شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

موسیقی و فرهنگ کردها از نگاه محققان ژاپنی – کوروش طاهر نسب

اوایل انقلاب بود از تبریز به زادگاهم سنندج ,برای تهیه اخبار و گزارشهای کردستان, که در آن زمان داغ و مهم بود و برای روزنامه آیندگان ارسال می کردم , رفته بودم .در آن مدت که در سنندج اما بطور سیار از شمال تا جنوب کردستان در سفر بودم فرصتی را نصیب من کرد تا در مورد موسیقی کردستان کنجکاو شوم و بعد از صحبت با ه. گ دبیر هنری وقت آیندگان مطالب جالب و دست نخورده ای از موسیقی کردستان گرد آوری کنم, تعطیلی آیندگان و لشگر کشی حکومت به کردستان, آن همه زحمات را هم بر باد داد و هم این که تمام آن دست نوشته ها به اضافه هر چه کتاب و بایگانی روزنامه داشتم معلوم نشد به چه سرنوشت شومی مبتلا شدند!

یک سال بیش در سفری که فرانسه داشتم یک کپی از مجله ای بنام مطالعات کردی-جلد ۱ شماره ۴ بتاریخ تابستان ۱۹۸۶ دیدم که در باره یک کار تحقیقاتی گروهی ژاپنی در مورد موسیقی کردستان صفحات را به آن اختصاص داده بود. این تحقیق و گزارش آن به زبان انگلیسی زیر عنوان-Music’s and Culture of the Kurds- در مجله – Sen-i Ethnological Studies,No.5.1980منتشر شده است.

در زندگی فرهنگی کردها، همانطور که در دوران باستان موانع فئودالی بود، امروزه از طریق مرزهای دولتی، موسیقی نقش مهمی را ایفا می کند، به ما می گویند محیط منحصر به فرد: آن را پر از یک عملکرد اجتماعی دقیق و اساسی است. از تاریخچه های تاریخی تا شعر و از حماسه ها تا آثار ادبی، همه آواز می خوانند، همه چیز به موسیقی منتقل می شود تا بهتر یا راحت تر به یاد بیاورند و به نسل بعد منتقل شوند.
آیا کوتاتسومورا از دانشگاه ملی موسیقی و هنرهای زیبای توکیو با انتخاب عنوان-موسیقی و فرهنگ کردها-می نویسد:
در سال ۱۹۷۵, دومین گروه تحقیق در موسیقی شاسی قومی(در ایران و ترکیه)دست به تحقیقی محلی در موسیقی کردهای که در آذربایجان ایران زندگی می کنند ,زد. موسیقی کردها, در مقایسه با موسیقی ساکنان دیگر مناطق ,کاملا متمایز است. تمام آهنگهایی که از روستاها جمع آوری شده اند شکلی ضد آوائی یا غیر آوائی(Antiphonal) دارند که می توان آنرا در سنت موسیقی کردی دارای اهمیت دانست.
آهنگهای ساخته موسیقی دانان نیمه حرفه ای که در شهر ها ضبط شده است ,بیشتر بوسیله ساختار ملودی(Melodic) آنها مشخص می شوند. هدف این تحقیق در موسیقی و فرهنگ کردها ,بررسی و درک معنی و حس آهنگی(Rhythmical Sense) موسیقی است که در فرهنگ بمانند یک کل و در موسیقی مثابه یک پدیده صوتی نفوذ می کند.

۱- چشم انداز پژوهش

پژوهش در مورد مردم و موسیقی به دو شیوه انجام گرفته است. نخست شیوه ای مردم شناسانه که بر موسیقی و فرهنگ بمانند پدیده ای اجتماعی تاکید دارد.
روش دوم,موسیقی شنا سی است و تحلیل ساختار موسیقی را مورد نظر دارد. انتخاب یکی از این دو روش موضوع این بحث نیست. هر چند برای تکامل بیشتر موسیقی شنا سی قومی ,به جهت گیری نوینی در پژوهش نیاز است. جهت گیری که بتواند هر دو روش را با هم در آمیخته و درکی از مفهوم زیبائی شناسانه و ارزش موسیقی بدست دهد.

این جهت گیری نوین باید بر پایه رابطه درونی و منظم بین رشته های موسیقی شنا سی, مردم شنا سی، جامعه شنا سی و زیبائی شنا سی بنا گردد.
شاید روش آهنگ شناسانه(Rhytmological) نشاندهنده این جهت گیری نوین باشد. در اینجا, واژه آهنگ تنها معنای محدود آن یعنی آهنگ موسیقی نیست ,بلکه در مفهومی گسترده تر و بمنزله ”نظم حرکات” است. بدانگونه که افلاطون در کتاب قانون, بیان کرده است.

نخست, در هر فرهنگی یک “آهنگ طبیعی” وجود دارد که بر پایه تغییرات فصلی در محیط استوار است. روشن است که آهنگ طبیعی در مناطق بیابانی با آهنگ مناطق حاره و بارانی و یا با آهنگ سرزمینی معتدل با چهار فصل کاملا متمایز ,متفاوت است. دیگر اینکه در هر فرهنگی یک “آهنگ اجتماعی” وجود ارد که متاثر از نظم حرکات مختلف در جامعه است. نظیر تحرک در سازمان اقتصاد ,جامعه, سیاست مذهب و زبان. زبان بویژه عنصر مهمی از ساختار “آهنگ اجتماعی” را تشکیل میدهد که بطور محکمی با مفهوم موسیقی آهنگ ارتباط دارد. مساله سوم, احساسی است که از اصوات صرف یک نظم موسیقی دار وجود می آورد. یا احساسی که عناصر بصری را برای خلق آثار هنری ,تحت نظم ویژه ای در می آورد. این احساس بر پایه آهنگهای طبیعی و اجتماعی تکامل یافته است و در اینجا به آن عنوان “حس آهنگ”(حرکت) داده میشود.
اما این بدین معنی نیست که هر بیان هنری بوسیله محیط آن تعیین می شود. “حس آهنگ هنری” که در بالا بدان اشاره شد, ویژگی مثبت و خلاقانه دارد و تنها تابع آهنگ حرکات طبیعی و اجتماعی نیست. اما بیان هنری به جهت گیری فرد نسبت به جامعه بستگی دارد. شیوه زندگی, روش فعالیت هنری و یا شیوه تفکر فرد مهمترین عناصر خلق هنری بویژه در جامعه جدید هستند.
هم چنین باید توجه داشت که این حس بر اساس تغییراتی که در آهنگ طبیعی و اجتماعی صورت می گیرد، تغییر می کند. تغییرات تاریخی یا فقدان آن در آهنگ اجتماعی، عنصر عمده یی در شکل گیری حس حرکت(آهنگ) هنری در یک فرهنگ است. ولی زمانیکه حس آهنگ هنری خاصی در جامعه شکل می گیرد به اشکال دستخوش تغییرات دیگر می شود و تا حد زیادی مستقل از تغییرات در آهنگ طبیعی و اجتماعی باقی می ماند.

ادامه دارد

قطعه ای با صدای مظهر خالقی:

https://akhbar-rooz.com/?p=10073 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x