من آنها را می شناسم
ریشه در خاک
آتشی در میان
گِرد پیله ی سبزِ زمین
به باغی نو
به سفری نو می اندیشند
من دستهایی را می شناسم که در تاریکترین اتاق جهان
از جستن کلید چراغ بر دیوار
هرگز نومیدانه
از دو سوی بر نمی افتند.
بر ایوان لرزان خانه به تماشای باغ ایستاده ایم
تا ببینیم
دانه ای را که آنسال در زهدان خود کاشتند
این تابستان
سرخ و آبدار به بار می نشیند؟
آتلانتا، پانزدهم آوریل ۲۰۲۰
divanpress.com