شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

مواضع سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در باره «حقوق ملت ایران» در آستانه رفراندم۱۲ فروردین ۱۳۵۸ – مجید عبدالرحیم پور

رفراندم برگزار شد . ما شرکت نکردیم . طبق گزارش رهبران انقلاب و دولت موقت، در رفراندم برای «جمهوری اسلامی آری یا نه»، حدود 98 درصد مردم کشور و به «جمهوری اسلامی ایران» رای مثبت دادند. این رفراندم مهمترین گام...

رفراندم برگزار شد . ما شرکت نکردیم . طبق گزارش رهبران انقلاب و دولت موقت، در رفراندم برای «جمهوری اسلامی آری یا نه»، حدود ۹۸ درصد مردم کشور  و به «جمهوری اسلامی ایران» رای مثبت دادند. این رفراندم  مهمترین گام بود که جهالت و ارتجاع  و مدافعین آن، با فرار از تشکیل مجلس موسسان و بدون تدوین قانون اساسی جدید و تصویب آن توسط نمایندگان منتخب مردم ایران، رسمیت یافت

« بعد از انقلاب، هنگامیکه خمینی، رهبر انقلاب، اراده بر این کرد که «جمهوری اسلامی، آری یا نه؟» را به رفراندم بگذارد، از میان احزاب، سازمانها و گروهای سیاسی، تنها یک سازمان سیاسی جوان و برخی از گروها و افراد، زنگ خطر را در برابر این تصمیم غیردمکراتیک بصدا در آوردند. آن سازمان، سازمان جوان چریکهای فدائی خلق ایران بود که بعد از ۷ سال نبرد با دیکتاتوری شاه، برای آزادی و عدالت اجتماعی و پیشرفت میهن با آرمانخواهی سوسیالیستی، بعنوان یک سازمان سیاسی سراسری، از دل انقلاب برآمد کرده بود.

  در باره مجلس موسسان و رفراندم ۱۲ فروردین .

۱اتخاذ موضع و سیاست نسبت به مجلس موسسان؛

۲ اتخاد موضع و سیاست نسبت به رفراندم « جمهوری اسلامی، آری یا نه؟»؛

 در باره مجلس موسسان

بعد از اینکه دولت موقت، موضوع رفراندم برای تعیین نام نظام و موضع «جمهوری اسلامی، آری یا نه» را در سطح جامعه مطرح کرد، سازمان چریکهای فدائی، بعد از بحث و بررسی آنها، به این نتیجه رسید که این رفراندم با این سرعت و عجله، به این شیوه و با این موضع (جمهوری اسلامی آری یا نه)، نه معقولانه است و نه دمکراتیک.

 گفتیم:

« … اعتقاد داریم که بررسی همه جانبه مساله رفراندم و نشان دادن نقاط ضعف آن وظیفه هر نیروی انقلابی است. ما طرفدار شکل و محتوای جمهوری هستیم که هر چه بیشتر مدافع منافع خلقهای تحت ستم ایران باشد. در اینجا بحث بر سر نام جمهوری نیست. چه بسا جمهوریهائی که نام فریبنده ای بر خود گذاشته اند ، اما اساس ضد خلقی دارند.

 اساس هر جمهوری، قانون اساسی آن است نه نام آن… آیا بدون تدوین قانون اساسی و روشن شدن محتوی کامل جمهوری، می توان در باره آن قضاوت کرد؟»

گفتیم: «… براستی که هیچ کس از محتوی و مضون جمهوری اسلامی اطلاع ندارد. گذشته از اینها، نحوه برگزاری رفراندم و طرح این سوال که با جمهوری اسلامی موافقید یا خیر توهین به مردم، یک جانبه و مستبدانه و غیردمکراتیک است.

گفتیم: «به اعتقاد ما، قبل از هر چیز باید نمایندگان واقعی و راستین مردم برای تشکیل مجلس موسسان انتخاب شوند. این مجلس موسسان است که صلاحیت تدوین قانون اساسی و انتخاب… نوع جمهوری را دارد و باید آنرا به نظرخواهی و رفراندم مردم بگذارد.» .

آقای بازرگان و دیگر همفکرانش، جمهوری دمکراتیک اسلامی را مطرح کردند ولی مورد تعرض جدی خمینی قرار گرفتند. آنها بعد از حملات تند خمینی، پیشنهاد خود را مطرح نکردند و در رفراندم شرکت کردند. لابد به این امید که بعداً بتوانند بگونه دیگری و زمان دیگری، « جمهوریت دمکراتیک اسلامی » مورد نظر خود را در درون جمهوری اسلامی پیش ببرند. که نشد.

 سازمان چریکها ی فدائی خلق ایران در ۹ فرورین ۱۳۵۸  قبل از رفراندم که در ۱۲ فروردین برگزار می شد، به مردم ایران در باره یک جانبه و مستبدانه بودن طرح سوال و « جمهوری اسلامی آری یا نه»  هشدار داد و اعلام کرد در این شرایط در این رفراندم شرکت نمی کنیم.

۲- درباره رفراندم.

چرا در رفرندام « آری یا نه به جمهوری اسلامی شرکت نمی کنیم »

– «… از آنجا که معتقدیم باید عالماً وعامداً و با آگاهی کافی به جمهوری مورد نظر خود رای مثبت بدهیم و این تنها پس از تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی میسر است، از آنجا که معتقدیم هر نوع نظرخواهی از مردم باید در شرایطی کاملاً آزاد و دمکراتیک صورت گیرد و فعلاً دولت قادر به تضمین آزادی های سیاسی برای همه نیروهای سیاسی نیست، طرح سوال رفراندم بصورت آیا جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه، یک جانبه و مستبدانه است. باید بر خلاف فرصت طلبان و دورویان، صادقانه به مردم میهنمان بگوئیم در این شرایط در رفراندم پیشنهادی شرکت نمی کنیم» .  ( نشریه کار. شماره  4 ص ۱و۲ – ۹ فروردین ۱۳۵۸)

رفراندم برگزار شد . ما شرکت نکردیم . طبق گزارش رهبران انقلاب و دولت موقت، در رفراندم برای «جمهوری اسلامی آری یا نه»، حدود ۹۸ درصد مردم کشور  و به «جمهوری اسلامی ایران» رای مثبت دادند. این رفراندم  مهمترین گام بود که جهالت و ارتجاع  و مدافعین آن، با فرار از تشکیل مجلس موسسان و بدون تدوین قانون اساسی جدید و تصویب آن توسط نمایندگان منتخب مردم ایران، رسمیت یافت.

این که احزاب و سازمانهای سیاسی متجدد راست و چپ با چه تحلیل و به چه دلایلی در رفراندم شرکت کردند مورد بحث ما در این نوشته نیست. با هر تحلیل و هر دلیلی شرکت کردند، نتیجه بدست آمده به سود غلبه جهالت و ارتجاع و غارت و مدافعان آن شد .

امروز ۴۱ سال از برگزاری رفراندم و تاسیس جمهوری اسلامی می گذرد.

 شهروندان و اقشار مختلف مردم  کشور، ۴۱ سال است جمهوری اسلامی را در چهره انقلابی، چهره جنگی، چهره سازندگی، چهره اصلاح طلبی ،چهره  اصواگرائی و چهره اعتدالی مبتنی بر ولایت فقیه  تجربه کرده اند ،

مردمان کشوردر ۴۱ سالکی جمهوری اسلامی، شاهد فررفتن جامعه وزندگی مردم  تحت  رهبری ولی فقیه در بحرانهای فرسایشی بی بازگشت ، فلاکت بار و خطرناک  است ،  

آیا زمان آن نرسیده است که ،  احزاب و سازمانها و نیروهای مدافع آزادی، حقوق بشر، دمکراسی عدالت، حاکمیت مردم و حکومت قانون با حفط هویت  وبرنامه و استقلال تشکیلاتی خود ، حول برگزاری آنتخابات آزاد و سالم در راستای  تشکیل مجلس موسسان برای تدوین و تصویت قانون اساسی جدید منطبق با منشورهای حقوق بشر و میثاق های بین المللی ، با هم ائتلاف سیاسی تشکیل دهند ( اتحاد دمکراتیک  موقت تا تشکیل مجلس موسسان)  و شبکه  یا کنگره دمکراتیکِ  ملی ِ مردمی فراگیر تشکیل دهند؟!

https://akhbar-rooz.com/?p=108824 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

8 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
3 سال قبل

نمی دانم چرا چنین است:
هر وقت فردی از گذشته می گوید اما حالا هویت اکثریتی و یا توده یافته یا دارا بود، افرادی شمشیر ها یشان را از غلاف بیرون می کشند و خود قاضی پنداری، بسمت محاکمه و اجرای حکم فرد توده ای یا اکثریتی می روند.
البته خیلی از این محاکمه کنندگان هویتشان مشخص نیست که بررسی شود آن زمان ها، خودشان چه می کردند

آرمان شیرازی
آرمان شیرازی
3 سال قبل

شمع ناسوخته را گوی
که در این شب رنج آلود
هنوز,
بهر تابیدن, مجالی هست…

تلاش آقای عبدالرحیم پور و بازگویی مستند سیاست سازمان فدایی در برابر استقرار حیله گرانه حکومت اسلامی, اگر خوشبینانه بنگریم, نشان از رویش دیرهنگام جوانه ایست برای:
۱ – شناساندن واقعیت های آنزمان, همانگونه که بود, به آزادی خواهان و فعالین سیاسی در ایران.
۲ – گشایش گفتگویی همه-سویه و سازنده با مردم و نیروهای میهنی در ایران.
۳ – نقد سیاست های ویرانگر سازمان اکثریت, پیراستن آن از کژرویها و بازگشت به جرگه ی کوشندگان رهایی مردم از پستگاه حکومت تبهکار اسلامی.
اگر چنین باشد, انتظار منطقی اینست که:
الف – سازمان اکثریت زنجیره ای از گفتگو را در تارنمای خود و/ یا در اخبار روز برای انجام موارد بالا بگشاید.
ب – در جریان این گفتگو, صفوف خود را از “نگهداران رژیم” بپالاید.
پ – به موجودیت سازمانی خود پایان دهد و آنگونه که قرار بود به حزب چپ (فداییان خلق) بپیوندد.
ت – مبارزه راستین در راه دمکراسی و سوسیالیسم را در حزب چپ پی گیرد.

با امید به اینکه چنین باشد و “چنان” مباد!

آزاده
آزاده
3 سال قبل

این موضع گیری متعلق به دوره ایست که هنوز رفقامون تک تک و دسته جمعی اعدام نشده بودند و حضوری قاطع داشتند. این دیگر متعلق به تاریخ است نه به شما.

جواد رضایی میرقاید
جواد رضایی میرقاید
3 سال قبل

جان مش رجب، عجب!
این موضع گیری در همان شرایطی که هنوز چهره جنایتکارانه حکومت اسلامی برای عموم مشخص نشده بود علیرغم جوانی سازمان چریکهای فدایی خلق ایران یک افتخار ماندگار است.
عجیب این است که چرا بعد از اینکه چهره سرکوبگر و متحجرانه خمینی مشخص شد همین آقای عبدالزحیم پور بهمراه سازمان مربوطه سیاستهای فاجعه باری در خلاف آن تصمیم افتخار امیز و ماندگار اتخاذ نمودند!
چگونه است که سازمان میراثخوار جنبش فدایی هنوز هم دل از کلیت حاکمیت جنایتکاران حاکم نمی کند و لنگان لنگان بدنبال بخش‌هایی از جنایتکاران حاکم روان است؟
چطور آقای هبدالرحیم پور صحبت از آرزوهای بزرگ اتحاد در مقیاس جبهه و جنبش فراگیر می کنند اما سازمانی که ایشان دل در کرو آن دارند خلاف تعهدات سیاسی، تشکیلاتی و اخلاقی در خصوص وحدت پیرامون تشکیل حزب چپ عمل می کنید و به حیات … خود خاتمه نمی دهد.
آقای عبدالرحیم پور شما و سازمان اکثریت بقدری از آن سیاست افتخار امیز و ماندگار دور و پرت بوده و خلاف آن عمل کرده اید که صلاحیت بهره برداری تبلیغی از آن را نه تنها نخواهید داشت بلکه در مقابل جنبش فدایی و چپ ایران باید پاسخگو باشید که چرا آن سازمان پر افتخار را به کلوپ شبانه تبدیل نموده اید!

غلام سفيدكوهى
غلام سفيدكوهى
3 سال قبل

درود بر آقاى عبدالرحیم پور،

اصولى را که سچفکا آنزمان مطرح کرده تجربه ۴٢ ساله گذشته صحتِ آنرا ثابت میکند.

اما امثال شما که بروشِ غیرِ دمکراتیک هدایت سازمان را در اختیار داشته اید چرا همین اصولِ مترقى را در سازمان اجرا نکردید؟ آنزمان امکان این را بود که در سامان در سطح وسیع در موردِ هیولاى خمینى ایسم بحث و تصمیم گیرى شود.
مثلن میشد نظرخواهى کرد که آیا بهتر نیست سازمان خود را کوچک و عقب نشینى را تا اطلاع ثانوى وسیع در سازمان به بحث بگذارد!؟

سرمایدارى جهانى خمینى ایسم را براى سرکوبِ دمکراسى و مشخصن نابودى چپِ نوین کمک کرد و تجربه چهار دههء گذشته این را تایید میکند.

همهء شواهد و مدارک نشان میدهد که خمینى ایسم نظامِ اصلح و مورد نظرِ سرمایدارىِ جهانى بود، اگر غیر از این میبود هرگز دست به این انتخاب نمى زدند.

غلام سفیدکوهى

سیاوش
3 سال قبل

آقای مجید عبدالرحیم پور ، آن موقع که ماهیت حکومت مشخص نبود آنرا همراهی نکردید و بعداز مشحص شدن حاکمیت ارتجاعی و استبدادیش , سازمان را به پابوسش بردید . در عجبم که چگونه فراموش می کنید ؟! . یادم هست بعداز برگزاری کنفرانس دمکراسی برای ایران در پراگ که توسط حسن آهی و با کمک مالی آمریکا , شرکت کرده بودید و به شرکت در آن هم افتخار میکردید , یادآور شدم که شما و شرکای و همکارانتان عوامل اصلی به نابودی بزرگترین سازمان سیاسی چپ ایران هستید . شاید متن سانسور شود ولی مهم نیست

سعید رضا
سعید رضا
3 سال قبل

آقای عبدالرحیم پور با سلام،
از اینکه بعد از ۴۲ لازم گردیده تا جنابعالی مواضع سچفخا در برابر رفراندوم ۵۸ را برای نسل جوان باز انتشار دهید، خود به وضوح دلیلی بر کم کاری بازماندگان بزرگترین سازمان سیاسی چپ ایران، در دهه های گذشته میباشد.
سالهاست که ضرورت ایجاد یک جبهه مستحکم چپ که میباست ثقل لازم و بستر مناسب را، برای تشکیل جبهه فراگیر ملی فراهم آورد، از طرف بسیاری از کنشگران سیاسی مطرح و بر آن پای فشاری گردیده است.
دوست گرامی، امروزه نیروهای آزادیخواه و برابری طلب میبایست و باید تا صف خود را از عناصر مشکوک، تفرقه افکن و وابسته جدا نمایند و با گذار از خود محوری و خود بزرگ بینی رایج و با درک واقعی ضرورت لحظه، از برجهای شیشه ای خود فرود آمده و به وظیفه تاریخی خود در مسیر تشکیل یک جبهه فرگیر ملی برای بسیج توده های مردم و عبور از حکومت ضد بشری و قرون وسطائی نماینده خود خوانده خدا بر روی زمین قیام نمایند.

باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست

هرمز قدکچی
هرمز قدکچی
3 سال قبل
پاسخ به  سعید رضا

نعل وارو !
به باور من سازمان اکثریت بیش از سایر گروه ها با پیشینه ی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران در گیر مشکلات داخلی ست. ولی رهبران این سازمان سعی می کنند خود را «بزرگتر» از دیگران معرفی کنند .

سازمان اکثریت که روزی بزرگترین سازمان چپ و گروه فدائی بعداز انشعابات بود.
بیش از بقیه ی گروههای فدائی باعث پراکنگی و انفعال مبارزان و راهیان استقلال ، آزادی و عدالت اجتماعی شد.

از همه بدتر کسانی هستند که هنوز به نام فدائی از حکومت فاسد ولایت فقیه دفاع می کنند و به «حکومت نگهدار » معروفند.

یا کسانی که از مبارزات گذشته ی خود علیه حکومت پادشاهی پشیمان شده اند و امروز به شاه پرستان پیوسته و بلندگوی تبلیغاتی آنها شده اند.

تازمانیکه سا زمان اکثریت این چند گانگی ها را حل و فصل نکند . سیر ریزش و پراکندگی هواداران این سازمان در داخل و خارج ادامه خواهد یافت.
سازمان اکثریت باید موضع خود را نسبت به حامیان حکومت فاسد اسلامی و ترفند های تمامیت خواهان راست اعم ازشاهدوست و غیره را روشن کند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


8
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x