جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

نوروز آمده است! – خسرو باقرپور


 خنکایِ سحر،
زایشِ نوزادِ شب،
ماهِ فرودین!
آغازِ سالِ نو!
پنجه می کشد بر چهره ی تنبورِ صبح،
دستِ مشرقی ی آفتاب.

یکان یکان می افتند
در عمقِ لاجوردی ی دریاچه ی سحر،
ستارگانِ خسته از سوسوسو زدن.

به مشرق نگاه کن!
گیسوی ابرها آتش گرفته اند،
افقِ حامله انگار درد می کشد

ای دردِ مستمر ای داغِ ماندگار!
این چند هزارمین فرزند است؟

آه! بیستونِ من ای کوهِ دیرپای!
به سرنایِ خود بدم!
ای دشتِ خفته به دامانِ بیستون،
بکوب بر دهلِ دل!
نوروزآمده است!

در من اما دارکوبی سمج،
بیرون از این خیال،
می کوبد منقارِ مته وارش را
بر کاسه یِ سرم.

https://akhbar-rooz.com/?p=33812 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x