جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

گفتگویی با فواد تابان و اسفندیار طبری – احمد هاشمی

فواد تابان در نوشته ای تحت عنوان “درباره ی دو ادعای پهلوی طلبان” می نویسد که:
“مبارزه برای ایجاد یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی است. اگر قرار باشد جمهوری آینده، از نظر طبقاتی یک سیاست راست روانه و پیرو نئولیبرالیسم را پیشه کند، آنگاه وظیفه ی نیروهای چپ به گمان من باز هم مبارزه ی بی امان علیه چنین جمهوری ای خواهد بود.”
درشرایط کنونی ما شاهد دو چشم انداز متفاوت برنامه ای در چپ ایران هستیم:
چشم انداز اول: مدل برنامه ای چپ ایران باید برمبنای “جنبش واقعی” که “برخاسته از موقعیت کنونی” و مشروط به “پیش شرط های ناشی از این جنبش”، آنطور که مارکس گفته است، باشد. این بدان معنی است که آرمان کنونی چپ باید بازتابی از پراتیک کنونی جامعه امروز چه در ایران و چه در جهان باشد. این دیدگاه واقف است که تئوری عموما از بهترین و مناسب ترین موردها حرکت می کند، اما درعمل دست حوادث، کنشکران چپ را در مقابل واقعیاتی قرار میدهد که فرار از آن ممکن نیست.

چشم انداز دوم: نگاهی است آغشته به دترمینیسم تاریخی و اراده گرایی، بدان معنا که آرمان چپ ایران یک وظیفه تاریخی، یعنی برپایی سوسیالیسم است، که معمولا در قالب برنامه ای که یا تجریدی است و مملو از فانتزی است و یا یک پروژه تکنوکراتیکی خواهد بود، که از بالا توسط یک گروه کوچک دیکته شده است. با این دید وظیفه چپ امروه، یافتن راه حل برای مبرمترین مشکلات مبتلا به داخلی و خارجی نیست، راه حل ها را می توان تا زمان پیروزی سوسیالیسم به عقب انداخت. این نگاه غافل از آن است که توسعه اجتماعی یک مقوله باز است. هر آلترناتیوی، حتی سوسیالیسم را نیز باید، یک سیستم باز در نظر گرفت و تنها با تفسیرهای باز، که برآیندی از دانش های کلاسیک و مدرن و متکی بر تجربیات گذشته و حال همه نیروهای ذینفع اجتماعی در راستای دگرگونی های بزرگ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تاکنون است، با آن روبرو شد و از سوی دیگر آلترناتیوی که از همان ابتدا مشخص است که پایان آن کجاست، فاقد اعتبار است، این مسئله را باید از گذشته تاریخی چپ یاد گرفته باشیم و همچنین باید پذیرفت که هدف هر آلترناتیوی، تامین زندگی بهتر برای نسل امروز و آینده است.
واقعیت این است که ما در آستانه سوسیالسم قرار نداریم. و اگر چنین است نمی توانیم منتظر بمانیم و باید از همین امروز برای تحقق حداقل استانداردهای مدنی در جهت تامین “زندگی بهتر برای همه ایرانیان” مبارزه کنیم.
همه ما می دانیم که نئولیبرالیسم اکنون، ایدئولوژی مسلط در لیبرال دموکراسی است، و دو عرصه لیبرالیسم سیاسی و لیبرالیسم اقتصادی را در بر می گیرد. عرصه لیبرالیسم سیاسی روش لیبرال- دموکراتیک اداره کشور است، موضوع لیبرالیسم اقتصادی مسئله رشد و توسعه اقتصادی است.
چپ رفرمیست در ایران نباید از وجود بازار آزاد در ایران بترسد، بلکه با تمام قوا باید آن را در جهتی که خود مایل است، هدایت کند. تا زمانیکه سیاست های اقتصادی دولت توسعه گرا برای رفاه طبقات فرودست و در جهت کاهش فقر در جامعه است، باید از جهانی و لیبرالی شدن اقتصاد حمایت نماید. ایجاد شرایط مساوی برای رقابت همه، باید در سرلوحه فعالیت اقتصادی چپ رفرمیست باشد، حتی اگر زیر چتر نئولیبرالیسم قرار داشته باشد.
چپ رفرمیست باید در تلاش برای تشکیل دولتی قوی، حتی کوچک باشد و تعلیم و تربیت در جامعه را در مرکز فعالیت های خود قرار دهد و از سرمایه گذاری در حوزه سرمایه های انسانی و سوسیال – اکولوژیک حمایت کند، حتی اگر زیر پوشش نئولیبرالیسم باشد.

اسفندیار طبری در نقدی بر نظرات فواد تابان می نویسد که:
“حال اینکه چه جمهوری موردنظر است، می‌ تواند در صف جمهوری خواهان، بدون وجود ضرورتی، تفرقه ایجاد کند، چون می‌ دانیم برخی‌ جمهوری فدرال و برخی جمهوری پارلمانی مرکزی و برخی‌ جمهوری پرزیدیالی را مناسبترین رهیافت جایگزین می‌ بینند. در این مورد باید در دوران گذار با اتکا به نهادهای دمکراتیک تصمیم گیری شود.”
در این گزاره اسفندیار طبری معتقد است که بحث برسر روش اداره کشور درآینده، در لحظه فعلی میان جمهوری خواهان ضرورتی ندارد، این بدان معنی است که در لحظه فعلی، بحث بر سر اینکه کدام مدل دموکراسی در ایران با توجه شرایط ویژه ایران مناسب تر است فاقد اهمیت است.
تردیدی در این نیست که ایجاد یک دولت دموکراتیک قانونی با این سئوال آغاز می شود، که آیا این دولت مرکزی یا فدراتیو خواهد بود؟ در پی آن، این موضوع مطرح است، که کدام مدل دموکراسی، اکثریتی خواه یا غیر اکثریتی خواه مدل مناسب است؟ و در نهایت بسته به اینکه کدام مدل دموکراسی انتخاب شود، به موضوعات زیر باید پرداخته شود:
الف – توافق بر سر تقسیم و یا تسهیم قدرت
ب – وضعیت ایجاد نظام چندحزبی چگونه خواهد بود؟
پ – کدام الگوی نظام پارلمانی را باید انتخاب نمود؟
ج – کیفیت خودگردانی ایالتی؟
د – نظام دو مجلسی یا تک مجلسی؟
ه – گنجانیدن حق وتو برای اقلیت؟
همه موضوعات بالا باید در چارچوب قانون اساسی موقت یا دائمی دوران گذار، حل و فصل گردد، اینکه تصمیم گیری نهائی بر سر این مسائل بر عهده نهادهای دموکراتیک و مردم هست، شکی در آن نیست.
اما این استدلال که این بحث هم اکنون در جمهوری خواهان یا به عبارت دیگر در اپوزیسیون ضروری نیست و برای امتناع از تفرقه باید از آنها اجتناب ورزید، غیرمنطقی است.

اسفندیار طبری در ادامه می نویسد که:
“آیا این کافی‌ نیست که این جمهوری خواهان امروز بر اساس اصول دمکراتیک یاد شده با هم متحد باشند و اختلافات در چگونگی‌ رشد اقتصادی و اجتماعی در جامعه را به دوران پارلمانی دمکراتیک بسپارند؟”
گروه های مختلف اپوزیسیون باید از هم اکنون به مردم توضیح دهند که برای ایجاد کدام جامعه ای در ایران تلاش می کنند.
مسئله بر سر “مرزبندی بین جمهوری خواهان با گرایش های چپ و راست طبقاتی” نیست، مسئله بر سر این است که دیدگاهی که توسعه را تنها مترادف با رشد اقتصادی و صنعتی شدن می داند، در چند دهه گذشته باعث ناهنجاری های اقتصادی وسیع و فقر متزاید و همچنین تخریب محیط زیست و نا بسامانی های اکولوژیکی غیرقابل جبرانی، در کشور ما ایران شده است.
اگر قرار باشد رشد اقتصادی، هدف اصلی سیاست های اقتصادی یک دولت، آن هم دولتی در کشوری با اقتصاد رانتی نفت باشد، هرگز در ایران اقتصادی نهادینه، نخواهیم داشت و بدون نهادینه شدن اقتصاد در ایران، دموکراسی یک توهم بیش نخواهد بود.
نتیجه اینکه توسعه پایدار با محوریت نوسازی اکولوژیکی، باید محور بحث جمهوری خواهان باشد. تامین “زندگی خوب بر ای همه ایرانیان” تنها از این طریق ممکن است.

احمد هاشمی
[email protected]

     از : هرمز سواد کوهیعنوان : To: Mr Hadi Shahab
رسانه های اجتماعی و کامنت گذاری کاربرد همگانی دارد. ..ولی اگر شما برای آقای تابان و هر شخص دیگری پیام «خصوصی» دارید. ایشان آدرس ایمیل دارد معمولا از آن استفاده میشود ولی وقتی شما کامنت می نویسید به معنی نشان دادن نظر خود به همگان است بهمین دلیل ساده نگارنده مثل همه وارد پرسش و پاسخ شما شدم.
٨٨۱٨۲ – تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       
     از : hadi shahabعنوان : امیدوارم با نوشتن نظرات خودم باءث رنجش شما و سایر دوستان غیر سکتاریست نشده باشم.
آقای هرمز سوادکوهی,

اگر پایین نظرات نگاه کنید میبینید که آقای تابان نظراتشان را در رابطهه با مقاله
آقای احمد هاشمی نوشته اند.

شخص مورد سوال من آقای تابان بود و هست . امیدوارم با نوشتن نظرات خودم
باءث رنجش شما و سایر دوستان غیر سکتاریست نشده باشم.

روز خوبی داشته باشید

با احترام
هادی شهاب
٨٨۱۷۴ – تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       
     از : هرمز سوادکوهیعنوان : To: Mr Hadi Shahab
نمی دانم چرا یادداشت شما برای آقای تابان در اینجا آمده است ؟ ولی در هر صورت حق با آقای تابان است. تا وقتی در چارچوب نظام سزمایه داری از مردم ، پارلمان ، قانون اساسی ، انتخابات ، رفراندوم ، احزاب و دموکراسی و پلولاریسم صحبت میشود. چپ جز رعایت قواعد بازی و ارائه ی اهداف و نظرات خود وطرح شعار های های مناسب شرائط ، از چپ روی و راست روی و سکتاریسم باید خودداری کند. هنر رهبری در تبلیغ و ترویج آرمانهای عدالت خواهانه و جذب کارگران و حقوق بگیران برای رسیدن به جامعه ای انسانی و بهتر از سرمایه داری است که فارغ از انواع ستم و تبعیض یعنی سوسیالیسم است. بدیهی ست حکومت های سرمایه داری هیچ نوع آن را تحمل نکرده و نخواهند کرد. ولی چپ به تناسب قوا در هر جامعه با سمتگیری سوسیالیستی به مبارزه ادامه میدهد. وگرنه دیدیم که چپ در ایران از سالها بسیار پیچ در ایران شعارهای بسیار زود رس ، نامناسب و سکتاریستی مطرح کرد که نتیجه ای نداشت.
٨٨۱۷۱ – تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۷       
     از : Hadi Shahabعنوان : آقای تابان محترم , اگر راهنما به چپ میزنید لطف کنید بعدش به راست نپیچید.
آقای تابان محترم ,

اگر راهنما به چپ میزنید لطف کنید بعدش به راست نپیچید.

شما در مقاله خودتان “درباره ی دو ادعای پهلوی طلبان”
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۱۰۱۷

مینویسید :
“…”مبارزه برای ایجاد یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی است. اگر قرار باشد جمهوری آینده، از نظر طبقاتی یک سیاست راست روانه و پیرو نئولیبرالیسم را پیشه کند، آنگاه وظیفه ی نیروهای چپ به گمان من باز هم مبارزه ی بی امان علیه چنین جمهوری ای خواهد بود….”

در نظرتان اما اینجا در پایین برای رفع سو تفاهم مینویسید:
“… من هیچ وقت در هیچ دوره ای از فعالیت سیاسی ام اعتقاد نداشته ام که ایران در آستانه ی انقلاب سوسیالیستی است…”

من فکر میکنم شما اینجا میبایست روشن نظر خود را مطرح کنید.
سوال من اینست چرا باید مبارزه برای ایجاد یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی باشد. اگر چه این سمت گیری به سوسیالیسم و یا جمهوری سوسیالیستی منجر نشود؟

ممکن است بگویید بدلیل وجود سرمایه داری در سایر کشورها ایجاد یک کشور سوسیالیستی و یا وجودش ممکن نیست. در این حالت میبایست منتظر یک انترناسیونالیسم جهانی باشیم. این یک برهان منطقی است.


در نظرتان اما اینجا در پایین برای رفع سو تفاهم مینویسید:

“آن چه من می فهم این است که در آن جمهوری که بر یک اقتصاد به شدت نابرابر، ناعادلانه و طبقاتی برقرار خواهد شد، وظیفه ی چپ ایستادن در کنار همین کارگران و دانشجویان و معلمانی است که امروز شعارهایی نظیر مقابله با خصوصی سازی و کنترل کارگری، آموزش و بهداشت و درمان رایگان را مطرح می کنند و عدالت می خواهند و فردا به زیاده خواهی متهم می شوند.”

شما میگوید که چپها چه امروز که جمهوری اسلامی با سر کار است و چه فردا یعنی بعد از سرنگونی یا فروپاشی و یا اضمحلال حکومت اسلامی میبایست مشغول مبارزه برای به دست آوردن حداقل های زندگی باشند؟

اگر اینچنین است چرا چپها میبایست برای ایجاد جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی الان با این حاکمان اسلامی مبارزه کنند؟
اگر چه بعد از پیروزی هم همان جای اول ایستاده اند؟
فکر میکنید کارگران هفت تپه و سایر زحمتکشان در ایران به دنبال یک رییس جمهور جدید و یا یک حکومت دیگر با اسمی دیگر میگردانند یا به دنبال آسایش, رفاه , نان و آزادی (سوسیالیسم به تعریف من ) هستند.

آقای تابان , شاید سخن شما بتوانید برای کسانی جالب باشد که از بهمن ۵۷ درس نگرفته اند یا دلیلی برای جانبداری از سوسیالیسم ندارند: اما کسانی که از بهمن ۵۷ درس گرفته اند نه به جمهوری دموکراتیک خلقی امیدی دارند و نه به جمهوری لاییک : حکومت همیشه طبقاتی بوده و چپ اگر درک طبقاتی داشته باشد زیر پرچم طبقات دیگر برای تاسیس یک حکومت برای دیگران نمیرود. مگر ان چپ ماچوخیستی باشد.


با احترام
هادی شهاب
٨٨۱۵۶ – تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۷       
     از : آرزو دماوندیعنوان : فقط نظر یک خوننده
آقای هاشمی به نظرم شما جدای از موضوع نوشته اید. بسیاری از عزیزان من هم هنوز در گیر و دار غلبه بر ( به دید خودشان) هیولای سرمایه داری هستند و بر این باورند که با کمک یک یا چند حزب یا روشنفکر و یا حتا ضد آنها و با پیچیدن نسخه ای می شود مشکل دنیا را حل کرد. گویا سرمایه داری هم با برنامه احزاب و افراد پدیدار شده باشد…. به نظر من، بر خلاف دیدگاه شما، گرانیگاه مشکل و گفتگوی میان فواد و اسفندیار موضوعی کلی تر و استراتژیک است و چگونگی و یافتن آن رهیافت ضرور در رابطه با کنش گری است که خود ما باشیم. فواد ترس محافظه کارانه از خدشه به هویت خودی دارد و اسفندیار باک درجا ماندن و حفظ نظم بی حساب و کتاب موجود و ادامه تباهی ایران. شما ولی محور بحث را، از نظر من، غیر مستدل به مرحله دیگری می کشانید که البته اشتباه نیست همان اندازه که درست هم نیست. با احترام، آرزو
٨٨۱۱۵ – تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۷       
     از : اسفندیار طبریعنوان : پاسخ به آقای هاشمی
آقای هاشمی ، ممنون از تذکر شما.
جمهوری خواهان البته که می‌ توانند در باره همه تصورات خود از جمهوری دمکراتیک بحث کنند و باید چنین کنند. من به نوبه خودم این بحث ها را از جمله در باره سکولاریسم ، فدرالیسم، سیستم پارلمانتاریستی و غیره مطرح کرده ام و نوشته آئ زیادی در این باره دارم. از دوستان هم همیشه خواسته ام که اتاق فکر درونی درست کنند تا بتوانیم این مباحث را روشن کنیم.
اما نکته من این است:
در حال حاضر همه می‌ گویند جمهوری خواه هستیم و کمتر کسی‌ تصوری دقیق از آن دارد. باید بحث کرد و این افکار را پس از انسجام حتی ترویج کرد. اما تمامی این مباحث در سطح تئوریک می‌ باشد. این مباحث را نمی توان در „موضع گیری سیاسی“ به کار بست و از آن خط نشان علیه جریانات دیگر ساخت و „بیانیه „ داد. دقیقا به همین دلیل برخی‌ از این بحث ها را نمی توان تا پایان پیش برد و لزومی به این کار هم نیست. مثلا امروز می‌ دانیم که مسئله جمهوری در میان اقلیت های قومی بسیار حساس است. در مورد خودگردانی ایالتی و فدرالی من حدود ده سال پیش بحثی‌ داشتم که به اختلافات زیادی میان جمهوری خواهان انجامید. البته در سطح بحث خوب است، ولی‌ به یاد دارم که در میان جمهوری خواهان کرد و ترک و فارس به پیش داوری ها و دشمنی هایی انجامید، چون در پایان به جبهه گیری دو جریان علیه فدرالیسم و برای فدرالیسم رسید.
بنابر این تصحیح می‌ کنم: در „سطح موضع گیری سیاسی“ ” این کافی‌ است که این جمهوری خواهان امروز بر اساس اصول دمکراتیک ، حقوق زنان، تفکیک قوا ، آزادی رسانه ها و بیان با هم متحد باشند و با دیگران نیز بر این مبنا اتتلاف کنند و اختلافات در چگونگی‌ رشد اقتصادی و اجتماعی در جامعه را به دوران پارلمانی دمکراتیک بسپارند.
اما بحث درونی میان جمهوری خواهان در تمامی این عرصه ها با شرط و شروط احترام متقابل و فضای دمکراتیک ضروری و بایدی است. متاسفانه تا امروز چنین مباحثی حداقل در اجا صورت نگرفته. هر کسی‌ به طور فردی می‌ نویسد و نظر می‌ دهد ولی به تو سیستماتیک دنبال آن گرفته نمی شود.
٨٨۱۱۱ – تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۷       
     از : ف. تابانعنوان : برای احمد هاشمی
احمد عزیز، کمی متاسف شدم، نه از این که مرا نقد کرده ای، بلکه از این نظر که پیش داوری کرده ای و این پیش داوری متاسفانه محدود به مقاله ی من نیست، عادت چند ده ساله ای شده است که هر جا اسم «سوسیالیسم» می آید احساس می کنیم باید اسب زین کنیم و شمشیر بکشیم.
نه تو و نه من آن قدر بی دقت نیستیم که فرق بین «سوسیالیسم» و «جمهوری سوسیالیستی» را با «جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی» را ندانیم و نفهیم. من هیچ وقت در هیچ دوره ای از فعالیت سیاسی ام اعتقاد نداشته ام که ایران در آستانه ی انقلاب سوسیالیستی است. امروزه روز که اصلا اعتقادی ندارم سوسیالیسم را بشود در یک کشور – آن هم کشوری مثل ایران – برقرار کرد.
آن چه من گفته ام و از آن دفاع می کنم مبارزه برای یک جمهوری با سمت گیری عدالت خواهانه و سوسیالیستی است. چپ ایران در جمهوری فرضی فردای ایران باید پیگیر و مبارز بی وققه ی گسترش عدالت اجتماعی – و حتی اگر سوسیالیسم را یک روند در نظر بگیریم – گسترش آماج ها و ارزش های سوسیالیستی در کشور در برابر سرمایه داری و نئولیبرالیسم باشد. این حرف کجا و آن چه تو می گویی که «ایجاد شرایط مساوی برای رقابت همه، باید در سرلوحه فعالیت اقتصادی چپ رفرمیست باشد، حتی اگر زیر چتر نئولیبرالیسم قرار داشته باشد» کجا؟ من البته چپ رفرمسیم نیستم و توصیه ای برای آن ندارم. اما می پرسم کدام شرایط مساوی برای کارگر گرسنه و معلم فقیر با رانت خواران و سودجویان و سرمایه دارانی که قطعا بعد از جمهوری اسلامی هم حضور خواهند داشت وجود دارد؟ اقتصاد مافیایی ایران که یک شبه دگرگون نمی شود.
آن چه من می فهم این است که در آن جمهوری که بر یک اقتصاد به شدت نابرابر، ناعادلانه و طبقاتی برقرار خواهد شد، وظیفه ی چپ ایستادن در کنار همین کارگران و دانشجویان و معلمانی است که امروز شعارهایی نظیر مقابله با خصوصی سازی و کنترل کارگری، آموزش و بهداشت و درمان رایگان را مطرح می کنند و عدالت می خواهند و فردا به زیاده خواهی متهم می شوند. آن ها در این دوران اختناق این را می گویند، اگر نسیم آزادی به آن ها بخورد بسیار پرشورتر و گسترده تر از این خواسته های خود دفاع خواهند کرد. چپ یا باید در کنار این کارگران و محرومان بایستد و مباد آن زمانی که به سرمایه دارانی بپپیوندد که وعده می دهند و می گویند بگذارید تا سرمایه داری رشد کند و به عدالت برسیم.
٨٨۱۱۰ – تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۷     

https://akhbar-rooz.com/?p=37107 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x