پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

نبرد ژئوپولیتیک برسر ۵G؛ فناوری اینترنت را چه کسی کنترل خواهد کرد؟- ترجمه: شهباز نخعی

در آستانه عرضه نسل پنجم تلفن همراه - 5G -، پرسش هاي زيادي درباره اثرات زيست محيطي، بهداشتي و اساسي تر از همه توسعه فناوري خارج از کنترل مطرح شده است. اما، «بازي بزرگ» 5G در زمين ژئوپوليتيک و رودررويي بيش از پيش شديد و ناهنجار بين ايالات متحده و چين نيز هست. فناوري اينترنت را چه کسي کنترل خواهد کرد؟

در سال ٢٠١٠، تحت نام رمزی عملیات «شات جاینت»، آژانس امنیت ملی آمریکا برای دستیابی به دو هدف به ذخایر اطلاعاتی هوآوی دستبرد زد: یافتن رابطه های احتمالی این موسسه با ارتش چین – که نتیجه مطلوبی نداشت زیرا هیچ سندی درمورد آن در رسانه ها منتشر نشد – و این که نقایص امنیتی تجهیزات آن را شناسایی کند تا دستگاه های اطلاعاتی آمریکا بتوانند از برخی از کشورهای مشتری آن جاسوسی کنند

در سال ١٩٩۴، زمانی که شرکت هوآوی هنوز یک فروشنده برقرارکننده ارتباط های تلفنی بود، بنیانگذار آن، آقای رن ژنگفی با آقای جیانگ زمین، رئیس جمهوری وقت چین دیدار و گفتگو کرد. این مهندس پیشین ارتش، تبدیل شده به متخصص بازار بزرگ الکترونیک، از رگ خواب میهن پرستی مخاطب خود استفاده کرد: «ارتباطات موضوعی مربوط به امنیت ملی است. برای یک ملت، نداشتن تجهیزات در این زمینه مانند نداشتن ارتش است (١)». این برداشت خردگرایانه توسط کشورهای دیگر و در رأس آنها ایالات متحده نیز درپیش گرفته شد. ریشخند تاریخ در این است که امروز این آمریکا است که چیرگی هوآوی بر فناوری 5Gرا تهدیدی برای امنیت ملی خود می بیند.

ویژگی این موسسه، که زندانی حقوق بگیران خود است، وجود یک نظام غیرعادی مدیریت دوره ای، خوارشماری بازار قراردادهای دولتی – که توسط آقای رن «آزمند » توصیف می شوند – و دلبستگی او به ارزش های مائوئیستی و ایده نوآوری ملی برای درهم شکستن وابستگی چین به موسسات «امپریالیست» خارجی است. این گروه اکنون متشکل از شبکه ای در ١٧٠ کشور است و بیش از ١٩۴ هزارتن را در استخدام دارد. از سال ٢٠٠٩، در زمره بازیگران اصلی توسعه نسل پنجم اینترنت – 5G-، هم از نظر صنعتی و هم درمیان سازمان های گوناگون بین المللی تنظیم قواعد است. در تابستان ٢٠٢٠، هوآوی سامسونگ را پشت سر نهاد و عنوان نخستین فروشنده تلفن هوشمند در جهان را از آن خود کرد. این موسسه که یکی از نوآورترین موسسات چینی است، در شعبه «های سیلیکون» خود تراشه کیرین را ساخته که پیشرو کاربرد هوش مصنوعی در متحول ترین بازارها است.

بخشی از این موفقیت چشمگیر به خاطر پایبندی خدشه ناپذیر آن درمورد پژوهش و توسعه (R&D) است که بیش از ١٠ درصد از سودهای سالانه خود، یعنی ١۵ میلیارد دلار در سال ٢٠١٩ – و ٢٠ میلیارد دلار پیش بینی شده برای سال ٢٠٢٠ – را به این کار اختصاص می دهد و دراین عرصه پیشتر از اپل و مایکروسافت است. در مقام مقایسه، کل بخش خودرو آلمان در سال ٢٠١٨، حدود ٣٠ میلیارد دلار در عرصه پژوهش و توسعه سرمایه گذاری کرده است.

در ورای این ارقام، هوآوی پرچمدار جامعه چین نیز هست: نمونه ای کمیاب از یک موسسه که، بخش پائینی زنجیره آن محصولاتی ابتدایی و با استانداردهای فوق العاده تولید می کند که درحال حاضر با اپل و سامسونگ رقابت می نماید. مسیری که این موسسه طی کرده، نشان دهنده اهداف دولت در بخش فناوری است. فعالیت چین مدتی طولانی محدود به برپایی کارخانه های مونتاژ برای محصولات خارجی بود. این امر به صورتی تحقیرآمیز در پشت همه دستگاه های تلفن همراه اپل نشان داده شده است: «ساخته شده در کالیفرنیا، سرهم شده در چین». مسیر طی شده توسط هوآوی نشان دهنده این است که عصر جدیدی با شعار: «ساخته شده در چین، سرهم شده در ویتنام» می تواند آغاز شود.

اگر موسسات دیگر چین نیز از این نمونه پیروی کنند، سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانی می تواند دستخوش آسیب جدی شود. البته، در گذشته کشورهایی که به طور جدی در سپهر نفوذ ایالات متحده قرارداشته اند، از رشد و توسعه اقتصادی درخشانی برخوردار بوده اند – آلمان، ژاپن، «ببرهای» آسیایی – اما این روند کم و بیش از دور به وسیله واشنگتن هدایت می شده است. درآغاز قرن بیست و یکم، آمریکایی ها به سختی بالارفتن مرتبه چین با تکیه بر امکانات خود و دستیابی آن به توانایی پیگیری هدف های ژئوپولیتیک اش را تحمل می کردند، درحالی که خودشان در پشت فرمان چرت می زدند.

در اینجا، موضوع بحث کنونی از مسئله سلطه چین براین عرصه تلفنی بسیار فراتر می رود. 5G فناوری ای است که سرعت ارتباط بسیار زیادتری درشمار زیادی از دستگاه ها ایجاد می کند که آنها نیز ارتباط بینابینی دارند و درعین حال عملیات پردازش داده های منابع استفاده کننده نهایی را نزدیک تر می نمایند. اما، رگبار تبلیغاتی ای که انجام می شود، مانع از این می گردد که به موانع اجرای صنعتی آن توجه شود. برای بیشتر کاربران، اثر 5G محدود به سرعت بارگذاری رشد یابنده، و شاید افزایش قدرت اینترنت اشیاء است که از مدت ها پیش اعلام شده است.

ارتش نان برشته کن های بهم مرتبط

البته، ایجاد شبکه ها و دستگاه ها نیازمند سرمایه گذاری های عظیم است و نبرد سختی برای به دست آوردن این بازار جریان دارد. اما هوآوی و 5G تنها بخش نمایان کوه یخ است. در اصل رودررویی اقتصادی و ژئوپولیتیک بسیار گسترده تر است و چین می کوشد که در آن بر آمریکایی ها پیشی گیرد. دلیل این که آمریکا نسبت به 5G این همه حساسیت نشان می دهد، این است که قهرمانی برای فرستادن به جبهه ندارد. وضع اروپا دراین مورد بهتر است زیرا خاستگاه دو تولید کننده تجهیزات یعنی نوکیا و اریکسون است.

تهاجم واشنگتن علیه فناوری برتر چین، موسسات بسیاری از ZTE سازنده تجهیزات (متعلق به دولت چین و بسیار فعال در عرصه ۵G) گرفته تا وی چت، تیک تاک و بسیاری از دیگر موسسات کمتر شناخته شده را آسیب پذیر می کند. اما، بی گمان هوآوی هدف اصلی است، زیرا ازدید کاخ سفید تجسم نیروی نهفته چینی بدون قید اخلاقی است که ایالات متحده همواره محکوم و در هنگ کنگ، ژین جیانگ، دریای چین جنوبی و غیره آن را تحریم و مجازات می کند (٢). این امر تا حدی است که آقای دونالد ترامپ این موسسه را به لقب «جاسوس» مفتخر می کند.

ازدید اتاق بیضی کاخ سفید، هوآوی نماد دوز و کلک هایی است که دنیا به خطا آن را موفقیت به حق بازرگانی می بیند. این موسسه به حقوق مالکیت معنوی تجاوز می کند، به شرکایش ظلم روا می دارد و از کمک های سخاوتمندانه دولت برای شکستن قیمت و ازبین بردن رقبا استفاده می کند. این موسسه با ساخت شبکه های مخابراتی در کشورهای «جنوب» آنها را در وضعیت «دیپلوماسی بدهی» می گذارد که این کار عمدتا از طریق برنامه راه جدید ابریشم انجام می شود. ازاین بدتر، هوآوی محصولات خود را «به صورت مخفیانه» به ابزارهایی مجهز می کند که به حکومت چین امکان می دهد فعالیت های تفتیش و تجسس خود را گسترش دهد. با باور به این اتهام های تخیلی، این گروه به زودی قادر خواهد بود که یخچال ها و نان برشته کن های ما را به 5G متصل کند.

به عنوان گواه این انتقادها، غالبا از قانون اطلاعات ملی تصویب شده توسط پکن در سال ٢٠١٧ یاد می شود که موسسات (و شهروندان) را ملزم می کند که با مقامات چین همکاری نموده و درصورت درخواست ایشان اطلاعات در اختیارشان بگذارند. دلیل دیگر نگرانی: تسریع در «ادغام مدنی- نظامی» است که کوششی برای سیال کردن روابط بین بخش فناوری ارتش است… که از نمونه ای آمریکایی الهام گرفته است (٣). هوآوی، به نوبه خود، این اتهامات جاسوسی را قاطعانه رد نموده و تأکید می کند که دولت چین اعتبار بین المللی خود را دچار خطر نمی کند.

طبق معمول، اتهامات دولت ترامپ یا مبنا و مستنداتی ضعیف داشته و یا اصلا ندارد. این امر مانع از آن نشده که دولت آمریکا بسیاری از کشورهای دوست خود، از جمله انگلستان، فرانسه، ایتالیا و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی را با خود همراه نموده و آنها را به ممنوع کردن هوآوی در شبکه های 5G خود «ترغیب» کند. این «ترغیب» در اینجا جنبه مجامله دارد زیرا فشارهای اقتصادی و دیپلوماتیک اِعمال شده توسط وزارت امور خارجه آمریکا از طریق سفارت خانه های آن بسیار شدید است و این امر در همه قاره ها جریان دارد.

درپی یک لابی گری گسترده مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، دولت شیلی ناگزیر شد هوآوی را از برنامه کشیدن کابل زیردریایی اقیانوس آرام خود کنار بگذارد. در هند، نارندرا مودی، نخست وزیر درپی رودررویی شدید مرزی ، از حق انتخاب تجهیزات چینی به عنوان یک ابزار تلافی علیه پکن استفاده می کند. با آن که تاکنون هیچ ممنوعیت رسمی ای اعلام نشده، دهلی نو درنظر دارد کار را به یک موسسه ملی به نام صنایع رلیانس بسپارد.

انگلستان، با آن که به خاطر برکسیت کم و بیش دچار کم تحرکی است، در ماه ژوئیه ضربه ای سخت فرود آورد و از اپراتورهای تلفن همراه خود خواست که تا سال ٢٠٢٧ همه تجهیزات هوآوی را از شبکه های خود خارج کنند. این تصمیم تعجب برانگیز بود زیرا این کشور مبنای راهبرد اروپایی گروه هوآوی است و مقر منطقه ای آن در لندن قرار دارد. همچنین، در انگلستان بود که در سال ٢٠١٠، با مشارکت دستگاه های اطلاعاتی این کشور یک «مرکز ارزیابی امنیت سایبری» (HCSEC) ایجاد شد که مسئولیت تجزیه وتحلیل و تصحیح نقایص امنیتی یافته شده در شبکه های آن را به عهده داشت. اما این حسن روابط وزن چندانی دربرابر ارعاب های واشنگتن و انتقادهای حزب محافظه کار نداشت، که در رده های آن یک گروه پارلمانی مخالف با چین – که در حال حاضر مُد است- تشکیل شده است.

اتحادیه اروپا هم نتوانسته سیاست مشترکی درمورد 5G درپیش بگیرد زیرا اصولا مسئله به صورت یک موضوع امنیت ملی مطرح شده، که عرصه ای است که کشورهای عضو در آن از حق حاکمیت برخوردارند. درست تر این بود که به این موضوع از زاویه سیاست صنعتی و روابط بین المللی نگاه می شد. یک غول منحصر به فرد اروپایی 5G – ناشی از ادغام نوکیا و اریکسون-، می توانست به وجود آمده و از کمک سخاوتمندانه دولتی استفاده نموده و مأموریتش همتایی با تلاش های هوآوی در عرصه پژوهش و توسعه باشد. می توان درباره این که کارها در این مسیر به پیش رود تردید کرد، اگرچه کمیسیون اروپا، با فشار فرانسه و آلمان اخیرا نشانه هایی از این بروز داده که می خواهد از شعار رقابت خود برای توجه به زمینه جغرافیایی اقتصادی کوتاه بیاید.

آلمان تنها کشور بزرگ اروپایی است که هنوز برنامه خود برای 5G را اعلام نکرده و قول داده این کار را در پائیز ٢٠٢٠ انجام دهد. قشر سیاسی آلمان درمورد این مسئله دچار تفرقه است و حتی حزب خانم آنگلا مرکل دستخوش انشعاب شده است. دیپلومات های آمریکایی شاغل در برلن، هیچ موقعیتی را برای یادآوری این که اغماض دربرابر هوآوی می تواند برای آلمان گران تمام شود از دست نمی دهند.

دیپلماسی ایجاد بدهی

با آن که در افسانه ساخته و پرداخته شده توسط آقای ترامپ، این موسسه تجسم «کمونیسم اشتراکی» به شیوه چینی است، پدیده هوآوی درخور خوانش هایی دیگر است. یکی از متقاعد کننده ترین این خوانش ها، پیشنهاد یون ون اقتصاددان است (۴). در پس لاف زنی های او علاقه به گفته های مائوئیستی و تمایلات ملی گرایانه دیده می شود. آقای رن، رئیس کنونی شرکت، به عنوان یک کارشناس ظرافت های ژئوپولیتیک شناخته می شود. با هدایت او، هوآوی در منطقی دشوار – در روستاهای چین از سال ١٩٩٠، و سپس برخی از کشورهای «جنوب» که چشم انداز سوددهی آنها ضعیف بوده- مستقر شده و سرپلی برای یورش بردن به بازارهای پررونق تر ایجاد کرده است. این امر تا حدی انجام شده که چین رشد همه جانبه خود در آفریقا و آمریکای لاتین را توسط هوآوی و همتایش ZTE انجام داده و جنبشی برای ساخت شبکه ها و کارگاه ها با استفاده غیرمستقیم از وام های اعطا شده توسط پکن به دولت های محلی برای کمک مالی به برنامه های بزرگ زیرساختی به وجود آورده است.

به نظر یون ون، درمورد هوآوی، این دیپلوماسی بدهکارسازی جز نتایجی شوم چیزی دربر نداشته است. نه فقط درآمدهای ایجادشده توسط هوآوی در کشورهای «جنوب» نسبت به بازارهای دیگر ناچیز بوده، بلکه کاربرد آنها در این مناطق، که بخشی از آن با روحیه «انترناسیونالیسم جهان سومی» عزیز برای مائوتسه دونگ بوده، منجر به این شده که در محل تعداد قابل توجهی از مهندسان و تکنیسین های ماهر به وجود آمده است.

ایالات متحده، حتی پیش از ریاست جمهوری آقای ترامپ و باراک اوباما، همواره برای هوآوی منطقه ای پرخطر بوده است. در سال ٢٠٠٣، این شرکت چینی به خاطر تخطی از قانون اختراعات مورد حمله رقیب آمریکایی آن زمان خود یعنی شرکت سیسکو قرار گرفت. این شکست پیامدهای دیگری درپی داشت. پس از آن که از مشارکت با شرکت های آمریکایی و داشتن کنترل آنها ممنوع شد، توانایی ارائه خدمات به مشتریان خود و عرضه محصولات جدید در ایالات متحده را از دست داد. از ابتدا این اتهام مرتب تکرار می شد که هوآوی دست در دست ارتش چین دارد. درسال ٢٠١١، روزنامه وال استریت ژورنال در یک افشاگری به تاریخ ١٧ اکتبر، اعلام کرد که این موسسه با ایران معامله کرده و تحریم های آمریکا در مورد آن را زیر پا گذاشته است. این افشاگری پرونده هوآوی را سنگین تر کرد. از سال ٢٠١٣، هوآوی پاپس کشیدن خود از خاک آمریکا را اعلام کرد و درحال حاضر حضورش در واشنگتن محدود به لشکری از لابی گرها است.

می توان به طور معقول از خود پرسید، درحالی که نخستین تیرها ١٧ سال قبل شلیک شده، چرا کارزار ضد هوآوی فقط در این اواخر تشدید شده است؟ درپایان سال ٢٠١٨، دولت آمریکا دستور بازداشت دختر آقای رن، خانم منگ وانژو، مدیر مالی هوآوی را در هنگام سفرش به کانادا صادر کرد. از آن پس، واشنگتن همواره با اِعمال تحریم و مجازات هایی شدیدتر از پیش قصد تخریب این گروه را داشته است. آقای ترامپ از صندوق بازنشستگی رسمی دولت خواسته که در موسسات چینی سرمایه گذاری نکنند. پیمانکاران جزء دولت فدرال باید ثابت کنند که هیچ پیوند بازرگانی ای با هوآوی ندارند. موسسات چینی حاضر در بورس در ایالات متحده نیز ناگزیر هستند حساب های خود را منتشر نموده و هرگونه تماس با دولت پکن را اعلام نمایند. عوامل اقتصادی و ژئوپولیتیک متعددی در رفتار تهاجمی واشنگتن نقش دارد.

درعرصه ژنوپولیتیک؛ افشاگری های آقای ادوارد اسنودن در سال ٢٠١٣، درمورد فعالیت های «آژانس امنیت ملی آمریکا» (NSA)، چنان که آقای یون ون یادآوری می کند، مسیری قابل توجه دیده می شود. در سال ٢٠١٠، تحت نام رمزی عملیات «شات جاینت»، آژانس امنیت ملی آمریکا برای دستیابی به دو هدف به ذخایر اطلاعاتی هوآوی دستبرد زد: یافتن رابطه های احتمالی این موسسه با ارتش چین – که نتیجه مطلوبی نداشت زیرا هیچ سندی درمورد آن در رسانه ها منتشر نشد – و این که نقایص امنیتی تجهیزات آن را شناسایی کند تا دستگاه های اطلاعاتی آمریکا بتوانند از برخی از کشورهای مشتری آن مانند ایران یا پاکستان جاسوسی کنند. در اسناد افشا شده توسط آقای اسنودن، آژانس امنیت ملی آمریکا نیات خود را پنهان نکرده بود: «ارتباط بسیاری از هدف های ما از طریق هوآوی است. ما می خواهیم این محصولات را به خوبی بشناسیم تا بتوانیم از آنها بهره برداری نموده و به خطوط آن دسترسی داشته باشیم». درماه فوریه ٢٠١٩، آقای گوئو پینگ، رئیس دوره ای هوآوی، این اظهارنظر کم و بیش معقول را ارائه کرد: «[هوآوی] خاری در پای آمریکا است، زیرا مانع از آن می شود که بتواند از هرکه می خواهد جاسوسی کند».

درواقع، اگر هوآوی در مسابقه 5G برنده شود، برتری آمریکا در عرصه اطلاعات به شدت آسیب می بیند، زیرا این موسسه چینی حاضر به همکاری غیررسمی با دستگاه های اطلاعاتی آمریکا، چنان که با رقبای اروپایی آن می کند نیست.

از نظر اقتصادی، در ورای زیرساخت های مادی لازم برای ۵G، می باید به تشکیل شبکه حقوق مالکیت معنوی ای که ایجاب می کند نیز توجه نمود. بیش از هرچیز، 5G یک قاعده و ضابطه است. هر شبکه یا دستگاهی که بخواهد از آن بهره برداری کند، باید به خصوصیات فنی آن احترام بگذارد و این امر الزاما از طریق استفاده از فناوری های به ثبت رسیده انجام می شود. یک تلفن هوشمند با وای فای، صفحه لمسی، سیستم عامل و غیره، دستکم مشمول ٢۵٠ هزار ثبت اختراع (این رقم مربوط به سال ٢٠١۵ است و احتمالا امروز بیشتر شده) است. بنابر یک برآورد در سال ٢٠١٣، حدود ١٣٠ هزار مورد از این ثبت اختراع ها، از جمله «ثبت اختراع های اساسی قاعده مند» (Standard Essential Patents, SEP) است که برای تطبیق با قاعده مند کردن فنی 5G به کار می رود.

در عرصه فناوری های تلفن همراه، شمار توزیع جغرافیایی دارندگان «ثبت اختراع های اساسی قاعده مند» به زیان آمریکا و اروپای غربی و به سود کشورهای آسیایی تحول یافته است (۵). هدف از ثبت اختراع دریافت حق امتیاز است. براین روال، کوالکوم آمریکا، که برنده بزرگ ٢G و بسیاری از فناوری های مهم دیگر بود، دوسوم درآمد خود را از چین، اکثرا از هوآوی، به دست می آورد. هوآوی به تنهایی از سال ٢٠٠١ بیش از ۶ میلیارد دلار به عنوان حق امتیاز پرداخت کرده که ٨٠ درصد آن به موسسات آمریکایی بوده است. این ارقام هنگفت سرانجام باعث شد که پکن واکنش نشان دهد. پس از واداشتن کوالکوم به پرداخت یک جریمه ٩٧۵ میلیون دلاری به خاطر داشتن موقعیت مسلط در سال ٢٠١۵، این شرکت ٣ سال بعد توانست جلوی اقدام خریده شدن توسط موسسه NXP هلند را بگیرد و اعلام کند که انجام این کار از حوزه عملکرد موسساتش خواهد کاست.

اکنون وضعیت تغییر یافته و هوآوی در شمار دارندگان بیشترین موارد ثبت اختراع مربوط به 5G است. این امر مانع از آن نیست که نسبت به نظام جهانی مالکیت معنوی انتقاد داشته باشد. آقای گوئو در جریان بازبینی مقررات این «باشگاه بین المللی» برای رسیدن به راهکاری منصفانه تر و به سود همه، حق امتیاز را با «حق عبور دریافتی توسط راهزنان در راه های بزرگ» مقایسه کرد. البته، درمورد کیفیت «اساسی» اختراع های ثبت شده توسط این گروه باید احتیاط کرد. یک تحلیل گر تأکید می کند که اگر تلفن هوشمند یک هواپیما می بود، اختراع های ثبت شده توسط نوکیا و اریکسون درحکم موتور و دستگاه هدایت آن می بود، درحالی که اختراع های ثبت شده توسط هوآوی فقط صندلی ها و چرخ حمل و نقل غذا را تشکیل می داد… اما، ارزش این ثبت اختراع ها هرچه که باشد، هوآوی موفق شده که خود را از وضعیت وابستگی بیرون بکشد.

برای چین، کوشش برای تبدیل شدن به یک مالک اختراعات (به جای استفاده از اختراعات ثبت شده دیگران)، از نظر اقتصادی معقول است. چین به این ترتیب توانسته حفره عظیمی که آن را از ایالات متحده جدا می کرد را ازنظر خالص میزان حق امتیازهای دریافت و پرداخت شده پر کند. درحالی که، در سال ١٩٩٨، موسسات آمریکایی ٢۶.٨ برابر بیش از همتایان چینی خود حق امتیاز دریافت می کردند، در سال ٢٠١٩ این میزان به ١.٧ برابر کاهش یافته است (۶). همچنین، چین به طور منطقی وزن سنگین تری در سازمان های جهانی تنظیم قواعد یافته است (٧). کمیسیون الکترونیک بین المللی (IEC) و اتحادیه بین المللی ارتباطات (ITU) توسط چینی ها مدیریت می شود و مدت مأموریت ٣ ساله نخستین رئیس چینی سازمان بین المللی تنظیم قواعد (ISO) در سال ٢٠١٨ پایان یافت.

در سازمان ملل متحد، چین در تدوین فواعد فناوری های شناخت چهره بسیار فعال بوده است. در سازمان بین المللی تنظیم قواعد، بیشتر به موضوع شهرهای بهم متصل، که عرصه دلخواه «علی بابا» است توجه خاص نموده و این امر نگرانی ژاپن را برانگیخته است (٨). سرانجام، از طریق برنامه بلندپروازانه «استانداردهای چینی ٢٠٣۵»، که با سرو صدا در سال ٢٠٢٠ اعلام شد، قصد داردهمکاری بین شرکت های فناوری و دستگاه های دولتی را بهبود بخشد تا تنظیم قواعد بین المللی مساعد با منافع خود را تشویق کند.

و حالا، ایلات متحده چه می کند ؟ برخی از ناظران نوعی توازی بین کارزار ضد چینی کنونی و سال های دهه ١٩٨٠ می بینند که واشنگتن می کوشید غول های صنعتی ژاپن را سربراه کند. در سال ١٩٨۶، بسیاری از اعضای دولت ریگان و صاحبان صنایع، هنگامی که شرکت فوجیتسو قصد خود درمورد خریداری شرکت «نیمه هادی های فیرچایلد»، که تولید کننده افسانه ای آمریکایی نیمه هدی ها بود، را اعلام کرد، احساس خفقان کردند. نشریه لس آنجلس تایمز در ٣٠ نوامبر ١٩٨٧ نوشت: «ما علیه ژاپن در حال جنگیم، این نه یک نبرد با سلاح و گلوله، بلکه جنگی اقتصادی است که مهمات آن فناوری، تولید و کیفیت است». چند سال پیش از آن، مجازات های اقتصادی اِعمال شده توسط کاخ سفید توانست توشیبا، یکی دیگر از غول های ژاپن را از فروش رایانه هایش در خاک آمریکا بازدارد.

درواقع، شعار «ما در جنگ هستیم» تغییر چندانی نیافته است. درگیری بازرگانی آمریکا- ژاپن به انجامی صلح آمیز رسید و موجب رشد ژاپن شد. بسیاری در چین خواستند باور کنند که در این کشور نیز چنین خواهد شد و دربرابر دادن چند امتیاز توافقی پایدار به دست خواهد آمد. اما چنین نتیجه ای بیش از پیش غیرمحتمل به نظر می رسد. دراین مورد، دولت ترامپ به ٣ جناح تقسیم شده است. جناح نخست خود رئیس جمهوری است. همه چیز حاکی از آن است که حملات علیه هوآوی و همتایان آن بر مبنای راهبردی وسیع تر با هدف کسب امتیازهای بازرگانی از پکن است. درواقع، اگر به راستی هدف جلوگیری از برتری چین درعرصه 5G می بود، ZTE که یک موسسه دولتی است هدف بهتری از هوآوی بود، درحالی که این موسسه اکنون با پرداخت یک غرامت و جریمه یک میلیارد دلاری قسر دررفته است. هوآوی برای آقای ترامپ سکه رایجی در مذاکرات بازرگانی و نیز یک شعار در کارزار به راه افتاده است.

چناح دوم، «بازها» است که توسط آقایان پتر ناوارو، مشاور بازرگانی رئیس جمهوری و رابرت لایتایزر، نماینده بازرگانی آمریکا هدایت می شود. از دید آنها، محدود کردن قدرت یابی چین ضرورتی حیاتی است و در زیر ضربه گرفتن بیش از پیش هوآوی تردید نمی کنند. آنها در پس همه پیشنهادهایی هستند که برای بیش از پیش تحت تحریم قراردادن موسسات چینی می شود. سرانجام، جناح سوم یا مجتمع نظامی- صنعتی است که ترجیح می دهد نقش «کبوترها» را بازی کند و دلیل آن این است که چین بازار پرسودی است. خود هوآوی، به تنهایی، در سال ٢٠١٩ حدود ١٩ میلیارد دلار قطعات و مواد الکترونیک از تولیدکننده های آمریکایی خریده است. ممانعت از این که صاحبان صنایع آمریکایی با چین روابط بازرگانی داشته باشند، به نفع رقبای خارجی آنها تمام می شود.

تا زمانی که امید اجرای کامل توافق بازرگانی چین و آمریکا، که در ژانویه گذشته امضاء شد، وجود داشت، جناح «کبوترها»، که به ویژه شامل استیون منوچین، وزیر امور مالی است، موفق شد جلوی اِعمال نظرهای ضد چینی آقایان ناوارو و لایتایزر را بگیرد. با وخیم شدن وضعیت ژئوپولیتیک و بحران کووید-١٩، که آقای ترامپ مسئولیت آن را به چین نسبت داد، این چشم انداز تضعیف شد. هوآوی همچنان در خطر اهرم فشار شدن برای مبادلاتی که هیچ گاه رخ نخواهد داد قراردارد.

در انتظار این امر، اقدامات تلافی جویانه چندبرابر می شود. در آغاز ماه اوت گذشته، آقای پمپئو تقویت برنامه «شبکه پاک» که هدف آن تصفیه اینترنت از «نفوذ شوم» حزب کمونیست چین است را اعلام کرد. چند روز بعد، واشنگتن امکان هرگونه استفاده از فناوری های دراختیار موسسات آمریکایی را از هوآوی سلب کرد، که این امر دردسر بزرگی برای ساخت محصولات آن ایجاد خواهد کرد زیرا به رغم مبالغ عظیم سرمایه گذاری شده در پژوهش و توسعه، تربیت شمار زیادی از مهندسان و حمایت از نوآوری های داخلی، اجزاء و قطعاتی وجود دارد که هوآوی نه می تواند خود آنها را بسازد و نه در چین تهیه کند.

از جمله این اجزاء تراشه های فوق مدرن کیرین است که در چین ساخته ولی حکاکی روی آنها در خارج انجام می شود و برای عملکرد مبتنی بر هوش مصنوعی ضروری است. چین که از حدود ١۵ سال پیش مسابقه ای تنگاتنگ با سیلیکون ولی دارد، پیشرفت های قابل ملاحظه ای دراین زمینه داشته تا جایی که در برخی از فناوری ها مانند شناخت چهره پیشرفت چشمگیری داشته است. این درحالی است که، تا بحال برگ برنده اصلی آن ظرفیت عظیم جمع آوری داده ها برای آموزش و طراحی خودکار بوده که این کار توسط غول های رقومی آن انجام شده و از راه بهره گیری از نیروی انسانی دانشجویی ارزان قیمت به دست آمده است. با این همه این شیوه برای دنیای پیشینی درست شده بود که در آن چین می توانست روی تحویل بی وقفه مواد با کیفیت بالای ساخته شده در تایوان و ایالات متحده حساب کند. امروز، وقفه در زنجیره تدارکات مجموع هوش مصنوعی، چین را به خطر انداخته است (۵). با اعلام جنگ به هوآوی، آمریکایی ها شاید بتوانندمانع از دستیابی آن به قطعات نیمه هادی از طریق شعبه اش در های سیلیکون و جلوگیری از پیشرفت آن در 5G شوند.

در زمینه سیاست صنعتی نیز، زمان تهاجم آمریکا فرارسیده است. نمایندگان مجلس در آمریکا تصمیم به اختصاص دادن مبالغی برای ساخت شبکه هایی با معماری باز گرفته اند که، در آینده جانشین شبکه های هوآوی و رقبایش شود. به موازات این امر، بودجه های اختصاص داده شده برای تولیدکنندگان آمریکایی نیمه هادی ها در چهارچوب «قانون تراشه های آمریکا»، که درحال حاضر در دست گفتگو در کنگره است، تا ١٠ میلیارد دلار بالا رفته است. به نظر می آید که واشنگتن فهمیده که دوران تنش های ژئوپولیتیک، زمان مطلوبی برای تضعیف پیشروهای رقومی نیست. سیلیکون ولی از این امر سود می برد : آقای ترامپ براساس توصیه رئیس و صاحب فیسبوک تصمیم به مقابله با اپلیکیشن تیک تاک گرفت.

در مجموع، واکنش پکن چندان تند و خشن نبوده است. باید گفت که چین انتظار حمله آمریکا برای تحکیم حاکمیت فناوری خود، به ضرب هزینه کردن میلیاردها دلار، آن هم در زمانی که بحران ویروس بخشی از منابعش را تحلیل برده بود، را نداشت (به ویژه این که راه اندازی 5G دچار تأخیر شد). در ماه مه، درست پس از اعلام دولت ترامپ درمورد محدودیت های ایجاد شده برای هوآوی و قطعه سازانش، آقای شی جین پینگ برنامه ای با هدف تأمین رهبری چین در بسیاری از فناوی های کلیدی را با بودجه ١۴٠٠ میلیارد دلار اعلام کرد که در صدد «آمریکایی زدایی» زنجیره تدارکات و زیر ساخت فناوری و «اقتصاد با چرخشی دوبرابر» است که یک جهت گیری جدید سیاسی است که شامل ایجاد تحرک و تمرکز بیشتر بر بازار داخلی و توسعه فناوری های پیشرفته مستعد صادرات است.

درحالی که مذاکرات درمورد فروش اپلیکیشن تیک تاک و فعالیت های آن در آمریکا جریان دارد، پکن فهرست فناوری هایی که قصد دارد کنترل صادرات آنها را در دست بگیرد را طولانی تر کرده است. از جمله این فناوری ها، آلگوریتم توصیه های محتوا، شناخت صدا و بسیاری از دیگر اپلیکیشن های هوش مصنوعی است. همچنین، چین در واکنش به برنامه آمریکایی «شبکه پاک»، ساخت شبکه بین المللی خود موسوم به «اقدام جهانی امنیت داده ها» (Global Data Security Initiative) را اعلام کرده که هدف آن مقابله با تفتیش و جاسوسی آمریکا است.

درحال حاضر، هوآوی در وضعیت مناسبی قرار دارد. از زمان بازداشت خانم منگ، که پیشدرآمد سخت تر شدن تحریم و مجازات ها بود، این موسسه شروع به انباشت ذخیره هایی کرده که می تواند بین ١٠ ماه تا ٢ سال تولید را تکافو کند ولی تا آن زمان برخی از قطعات منسوخ خواهد شد. چین همچنین در انبان خود پشتوانه ای از قراردادهای شبکه 5G را دارد. سرانجام، با آگاهی از این که در آینده نزدیک دستگاه هایش دسترسی روزآمد به سیستم عامل اندروید را نخواهد داشت، درنظر دارد نظام بهره برداری خاص خود موسوم به «هارمونی او اس» را راه اندازی کند.

سرنوشت هوآوی در آینده نزدیک هرچه که باشد، این پیام صددرصد توسط پکن، مسکو و پایتخت های دیگر دریافت شده که حاکمیت فناوری یک الزام است. چین حتی پیش از اعلام جنگ آقای ترامپ این را فهمیده بود و این امر تنها حس فوریت را تقویت کرد. بنابراین، به شکلی متناقض، این واشنگتن است که پکن را واداشته که یکی از شعارهای متعدد آقای رن را عملی کند: «بدون استقلال [فناوری]، استقلال ملی وجود نخواهد داشت». ریشخند قضیه این است که نبرد آمریکا علیه هوآوی منجر به وجود آمدن چینی پیشرفته تر و مستقل درعرصه فناوری می شود تا بتواند تأمین کنندگان اجزاء آمریکایی را بکلی از شبکه تدارکاتی اش حذف کند.

١- Cité dans Yun Wen, The Huawei Model. The Rise of China’s Technology Giant, University of Illinois Press, Champaign (Illinois), à paraître en novembre 2020. Les citations suivantes de dirigeants de Huawei proviennent de cet ouvrage.

٢- Lire « Chine – États-Unis, le choc du XXIe siècle », Manière de voir, n° ۱۷۰, avril-mai 2020.

٣- Cf. Linda Weiss, America Inc. ? Innovation and Enterprise in the National Security State, Cornell University Press, Ithaca, 2014.

۴- Yun Wen, op. cit.

۵- Dieter Ernst, « China’s standard-essential patents challenge : From latecomer to (almost) equal player ? », Centre for International Governance Innovation, juillet 2017, Waterloo (Canada).

۶- C’est bien Qualcomm qui voulait racheter NXP, et non pas l’inverse, comme indiqué par erreur dans la version imprimée.

٧- Gregory Shaffer et Henry Gao, « A new Chinese economic order ? », Journal of International Economic Law, Oxford, à paraître.

٨- John Seaman, China and the New Geopolitics of Technical Standardization, Institut français des relations internationales, Paris, janvier 2020.

٩- « Japan grows wary of China’s smart-city global standards », Nikkei Asian Review, Tokyo, 11 août 2020.

١٠- Cf. Paul Triolo et Kevin Allison, « The geopolitics of semiconductors », Eurasia Group, New York, septembre 2020, et Dieter Ernst, « Competing in artificial intelligence chips : China’s challenge amid technology war ».

منبع: لوموند دیپلماتیک. نویسنده: Evgeny Morozov

https://akhbar-rooz.com/?p=89469 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x