پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

پنجشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

نگاهی کوتاە به فیلم “استاد” زندگی و سرنوشت شاعر انقلابی کرد “ابولقاسم لاهوتی کرمانشاهی” – کامران امین آوه

فیلم “استاد” زندگی ‘ابولقاسم لاهوتی کرمانشاهی’ شاعر انقلابی کرد ایران به کارگردانی ‘دولت خدانظروف’ رئیس سابق اتحادیه سینماگران اتحاد شوروی از سوی ‘تاجیک‌فیلم’ به زبان روسی در سال ١٩٨٨ انتشار یافت و هم اکنون در یوتیووب قابل دسترسی است. زمان فیلم یک ساعت و ٣٣ دقیقە و نیم است.

در اینجا برای آشنایی علاقمندان به زندگی این شاعر انقلابی و کمونیست اشارە کوتاهی به کلیت این فیلم و سرگذشت وی خواهیم داشت.

در ابتدای فیلم، اشارە مختصری به دوران کودکی لاهوتی شدە است. لاهوتی در اواخر سدە نوزدە[سال ١٨٧٧] در کرمانشاە در خانوادەای فقیر و زحمتکش کرد بدنیا آمد. پدر او بخاطر علاقه وافری که به ابولقاسم فردوسی شاعر ایرانی داشت، نام ابولقاسم را بر او نهاد. در جوانی، لاهوتی تحت تاثیر افکار و نوشته‌های میرزا ملکم خان بوده است. در نهضت مشروطه ایران (١٩٠۶) و فتح تهران شرکت می‌کند. در سال ١٩١۶ که ارتش تزار به کرمانشاە میرسد از طریق افسری بلشویک بنام “کلانیسوف” با نام لنین آشنا می‌شود. در سال ١٩١٧ در کرمانشاە روزنامه”بیستون” را منتشر می‌کند. در سال ١٩١٨ به ترکیه رفته، با حسن مقدم روزنامه “پارس” را منتشر می‌کند. پس از بازگشت به ایران، در نهضت جنگل در گیلان و همچنین در قیام شیخ محمد خیابانی در تبریز شرکت می‌کند. او در سال ١٩٢١ به کمک ژاندارمهای تحت فرمان خود در تبریز ‘حکومت سرخ، را بنیاد مینهد و پس از شکست آن به اتحاد شوروی مهاجرت می‌کند. در مرز آذربایجان لاهوتی و همراهانش خلع سلاح و به نخجوان و سپس باکو فرستادە میشوند. در آنجا بعلت حاکمیت مساواتچی‌‌ها زندانی و شکنجه میشود. با آمدن ارتش سرخ به فرماندهی سرگئی میرونوویچ کیروف از رهبران حزب کمونیست اتحاد شوروی به باکو، لاهوتی آزاد میشود. وی ابتدا به مسکو و بعد به تاجیکستان میرود. اولین دیوان اشعار او در سال ١٩٢٣ در مسکو به چاپ میرسد. در سال ١٩٢۴ یعنی همان سال مرگ لنین، به عضویت حزب کمونیست اتحاد شوروی در میآید. لاهوتی در تاجیکستان نقش بزرگی در رشد و شکوفایی فرهنگ و ادبیات تاجیکی و پرورش و تربیت جوانان این دیار ایفا کرد. او اولین دستگاە چاپ را به شهر دوشنبه آورد، مردم تاجیک را با شکسپیر و نویسندگان مشهور جهان آشنا نمود. اولین روزنامه “بیداری تاجیک” را منتشر کرد. از بنیادگزاران اصلی و اولیه “اپرا و باله”ی تاجیکستان بود. او سرایندە اولین سرود ملی تاجیکستان است. زمانی که در تاجیکستان اجازە چاپ آثار صدرالدین عینی نویسندە مشهور تاجیک به بهانه سلطنت‌طلبی و ملی‌گرایی دادە نمی‌شد، او بی هیچ ترس و واهمه‌ای کتاب عینی را به چاپ رساند. در سال ١٩٣٧ با دستگیر شدن عینی و به آتش کشیدن کتابهایش، لاهوتی بی‌باکانه به نزد عثمان یوسوفوف دبیرکل حزب کمونیست تاجیکستان رفته، خواهان آزادی عینی میشود. چنین کاری آنهم از سوی فردی که خود پناهندە آن کشور بود، کاری بود بس خطرناک. عینی در نامه‌ای به لاهوتی مینویسد:” اگر بلایی برسرم آمد، تو تنها کسی هستی که میتوانی به داد بچه‌هایم برسی”.

لاهوتی از شرکت کنندگان اصلی اولین کنگرە نویسندگان اتحاد شوروی در سال ١٩٣٣ بود. در این فیلم لاهوتی پهلوی ماکسیم گورگی نشسته است. او برای مدتی معاون ماکسیم گورگی در هیات رئیسه کانون نویسندگان اتحاد شوروی بود.

لاهوتی در سال ١٩٣۵ در کنگره “دفاع از ادبیات” پاریس شرکت می‌کند. در دوران اقامتش در اتحاد شوروی چندین مدال، از جمله مدال لنین به او اعطاء شدە است.

در سال ١٩۴۶ پس از تشکیل حکومت ملی آذربایجان و جمهوری کردستان امید بازگشت به زادگاهش، از نو در او زندە می‌شود. طبق گفته پسرش “دلیر” لاهوتی مدام میگفت” ما میرویم ما میرویم به کرماشان”. اما شکست این نهضت‌‌ها تاثیری بس ناخوشایندی در او بجای گذاشت.

لاهوتی رابطه بسیار خوبی با مردم زحمتکش تاجیک داشت و منزلش مکان رفت و آمد کالخوزنیک‌ها بود. در روزنامه پراودا و مجلات مختلف اتحاد شوروی مقالات بسیاری در مورد شخصیت والا و نقش بزرگ او در رشد و اشاعه فرهنگ و ادبیات تاجیک درج شدە است.

در این فیلم، پسرانش گیو و دلیر، همچنین دخترش لیلا و همسرش ستسیلیا لاهوتی، برخی از نویسندگان و شاعران ایرانی مانند زندەیاد ژاله اصفهانی، نرسیس نرسیسیان، رحیم خوشیم، شریف حسین‌زادە، میر سعید میرشکار، دیمیتری لیاشکوویچ، آندری ستانسینسکی و  … خاطرات خود را در رابطه با لاهوتی بازگو می‌کنند.

لاهوتی در اواخر دهه‌ی ۴٠ سدە بیست میلادی، مورد بی مهری مقامات حزب کمونیست تاجیکستان قرار گرفته، بهمین خاطر با خانوادەاش به مسکو نقل مکان می‌کند. هنگام شرکت در دومین کنگرە نویسندگان تاجیک در سال ١٩۴٧ علیرغم اطلاع برگزارکنندگان این کنگرە از ۶٠ سالگی شاعر، به او تبریک نگفته و دسته گلی به او تقدیم نمیکنند. رهبران وقت حزب کمونیست تاجیکستان آشکارا با او مخالفت کردە، به شیوەهای مختلف موجب رنج و آزار او میشدند. لاهوتی در سال ١٩۵۴ در دومین کنگرە نویسندگان اتحاد شوروی در مسکو شرکت می‌کند.

گزارشات ارائه شدە در رابطه با فجایع دوران استالین در کنگرە بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی در سال ١٩۵۶ تاثیری بغایت دردناک در او که علاقە بسیاری به استالین داشت، بجا می‌گذارد.

زمانی که خروشچف به دیدار شولوخوف نویسندە رمان مشهور “دن آرام” میرود، برخی از دوستان از لاهوتی میپرسند که آیا خروشچف نزد او هم آمدە است؟ لاهوتی جواب میدهد: “خیر! اگر پیش من بیاید چی باید به او بگویم، همه ما، نویسندگان و شاعران این سیمای خوب را از ستالین نزد مردم درست کردیم و ما همه در این امر شریک هستیم.”

لاهوتی در زمستان ١٩۵٧ در بیمارستانی در مسکو درگذشت و در گورستان نووودویچی به خاک سپردە شد. به نقل از پرستارهایش، لاهوتی در آخرین دقایق زندگی به زبان مادریش سخن گفته و کسی سر از حرف‌های او در نیاوردە است. پسر و همسرش بر این باورند که او در این لحظه به فارسی یا تاجیکی صحبت کردە است. زبان مادری لاهوتی کردی بود و تا به حال ٣ شعر کردی نیز از او یافت و منتشر شدە‌اند.

 مراسم ١٠٠ سالگی لاهوتی بطور شکوهمندی در سال ١٩٨٧ در تاجیکستان برگزار شد. در دقایق ۵٣ و ۵٧ و همچنین آخرین دقایق این فیلم، آواز و اشعاری با صدای لاهوتی پخش میشود.

این فیلم ارزشمند تاریخی، اطلاعات بسیار مفید و جالبی در رابطه با شخصیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، همچنین زندگی و اشعار لاهوتی کرمانشاهی به خوانندە میدهد.

نگارندە این سطور امیدوار است این فیلم از سوی یکی کانال‌های تلویزیونی به زبان فارسی ترجمه گردد تا علاقمندان به تاریخ و سرنوشت این شاعر انقلابی، سود و استفادە بیشتری از این فیلم مستند تاریخی ببرند.

https://akhbar-rooz.com/?p=99858 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لیثی حبیبی - م. تلنگر

سلام دوست عزیز، زحمت کشیدی، خوش بژی!
و امان از مرده پرستی و ضدیت با زندگی. تا زنده ای به تو یورش می آورند، بی آنکه جرم و جنایتی کرده باشی. جرمت این است که زنده ای. جرمت این است که بیدریغ خدمت می کنی. جرمت این است که حسودان بیچاره فکر می کنند یک سر و گردن از آن ها بالاتری. و این در حالی ست که هر کسی می تواند به وسع خود مفید جامعه بشری گردد – البته به شرطی که کمی خرد پیشه، نیک اندیشه و باریشه باشد.
به عبارتی دیگر، انسان ها تکمیل کننده ی کار های یکدیگرند در روی زمین. ولی متأسفانه بسیاری توان دریافت این ساده را ندارند. پس فکر می کنند دو وظیفه بیشتر ندارند و آن یورشگری و ناحقی کردن است! و افسوس!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x