اخیراّ بیانیه ای تحت عنوان« تروریسم هسته ای اسراییل را متوقف کنید» منتشر شده است که در میان امضاء کنندگان، چهره های شناخته شده ای نیز وجود دارند. این طیف برغم سایه روشن هائی از تفاوت ها در گرایشات سیاسی، نقطه مشترکی دارند و آن حمایت دائمی آنان از حکومت اسلامی است.
این «بیانیه» تحت عنوان «باورمندان به جهانی خالی از سلاح های هسته ای، صلح، حقوق بشر، و همزیستی ملت ها» نوشته شده است، ولی اندکی تامل بر محتوای بیانیه، خلاف چنین ادعاهائی را نشان می دهد، زیرا نیمی از صورت مساله و در حقیقت بنیان مساله به حکومت اسلامی و هدف های آن مربوط می گردد، که «بیانیه جمعی» درباره آن ها ساکت است و بنا به سابقه و شناخت از سمت گیری های سیاسی امضاء کنندگان، تصادفی نیست.
این بیانیه، همسوئی و هم صدائی آشکار با اظهارنظرهای مقامات جمهوری اسلامی دارد که خرابکاری در مهمترین مرکز غنی سازی اورانیوم را «مصداق تروریسم هسته ای» عنوان کرده اند، و به نوعی همان پروپاگاندای تبلیغاتی جواد ظریف و نایاکی ها و دیگر لابیگرهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور را منعکس می کند و می توان گفت که هدف های چند گانه ای را دنبال می کند:
سرانجام اینکه موجودیت حکومت اسلامی، خطرناک تر از یک بمب هسته ای، سیل، زلزله و طاعون برای کشورما بوده است. کسی که دم از صلح و حقوق بشر و همزیستی ملت ها می زند، باید علیه این دشمن صلح و ناقض حقوق بشر و حکومت تروریست پرور برخیزد و نه به ابزار تبلیغاتی آن تبدیل شود
نخست اینکه این امضاءها دربرابر امضاء های عده ای است که در نامه ای متجاوز از ۱۴۰۰ نفر و ده ها نهاد وسازمان «نه به جمهوری اسلامی» راعنوان کرده اند و تلاشی است برای کم رنگ کردن تاثیر آن در داخل و خارج که از منظر سلبی، گرایش مسلط در جامعه ایران را بازتاب می داد. نه به جمهوری اسلامی، اگرچه فاقد وجه اثباتی درگزینه ای برای آینده ایران است، لیکن در بحران فراگیری که حکومت اسلامی با آن درگیر است و در برابر نارضائی همه گانی و در آستانه یک نمایش بی رنگ انتخاباتی، زیر پای حاکمیت را بشدت خالی می کند و شامه تمامی طیف های حکومت اسلامی چنین خطری را برای بقای خود حس می کنند.
دوم اینکه، این امضاءها به احتمال زیاد، خیز تازه ای است برای تبلیغ جهت شرکت در انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و رای به حکومت اسلامی، در شرایطی که اکتریت غالب مردم در کشور از نظر روحی و روانی از هر دو جناح حکومت اسلامی عبور کرده اند و خیزش دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ آن را به روشنی نشان داده است.
سوم اینکه بیانیه جمعی، تخریب در مرکز غنی سازی هسته ای نطنز را نوعی تخریب در بازگشت به برجام ارزیابی می کند. برجام نه فقط برای مردم ایران سودی ببار نیاورد، بلکه دست حکومت اسلامی را برای سرکوب در داخل و گسترش تروریسم در منطقه و جنگ های نیابتی بازتر کرد و صد و پنجاه ملیارد دلار از سپرده های آزاد شده کشور را به حساب های فرزندان حکومتی ها در کشورهای خارج واریز و یا در سوریه و لبنان و یمن و عراق و افعانستان و حماس و شبکه های تروریستی هدر داده شد.
بر کسی پوشیده نیست که هدف جمهوری اسلامی، چیزی جز دستیابی به سلاح هسته ای نیست و آن را بعنوان رازبقای خود و شانتاژ سیاسی در سیاست های منطقه ای و بین المللی اش می خواهد مورد استفاده قرار دهد. غنی سازی ۶۰ درصدی اورانیم به هیچ وجه با منطق و نیت استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای سازگار نیست و فقط گویای ریاکاری و دروغ گوئی رهبران حکومت اسلامی است. امروز بعد از گذشت چهل و دو سال از عمر نکبت بار حکومت اسلامی، اگر کسی این هدف حکومت اسلامی را تشخیص ندهد، کودک سیاسی بیش نیست.
سیاست «انرژی هسته ای حق مسلم ماست» سیاست مخربی بوده که منابع زیادی از امکانات مالی کشور را بر باد داده است و پی آمدهای اقتصادی آن که به گفته اقتصاددانان، نزدیک به یک تریلیون دلار بوده، سیاست کاملا خطرناکی است. زیرا نه انرژی، بلکه سیاست دست یابی به سلاح هسته ای هدف اصلی رهبران جمهوری اسلامی بوده و هست. بنا بر نظر کارشناسان، ایران با داشتن منابع عظیم خورشیدی و گاز نیازی به انرژی هسته ای برای تامین انرژی کشور ندارد. مضمون این بیانیه جمعی، آن هم بعد از جنبش های سرتاسری مردم در دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ و کشتار بی رحمانه جوانان در کف خیابان ها و شلیک عمدی موشک توسط سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی، دهن کجی به مبارزات مردم و دفاع بی شرمانه ای از جمهوری اسلامی است. اگر «این باورمندان به جهانی خالی از سلاح های هسته ای» در ادعای خود صادق هستند، چرا این تلاش حکومت اسلامی برای ساختن بمب هسته ای را هرگز محکوم نکرده اند؟ این تلاش ها اگر متوقف نشود، دیر یا زود کل منطقه را می تواند وارد یک رقابت تسلیحاتی هسته ای کند که با «نیت» ابراز شده امضاء کنندگان بیانیه تناقض دارد.
این «باورمندان» خود را طرفدار «صلح، حقوق بشر و همزیستی ملت ها» معرفی کرده اند. بازهم ادعای آنان با واقعیت های جاری در کشور ما و منطقه خوانائی ندارد. ما در خلاء بین سیارات زندگی نمی کنیم. ما در کشوری زندگی می کنیم بنام ایران و با حاکمیت «ولایت مطلقه فقیه».
نظر حاکم بر رهبران و بنیانگذاران حکومت اسلامی از همان ابتدا براین پایه استوار بوده که بدون صدور انقلاب اسلامی، حکومت آنها خفه خواهد شد که عملا منجر به جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، ویرانی کشور و کشته و زخمی شدن صدها هزار از نیروهای درگیر در جنگ شد. امروز، جنگ های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه، که آنرا «عمق استراتژیک» خود می نامند و به گفته محسن رضائی، حکومت اسلامی اکنون بر روی ۲۵ کشور و پانصد ملیون نفر نشسته است، اعترافی است بر گستردگی شبکه های پرورش تروریستی که بزرگترین آسیب را به صلح در منطقه زده است.
امضائ کنندگان بیانیه جمعی در کدام اعلامیه ای از این دست جنگ افروزی و جنگ طلبی و تروریسم حکومت اسلامی و یا کدام بمب گذاری های جمهوری اسلامی در کشورهای همسایه را محکوم کرده اند؟
امضاء کنندگان «بیانیه» از کدام همزیستی ملت ها سخن می گویند؟ ایران تنها کشوری در جهان است که افراد وابسته به آن بطور سازمان یافته از دیوار سفارت کشورهای دیگر بالا رفته است و عده ای از آنها در پست های بالای حکومتی و اطلاعاتی قرار دارند و گروگان گیری جزئی از سیاست رسمی بین المللی و باج گیری آن است.
ادعای طرفداری از حقوق بشر، مضحک ترین ادعای امضاءکنندگان این بیانیه است. به استثنای احتمالی چند نفر، کی، کجا این امضاء کنندگان حرفه ای، اعدام ها، شلیک به مغز جوانان در خیابان ها، اسید پاشیدن به روی دختران، سرکوب ها و شکنجه کردن ها و تجاوز به زنان زندانی در چنگ حکومت را بعنوان یک انسان محکوم کرده اند؟
حکومت اسلامی با سیاست های تروریستی خود در منطقه، با مسلح کردن حزب الله در لبنان برای حمله به اسرائیل، خرج میلیاردها دلار برای حماس، و دامن زدن به فناتیسم، در تقویت افراطی ترین گرایش های سیاسی در اسرائیل نقش موثری را داشته است که در عمل بیشترین ضربه را به فلسطینی ها زده است. حتی ادعای حمایت از فلسطینی ها و اسرائیل ستیزی آن نیز شیادانه و ریاکارانه است. جمهوری اسلامی به هیچ پرنسیب سیاسی و اخلاقی و حقوقی پای بند نبوده و نیست، همه چیز برایش وسیله است و تنها یک اصل بنیادی برای خود دارد: درقدرت بمان به هر قیمتی! حتی با کشتار مردم خود و ویرانی کشور. فراموش نباید کرد که در هنگام جنگ ایران و عراق، حکومت اسلامی از یک سو با اعلام روز جهانی من در آورده ای بنام روز قدس، پرچم اسرائیل را زیر پای توده مردم ناآگاه لگد مال می کرد و آتش می زد، ولی همزمان لوازم و قطعات مورد احتیاج برای هواپیماهای جنگی فانتوم خود را از همان اسرائیلی می خرید که شعار نابودی اش را می داد. نمونه آن هواپیمای آرژانتینی حامل این سلاح ها و قطعات به مقصد ایران بود که دولت شوروی در هنگام عبور آن از آسمان خود آن را سرنگون کرد.
اسرائیل عضو سازمان ملل است و از نظر حقوق بین الملل، هیچ کشوری مجاز به دادن شعار نابودی کشوری دیگر نیست. جمهوری اسلامی در این رابطه خود را وارد بازی خطرناکی کرده است. وقتی حکومت اسلامی کشورهای منطقه را علنا تهدید به نابودی می کند، باید آگاه باشد که در حقوق بین الملل ازسال ۱۹۱۱، اصل پذیرفته شده ای وجود دارد که هر کشوری در صورت مورد تهدید قرار گرفتن و خطر یک حمله قریب الوقوع، می تواند به اقدامی پیشگیرانه دست بزند. این اصل اگرچه همواره مورد سوءاستفاده دولت های قوی تر قرار گرفته است، چه بخواهیم و چه نخواهیم وجود دارد و به نفع قوی ترها عمل کرده است. تهدید به نابودی یک کشور، می تواند برای کشور ما عواقب فاجعه باری داشته باشد.
اسرائیل نه مرز مشترکی با ما دارد و نه منافع کشور ما ایجاب می کند که با آن و یا هرکشور دیگری در منطقه تخاصم داشته باشیم. اسرائیل با ایران دشمن نبود، حکومت اسلامی آنرا به دشمن تبدیل کرده است. این دشمنی از ضرورت ملاحظات ژئوپولیتیک در منطقه و مصالح کشورما ناشی نمی گردد. منشاء آن استفاده ابزاری حاکمیت از آن در دشمنی با مردم خود است.
سرانجام اینکه موجودیت حکومت اسلامی، خطرناک تر از یک بمب هسته ای، سیل، زلزله و طاعون برای کشورما بوده است. کسی که دم از صلح و حقوق بشر و همزیستی ملت ها می زند، باید علیه این دشمن صلح و ناقض حقوق بشر و حکومت تروریست پرور برخیزد و نه به ابزار تبلیغاتی آن تبدیل شود.
محمد آزادگر – هدایت سلطانزاده
١ اردیبهشت ١۴٠٠ – ۲۰ آپریل ۲۰۲۱
هموطن عزیز میم حجری: شما و امثال شما مرا از ایرانی بودنم مغرور و امیدوار میکند گرچه نه به شهروندی کشوری دل میبندم و نه به خیلی چیزهای دیگر.
باعث تاسف است که خیلی ها بخصوص در چپ از واقعیات گریزانند و “تحلیل” خود را بر پایه غلط استوار میکنند.
از شنیدن از شما خوشحالم و ارزوی خوشی و سلامتی برایتان ارزو میکنم.
اقایان محمد آزادگر و هدایت سلطانزاده:
از شجاعت نظری و سیاسی شما متشکرم و از عدم جمود فکری شما خوشحالم. متاسفانه بعضی از نویسندگان اخبار روز هم کاملا نظرات شبه نازی ها را در مورد یهودیان ترویج میکنند. این جمود فکری در خیلی از موارد در موضوعات مهم دیگر هم دیده میشود که برای مردم ایران خبر خوش نیست! به همچنین از عدم سانسور نظرات من ممنون هستم.
برای شما و مردم ایران ارزوی پیروزی دارم.
هموطن عزیز اقای امیر ایرانی :
مسئله فاجعه هسته ای همیشه نگران کننده است، برای همه. ولی کاملا بر همگان روشن شده که جمهوری اسلامی مشکل تمام منطقه است. اسرائیل لولو خور خوره ی تمام دولت های فاسد و جنایتکار کشورهای مسلمان بوده است از همان اغاز. و بزرگترین ضررهای
سیاست بزرگ کردن مسئله اسراییل
متوجه مردم کشورهای مسلمان شده است که به وسیله دولتهای خود گول خوردند و در همان شرایط تلخ و فلاکت بار مانده اند.
در عوض مسلمانان میتوانستند که اول شرایط خود را عوض کرده و بعد متوجه مشکل دیگران بشوند، فلسطینیان هم همینطور. یعنی بجای تنفر از یهودیان میبایست به زندگی صلح امیزی با یهودیان اولویت میدادند که نکردند. بجایش به خصومت و جنگ افروزی رو اوردند و باختند. در جنگ معمولاً نقل و نبات پخش نمی کنند. بخصوص که اعراب توهمات ریختن یهودیان را به دریا داشته اند و انهم بر اساس تعصبات دینی شان بوده است.
شما که از ویرانگریهایی که خلق یهود باعث شده صحبت میکنید چرا یک مقایسه ساده با این جنایات جمهوری اسلامی نمیکنید؟چرا ویرانگریهایی فلسطینیها، مصریها، اردنی ها، . . . خلاصه مسلمانان را به میان نمی اورید؟ کدام گروه(از هر نوع و هر کجا) ویرانگریهایی را موجب نشده؟ چرا فقط خلق یهود؟ مگر یهودیها چه هیزم تری به شما فروخته اند؟
شما تقصیر هر جنایت را که به اسم هر مذهبی انجام شده می خواهید به گردن یهودیان بیاندازید؟چرا؟
با احترام
سخنی با میم حجریان و تشکیلاتشان که مدعی روشنگری هستند.
باید به اینان گفت با ردیف کردن چند مفهوم فلسفی یا غیر فلسفی فرد را فلسفه دان یا آگاه نمی پندارند گاهی آنها را شیادان دانایی پندار خود شیفته می پندارند.
در آخرین پاسخگویی به مطالب اینجانب، اینان مواردی را می آورند:
ایشان مرا به یادگیری مفاهیم فلسفی می خوانند که در پاسخ به اینان باید گفت
امثال من در تمام دوران زندگیشان در حال آموختنند و همیشه خود را شاگردی برای یادگیری تعریف می کنند؛ اما امثال من مشکلی که پیدا می کنند با فرد یا افرادی است که طوطی گونه و مقلد گونه بازگو کننده مفاهیمی می شوند که فکر می کنند این مفاهیم بیان کننده حقیقت مطلق است. که به این مقلدان گفته خواهد شد
این روش شما، یک‌خودشیفتگی بیمارگونه دانی بوجود می آورد که دیگر راه یاد گیری و آگاه شدن را بر شما می بندد و شما را ماموران خطرناک ضد دانی می کند و...
اشاره کرده ای از جهنم حزب اللهی ها فرار کرده اندو گروهی روشنگر را تشکیل داده اند.
امیدوارم این گروه روشنگری شما شاخه ای از حزب اللهی های جدید دلواپس حاکمیت فعلی نباشد.
حجریان ادعا دارند اعمال و موضوعات مورد نظر خود را بر اساس ماتریالیسم تاریخی تبین می کنند.
وقتی حجریان از خلق یهود و تشکیل دولتشان دفاع کردند و تبلیغ گر آنها شدند از اینان پرسیده شد شما که دیگران را متهم به نادانی و ندانستن و درک نکردن ماتریالیسم تاریخی می کنید این خلق یهودی و تشکیل دولت آنها که وجودش ویرانگری هایی بدنبال داشته و دارد راچگونه معنی می کنید،
اینان در پاسخ به تاریخ عهد عتیقی متوسل می شوند که دلیل تاریخی اشان طنز تلخی می آفریند که در نهایت به دانایی پنداری ایشان باید هم خندید و هم گریست.
که باید به اینان گفت
در تاریخ می بینیم قومی به نام سامی دین سازی هایی را انجام می دهند که حاصل ادیانشان ( یهودی مسیحی و اسلام) چیزی نبود جز کشتار و ویرانی و عقب نگهداشتن بخشی از بشریت .حال بخواهیم برای دلیل آوردن به تاریخ سازی عهد عتیقی استناد کنیم این می شود از آن روش های …
بقیه مطالب بماند
گاهی بعضی ها باعث می شوندآدم از کار و زندگی بیفتد نمی گذارند برویم چندرقاز در آوریم به زخمی از زندگی امان بزنیم؛
همه یک منبع مالی مشکوک ندارند تا گروه روشنگری راه بیندازند و…
این موضعگیری سران راه کارگر
هم
جدید و جسارت امیز است
و
هم
قابل تقدیر.
ولی عاری از ایرادات تئوریکی جدی نیست.
خصومت با دولت خلق یهود (اسرائیل) با ج. ا. آغاز نمی شود.
اسم اولیه سازمان راه کارگر
گروه فلسطین بوده است.
گروهی که قصد پیوستن به واحدهای مقاومت فلسطین را در سر داشته و نتیجتا ترور یهودیان مظلوم جان از مهلکه های فاشیسم به در برده را.
چپ در ایران و حتی جهان به هر دلیل و توجیهی آنتی سیمیتیستی بوده است.
چه بسا فاشیستی بوده است.
میان عبدالناصر و قذافی و گروه های فلسطینی معینی
و
بقایای نازیسم و نئوفاشیسم
همکاری همه جانبه ای صورت گرفته است که کشورهای سوسیالیستی از آن بی خبر نبوده اند
ولی بر ضد آن هم کاری نکرده اند.
برای اینکه دولت بورژوازی یهود
متحد امپریالیسم بوده است.
این ولی به معنی فقدان پرنسیپ مارکسیستی ـ لنینیستی بوده است.
در حالیکه
پرولتاریا
پشت و پناهی جز حقیقت عینی ندارد و
حقیقت عینی
پاسدار پیگیری جز پرولتاریا ندارد.
وقتی طنز نه گویان جدید را جدی بگیریم، در تحلیل مسائل دچار مشکل خواهیم شد.
ظاهرن آنهائیکه سیاست اسرائیل در منطقه را به پرسش گرفتند هدفشان دفاع از پلید اندیشی حکومت فعلی نیست بل می گویند این اسرائیل با حمله به مراکز اتمی دیگران بدعت بدی می گذارد این شیوه مخرب و حتی پلیدانه ی اسرائیل زشتی حمله به مراکز اتمی را از بین می برد و دیگران هم ممکن است به تلافی به مراکز اتمی اسرائیل -که این مراکز بصورت پرتعداد در منطقه جغرافیایی کوچکی قرار دارند- حمله کنند، نتیجه کار فاجعه زیست محیطی وحشتناکی خواهد بود و منطقه برای مدتی برای زیستن در این منطقه با مشکل روبرو خواهد شد.
از آوردند نکاتی که نشان خواهد داد که وجود اسرائیل در منطقه چه ضرر هنگفتی به مردم منطقه وارد کرد و چگونه روند تحولخواهی را بسمت استبداد خواهی در منطقه برد خود داری می شود.
درنگی در فرمایشات و کشفیات امیر ایرانی بی خبر از مفاهیم فلسفی و علمی:
۱
ظاهرن آنهائیکه سیاست اسرائیل در منطقه را به پرسش گرفتند هدفشان دفاع از پلید اندیشی حکومت فعلی نیست بل می گویند این اسرائیل با حمله به مراکز اتمی دیگران بدعت بدی می گذارد
حکومت فعلی و یا حاکمیت طبقاتی فعلی؟
تفاوت حکومت با حاکمیت (طبقه حاکمه با هیئت حاکمه) چیست؟
منظور از «پلید اندیشی» حکومت و منشاء طبقاتی پلید اندیشی انتزاعی کذایی چیست؟
خلق یهود
از همان تلاش های آغازین برای تشکیل دولت و ملت خویش
در معرض تهدید قهرامیز استعمار بریتانیای کبیر و عثمانی و همه ط. فئودالی منطقه و جهان بوده است
خلق ستمدیده یهود
رنسانس رشک انگیز خود را به پیروزی رسانده است:
از یهودیان سرگران ستمکش
خلقی جسور و رزمنده تشکیل یافته است
و
هر تلاش هر کسی را که موجودیتش را به خطر اندازد
در نطفه خفه می کند و باید هم بکند.
چه پان عربیسم فاشیستی باشد و چه پان اسلامیسم فوندامنتالیستی
اسرائیل تنها جامعه دموکراتیک در سراسر خاوران خاور است.
۲
این شیوه مخرب و حتی پلیدانه ی اسرائیل زشتی حمله به مراکز اتمی را از بین می برد و دیگران هم ممکن است به تلافی به مراکز اتمی اسرائیل -که این مراکز بصورت پرتعداد در منطقه جغرافیایی کوچکی قرار دارند- حمله کنند، نتیجه کار فاجعه زیست محیطی وحشتناکی خواهد بود و منطقه برای مدتی برای زیستن در این منطقه با مشکل روبرو خواهد شد.
اسرائیل فقط قصد دفاع از موجودیت خود را دارد و نه قصد دیگری.
تسلیح اتمی و شیمیایی و غیره صدام و قذافی و غیره
برای امحای اسرائیل برخاسته از خاکستر آوشویتس بوده و است و این حق خلق یهود است که از خود دفاع کند.
ضمنا
اجازه هم نمی دهد که به تأسیسات اتمی اش نزدیک شوند.
ای بسا هواپیماهای خودی را سرنگون کرده است که اشتباها به انها نزدیک شده بودند.
ترور دو سرباز اسرائیل به بمباران جنوب لبنان و اوارگی یک میلیون نفر منجر شد.
تا درسی باشد برای فاشیسم و فوندامنتالیسم.
۳
از آوردند نکاتی که نشان خواهد داد که وجود اسرائیل در منطقه چه ضرر هنگفتی به مردم منطقه وارد کرد و چگونه روند تحولخواهی را بسمت استبداد خواهی در منطقه برد خود داری می شود.
این ادعای امرای ایرانی هم
یاداور خرد و خراب کردن سنتی همه کاسه ها و کوزه ها بر سر خلق یهود است.
نوعی توطئه ـ تئوری دیرآشنا ست.
اسرائیل بهترین سرمشق در منطقه برای گذار از فرماسیون اقتصادی فئودالیسم به فرماسیون اقتصادی سرمایه داری است.
از اسرائیل فقط میتوان آموخت:
در هر زمینه:
هم در زمینه تشکیل شعور ملی و ملت
و
هم در زمینه مقاومت و مبارزه برای دفاع از موجودیت خویش
و
هم
در زمینه تبدیل علمی و فنی و انقلابی برهوت به بهشت
امرای ایرانی
از مفاهیم فلسفی بی خبرند.
مفاهیم کودکستانی تحول خواهی و استبداد خواهی فاقد علمیت اند.
برای درک و توضیح مسائل جامعتی
به گنجینه مفاهیم ماتریالیسم تاریخی نیاز است.
هر قفلی با هر کلیدی باز نمی شود
وارد ادعاهای غیر کودکستانی میم حجری
که به پندارش ریشه در مفاهیم ماتریالیسم تاریخی دارد نمی شوم و
در پی این نمی روم که به او بگویم
چرا می خواهی
غیر کودکستانی اما کودکانه، مشروعیت کاذبی برای تیمی جنایت کار که انگلیس در این منطقه کاشت بروی؛ آنهم
جنایت کارانی که وجود شان باعث نزاع های ویرانگری در منطقه شد و وجودشان نگذاشت سایر خلق ها به مفاهیم و اهداف آزادی خواهانه و دمکراسی خواهانه خودشان بپردازند.
شمایی که غیر کودکانه با الفاظ بازی می کنید
ماتریالیسم تاریخیت کجا می گوید
گروهی به شکل جنایت کارانه وارد منطقه ای بشوند و سایر خلق ها را از محلشان بیرون کنند و با ساختن تاریخ های کودکانه جنایاتشان را توجیه کنند.
وارد بازی با الفاظ نشوید
چون این روش ممکن است ذهنیتی را بوجود آورد این فرد خود شیفته چرا چنین می کند
آیا این فرد فکر می کند بازی با الفاظ به شیوه سوفستائیان و با بکار گیری مغلطه هایی کودکانه چه چیزی را می خواهد نشان دهد.
در حکومت های تمامیت خواه ایده لوژی خود حق پندار یکتا
حاکمیت و حکومت و دولت و …. یکی است
ممنون
اولا
خلق یهود
ریشه های هزاران ساله در این سرزمین دارند.
پس این ادعا که انگلستان مسبب امر است
خطا ست.
خلق یهود
تحت سلطنت سلیمان حتی به قول قرآن ساکن این دیار بوده اند.
خلق قهرمان یهود بر ضد امپراطوری برده داری روم مقاومتی طولانی، خونین و ستایش انگیز داشته اند.
ما صدها صفحه راجع به تاریخ خلق یهود ترجمه و منتشر کرده ایم.
بخوانید و بدانید.
ثانیا
مگر خاک امریکا متعلق به یانکی ها ست؟
مگر خاک استرالیا متعلق به انگلیسی ها ست؟
چرا کسی اعتراضی ندارد.
چرا وقتی نوبت به خلق مظلوم یهود می رسد
همه
معترض می شوند؟
مگر انگلیس و امریکا و المان و فرانسه
جنگ های وحشت انگیز برنیفروخته اند؟
چرا کسی اعتراضی ندارد؟
اگر ریگی به کفش ندارد
دلیلش چیست؟
اگر یهودی ستیزی نیست.
اگر پانیسم و فاشیسم و فوندامنتالیسم نیست.
سعی کنید تعریف مفاهیم فلسفی را بیاموزید
بی ضرر و ضرور است
با تشکر از هر دو شما اقایان ازادگر و سلطان زاده:
١. این ملاها هستند که اسراییل را مکررا تهدید کرده و میکنند و حتی پول و اسلحه به حزب الله، حمس و جهاد هم میدهند. همانانی که مردم خود را هم به گروگان گرفته اند.
٢. این ملاها هستند که سبب فراری اکثر یهودیان ایران هم شدند.
٣. این ملاها هستند که ده ها هموطن کلیمی را کشته اند و کسی هم صدایش در نمیاید، نیامده و محکوم نکرده است چپ یا راست.
۴.ملاها از طریق حزب الله تعداد زیادی از یهودیان ارزانتین را کشتند.
۵. این ملاها هستند که بارها نفت در سواحل اسراییل خالی کرده اند که عملی تروریستی بر علیه مردم اسراییل و طبیعت است. و کسی انها را محکوم نکرد.
در این حال اسراییل فقط مسئولان فاسد و جنایتکار جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند که بر علیه یهودیان و کشور اسرائیل دشمنی میکنند
ولی بعضی چپ های، اقای نگهدار و حزب چپ، کشور ما چاپلوسی جمهوری اسلامی را میکنند و در عمل ضد_یهود هستند.
نه به جمهوری اسلامی!
نه به انتخابات فرمایشی!
نه به ولایت وقیح!
نه به جنگ و جنگ افروزان!
نه به سلاح های کشتار جمعی!
چرا چپ های کشور ما از بهاییها حمایت میکنند ولی انگار نه انگار که یهودیان وجود دارند؟
نوشته تان درست و دقیق است منتها فراموش کرده اید بگوئید که در بیانیه مورد اشاره، جای امضای محمد جواد ظریف خالی است!
شاهکار:
اسرائیل نه مرز مشترکی با ما دارد و نه منافع کشور ما ایجاب می کند که با آن و یا هرکشور دیگری در منطقه تخاصم داشته باشیم. اسرائیل با ایران دشمن نبود، حکومت اسلامی آنرا به دشمن تبدیل کرده است. این دشمنی از ضرورت ملاحظات ژئوپولیتیک در منطقه و مصالح کشورما ناشی نمی گردد. منشاء آن استفاده ابزاری حاکمیت از آن در دشمنی با مردم خود است.
سرانجام اینکه موجودیت حکومت اسلامی، خطرناک تر از یک بمب هسته ای، سیل، زلزله و طاعون برای کشورما بوده است. کسی که دم از صلح و حقوق بشر و همزیستی ملت ها می زند، باید علیه این دشمن صلح و ناقض حقوق بشر و حکومت تروریست پرور برخیزد و نه به ابزار تبلیغاتی آن تبدیل شود.
محمد آزادگر – هدایت سلطانزاده