوء استفاده می کنند.

اما اگر اتهام آنهایی که مورد اتهام قرار می گیرند از سوی حقوقدانان به طور کاملا مشخص و شفاف اعلام شود جلوی سوءاستفاده هر متهمی گرفته خواهد شد چه سلبریتی باشد چه غیر سلبریتی. تا این جای کار تنها از سوی نامجو یک وکیل به میدان آمده و حرف می زند، دفاع میکند، دروغ می گوید و با شگردی خاص از نامجو یک بی گناه می سازد آنهم در چند دقیقه! در طرف مقابل و از سوی زنان آزار دیده وکیلی به طور رسمی دیده نمی شود.

آنچه که هست واکنش های مردم و اغلب کاربران شبکه های اجتماعی است که بیانگر این واقعیت است که انبوهی از مردم با یک استاندارد دوگانه از سوی سلبریتی ها در رفتار و گفتار اجتماعی روبرو هستند که از نظر حقوقی غیر قابل تعریف می باشد. در موج واکنش های مردم و بخصوص زنان به اتهامات نامجو حتی واکنش های “غیر ارادی” از سوی زنانی دیده می شود که شاید خود قربانی آزار جنسی و یا تعرض جنسیتی باشند؛ واکنشی که صرفا به خاطر زن بودن نشان داده می شود.

نامجو در یکی از واکنش های خود می گوید از بین تمام کسانی که واکنش نشان داده اند و طرف شاکیان را گرفته اند چند نفر “آدم حسابی” پیدا نمی شود! استاندارد عجیبی که گاها از کج فهمی و عدم درک صحیح اجتماعی از جایگاه هنری حکایت دارد. یعنی از دید نامجو و خیلی از سلبریتی ها تنها واکنش کسانی مهم و رسمی است و دیده می شود که اسم و رسمی رسانه ای و یا هنری و ادبی دارند. بقیه زنان و مدافعان حقوق زنان و اهل رسانه صلاحیت نطر دادن ندارند!

“تجاوز جنسی” و “تعرض جنسیتی” در نظام های مختلف حقوقی کشورهای مختلف به عنوان دو پدیده جداگانه تعریف شده و دو جرم کاملا متفاوت هستند. حقوقدان ها تجاوز جنسی را عملی می دانند که شخصی از روی شهوت و کاملا عامدانه و اغلب با توسل به زور با تماس مستقیم سعی در داشتن سکس با شخصی دیگری را دارد، در صورتی که در تعرض جنسیتی صحبت از تماس مستقیم بین دو شخص و داشتن رابطه سکس با زور و خشونت نیست بلکه صحبت از بکار بردن ادبیاتی تحقیرآمیز و بروز دادن رفتاری تبعیض آمیز و گاها حتی تهدید آمیز است که یک مرد در برخورد با یک زن از آن استفاده میکند که ریشه در مسائلی مانند مذهب، سنت، اخلاق مردسالارانه و تعریف نشدن جایگاه مشخص زن به عنوان جنس برابر دارد.

شواهد و مدارک بر اساس افشا گری های زنان آسیب دیده و واکنش های صاحب نظران حوزه های حقوقی و اجتماعی نشان می دهد که نامجو هم متهم به تجاوز جنسی است و هم تعرض جنسیتی. افزون بر این نامجو در واکنش های خود علاوه بر اینکه شعور زنان را زیر سوال می برد، به شعور جمعی کل جامعه هم توهین می کند که طبق گفته های خودش، رفتارش ناشی از فرهنگ مردسالاری ایرانی است!

آنچه که گفته می شود از نامجو سر زده است بر حسب فرهنگ مردسالارانه غالب در ایران و برداشت های متفاوت مذهبی و سنتی از جایگاه زن، راه را برای کارهای غیر معمول و نامتعارف نامجو باز کرده است و اتفاقا همان گونه که در موضع گیری های خود او هم به چشم می خورد شرایط را برای توجیه رفتارش فراهم می کند و این دومین استاندارد غیر تعریف شده ای ست که سلبریتی هایی از این دست از آن به هنگام رسوایی استفاده می کنند.

در کشورهای غربی کمتر اما در کشوری مثل ایران ماجرا که به سلبریتی ها می رسد خود به خود تغییر می کند.ترس وجود دارد؛ ترسی که باید بریزد. یک سلبریتی بر حسب جایگاه، شهرت، پول و اعتبار و نفوذ و در سالهای اخیر به کمک رسانه های آنلاین و شبکه های اجتماعی علاوه بر اینکه برای خود یک منطقه امنیتی تحت عنوان حریم خصوصی متمایز و متفاوت با حریم خصوصی یک فرد عادی در جامعه، باز می کند و سعی دارد بخشی از شکل واقعی خود را در آن مخفی کند و یا چهره ای به یک باره متفاوت از خود نشان بدهد. در چنین صورتی واکنش افکار عمومی هم عجیب خواهد و در جنبش های اجتماعی و بخصوص در مورد جنبش زنان پارادوکس هایی را بوجود خواهد آورد که مانع از پیش روی کمپین های نظیر کمپین “من هم” می شود.

حالا هزاران زن و مرد ایرانی در مورد محسن نامجو و اتهاماتش حرف می زنند، در باره بایکوت کردن رسانه ای او، در باره محاکمه و مجازات، درباره جلوگیر از تکرار چنین جرم های توسط افراد مشهور. اما هنوز به طور کامل مشخص نیست که رسیدگی به پرونده نامجو از چه کانالی باید باشد و با چه ساز و کارهایی. نکته مهم این است که همه در این اصل که باید با تعرض جنسی و سلطه گری جنسیتی مبارزه بکنند هم صدا هستند.

نامجو نمونه بارز یک سلبریتی با استاندادهای دوگانه است که حالا بین سلبریت های دیگر و افکار عمومی دست و پا می زند. او می داند که مجرم است. می داند که خط قرمزهای اخلاقی را با سوءاستفاده از موقعیت هنری اش رد کرده است، اما نمی تواند خود را نجات دهد و تنها راه پیش روی خود را انجام چند سخنرانی در شبکه های اجتماعی تشخیص داده است. دیدگاه هایش سرشار از تناقض و پاردوکس های فکری و فرهنگی است و توان و دانش برطرف کردن آنها را ندارد.

نامجو حالا اسیر است؛ اسیر جنبش پر از توان و انرژی زنان برابری خواه. زنانی که سواد دارند، حقوق بلدند، دانش دارند و ابداع گر شیوه های جدید علیه مبارزه با تعرض جنسی و سلطه گری جنسیتی هستند. آنها به جنبش “من هم” ادامه دهند و شک نکنید بهتر و بیشتر این جنبش را پیش می برند و نتیجه اش را هم خواهند گرفت. آنها راه را برای مبارزه با استاداردهای دوگانه سلبریت ها باز خواهند کرد.

https://akhbar-rooz.com/?p=111195 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Ali
Ali
3 سال قبل

در بهترین حالت (برای آقای نامجو) پیامد این ماجرا آبرو ریزی وتحمل خسارت مالی و در بدترین حالت (باز برای آقای نامجو)پیگیری قانونی شاکیان؛ محکومیت در دادگاه و مجازات طبق قانون است. 

اما من شهروند و شما اهالی رسانه باید در بند فرهنگ “سنگسار” اسیر نشویم. فرهنگی که در آن هر کس میشتابد تا کلوخی نثار پیکر بر خاک افتاده ای کند که از چند و چون جرائمش چندان اطلاعی ندارد. همانگونه که در نوشته بالا اشاره شده هنوز نمیدانیم که صحبت از “آزار زبانی” یا “پیشنهاد نا موقر” است یا “تجاوز به عنف”؛ ولی همه انگار میترسیم متهم به جانبداری از آزارگر شویم , میشتابیم که … اعدام باید گردد   

یک کسی که خودش را اهل فرهنگ و قلم میداند و سر دبیر یک سایت لینکدانی است با افتخار مینویسد “اگر ما در فرهنگمان ناز و نیاز داریم قیصر هم داریم” و متهم را تهدید به قتل میکند , بعدش هم برای توضیح اضافه میکند چگونه در دوران سربازی بساط سبزی فروش محل و شاگردانش را به هم ریخته است. ایشان فراموش کرده که چندی پیش کلیپی که از رفیق گرمابه و گلستانش پخش شد که او را در حال کشمکش با مخاطب و “ناز و نیاز آنلاین” نشان میداد از ایشان اصرار و از مخاطبشان انکار ,البته دوست گرامی ایشان کل ماجرا را تکذیب کرد و مدعی شد شخصی که با صورت و صدای او در فیلم ظاهر شده یک هنر پیشه است. 

من فکر میکنم باید زن آزاری و قیصربازی و آن اخلاق اجتماعی که به موجبش در سنگسار یک متهم شرکت میکنیم را نقد کنیم  

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x