جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

پایان یک دوران (در حاشیه قتل حاج قاسم سلیمانی) – پرویز دستمالچی

حاج قاسم سلیمانی، بی شک، یکی از جنایتکاران اصلی حکومت دینی ایران است که در مقام فرمانده “واحد قدس” سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، هم عاملی اصلی در سرکوب هزاران نفر از مخالفان و دگراندیشان در ایران بوده و هم فرمانده (آمر) “واحدی” که مستقیم در قتل افراد اپوزیسیون ایران در خارج از کشور دست داشته است، از فرماندهی سردار حاج غفوری درجزی (مصطفی مدبر کنونی) و محمد جعفر ی صحرارودی (افسران عالی رتبه “سپاه قدس”، قاتلان  عبدالرحمان قاسملو و یاران در وین) تا فرماندهی علی وکیلی راد و محمد آزادی (افسران عالی رتبه واحد قدس، قاتلان شاپور بختیار و سروش کتیبه) و…

وظیفه اصلی و اساسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دفاع از انقلاب بنیاگرا و ارتجاعی اسلامی و ارزش های شرعی آن بود و هست و سپاه هر جا لازم دید با کشتار مخالفان و دگراندیشان از حکومت دینی و حاکمان جنایتکار آن “پاسداری” کرد. واحد خارج از کشور آن، “واحد قدس”، هم مخالفان ایرانی نظام را در بیرون مرز از میان برد و هم با تشکیل واحدهای شبه نظامی “آزادیبخش” شیعیان، ار یکسو ایران را وارد جنگ های بی پایان کرد و هم به دشمنی با کشورهای منطقه و جهان کشاند. هدف “سپاه قدس” جهان گشایی شیعه بود و هست، به امید حکومت واحد جهانی در شکل ولایت فقه، به سبک و با مرکزیت ملایان مرتجع در ایران. گردان های شیعه حشد الشعبی، فاطمیون، زینبیون و… تنها چند اقدام قاسم سلیمانی است. از جمله سیاست های او کشاندن پای ایرانیان به جنگ سوریه، با پانصد هزار نفر کشته، چنیدین میلیون آواره، و خرابی کل کشور برای دفاع از یک دیکتاتور فاسد و جنایتکار (بشار اسد) بود. در تروریست و جنایتکار بودن او جای هیچ شک و تردیدی نیست. سیاست هایی که خسارات هزار میلیاردی به ملت ایران و منافع ملی ما زد. او یکی از فرماندهان اصلی یک حکومت دینی بود که ارتجاع محض است، حکومتی که در قساوت و شقاوت و وقاحت یکی از سرآمدان ایران و جهان است، و کشتار آبان ماه یکبار دیگر بر همگان آشکار ساخت که ج.ا.  حکومت جنایتکاران است.

قتل سلیمانی یک نقطه عطف بسیار خطرناک در روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و متحدان او است که می تواند با سرنوشت ملت و تمامیت ارضی کشور بازی کند. پیام آن بسیار گویا و روشن است: دوران  آن بازی های موذیانه تروریستی و رجزخوانی های ملایان در ایران به پایان رسیده است و دیگر هیچ کس که در ج.ا. “کاره ای” باشد در امان نخواهد بود.  ج.ا. از همان ابتدای تشکیل، آمریکا را دشمن خواند و برخلاف تمام قوانین بین المللی به خاک او (سفارتخانه) حمله کرد و شهروندان آن را به گروگان گرفت. در آن دوران، شرایط ایران، منطقه و جهانی به گونه ای دیگر بود، به گونه ای که دشمنان، بنابر مصلحت، یا نمی توانستند یا نمی خواستند به جمهوری اسلامی پاسخی مناسب دهند. اکنون شرایط از بنیاد دگرگون است: ملت ایران آماده و منتظر شرایط مناسب برای قیام و برکندن کل نظام ارتجاعی ملایلان است. در منطقه نه تنها هیچ دوستی برای ج.ا. باقی نمانده است، بل همه از دخالت های حاکمان ج.ا. در امور داخلی خود کلافه اند و متحد شده اند، از جمله با آمریکا. در اختلافات مربوط به برجام، اروپا و دیگران عملا به یاری او نیامدند و در آینده هم نخواهند آمد و در پی آن از برجام چیزی مهم باقی نمانده است، در عراق و سوریه و لبنان و یمن مجبور به عقب نشینی شده اند و ملل این کشورها خواهان بیرون رفتن ج.ا. از کشورشان هستند، نفت و گاز نمی توانند بفروشند، پول ندارند تا حقوق کارکنان خود را بپردازند، و از همه بدتر دشمنان خیالی چهل سال گذشته (آمریکا و اسرائیل، شیطان بزرگ و کوچک) بدل به دشمنان واقعی شده اند که هر دو شمشیرهای خود را تیز و از رو بسته اند تا به این مشکل چهل ساله منطقه و جهان پایان دهند. اگر تا “دیروز” سیاست های برون مرزی نظام هزینه ای نداشت، امروز دارد، و بسیار سنگین دارد. در درون هم که دزدی و فساد، فحشا و اعتیاد، بی لیلقتی در مدیریت و ورشکستگی اقتصادی و بانکی و کشتار و شکنجه و… بیداد می کند.

چهل سال پیش، آمریکا حضور اندکی در منطقه داشت، اما امروز دور تا دور ایران نشسته است و پایگاه دارد: از عراق تا ترکیه و آذربایجان، یا افغانستان و پاکستان یا در تمام کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس. سی و پنج کشور اروپایی و غیراروپایی، از دانمارک تا ژاپن، در اتحاد و همکاری با ایالات متحده آمریکا، در خلیج فارس، ائتلاف  دریایی- نظامی تشکیل داده اند و حکومتگران هنوز در خواب و خیال رویاهای “اسلامی- شیعه” خود به رجز خوانی ادامه می دهند. جمهوری اسلامی هنوز متوجه نیست که بازی های آن دوران “طلایی” پایان یافته است و جهان دیگر حاضر به پذیرش سیاست ها و دخالت های خرابکارانه- تروریستی حکومتگران ج.ا. و باج و خراج دهی به آنها نیست. اگر رهبر “مشاوران بد” دارد (محمود صالحی، اصلاح طلب، در توجیه سیاست های خانمان بر باد ده درونی و بیرونی ج.ا.) و آنها نمی گذارند، اخبار درست به دست رهبر برسد، باید به حال آن رهبر و سایر مدیران ریز و درشت اش گریست، که با اطلاعات نادرست سیاست جهانی می کنند یا در درون دست به جنایت می زنند. مشکل جمهوری اسلامی نه در روش خبر رسانی به رهبر، بل ذاتی این سیستم است. اگر خود “امام زمان” را هم در راس نظام قرار دهید، باز آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود. ما با یک سیستم تامگرای ارتجاعی- مذهبی با توهمات قرون وسطایی رو به رو هستیم که هرگونه اقدام برای اصلاح آن موجب فروپاشی اش خواهد شد.

پیام قتل “سردار” قاسم سلیمانی بسیار روشن است: آمریکائیان (و یاران) دیگر تن به بازهای “بزن و در رو” ج.ا. نخواهند داد. آنها نشان دادند، اطلاعات و امکانات لازم را دارند، اگر تا کنون اقدامی نکرده اند، به دلیل سیاست عدم رویارویی مستقیم جنگی با ج.ا. بوده است. اما قتل سلیمانی یک نقطه پایان بر این سیاست است، نقطه عطفی که “آبروی” نداشته نظام را کاملا برده است. از این به بعد هر عمل مستقیم و غیرمستقیم ج.ا. در تقابل با آمریکا و متحدان او، با پاسخی سنگین از سوی آنها مواجه خواهد شد. در چنین شرایطی  ج.ا. دو راه بیشتر ندارد: متقابلا مستقیم یا غیر مستقیم نظامی تلافی کند. در چنین حالتی ضربه ای به مراتب سنگین تر خواهد خورد، چون دوران مماشات با ج.ا. به سر آمده است. اگر اقدامی نکند و تنها به رجزخوانی های خسته کننده خود برای مردم ایران ادامه دهد، آبرو و اقداراش دو چندان در درون و بیرون از میان خواهد رفت و همگان خواهند دید که حکومت پوشالی تر از آن چیزی است که همه می دانند.

زیان تمام این سیاست ها برای مردم ایران خواهد بود، که تا کنون نیز بوده است. خسارت های ناشی از این “رجزخوانی” ها و جنگ برای یک “ایدئولوژی” واپسگرای “ازدواج با جن” و “بریدن دست و پای” مخالفان، همراه با جنگ های عراق و سوریه و یمن بر دوش ملت ایران سنگینی می کند. جنگ با آمریکا و متحدان او، نه تنها به حاکمیت ملایان برای همیشه پایان خواهد داد، بل کشور ما را به ویرانه ای بدل خواهد کرد که در نهایت سرنوشت ملت و یکپارچگی کشور در خطری بزرگ خواهد بود. باید همت کرد و این نظام جهل و خشونت را برچید تا به این ماجراجویی های چهل ساله درونی و بیرونی پایان داده شود، زیرا تا این نظام وجود دارد، ملت ما از این گرفتاری های کمرشکن و ویرانگر بیرون نخواهد آمد.

تماس با نویسنده:

[email protected]

https://akhbar-rooz.com/?p=16937 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
هوشنگ فرخجسته
هوشنگ فرخجسته
4 سال قبل

از آقای دستمالچی بخاطر این نوشته سخت نا امید شدم .
نمیدانم حوادث سالهای انقلاب ۱۳۵۷/ ۱۳۷۹ میلادی به بعد را فراموش کردند یا عمدا یک خط در میان نوشتند.
فرموده اند :«ج.ا. از همان ابتدای تشکیل، آمریکا را دشمن خواند و برخلاف تمام قوانین بین المللی به خاک او (سفارتخانه) حمله کرد و شهروندان آن را به گروگان گرفت. در آن دوران، شرایط ایران، منطقه و جهانی به گونه ای دیگر بود،»
چند شب پیش اتفاقی تلویزیون فیلم سینمائی ساخته شده ۲۰۱۷ بنام American Made را نشان داد . با کلیپ هائی از گروگانگیری سفارت آمریکا ۱۳۵۸ / ۱۳۷۹ میلادی در تهران و انتخابات ۱۹۸۰ آمریکا که رونالد ریگان جیمی کارتر را شکست داد و « کشتی بان سیاست دگری آمد » در این فیلم وقایع دو دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان را در رابطه با اهدا یا فروش اسلحه از خاک آمریکا به کنتراس های نیکاراگوئه ، قاچاقچیان کوکائین کلمبیا و هندوراس نشان میدهد. «قهرمان » آمریکائی فیلم یک خلبان شرکت هواپیمائی مسافر بری ست که بلافاصله بعداز پیروزی ریگان توسط سازمان سیا استخدام میشود فرودگاهی در اختیارش می گذارند تا اسلحه های ساخت شوروی که اسرائیل از فلسطینی ها غنیمت گرفته را به دوستان آمریکا پخش کند بدون اینکه سر نخی از آمریکا در بین باشد.
خلبان «قهرمان » در این ماموریت «قهرمانانه» و «قانونی» بعداز تحویل سلاح ها به کنتراس یا گروههای دیگر در بازگشت بار کوکائین به آمریکا و یا دیگر کشور ها حمل میکرد و برای هر کیلو کوکائین ۲۰۰۰ دلار دستمزد می گرفت که برای مخفی کردن چمدان ها و ساکهای پول در مضیقه بود و مقادیر زیادی در بانکها سپرده بود که به اتهام پولشوئی چند بار دستگیر شد و بلافاصله با اشاره ی سازمان سیا آزاد شد.در تمام طول فیلم پر ماجرا کلیپ هائی از رونالد ریگان و نانسی ریگان نشان داده میشود که اولی در باره ی آزادی و علیه تروریسم حرف میزند و دومی شعار میدهد که همه چیز را تحمل می کند جز مواد مخدر.
فیلم بسیار طنز آمیز و اغراق آمیز نشان میدهد که چگونه یک خلبان «قهرمان » پولهاتش از پارو بالا میرود و هر جا پلیس وارد صحنه می شود طولی نمی کشد که بدستور سازمان سیا مجبور به رها کردن خلبان «قهرمان » می شود .وقتی دوره دوم ریگان بعداز افتضاح ایران گیت رو بپایان می گذارد . اتومبیل خلبان «قهرمان » با بمبی منفجر می شود تا اسرار رونالد ریگان فاش نشود بلائی که بر سر مک فارلین نماینده ریگان در مذاکره با حکومت خمینی و افتضاح واتر گیت آوردند . سناریو فیلم به حوادث ۴۰ سال پیش پرداخته که نسل ما آنرا درک می کند ولی نسل امروز چگونه می تواند پیام فیلم را دریافت کند؟
این ها را نوشتم که جناب دستمالچی خیال نکند ۴ تا آخوند لاقبا سر دنیا کلاه گذاشتند یا چوب لای چرخ «شیطان بزرگ » گذاشتند. خمینی از ۱۵ خرداد دست به دامن کندی شده بود و در پاریس به جیمی کارتر متوسل شد و بعداز گروگان گیری با رونالد ریگان معامله کرد و ۴۴۴ روز گروگانها را در تهران نگاهداشت تا کارت شکست بخورد و خورد. آیا کسی میداند چه قول و قرار ی بین خمینی و ریگان صورت گرفت؟ فقط در سال ۱۳۸۶ فاش شد که ریگان به مردم آمریکا دروغ گفته و از طریق ایران به تروریست های لبنان برای آزادی سربازان آمریکائی باج داده است. در ضمن قوانینی که آمریکا برای تنبه ایران بعداز گروگان گیری وضع کرده بود را دور زده و به خمینی اسلحه فروخته !!! البته اگر بنا باشد کارهائی که ریگان و آمریکائی زیرزیرکی کردند را بدانیم باید منتظر بود تا در آینده فاش شود. منتهی مراتب برای ریگان فرقی نمیکرد با خمینی معامله کند یا کنتراس یا قاچاقچیان کلمبیا …متاسفانه در زمان اشغال سفارت کسی فکر نمیکرد که ریگان برای پیروزی در انتخابات حاضر ست همه کار بکند. حالا آقای دستمالچی که در مورد اشغال سفارت بدرستی نوشتید «ج.ا. برخلاف تمام قوانین بین المللی به خاک او (سفارتخانه) حمله کرد و شهروندان آن را به گروگان گرفت.» در مورد معامله ی ریگان با خمینی چه میفرمائید؟ کدام کثیف تر بود؟ اشغال سفارت توسط هواداران خمینی یا معامله ی ریگان با خمینی برای نگاهداشتن گروگانها تا بعداز انتخابات ۱۳۸۰؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فیلم را تماشا کنید و اگر اشکالی در آن دیدید یک فیلم ۲ ساعته تکمیلی زمینه ی تاریخی و مستند سالهای ۱۹۷۹ ـ ۱۳۸۸ را نشان میدهد که می توانید در یوتیوب پیدا کنید.
https://www.imdb.com/title/tt3532216/

کیا
کیا
4 سال قبل

تحلیلی واقع گرایانه و درست.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x